یکشنبه, ۲۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 9 February, 2025
مجله ویستا

از خشونت زبانی تا زبانشناسی اجتماعی گفتگو و تعامل ها



      از خشونت زبانی تا زبانشناسی اجتماعی گفتگو و تعامل ها
ناتالی اُگِر و دیگران ترجمه ی نیلوفر جواهری

مقدمه
از چندین سال گذشته تا کنون ما سعی داشته ایم ایده و مفهوم خشونت زبانی را که بطور وسیعی در وسایل ارتباط جمعی و در چارچوب آموزش ملی مورد استفاده قرار می دهیم مورد تعریف قرار دهیم، بویژه زمانیکه این گفتمان ها در مورد ناامنی، خشونت و مشکلات یکپارچه شدن ملت تعمیم می یابد. اقدامات تهدید کنندهً زبانی حوزه وسیعی را تشکیل می دهد که اکیپ های گوناگون تحقیقات شامبری   ( (chembery در بروکسل یا کبک برای جهان فرانسه زبان (فرانکوفون) روی آن سرمایه گذاری نموده و در خشونت شفاهی یا زبانی شرکت دارند. از جمله میتوان از اهانت ، سوء تفاهم، تهدید، انتقادات نابجا و بدگویی ها سخن به میان آورد.اگر ما علاقمند به تمام این پدیده ها هستیم و در مورد سوء تفاهم ها کار کرده ایم و یا در مورد اهانت کردن ها اندیشه نموده ایم، همچنین سعی و تلاش داریم یک پروسه و روند جهانی را تعریف نماییم که با افزایش تنش ها بروز کرده و از نقطه نظر تعاملی قابل تحلیل بوده و یا در جائیکه روابط قدرت و روند طبقه بندی و اقدامات اجتماعی مطرح هستند از آن استفاده می بریم.این بمعنای ارائه یک ترکیب یا برهم نهی تئوریک و متدولوژیک است که به ما کمک می نماید هدفمان از تحقیق حاضر را در همان خشونت زبانی یا شفاهی است درک نماییم. با توجه به اینکه ما تحلیل های تعامل در محیط های آموزشی و تحصیلی و غیر رسمی و یا در چکیده فیلم ها را بطور وسیعی به چاپ رسانده و در آن دیدگاههای اجتماعی مان را نیز بیان داشته ایم، در اینجا مورد بحث را روی اقدام و روند فرضیه ای یا تئوریک خودمان متمرکز می نماییم. حتی اگر سعی نماییم در مورد داده های تجربی چندی تصویر خودمان از این داده ها ارائه کنیم، خواننده می تواند به تحلیل های در یک منطقه فرانسه زبان که در سراسر مقالات ما موجود بوده و در سایت دانشگاه آوینیون (Avignon ) پیرامون خشونت زبانی یا شفاهی در دسترس است مراجعه نماید.

2- اصول متدولوژیک
1-2 لنگرگاه  اجتماعی – زبانشناسی
ما به دفعات اهداف و مقاصد اجتماعی – زبانشناسی خود را ارائه کرده ایم. حوزه های گوناگون زبانشناسی اجتماعی مرتبط با تاریخ و حتی آموزش متنوع هستند و از تنوع گرایی مطرح تحت عنوان زبان شناسی اجتماعی تا حوزه پر اهمیت تر جامعه شناسی زبان را در بر می گیرد.از یک معنا، این شاخه یک زبانشناسی اجتماعی اولیه است که به جامعه علاقمندی نشان میدهد چرا که درباره زبان مطالبی را به ما می آموزد. این اغلب به مثابه تفاوت های اجتماعی است در سراسر مقولات از پیش تعیین شده و اصول گرایانه (شامل جنس، سن، منشا و طبقه بندی اجتماعی – حرفه ای ) بشکل آزادسازی یا تقلیل و کاهش لازم، قابل انجام و عملی و در خدمت خواندن گوناگونی های موجود در زبان، زبانشناسی اجتماعی فرانسه که با تاریخچه نظام آموزشی مشخص می شود ونیز با زبانشناسی ساختارگرایانه تعریف می گردد، از دیرباز با یک نوع سردی محدود به بعد توصیفی است.
زبانشناسی اجتماعی دیگر(یا سایر زبانشناسی های اجتماعی دیگر)که مورد علاقه بیشتر ما هستند در مورد جامعه طی مطالعه زبان، عملکردها و سخنرانی ها و خطابه ها بیان می شود. آ یا این یک جامعه شناسی زبان و اصطلاح شناسی بسیار مرتبط با J.Fishmen   از دهه سالهای 60 میلادی می تواند باشد که از سوی دیگر امروز مورد انتقاد است یا می تواند یک مردم شناسی زبانشناسی باشد؟ ولی این زبانشناسی اجتماعی دیگر حوزه وسیعی را در بر می گیرد که در جهان آنگلوساکسون مطرح تر بوده و از آنالیز گفتمان های موجود در جامعه تا آنالیز تعامل ها را در بر می گیرد یا حتی به روشی جدید برای پرداختن به تغییرات و تنوع به عنوان منبع موجود در متن مورد استفاده قرار می گیرد. از دید جهانی این زبانشناسی اجتماعی است که چارچوب تحقیق ما را تشکیل میدهد.

2-2 روش تحقیق
از طریق سایت و با همکاران زبانشناسی اجتماعی خود ما این حوزه را مورد بررسی قرار میدهیم ، بسان مواد تجربی و شبکه های ارتباطی تعریف شده و محدود و در نتیجه بدون حد و مرز برای نیازهای انسانی این تحقیق، در یک چنین دید و چشم اندازی ، تنها در کشف و تحقیق و بنحو اقناع و ارضاء نشده ای همراه با واقعیتی که برای ساخت آن ما نیز مشارکت می کنیم میتوانیم قدم برداریم. ما گام اولیه تحقیق خود را در کالج حوزه آموزش اولیه در Perpignan   در جنوب فرانسه شروع کردیم. بررسی درباره خشونت زبانی یا شفاهی در چارچوب نهادینه و آموزشی بود و هدف از آن تجزیه و تحلیل اثرات آن در روابط غیر متقارن بود.
طبق اقدام و روش مشخصه در نمودار نژادی (نژادشناسی ) ارتباطات، تحقیق کننده در موقعیت یک مشاهده گر و دیده بان است که هر چند که از گروه مورد مطالعه دور است در بررسی شرکت دارد بدون آنکه رمزها یا کد های موجود را خود در اختیار در اختیار ندارد. او یاداشت برداری می کند و مشاوره در مورد هر سندی بویژه اسناد تهیه شده توسط نهادها، ثبت و ضبط لحظه های تنش،گفتگوهای صریح و واقع بینانه، خودبخود و نیز مصاحبه های نیمه هدایت شده را بعمل می آورد که در آن از قضاوت ها و نمایش ها، توضیحات بیانگران مطالب در مورد ادای جملات شفاهی خود بهره می جویند. این روش از اهمیت تعاملات اجتماعی و زبانی تولید کننده مفاهیم آگاهی دارد. از یک جنبه متدولوژیک  مردم شناسانه، ساختار اجتماعی یک داده ثابت و از پیش موجود نمی باشد که مستقل از تعاملات اجتماعی باشد،ولی طبق اقدامات و اعمال انسانی مدل پذیر می گردد. دانش، آموزش و دانش آموزی باورهای هر یک در آن نقش دارند. در بررسی رفتارهای داخلی با انجام مشاهده دقیق و موشکافانه روش ها که طی آن اقدام کنندگان دائماً واقعیت را تفسیر و تعبیر می کنند و زندگی را بازسازی می کنند، می توان ترکیبات اجتماعی و تولید انفرادی تعاملات را بپا داشت و ایجاد کرد و در مورد ما، خشونت های زبانی را مورد مداقه قرار داد .سپس حوزه هایی که روی آن سرمایه گذاری کرده ایم ، و نیز در مورد تحقیقات در محافل غیر رسمی ( گفتگوهای آشنا، تعامل ها در مبادله  متداول و معمول و غیره) و چکیده سناریوی فیلم ها، به ما اجازه میدهد تحلیل های خود را یکرنگ و همسان سازی کرده تا نیروی متن تعامل گرایانه را بدست آوریم.

