سه شنبه, ۲۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 11 March, 2025
مجله ویستا

آنتون سوروگین



      آنتون سوروگین

عکاس
1840-1933
متن سخنرانى دکتر محمدحسن سمسار در مراسم افتتاحیه نمایشگاه آثار عکاسى آنتوان سوریوگین در چادرخانه کاخ گلستان (بهمن 1380)
به نام آنکه هستى نام از و یافت‏ فلک جنبش زمین آرام ازو یافت‏
بسیار خرسندم که به من فرصت داده شد در پیرامون یک هنرمند روسى گرجى تبار که در ایران زاده شد، در ایران بالید، براى معرفى فرهنگ و هنر ایران بسیار کوشید و سرانجام در ایران چهره در نقاب خاک کشید سخن به گویم. هر چند سخن گفتن در پیرامون فرهنگ در پیشگاه فرهیختگان، زر به کان و زیره به کرمان بردن است. اما همیشه به هنگام اداى تکلیف جسارتى در بیان پدید مى‏آید که برخى از نهفته‏هاى دل را بر زبان مى‏راند.
ستایش از هنرمندان که از ستونهاى استوار فرهنگ هر قوم و ملت یا به زبان دیگر فرهنگ‏سازان آنانند، ستایش از فرهنگ آن قوم و ملت به شمار مى‏آید. فرهنگ ریشه‏ى استوار و مایه پایدارى ملت‏ها در برابر تند بادى است که به روزگار ما بیش از هر زمان دیگر جوامع بشرى را تهدید مى‏کند و شگفتا که امروز نه تنها بیگانگان، که "نام جویانى" با نام ایرانى ناجوانمردانه مى‏کوشند بر فرهنگ و تمدن ایرانى خط بطلان بکشند، مردمان متمدنش را به اندیشه نادرست خود "وحشى" بخوانند و نمادهاى شناخته شده آن را با بستن دروغ و دادن نسبت‏هاى ناروا بد نام سازند. این درست است که به گفته آن معلم بزرگ اخلاق:
شب پره گر وصل آفتاب نخواهد رونق بازار آفتاب نه کاهد
اما جولان کنندگان "عرصه سیمرغ" چه خوب بود که به هنگام خواندن "گلستان" آن شیخ بزرگ از این بیت بى‏تأمل نمى‏گذشتند که فرمود:
سنگ بدگوهر اگر کاسه زرین بشکست‏ قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود
هر چند در این مقام جاى سخن در این باب نیست اما:
گفتم سخنى گرت شنیدن هوس است‏ در خانه اگر کس است یک حرف بس است‏
آنتوان سوریوگین به سال 1840 میلادى برابر با سال 1256 ه'. ق در سفارت روسیه در تهران از یک پدر و مادر گرجى تبار زاده شد. سالهاى نخستین عمرش را در تهران گذراند. پدرش واسیلى مستشرق و دیپلمات سفارت روسیه تزارى در تهران بود. علاقه او به ایران در همین دوره پدید آمد و بعدها یکى از دوستداران و ستایشگران ایران و ایرانیان شد. او پس از مرگ پدرش که بر اثر حادثه‏اى در تهران رخ داد با خانواده‏ى خود به گرجستان بازگشت. در جوانى همراه با برادرانش امانوئل و کولیا نزد عکاس معروف روسى دیمترى ایوانویچ ژرماکوف در تفلیس عکاسى آموخت و بر آن شد تا به ایران بازگردد. در سال 1870 میلادى برابر با سال 1287 ه'. ق. با برادرانش به تبریز آمد و در آنجا ساکن شد و ظاهراً به دستگاه ولیعهد مظفرالدین میرزا راه یافت و از او لقب "خانى" گرفت. آنان پس از مدتى به تهران آمدند و در تهران یک استودیو عکاسى در خیابان علاءالدوله (فردوسى) کنار در شرقى میدان مشق دایر کردند.
آنتوان در تهران با یک دختر ایرانى ارمنى‏نژاد ازدواج کرد و حاصل این ازدواج هفت فرزند بود که تنها دو تن از آنها (یک پسر و یک دختر) زنده ماندند.
آنتوان خان سوریوگین یکى از موفق‏ترین عکاسهاى عصر خود بود. او زبان فرانسه را خوب مى‏دانست و به سال 1295 ه'. ق. رساله عکاسى، عکاس مشهور فرانسوى لیبر (Liebert) را به فارسى ترجمه کرد و به مظفرالدین میرزا تقدیم داشت. "او مردى آرام، گوشه‏گیر و خوش برخورد و گشاده‏رو و در عکاسى استاد بود". سوریوگین عکاس حرفه‏اى پرکارى بود که براى کامل کردن مجموعه عکسهاى خود تمامى ایران را زیر پا گذاشت و از سوژه‏هاى گوناگون بهترین تصاویر را تهیه کرد. مردم، مناظر، بناهاى تاریخى، آداب و رسوم، مشاغل و حرفه‏ها، اشیاء و سرانجام تمام زوایاى زندگى ایرانیان سوژه‏ى عکاسى او بود.