3-2 ذهنیت تحقیق گر
 پیرامون چنین هدفی ، خشونت زبانی، خود تحقیق گر در یک روش تجربی- القایی با موقعیت های تعاملی روبرو می گردد و ذهنیت او در آن واحد با ترکیب و شکل واقعیت و آنالیز (تحلیل) درگیر می گردد. این حوزه مطالعه که هدف تعهد اوست بخش بزرگی از ذهنیتی را که ما را بخود متوجه می سازد بنحو گریز ناپذیری مورد اشاره قرار می دهد و ما را بمثابه   می کنیم تحقیق گران آن کار در مورد خطاب قرار می دهند،که طی آن در تعاملات شرکت می کنیم  و مفاد گفتگو را که در حال انجام است هدف قرار می دهیم بنحویکه تحلیل را از مفاد گفتگو جدا و منتزع  نمی نماید. یکی از اهداف تحقیق ما در نظر گرفتن ذهنیت بعنوان عامل متشکله تحلیل است.   P.Blanchet نیاز و ضرورت یک مفهوم مورد نظر تحقیق گر را که نمی تواند سودگرایانه باشد، یادآور می گردد.Monica Heller ، ضمن تکمیل این مطلب که جهت گیری تحقیق گر بخشی از این یادآوری و بازتاب فکریت مطلب را تکمیل می کند. بنابراین  تحقیق باید جهت گیریش در برابر مسئله مطروحه و افراد ذیربط باشد،یعنی باید یک نقطه نظر انتقادی در برابر خود بگیرد و اتخاذ نماید.
در موقعیت های تنش و خشونت زبانی(شفاهی)، تحقیق گر میتواند طبق متن بیان مطلب، نقش شاهد، نقش واسطه وناظر و تحریک کننده و انجام دهنده خشونت زبانی موقعیت متناسب را اتخاذ نماید.
اگر تحقیق گر طرف اتخاذ کننده موقعیت نباشد، حتی با حضور خود و بویژه در محفل رسمی و آموزشی اغلب از او می خواهند شاهد یا حتی واسطه باشد. یکی از روش های اساسی مورد استفاده قرار گرفته و به مرحله عمل درآمده از سوی دانشکده Palo Alto بویژه روشی که از چهارچوب اندیشه ای که ما معمولاً به آن عادت کرده ایم فاصله می گیرد و به این روش مسائل را حل و فصل می کند این روش است: برای در هم کوبیدن و کنار گذاشتن نمودارهای ارتباطی باید خود را از دوگانگی (Binarite) گزارش خارج ساخته، فاصله گرفته و از یک نقطه نظر هندسی بسمت جستجوی راه حل سوم بیرون و خارج از این دایره رفت.
ساده تر بگوییم ، این بمعنای بکار گرفتن نقطه نظر سوم در یک ارتباط دوتایی است. ایده یک زبانشناسی جامعه شناسانه و روانشناختی نیازمند حضور طرف سوم در ارتباط است ، یعنی طرف روانشناختی که نقشی مخلوط از انعکاس دهنده  فکر، سبک کننده رابطه و دور نگهدارنده و عینیت بخشی با مقایسه را ایفا می کند، نقشی که حداقل در مورد آنچه که برای حقیقت یا واقعیت از طرف سخنگو(ناطق) به مخاطب گفته می شود را بیان می دارد.
اگر ذهنیت زبانشناسی اجتماعی قرار باشد در بعد اجتماعی اش درک گردد، از بعدی فضایی و زمانی ، بنابراین می توان بعد روانشناختی آن را به مفهوم یک حضور ضروری و واسطه گر (اگر از نظر فیزیکی حاضر باشد یا نباشد) میان دو طرفی که تبادل افکار و سخنان در یک دایره دوتایی و بسته را رد و بدل می کنند تلقی نمایند.
این ایده از این حیث جالب است که خود ایده یک مثلثی را مطرح می سازد که با واقعیت ضمیری و دستوری (گرامری) (من، تو،او) روبروست و مکان واقعی شخص را به (او) میدهد و نیز همینطور برای تعامل های شفاهی و بیانی که اساساً به رابطه دوتایی میان (من)و(تو) پرداخته و (او) را بعنوان یک عامل غیر شخص و غیر حاضر تلقی می کند. این مسئله متحمل است که چنین جنبه ای تغییری را در کار مربوطه به جلوه ای تغییر اشخاص از میان شکل های جدید تعاملات در بر گیرد و انجام دهد. در این خصوص میتوان اهمیتی را که در این سالها به نقش (جدید) واسطه ، مذاکره کننده که در حل و فصل غیر خشونت آمیز مخاصمات ایفا می کنند داده می شود مد نظر قرار داد.
در حیطه غیر رسمی ، جستجوگر میتواند نقش شرکت کننده در یک تعامل خشونت گرایانه را بازی کرده یا حتی باعث تحریک آن در جهت اهداف تجربه باشد. اما از نقطه نظر اصالت و اصل هدف، اغلب مشکل است بتوان سرعت مطب ثبت شدنی را بدست آورد. مسئله بهتر بویژه اگر خود شخصی است که خشونت زبانی را انجام میدهد که می خواهد یا نمی خواهد وارد بازی تعاملی شود، به ذهن و خاطرات خود برای تلاش جهت تبدیل و تحویل بهتر متعاقب تعاملات اعتماد داشته باشد. بعضاً امکان ثبت این مسئله هست ولی اغلب فاقد فاز نخست افزایش تنش است . این همچنین بمعنای کنترل هیجانات خود فرد و خشونت درونی خود است. چنین پروژه ای که همچنین امکان میدهد مداخلات شکل گیری را در چارچوب عمل تحقیقی به انجام برساند، نیازمند استعداد و ظرفیت انعکاسی جستجو گر در مقابل عملکرد و رفتارها ی خود اوست. از این جنبه، اکیپ و گروه جستجوگر ما می بایست خود را با مدیریت مخاصمات و ارتباط غیر خشن با جهت گیری مجدد در آنسوی تحلیل ( آنالیز) و درک پدیده های زبانی بر اساس یک ادراک روانشناختی روابط کلامی ( شفاهی) تطبیق دهد.

3- متدولوژی تحلیل (آنالیز)
ما در اینجا از تمام ابزار و لنگرگاه های علت شناختی که برای توصیف خشونت زبانی از آن استفاده می کنیم بهره جسته و آنرا بسط دهیم. ولی طی تحقیقات و آنالیزها و در یک جنبه جهانی و یکپارچه گرایانه برای ما لازم بنظر رسید که برای درک بهتر هدف مان از روشهای تئوریک بیشتری و چندی میان تحلیل خطابه ها  تحلیل مکالمات کمک گیریم.

1-3 از یک جنبه نشانه شناسی تا تحلیل گفتار
1-1-3 گفتار چند وجهی و دایره نشانه شناسی
ازنقطه نظر ما، خشونت گفتاری همچون تمام اشکال اجتماعی و زبانی فقط مدنظر قراردادن زبان نیست بلکه جنبه های گفتاری و فضایی( خطابی) آن نیز مطرح است. در یک جنبه اجتماعی – نشانه شناس  برای ایجاد و ساختمان مفهوم    (Meaning Making) برای خواندن و درک در ساختار جهانی اش این ابعاد مدنظر قرار می گیرند.
طرف دخیل در ایجاد یک ساختار چند وجهی( بصری-شفاهی- نموداری-معماری) تعاملات و تغییرات دخیل در فضای شهری، باید این عناصر و عوامل را در پویایی و زمان آن و نشانه های یک منظره روستایی نشانه شناختی (چشم انداز نشانه ای) که بیانگر واقعه یا حادثه ای هستند مدنظر قرار دهیم. این واقعه به لحظه ای از تعامل اجتماعی مشخص بازمی گردد که در یک بافت و زمینه مکانی و زمانی مشخص حادث می شود و مجموعه ای از نقش آفرینان خاص آنرا گرد هم جمع آوری می کنند. حادثه بیانگر یک لحظه خاص در یک مجموعه اعمال و اقدامات از همان نوع می باشد، واقعه با تجریه ساخته می شود و همانطور که اعضاء جامعه شریک در همان ارزش ها در آن نقش دارند رفتارهای فرهنگی نیز در آن دخیلند.تعاملات و تعامل گران در نتیجه در بسیاری از روابط و پیوندهایی که در این اندیشه ای تعاملی دخیل هستند فراسوی روش های معمولی و موانع وتنگی تکلمی موجود هستند. بنابراین ،تعامل اجتماعی که در چارچوب یک واقعه خاص جریان دارد، در برابر تعدادی اقدامات اجتماعی سنتی شده و مرسوم که علائق بازیگران و تجارب شان را بحساب می آورند شکل می گیرد و این شکل گیری همراه با سایر تعاملات قبلی و پیشین از همان نوع هماهنگی دارد. بنابراین ، ما دیده ایم که هر لحظه خشونت زبانی یا شفاهی و هر لحظه تنش در یک کادر یا چارچوب خاص با بازیگرانی که به نقش خود مشغولند و آنرا ایفا می کنند قرار دارد و اقدامات خشن را تعیین می کنند.خشونت میان آموزگاران یا مربیان و شاگردان در لحظات و مواقع نهادینه شده و وقایع خاص تخاصم و درگیری بوقوع می پیوندند: شعارهای علیه افراد سیاسی(شیراک،حامی بازیگران معرکه) (بازی دست ها، بازی ویلپن) مفهوم خود را از آخرین تظاهرات آوریل 2006 علیه قرارداد استیجاری اولیه؟!!  گرفته اند.
2-1-3 متن       
تحلیل های تعاملی بروشی سنتی متن فرا-گفتاری و متن درون گفتاری را ارائه می دهند. متدولوژی نژادی بعنوان یکی از اصولش (خارج از قابلیت انعکاس- ظرفیت سخنرانان برای تفسیر علائمی که برای ساختن مفهوم و در نتیجه تعاملات مشاهده  می کنند- و قابلیت حساب کردن – افعال قابل تشخیص هستند و در این چارچوب قابل تحلیل) استفاده می برند، و نیز قابلیت شاخص کردن (دسته بندی طبقاتی) با متن مربوط به مخاطب قابل لمس بوده و در نتیجه اساساً به تحلیل تعاملات وابسته هستند.
از این جنبه، متن کمتر قبل از تعاملی واقع است که تعامل آنرا تعیین می کند و عناصری را آشکار می سازد که در تحلیل باید مدنظر قرار گیرد و مخاطبان خودشان آنها را ارائه می دهد. در طی آنالیز و تحلیل این سلسله گفتگوها و مشخصه های قابل مشاهده و نه اطلاعات خارجی است که می توان دریافت مخاطبان چگونه متن را مورد استفاده قرار میدهد و در نتیجه مفهوم را ایجاد می کنند.سهم خودمان، اگر انکار نمی کنیم که مفهوم در تعامل ساخته می شود، ملاحظه می کنیم که متن و در نتیجه موقعیت نقش آفرینان یا بازیگران به ما اجازه می دهد بهتر مکانیسم های تعاملی را شناخته ( درک موضوعات ، جبران ها، پرهیز کردن ها، صرنظر کردن ها یا همکاری ها)، موضوعی که جریان خشونت شفاهی یا زبانی را ایجاد می کنند و از طرف دیگر با مخاطرات اجتماعی خشونت زبانی آشنا می شویم.
بنابراین ، خشونت زبانی از یکسو با متن گفتار مشخص می شود، ولی از سوی دیگر متن اجتماعی، نژادی، سمبولیک و واسطه گر، یا حتی روانشناختی آنرا مشخص می کنند. بنابراین، متن تعاملی بسیار وسیع، پویا بوده و از متن مستقیم (جائیکه در آن مشاجرات  جریان دارد) به گفتارهای سیاسی در جریان ختم می شود و نیز در یک چند صدایی خاص مشهود است. بنابرین متن‌های سلسله مراتب بندی شده‌ای وجود دارند و حتی اگر افرادی مثل Fishman  و  Hymes  در زمان خود طبقه بندی هایی را در مورد آنها پیشنهاد داده بودند، هنوز هم این طبقه بندی وجود دارد و مشکل بتوان حد و مرز آن را تعیین نمود و ارتباط واقعی را گاه در مورد آن مرزبندی کرد. تعاملات و تعامل‌گران در مجموعه وسیعی از پیوندها و ارتباطات درگیر می‌شوند، از ارتباط خاصی که از رابطه تعاملی بدست می‌آید گرفته تا اعمال عادی و حصر و حدودبندی‌های گفتاری و مکالمه‌ای، بنابراین، در جروبحث های خیابانی که افراد ناشناس انجام می‌دهند و با توجه به جنبه علنی جامعه خشونت اغلب سریع و زودگذر بوده و موضوع سازی پیرامون بحث مورد نظر برای قرار گرفتن و دسترسی داشتن به هویت اغلب مشاهده می شوند همانطور که یک جدل میان راننده ماشین ویک رهگذر عابر بر سر کاغذی که کف خیابان افتاده است آنرا نشان میدهند.
پس از تنظیم و روفتن (روبیدن) بحث در مورد درستی یا شهروندی ، یک عبارت (تو بدجنس هستی ) را به طرف مقابل ادا کرده و با گفتن (من را "تو" خطاب نکن) (یا توهین‌های فرانسوی) مطلب را با سکانس یا نتیجه تعاملی توهین آمیز به پایان می رساند.