آنتوان خان توانائى خود را در تصویربردارى از دو حادثه‏ى مهم تاریخى دوران فعالیت هنریش در آنچه امروز عکاسى خبرى خوانده مى‏شود نشان داد. در تصاویر میرزا رضاى کرمانى پس از قتل ناصرالدین شاه و مراسم تشییع جنازه شاه و رخدادهاى نهضت مشروطیت سوریوگین در نقش یک خبرنگار عکاس ظاهر مى‏شود.
در سال 1908 م برابر با سال 1325 ه' . ق. در وقایع پس از مشروطیت سوریوگین به سبب ارتباطش با مشروطه‏طلبان گرفتار مشکلات بسیار شد. آنتوان خان هنرمند عکاس روس ناچار به سفارت انگلیس پناهده شد. در همین زمان انفجار بمبى در خانه کنار عکاسخانه‏اش بزرگترین فاجعه‏ى دوران کار هنریش را پدید آورد. حاصل زندگى هنرى او گردآورى هفت هزار نگاتیو شیشه‏اى از کارهاى خود او و شمارى نیز کار عکاسهاى پیش از او بود. شیشه‏ها منظم شده و شماره خورده بود. شماره‏ها به شیوه‏ى رقم زدن هنرمندان نقاش ایرانى، در کوشه و کنار شیشه به گونه‏اى نوشته شده بود که کمتر به چشم مى‏خورد و آنها را بر چوب دستى پر گره‏ى درویش، بر بدنه گارى بستنى فروش دوره گرد، بر سایه بر زمین افتاده شتر و... دیده مى‏شود. در حادثه یاد شده تنها دو هزار شیشه سالم ماند. با بر افتادن سلسله‏ى قاجار و تغییر پادشاهى ضربه‏ى دیگرى بر انتوان خان وارد شد پادشاه جدید به مانند تمامى شاهان جدید در تاریخ ایران به یک باره به نفى گذشته پرداخت. این نفى و منسوخ سازى دو هزار شیشه‏ى پرارزش سوریوگین را نیز در بر گرفت و شیشه‏ها توقیف شد. این فاجعه دیگر خارج از توان او بود زیرا حاصل ده‏ها سال کوشش خود را بر باد رفته مى‏دید. سرانجام او به سال 1933 میلادى برابر با سال 1312 شمسى درگذشت و در گورستان ارامنه در دروازه دولاب تهران به خاک سپرده شد. روانش شاد باد.
تنها دخترش مارى که در واپسین سالهاى عمر انتوان خان عکاسخانه را اداره مى‏کرد توانست ششصد و نود و شش قطعه از شیشه‏ها را از توقیف در آورد. این شیشه‏ها و شمارى از عکس‏هاى کار سوریوگین بعد از مرگ او و تعطیل شدن عکاسخانه‏اش به کلیساى پروتستان امریکائى تهران منتقل شد. و در سال 2 - 1951 میلادى این آثار در اختیار موسسه‏ى اسمیت سونیان در واشنگتن قرار گرفت و اکنون در گالرى هنر فریر است. نمایشگاهى از عکس‏هاى او به سال 1983 میلادى در آن گالرى برگزار شد.
یکصد و شصت و هشت قطعه از عکس‏هاى او نیز در میان مجموعه‏ى عکسهاى یک دیپلمات هلندى به موزه ملى نژادشناسى شهر لیدن هدیه شده که مورد مطالعه و معرفى قرار گرفته است. عکس‏هاى او در نمایشگاه 1897 میلادى بروکسل و نمایشگاه 1900 میلادى پاریس موفق به دریافت مدال شد و خود او از دولت ایران داراى نشان شیر و خورشید الماس نشان بود. جهانگردان و پژوهشگران اروپائى که در سده 19 و آغاز سده 20 میلادى به ایران سفر کرده و خود عکاس نبوده‏اند، عکس‏هاى مورد نیاز براى چاپ در سفرنامه‏ها و کتاب‏هاى خود را در ایران تهیه مى‏کردند. از همین راه است که شمار زیادى از عکس‏هاى سوریوگین به سفرنامه‏ها راه یافته و در همان زمان زندگى شهرت سوریوگین را به خارج از ایران کشانده است. بهترین نمونه این عکس‏ها را در کتاب از خراسان تا بختیارى هانرى رنه‏دالمانى مى‏توان دید. او سهم مهمى در تهیه عکس‏هاى کتاب پر ارج "بررسى هنر ایران" پوپ داشت. بررسى خدمات این هنرمند روسى گرجى ایرانى شده به فرهنگ و تمدن ایران کارنامه‏اى چنان درخشان است که ارزیابى آن به پژوهشى گسترده‏تر نیازمند است.

این مطلب با اجازه مدیر مسئول و سردبیر محترم بخارا از شماره 23 ، فروردین و اردیبهشت 1381 نقل شده است.