3-1-3 گردش صحبت ها و چند صدایی بودن  
اگر حیطه بحث و مذاکره مورد نظر پیچیده باشد، به معنای آنست که در چارچوب خشونت زبانی باید دید گردش حرف ها به چه صورت است و این کار به کمک روش عمل گرایانه (پراگماتیک) یا ماده گرایی انجام می پذیرد که فحوا اصلی کلام را در آن ادا می کنند، یعنی برای انجام گفتگوی میان افراد با زمینه قبلی که فرد ادا می کند در واقع آنرا از سر گرفته و یا حتی آنرا از خود بروز می دهد.
در همان زمان، برای کار کردن وسیع درباره این مفهوم و معنی، ما منتظر شنیدن گردش خطابه‌ها و بخش اصلی سازنده آن هستیم
که برای یک گفتار ارائه شده اهداف و ایدئولوژی های قبلی، ایدئولوژی انجام شده توسط گفتارهای سلطه طلبانه بکار رفته اند. بمعنایی در جائیکه برای "میشل  فوکو" یک خطابه با مجموعه کلیه کلمات ادا شده و موثر در پراکندگی حوادث و وقایع جاریت و در لحظه ایکه برای هر یک درست و بجا ادا شده است. بنابراین آنچه در اعمال و مباحث خشونت آمیز مطرح است چیست؟ چه چیزی می تواند باعث بروز خشونت گردد؟ اهانت‌ها و تهدید ها چگونه گردش دارند؟ ما پدیده گردش خطابه ها را در سراسر تظاهرات آن روی CPE مورد تحلیل قرار داده ایم و مسئله دقیق تر و موشکافانه تر دیالوگ و گفتگو گرایی برای رسیدگی به مسئله خشونت آموزشی و تحصیلی در مطبوعات ملی و منطقه ای باید مد نظر قرار گیرند. اگر گفته باختین در مورد گفتگو گرایی را در نظر بگیریم، این مسئله باعث می شود تمام حرفهای زده شده و ادا شده نیز بصورت نوشته و مکتوب ثابت ( (Figeeمورد بررسی قرار گرفته و در این منظر مورد بحث قرار بگیرد. در واقع ، تمام گفتگوها به گفته های قبلی خود باز می گردند خواه بروشی ضمنی یا بروش صریح بدلیل و در پرتو علائم زبانشناسی که به ما اجازه می دهد گفتکوها را دوباره از نو بسازیم(گفتگو نقل شده، و ادا شده و چند صدایی که گاه محتاطانه تر ادا می شود).  در تظاهرات آوریل 2006 یک علامت جاده ای تحت عنوان( شکننده واقعی) که سه تصویر را به ترتیب از سارکوزی (سمت چپ) ، شیراک در وسط (دروغگوی بزرگ) و دو ویلپن در آن سمت دیگر بود دیده شدند. میتوان کاربرد مفهوم این عبارت را مورد نظر قرار داد: اشاره ای به یک داستان فیلم تخیلی در مورد خیر و شر            ( سوپرمن، ترمیناتور، جنگ ستارگان)، این اشارات امکان میدهد ما رویارویی میان نیروهای خیر و شر را در تقابل با یکدیگر ارزیابی نماییم: افراد سیاسی بشکل عروسک های خیمه شب بازی و ضد قهرمان و بدجنس و جاه طلب نشان داده شده اند و نیز بصورت قدرت های " امپراتور" و Darkvador در داستان جنگ ستارگان و با دستکاری در بازی آینه ها، همراهی و اتحاد  " جوانان"  و تظاهرکنندگان نیروهای خیر"  "Jediبرپاکنندگان اشتباهات و ضامنان نیروهای خیر در جهان.
 این طبقه بندی هم زمان (صدا و تصویر) مکالمات و گفتگو ها همچنین در قالب نئولوژیسم یا اصطلاحات باب شده اسم هایی چون Karsheraror ( سارکوزی) ،  Villepintator( ویپلین) جلوه کرده اند، اصطلاحاتی که در مورد واژگان نیز نقش بازی می کنند.    Karsher در اینجا اصطلاحی است که برای عبارت ادا شده توسط سارکوزی در جریان آشوب های شهرها و در جریان دیدارش از شهری بنام Argenteuil آرژانتوی  چند ماه جلوتر در تاریخ 5 نوامبر 2005 باب شده: "شما باندازه کافی این دسته آشغال ها را دارید؟ که منظور از این اصطلاح برطرف کردن نگرانی مردم بوده است. این درست پس از قول وی در Courneuve کورنو در تاریخ 20 ژوئن 2005 مبنی بر تمیز کردن شهر از 4000 مورد سوختگی های     ظرف های آشغال مطرح گردید. او گفت: بیایید شهر را از آشغال تمیز کنیم و مخالفان تظاهر کننده به دیوار با اعلانات نوشتند : بیایید شهر را از سارکوزی تمیز کنیم.
بنابراین، اگر سارکوزی را به صورت سوم شخص مفرد خطاب می‌کنند حالتی از اهانت به وی است         ( (Karsheratorدر واقع عبارت Karsher atort  بوده یعنی ( کار شر حرفش درست نیست و اشتباه می کند) همینطور ویلپن تو اشتباه می‌کنی ((Uillepin't'a tort که به صورت Villepintator نوشته شده است. این نوع خطاب کردن‌ها و حرف‌ها در جریان مکالمات نقش آفرینان یا بازیگران اصلی (اساتید،شاگردان، بازیگران اجتماعی) در جریان موقعیت های مخاصمه آمیزی که هر روزه با آن درگیر هستند از یکطرف و از طرف دیگر در بازیگری یا رفتار در کلاس درس قابل مشاهده است.
در نتیجه یک برخورد و مقابله میان افراد موقعیت را مشخص و از هم متمایز می نماید (به شکل گفتگو با بازیگران متفاوت) و نیز به شکل تعامل موثری که ایجاد می‌گردد و جستجو گر یا تحقیق کننده را مورد تحلیل قرار می دهد. وقتی این بحث های گوناگون را مورد مطالعه قرار می دهند ، ملاحظه می‌کنند که موقعیت اغلب تجربه شده و دیده شده است ( بصورت تجربه ای متضاد از سوی مخاطبان و این تضاد اغلب بطور کلی به دیگری نسبت داده می شود، به گروهی که ارتباطی با موضوع هم ندارد  (دانش آموز اگر منظور از آن استاد یا آموزگار باشد) و یا استاد اگر منظور از آن دانش آموز باشد و همینطور الی آخر. بنابراین چارچوب تحلیل ما   ADاست یعنی خطابه و نیز  AC (یعنی تحلیل  مذاکره یا گفتگو) در مفهومی که این وسایل و ابزار می توانند امکان مشاهده محل ظهور خطابه و گفتگو میان گروهها را فراهم آورند.
این مطالعات در متن از مقصود و منظور باختین در مورد نقش "واژه"  بمثابه در بر دارنده تکیه های اجتماعی تا تمایل متناقض حمایت می کنند. در بحث ما، می توان یک شکل مکرر از کلام و سخن را مشاهده کرد: استعاره ای کردن حیوانی یا فوق طبیعی که سعی در انکار دیگری داشته و نسبت های مربوط به انسان را از او دریغ نموده و حذف می نماید ( که مشکلی است نشانه ای در کارمای "فرانسواز هریتیه "  و اگر مشکلات شکل آموزگاری همانند یک نبرد و جنگ حسن شده و تجربه شده باشد، دانش آموز در اینجا بعنوان دارنده نقش اصلی در این درگیری های تهاجمی و وحشیانه می شود:   " این شغل برای این بوجود نیامده که در میدان جنگ دائم در درگیری باشد(گفتگو آموزگار Anger/ 2001 ).


2-3 تحلیل گفتگویی و مذاکره ای    
1-2-3
قرارداد ارتباطی قراردادیت که به افراد شریک در یک تبادل زبانی اجازه می دهد همدیگر را با خصائص هویتی بشناسند(خصائصی که آنها را بعنوان موضوع این مقوله تعریف می کند) و دامنه عملی را که آنها را تعیین و مشخص می کند در مورد هدف و موضوع تبادل شناخته و ارتباط محدودیت های مادی را که این عمل را تعیین می کنند بررسی و ملاحظه نمایند. قرارداد برای ما یک عنصر مهم است در آنالیز و تحلیل خشونت زبانی. وقتی معیارهای در متن قراردادن دیگر مورد احترام واقع نشود ( که باید آنرا بعنوان تعاملات مجاز در کلاس درس تلقی کرد) مثل اشکال خطاب کردن افراد در گیشه محل مراجعه افراد به اداره پست یا در یک اتوبوس و غیره، و وقتیکه قرارداد ارتباط مورد تردید قرار می‌گیرد و این ارتباط از سوی یکی از مخاطبان به خطا و بد مطرح می‌شود، می‌تواند نقطه بروز درگیری و مخاصمه گردد. در شرایط و موقعیت روابط قدرت، بن‌بست همکاری و علائم اهانت و تهاجم نشان می دهد که مخاطبان طی استفاده‌ای که از زبان شان می‌کنند بدون وقفه موقعیت اجتماعی را که برایشان در نظر گرفته شده است مورد مذاکره مجدد قرار می دهند. در شرایط عدم تقارن (محیط آموزشی مثلاً)، اقدامات به شکست انجامیده و ناکام مانده در مذاکره را می توان در دو سطح مختلف بررسی و تحلیل کرد، و همینطور در مورد تعامل ها در صورت عدم وجود گفتگوی دیگری (وقتی طی تعاملات متعدد آموزگار به دانش آموزی که او را خانم صدا می زند پاسخی نمی دهد، و در موارد عدم احترام به انجام مذاکره و نیز در سطح بررسی تلسکوپی هنجارهای اجتماعی تر ( دانش آموزی خواستار گفتگو است در حالیکه آموزگار بیشتر در حالت سلسله مراتب قرار دارد تا فقط در یک حالت صرفاً زبانشناختی . از این منظر باید علاوه بر اقداماتی که در فضای تعاملی صورت می گیرد (مثل ژست، لحن صدا و غیره) بستگی به مخاطبان را که با تجربیات روانشناختی و اجتماعی مشخص می شوند و روش زندگی که بدون وقفه در تعامل این توافق ها، سوء تفاهمات، مذاکرات را نیز مدنظر قرارداد و بحساب آورد. (در مواقع اهانت و تهاجم،تصویر فرد از خود و نفوذ متقابل).
2-2-3 نمایش های اجتماعی (نمایندگی های اجتماعی)
جالب است درک کنیم چگونه افزایش تنش (مثل سایر تعامل های دیگر) با نمایش یا نمایندگی انجام شده فرد دیگر ارتباط دارد.(من در ارتباط با چیزی که نسبت به دیگری خود را نماینده اش میدانم یا چیزی که دیگری مرا نماینده خودش میداند صحبت می کنم). این نمایندگی دیگری را در اشکال    کلیشه ای و کاهنده قرار می دهد، اشکالی که بی وقفه در تعامل اجرا و ایفا می شوند (تو مثل اون هستی، من نمی‌توانم طور دیگری با تو صحبت کنم).
نمایش ها در آن واحد هم اجتماعی هستند و هم میان فرهنگی و بنحو گریز ناپذیری  با نمایش هویتی طرف دیگر در تقابل هستند. این نمایش ها آنقدر موثر هستند که دوباره فعال می شوند و یک تولید دستجمعی آنرا فراهم می آورد و در قلب گروه منتشر می شدند و در روندهای طبقه بندی ( تعاملی یا   اثر کننده بر یکدیگر) آنرا می سازند.
(چیزی که دانش آموز انجام می دهد یا یک شهروند، مشتری و غیره) و نیز در گفتگو های گزارش شده در گردش و در جریان. همانطور کهMoise  این مسئله را مورد توجه قرار می دهد، و در مورد برخی دانش آموزانی که خشن شناخته شده اند بررسی و تحقیق کرده است:" این دانش آموزان نزد خود دچار مشکلاتی هستند و برای این به مدرسه می آیند که دوباره مشکلات دیگری را داشته باشند و در این  مورد : این قبیل دانش آموزان برای ایجاد دسته های آشوب طلب همچون خودشان به موسسه آموزشی می آیند و فوت و فن کلک زدن و ایجاد ناامنی را بلدند.
خشونت زبانی(شفاهی ) میتواند در موارد امتناع از قبول مذاکرات روی دهد. همینطور میتوان گفت که تعاملات در یک سطح اجتماعی میتواند فضاهای گفتگویی ایدئولوژیک ایجاد نمایند، فضاهای ایدئولوژیکی که به تولید و تکثیر نظام ایجاد شده و قدرت های شروع شده کمک نمایند.
بنابراین همه این نکته را می دانند که تعاملات بصورت گفتگوهای میان گروهی و در مذاکراتی که میان افراد روی می دهد شکل می گیرد و برای دنبال کردن گفته مشهور   M.Pecheux اصل هر تشکیل مذاکره بر مبنای پخش و پراکنده کردن ( در شفافیت مفهومی که در آن تشکیل می شود) مطلب قرار دارد، این مسئله که (او صحبت می کند) در جلوی یا در پس زمینه مذاکره و یا بطور مستقل قرار دارد. بنابراین می توان آنچه را که می‌تواند تعاملات میان آموزگار و شاگرد باشدد (یا بین پدر و پسرش ) شناسایی کرد ( اتفاق نظر ایدئولوژیک ایجاد شده طی مذاکرات در جریان پیرامون برخی تصورات مثل ادب، اقتدار و غیره)، وهرگونه از هم پاشیدگی این زنجیره های تعاملی ایجاد شده و مورد انتظار (عدم توجه به صحبت افراد،مثلاً)، اگر نتوان آنرا در این تعامل مورد مذاکره قرارداد میتواند منجر به افزایش تنش گردد. در صحنه افتتاحیه فیلم کارناوال، که پس از یک سوء تفاهم فرهنگی روی داد، پسری برای اینکه احساس غلبه خود را نسبت به پدرش نشان دهد و بگوید من اینجا نمی‌خواهم برده باشم این پیوند پدری-پسری را انکار می کند.

3-2-3 شرکت کنندگان و تعامل و روابط چهره به چهره از روبرو
ما سعی کرده ایم تعامل آموزشی ( didactique ) را در شرایط مخاصمه به منظور ارائه یک شرح متنی خشونت در محافل آموزشی تشریح کنیم.شرح مدیریت روابط میان اشخاص به مناسبت مطرح ساختن رابطه غیرمتقارن کلاسیک میان آموزگار و دانش آموز یعنی  به مناسبت اقدام عدم ثبات یا حتی واژگون سازی رابطه اماکن کلاسیک آموزگار، دانش آموز بویژه توجه ما را به خود جلب نموده است. در این متن و زمینه، تحلیل ما در مورد شرایط بالقوه تهدید آمیز برای استفاده صحیح از تعامل آموزشی از مدل ادب پیشنهادی توسط براون و Levinson (ملاحظات تشکیل دهنده یک مدل تدوین شده توسط Kerbrat-Orecchioni,1992) از ایده استفاده شده در مورد Gottman (1973) و تحلیل  اماکن و جایگاهها در تعامل انجام شده توسط(1999)  Vion  بهره گرفته است که طبق یک رابطه میان اشخاص که زبان را درگیر می سازد در مورد پنج نوع جایگاه بکار رفته است (جایگاه نهادینه، پودمانی، ذهنی، نطقی و کلامی).
شرکت کنندگان در تعامل زبانی یا دقیق تر بگوییم یا نقش هایی که برای بازی کردن در زمان مخاصمه بعهده می گیرند راهکارهای افزایش تنش را تعیین می کنند. در شرایط سلسله مراتب کلاس،      خشونت زبانی به عنوان تهاجم و تجری فعال دانش آموزان در ارتباط با هنجارهای آموزشی شناخته می شود.
در ارتباط با بی ادبی ( و در نتیجه عدم شناسایی طرف دیگر) این به معنای تجاوز و تعدی و قطع کردن یک نظام اجتماعی است که در آن دانش آموزان موقعیت دانش آموزی خودشان را در برابر اقتدار (آموزگار) اشغال می کنند و در دست می گیرند.
در این حالت خشونت زبانی بسیار سنگین تر از نظر پی آمدهای آن است تا شرایط میان اشخاص و مستعد پذیرش مجازات هایی برای برقراری مجدد نظم مورد تهدید است. بنابراین در خشونت زبانی رابطه نیروهای سمبولیک درگیر میان نقش اول هایی که در آن روابط قدرت و فقدان هنجارهای تقسیم شده خود را جلوه گر می سازند نقش بازی می کنند . اینچنین است که بازیگران اصلی در این معرکه توسط واسطه های زبانی شان و توسط منابعی که در اختیار دارند خود را نشان می دهند( در صورت وقوع خشونت زبانی ) ، و تنش های اجتماعی را بکار می گیرد. طبق موقعیت اجتماعی مخاطب در تعامل (آموزگار، رهگذر، راننده اتوموبیل) ، خشونت زبانی خود را بنحو متفاوتی نشان می دهد و بویژه مخاطرات اجتماعی و دست زدن به ریسک های متفاوتی را تجربه می کنند.
از این معنی و از این حیث، ما به تحلیل مکالمه ای دو چندان یک روش زبانی تکیه می نماییم ( برای مطالعه برخی جنبه ها و بویژه مسائل ناشی از شرایط کلاس و مسائل سیاسی). این تحلیل ها از یک طرف بر اساس مطالعات آماری داده های متنی تحقق یافته به کمک نرم افزارLexico3 و از طرف دیگر با تکیه بر تحلیل مکالمه ای و پراگماتیک (عمل گرای) ظریف انجام می شود، و این دو نوع نتیجه یکدیگر را تقویت و تکمیل می کنند. داده های آماری در اینجا بخصوص اجازه می دهند اکتشافات عینی از نوع معنایی و ساختاری را در مورد متن انجام داده و برخی عناصری را که همواره در معرض دید چشم غیر مسلح نیستند بیرون بیاوریم.
تحلیل کلامی و عملگرای اقدامات زبانی همچنین اجازه می‌دهد برخی ساختارهای ایجاد شده مفهوم مکالمه ای را کشف و عیان سازیم، ساختارهایی که کلا ًاز تحلیل آماری می‌گریزند و بر اساس در نظر گرفتن صورت های مختلف بوجود می آیند.
یک مجموعه آغازگر صدها رابطه میان آموزگار با دانش آموزان در شرایط خشونت زبانی مکالمه ای در کلاس اکنون در دست مطالعه است. همینطور ، نتایج بویژه جالب از تحلیل بحث سارکوزی- رویال با استفاده از این روش دوگانه تحلیلی بدست آمده است . استفاده از خطاب کردن (مادام یا خانم)             ( سارکوزی 115 مورد و برای 7 مورد آقا خطاب کردن برای سگولن رویال) نوعی تهاجم مودبانه بحساب می آید که غلبه مودبانه خودش را هم در عین حال در بر می گیرد.

4- روند خشونت زبانی
بنابراین تحقیق ما در مورد سطوح مختلف تحلیل در دست ماست به ما اجازه داده است که یک روند جهانی خشونت زبانی یعنی افزایش تنش را تعریف نماییم. می توان این تحقیق را به عنوان روندی دانست که در آن آغازگران خشونت و مراحل متعاقب خاص آن که در این اعمال و اقدامات صحبت های قابل مشاهده، روابط غلبه و حاکمیت میان مخاطبان، بررسی هنجارها و مراسم سنتی و ساختمان های     همسان و ایدئولوژیک را انجام می دهد نقش دارند.
1-4 افزایش تنش
خشونت زبانی از جایی آغاز می شود که اختلاف نظر وجود دارد و این اختلاف نظر در سطح اشخاص و در هنجارهای اجتمایی بوضوح دیده می شوند ( مثلاً اختلاف ایده احترام مرتبط با مزاحمت های همسایگی و قابل ملاحظه ) و در مواقعیکه تنش زیادی میان مخاطبان وجود دارد. خشونت زبانی بقدری افراطی است که مخالفت های میان مخاطبان بکار گرفته می شوند. بنابراین ما بدلیل تحلیل های مختلف موقعیت های خشونت زبانی مراحل زیر را که باعث افزایش تشنج و تنش در مکالمات و حرفها می شود از محور بحث جدا کرده ایم:

مرحله اول: خشونت بالقوه: خشونت زبانی عبارتست از چسباندن شکل و صورت جو کلی به زمینه کلی ارتباط . در اینمورد سخن از خشونت بالقوه ایست که به خود شخص مرتبط است و به تهاجمی بودن رفتارهای وی و یا مرتبط است با یک زمینه خشن فرضی که طی نمایشات یا به صحنه آوردن واسطه گرانه نقش آفرینان جلوه می کنند، مثل تصاویر همه روزه حومه شهرها.




مرحله دوم: خشونت جنینی یا پیرامونی آغاز خشونت زبانی:
 همانطور که بصورت های دیگر در موارد قبلی نشان داده ایم اینها عوامل آغازگر خشونت زبانی      میتوانند باشند. میتوان در میان آنها تهاجم همراه با تغییر Prosodiqueعلم عروض (واج شناسی) و شکل خاص بدن باشد. اذیت زبانی با تکرار تعاملی در سکانس های مختلف گفتگو، بازی های زبانی با مشخصه تغیرات خاصیت های زبانی. در این ارقام و چهره ها، افراد مشمول ذهنیت مخاطبان، بی ادبی و بدور بودن از آداب معاشرت وجه مشخصه آن است. بی ادبی را بعنوان قطع رسوم گفتمان میان اشخاص(از گفتن صبح بخیر ابا داشتن) تلقی می کنند چرا که نداشتن ادب و رسوم شهرنشینی خود مشتمل بر قوانین ناداشته اجتماعی است ( استفاده از موبایل در قطار ، برای مثال): آغاز خشونت توسط یک مخاطب  Aآغاز می شود و چندین واکنش را از سوی مخاطب B در بر می گیرد.

مرحله سوم: خشونت متبلور:
در برابر حملات نفر A، مخاطب B می تواند رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد، به‌ویژه با قاطعیت وارد معرکه شدن و باعث افزایش تنش شدن. در آنصورت، از اهانت استفاده می شود و نیز از تهدید (اغلب بصورت القا و فرمان بدنی (من سرت را می شکنم) که با خصومت انجام می گیرد و سوای آن، اعمال پراگماتیک (اصالت عمل) قابل ملاحضه که در حرفها رد و بدل می شود.
افزایش تنش در دفعات متفاوت گفتگوی مخاطبان بصورت حلقه های تعاملی جلوه می کند که در آن A و B جای خود را در درگیری لفظی عوض می کنند. این ورود در بحث که در خشونت لفظی عیان      می شود می تواند قابل اجتناب بوده و یا از آن گذر کرد. مخاطب B می تواند با مذاکره شرطی را در مخاصمه قرار دهد که در مورد همان هدف مخاصمه باشد و یا در مورد رابطه میان اشخاص باشد. در این حالت ، دو مخاطب باید قادر به مفاهمه و تفاهم عاری از هرگونه خشونت روبرو باشند.از جهت دیگر، مخاطب B می تواند تصمیم بگیرد از معرکه خود خارج نماید. این گریز شامل ساکت ماندن یا خروج فیزیکی از محل یا عوض کردن بحث و مجادله باشد.(مثلاً بیا در مورد چیز دیگری صحبت کنیم).
گریز از مخاصمه شامل باقیماندن در موضوع بحث بدون حمله متقابل با ذکر مثلا ًچند مثال لطیفه ای می تواند باشد. ورونیک Traveeso در مورد گریز از مشاجره وقتی اختلاف نظر بدون مذاکره یا توضیع خواستن سخن می گوید (یا از این موضع جانبداری می کند) در حالیکه هر یک از مخاطبان در موضع خود باقی می مانند: همه در حالت تبادل غیر متحرک هستند.



مرحله چهارم : خشونت بدنی :
در حین خشونت لفظی، آخرین توسل به راه حل برای ایجاد تفاهم (یا بالعکس حرف خود را به کرسی نشاندن ) خشونت بدنی است که اغلب عملی می باشد- یا با حرکات دست و بدن- در شرایط افزایش تنش فحش و تهدید بکار می رود. (سرت را خواهم شکست و غیره).

2-4 آغازگران تخاصم و مخاصمات
برای درک چگونگی شکل گرفتن خشونت لفظی و نحوه افزایش تنش باید آغازگران مخاصمات را بشناسیم. فهمیدیم این افراد با، جنبه های مختلف درگیری ارتباط دارند: با روابط میان اشخاص، ساختاری و یا فرهنگی. مخاصمه ارزش ها یا فرهنگی نیز در آن دخیل هستند. مخاطبان( یا ناطق ها) حتی در مخالفت با افراد و ایدئولوژی آنها هستند: با ایده های اخلاقی مرتبط با گروههای اجتماعی یا نژادی مخالفت می ورزند. به این معنی، باید اختلافات را جنبه مشروعیت داد و متمایل به مخاصمه میان اشخاص شد. درک های متفاوت قواعد جهانی فرهنگی ، رابطه با خانواده ، با مرگ و با کار می تواند در شرایط وخیم و افراطی عدم درک شرایط مخاصمه را فراهم آورد. اختلاف ساختاری در عبور از حد و مرز هنجارهای اجتماعی که نظم موجود را بر هم می زند محقق می گردد ( و در ساختارهای نهادین نیز دیده می شوند)، و نیز در سیستم آموزشی، تجارت و غیره. در این شرایط، قراردادهای حرف زدن و سخن گفتن( رسوم مذاکره ای ضمنی و غیر صریح مرتبط با یک زمینه خاص) با خشونت لفظی بدتر می شود و باعث گسستن ارتباطات و ایجاد حس بی عدالتی و روابط حاکم/غالب می گردد. مخاصمه میان اشخاص باعث می شود دیگری را "تو" خطاب کنید ( بعنوان توبیخ یا سرزنش). بنابراین عدم احترام به فرد مقابل بدون احتیاط در سخن گفتن و در تلاش برای برتری جویی لفظی برای بالاتر خود را نشاندن زمینه خشونت را فراهم می سازد.

3-4 عملکرد زبان
هر گونه افزایش تنش با عملکرد زبان که از نظر زبانشناسی قابل تحلیل است صورت می گیرد. از این حیث ما چهره های دارای سوء تفاهم را محور کار خود قرار داده ایم، کسانی‌که تهدید و ایذاء  و اذیت و اهانت می کنند. مثلاً در مورد اهانت به عنوان آخرین اقدام در خشونت زبانی و لفظی می توان آنرا در نظر گرفت. اهانت فقط در موارد تقابلی، عملی بکار می رود و نه فقط با لفظ. "کثافت" از جمله کلمات رایج در این نوع اهانت هاست که در مورد هدف مورد نظر گفته می شود و نقش خود را ایفا می کند. برای تاکید اهانت کننده چنین لفظی را بکار می برد تا بر حرف خود تاکید بورزد. گاه فحاشی و هتاکی به صورت جنبه های سکسی مثل بی ناموس و کلمات مشابه جلوه گر می شوند و یا توسل به کلمات مقدس      (نام خدا) و غیره می تواند دستاویزی برای اهانت باشد.

1-3-4 عملکرد اهانت
اهانت بعنوان بیشترین اقدام متداول در شرایط غیر متقارن و قبل از مقابله بدنی روی می دهد. در عوض در شرایط غیر رسمی و متقارن شدیدتر اعمال می شود و با شدت بیشتری با نفی طرف مقابل ابراز می گردد. اهانت عمل زبانی مخاطب قراردادن است که دارای نیروی هیجانی و یا حتی نبضی می باشد و با این عمل طرف می خواهد طرف مقابل خود را خوار کرده و یا انکار نماید. وی نقشی بنحو بر جسته خطاب آمیز ایفا می کند. شبهه عبارت ها ((Perlocutoire و این اهانت ها واحدهای مستقل زبانی یا واژگانی با معانی در بردارنده  اهاانت ادا میشوند.
ارزش واژگانی واحدهای کوچکتر واژه یعنی واژک ( Lexeme ) نیز در اینجا اهمیت دارد. در این روش بنظر  می رسد که برخی واژگان منفی برای تبدیل شدن به اهانت فعال می شوند: واژه gros یعنی شدید یا بد در مقابل واژه mince یعنی نازک و لاغر. مبحث نحو یا صرف افعال شکل زننده و بد آن همراه واژگانی چونde  espèce ( یک جور چیز یا آدم عوضی و بد) در آن نقش موثری دارند. لحن خطاب کردن با شدت و حدت آن نقش موثری در تشدید اهانت دارد. تبدیل لحن بیان شده بصورت اهانت آمیز خود مشتمل بر اهانت است. به این معنی ، اهانت همیشه دارای نیروی ضد ارزش سخن گفتن و ادای واژگان است. چرا که باید در مخاطب حالتی را ایجاد نماید (مورد اهانت قرار گرفتن او). اما برای اینکه اهانت بطور کامل تاثیر خود را بگذارد، مخاطب باید آن را درک کند. واژگانی چون آنارشیست یک اهانت در جای خود تلقی می شوند. اگر مخاطب جواب بدهد" البته"، تاثیر خود را در مخاطب گذاشته است.
بالاخره اهانت از نظر زبانشناسی در شکل خود قابل کشف و قابل تشخیص بوده و طرف دیگر را در موقعیت خفیف شده و خوار شده قرار می دهد. بنابراین  Vannes ها در حاشیه اهانت قرار دارند چون نوعی نادیده انگاری مشترک در آن دیده می شود، موضعگیری که تا حدودی دارای لحن است و دارای رسوم و رمزهای جا افتاده هستند. ولی این بازی همراه با مخاطرات است و وقتی جریحه آمیز تلقی شود، این Vannes  ها می توانند تبدیل به اهانت شوند.

2-3-4 اهانت در شرایط عدم تقارن
برخی انواع اهانت ها آنطور که بررسی گفتگو های جوانان نشان می دهد به آن صورت نیستند. بنابراین، لحن "حرام زاده" بد بوده و ارزش گفتاری خود را از دست می دهد چه برسد به ایجاد حس لطافت یا خطاب به افراد. و گاه برای حفظ ارزش  موکد گفتاری نباید بکار برده شود. در یک ترکیب غیر متقارن خواه نهادینه باشد یا میان شخصی ( رابطه میان اشخاص) که در آن نیروهای سمبولیک ایجاد می شوند، اهانت یک نقش خاص دارد. بر خلاف عملکرد میان جفت ها، اهانت با بن بست یا در خاتمه حرف ها ادا می شود ( در شرایط افزایش تنش) که نمونه های آنرا در حرف های و گزارش های آموزگاران دیده ایم   ( گزارش هایی که تخاصم ها را گزارش کرده و تنبیه های بعمل آمده را توجیه می کنند) ، و باعث اتخاذ تصمیم برای مجازات کردن می شود. این اهانت بعد از بکارگیری زبان منفی روی می دهد، مثل ایذا و آزار و تهدید.
در جریان وقایع جاری در کلاس درس توانستیم نشان دهیم که اهانت یک تجاوز تاکید شده از سوی گزارش نهاد آموزشی را در بر می  گیرد و مشروعیت آموزگار را زیر سئوال می برد. گاه این اهانت با صدای آرام و پایین و یا حتی در قالب الفاظ عربی برای مجروح ساختن ( جریحه دار کردن) فرد مورد اهانت واقع شده در حضور شاهد است. در حالیکه واقعیت آن را نمی توان ثابت کرد. بنابراین نحوه ایجاد اهانت در تنش در قالب رد و بدل کردن تهدیدات و اظهارات مشابه روی می دهد. اهانت بویژه از حالت لازم و فطری خود با روشی افراطی و کاهش دهنده در مبادلات ادای حروف در محافل غیر رسمی منشا می گیرد ولی همیشه پس از افزایش تنش بوقوع می پیوندد.
فضای خیابان بر عکس نشانگر و مشخص کننده شدت اهانت است. مثلاً در موقعیت های بیان نوعی تنش ( ترس مثلاً) یا تاکید بر حفظ قدرت و کنترل بر دیگری در یک نفی افراطی ( مثلاً درگیری لفظی میان رانندگان).

5- نتیجه گیری:
بنابراین در چارچوب زبانشناسی اجتماعی که با روش های معمول زبانی سعی به تشریح پروسه و تغییرات اجتماعی موجود دارد، ما یک روش شناسی جهانی و جامع را در نظر می گیریم. از این منظر، طبق متن های مکالمه ای و مخاطرات تعاملی، بکار بردن ابزار تحلیل اقتباس شده و متنوع به ما اجازه می دهد به پیچیدگی های یک پدیده اجتماعی بنام خشونت لفظی بپردازیم و آنرا تشریح نماییم. این تحقیق ما را بدان وا می دارد که پیچیدگی واقعیت و ارتباط روش شناسی های مان را مورد تردید و سئوال قرار دهیم بلکه جایگاه اجتماعی و سیاسی محقق را مشخص کنیم. ما نمی توانیم با مانعی که در سر راه      مسئولیت ها یمان در ابزار مسائل و بیانات اجتماعی مان قرار دارد کنار بیاییم. موضوعات تحقیق شده و علمی دارای قدرت سمبولیک واقعی هستند. نباید تصور کرد که علیرغم نیات خیرمان، می خواهیم ساخته های ایدئولوژیک مان را کنار بگذاریم. ما در جلوه هایی که در حال انجام شدن هستند شرکت نموده و نیز تنوع فرهنگی و زبانی فرانسه یا حتی میان شهروندان را در نظر می گیریم. تحقیقات ما می تواند مشروعیت سیاسی به بار آورد ( یا برعکس پس زده و به همان معنا جهت مخالف را طی کند).
کافیست برای بررسی پیامدهای عمل تحقیق با انعکاس مطالب در ذهن  خودمان دست به این کار بزنیم.   

نویسندگان:
        1.ناتالی اُگِر
(دانشگاه مُنپِلیه 3)
بِاَتریس فراشیولا
(دانشگاه پاریس 8)
3.کلودین مُوایز
(دانشگاه اُینُن)
4.کریستینا شولتز_رُمَن
( مؤسسه دانشگاهی اِکس_مارسی)

مقاله ارایه شده در کنگره جهانی زبانشناسی فرانسه:
Congrès Mondial de Linguistique Française – CMLF08_
و قابل دسترسی در سایتهای زیر:
              
   1.http://www.linguistiquefrançaise.org or http://dx.doi.org/10.1051/cmlf08140  

2.ISBN 978-2-7598-0358-3, Paris, 2008, Institut de linguistique Française,
Discours, pragmatique et interaction (DOI 10.1051/cmlf08140)
 
1.De la violence verbale, pour une sociolinguistique des discours et des interactions
2.Nathalie Auger (Université Montpellier 3), Béatrice Fracchiolla (Université Paris 8), Claudine Moise (Université d' Avignon), Christina Schultz-Romain (IUFM d' Aix-Marseille)
3.Niloufar Javaheri