یکشنبه, ۱۳ خرداد, ۱۴۰۳ / 2 June, 2024
مجله ویستا

نوجوان؛ اطاق واقعی و اطاق کاغذی



      نوجوان؛ اطاق واقعی و اطاق کاغذی
منیژه غزنویان

بلوغ و ورود از دوره کودکی به نوجوانی، ظاهرا تجربه بازی را از اطاق فرد حذف می‌کند ولی به نقل از خانم جو کرافت گفته شد این، تصوری اشتباه است و در این دوران، تنها شکل و ماهیت بازی تغییر می‌کند. بنابراین، اطاق نوجوان، کماکان فضای بازی اوست اما بازی اصلی در این‌جا «هویت» است که با ماجراجویی‌هایی از سوی او همراه می‌شود. به عبارت دیگر، با بزرگ شدن فرد، اسباب‌بازی‌های او نیز بزرگ شده و از جنس دیگری می‌گردند. نوجوان از هر آنچه پیرامونش هست برای بازی هویت استفاده می‌کند و این بیش از هر چیز شامل اطاقش و کلیه لوازم آن می‌شود. به همین دلیل کرافت، با یک زبان استعاری، کل اطاق نوجوان را به رخت‌کن و اطاق آرایش[1] تعبیر کرده و می‌گوید همان طور که افراد در این اطاق‌، لباس و ظاهر مناسب را انتخاب کرده و خود را می‌آرایند، اطاق نوجوان در کلیت خودش به مثابه یک رختکن بزرگ است که همه اشیاء در آن به ابزارها و لباس‌هایی برای بیان هویت او تبدیل می‌شوند. کرافت در بخشی از مقاله خود با عنوان «عمری با حسرت، پشت در اطاق خواب: فضای نوجوانی و ساخت‌های هویت‌های خصوصی» می‌گوید:

"مارتین آمیس[2] در رمانی که در سال 1973 و با عنوان «نامه‌های راشل» برای نوجوانان نوشت نمونه‌هایی از این انگیزه بازی با هویت را نشان داده است. شخصیت اصلی این رمان، نوجوانی به نام چارلز هاگ‌وی است که نویسنده، ارتباطی خودآگاهانه و شفاف بین احساسات او و اطاق خوابش ترسیم می‌کند... چارلز هاگ‌وی نه تنها به اطاقش به عنوان بازتابی از حالت احساسیش نگاه می‌کند بلکه به طوری اجتماعی، بیشتر از آن به عنوان مجموعه‌ای از مراحل یا معانی‌ که ورژن خاصی از خودش را می‌سازند و رواج می‌دهند استفاده می‌کند. برای مثال، هنگامی که او جهت ملاقات با دوست دختر جدیدش آماده می‌شود اشیاء موجود در اطاق را به شیوه‌ای سازماندهی می‌کند که ورژن مطلوبی از خودش را انعکاس دهد:

«همچنان که لباس می‌پوشیدم درباره مرتب کردن اطاق هم فکر می‌کردم. نمی‌توانستم خیلی بی‌دقت باشم چون با گلوریا قرار داشتم. بعد از مدت زیادی من توانسته بودم او را به دست بیاورم. پس همه چیز ناچارا باید خوب می‌بود. دفترچه‌ها و پوشه‌ها را جمع‌وجور کردم و منتظر ماندم. چون نظرش را درباره موسیقی نمی‌دانستم تصمیم گرفتم که ریسک نکنم. یادداشت‌ها را در دو ردیف موازی روی هم قرار دادم و بالای همه کتاب «2001: یک اودیسه فضایی[3]» که نمی‌توانست غلط باشد دوم، کتاب شعر دیلن تامس[4] را که توسط خودش خوانده شده بود. دستمال کاغذی‌ به خوبی از اطاق خواب بیرون برده شد. بودن آن‌ها در کنار صندلی، معادل آن بود که من خیلی زیاد خودارضایی می‌کنم. میز قهوه، به طوری برجسته، دو کتاب را نشان می‌داد: متن‌هایی از شکسپیر و یک کپی از کتاب «زمان»- یک دوگانه جذاب اما من شاید می‌ترسیدم که هیچ کدام مناسب نباشند. متن‌ها بعد از طی یک دوره آموزشی، کثیف و تاخورده بودند و کتاب دیگر، «اشعار مدیتیشن» بود که درواقع یک کار فاضلانه آمریکایی بر روی متافیزیک است اما به واسطه جلدش، یک مجموعه هنری متظاهرانه شده است. حال، راشل می‌توانست هر طوری که می‌خواهد تفسیرش کند.»

این تصویر مضحک آمیس درباره نوجوانی، اغلب در سراسر فرآیند کتاب حفظ شده است چه در مورد بازچیدن مبلمان و اشیاء چه در مورد نوشتن از خودش. چارلز هاگلی از این دفتر یادداشت‌ها نه تنها برای انعکاس زندگیش بلکه برای پیشی گرفتن و اصلاح کردن اتفاقات و ارتباطات خود استفاده می‌کند. به عنوان مثال، با اظهارنظر طعنه‌آمیزی مثل این که «راشل می‌توانست هر طور که خواست تفسیر کند» راوی کاملا توجه را به سمت پیش‌بینی‌اش و محدود کردن درک آن دختر جلب می‌کند. چارلز تلاش می‌کند خیلی شبیه دیگر متون، هویت خودش را به طرز مهمی از طریق اطاق خوابش نوشته و بازنویسی کند. او خودش را با ارجاء به خودش به عنوان یک موضوع می‌خواند. او برای اغوا کردن راشل، از سرمایه فرهنگیش بیش از بدنش استفاده می‌کند و با این کار، تمایلات جنسی او، از طریق کتاب‌ها، نوارها و روزنامه‌ها پشتوانه‌ای روشن‌فکرانه پیدا می‌کنند و هر چه بیشتر باعث محو کردن حضور فیزیکی واقعی او در اطاق می‌شوند (مثلا دستمال‌هایی که خودارضایی او را فاش می‌کردند.) در سرتاسر رمان، خودکاوی او آغشته با دانشمندمآبی است و فضایی که مصرانه و با موفقیت به تصرف خود درآورده به هیچ وجه اطاق خوابش نیست بلکه بند بند نوشته‌هایش است."

کرافت همچنین به ویژگی دیگر این دوره اشاره می‌کند که عبارت است از ارتباط نزدیک بین نوجوانی و نوشتن. به عبارت دیگر او اطاق نوجوان را اطاقی برای نوشتن[5] می‌داند و همچنین معتقد است که خود فرآیند نوشتن، فضایی شخصی و اطاق‌مانند را برای نوجوان ایجاد می‌کند، یک فضای نوشتاری. به عبارت دیگر، او از نوعی همگرایی فضای اطاق و فضای ادبی صحبت کرده و می‌نویسد:

"مقاله کوتاه ژولیا کریستوا[6] با عنوان «رمان نوجوان[7]» که در سال 1990 منتشر شده، بر ارتباطات نزدیک بین نوجوانی و نوشتن تاکید دارد. کریستوا مصر است که نوجوانی، بیش از آن که یک رده‌بندی سنی باشد یک ساختار روانی گشوده و باز است... در این جا مهم است که کریستوا تنها درباره «فضای روانی» صحبت نمی‌کند (گرچه اشاره دارد به این که روان، نیازمند فضاست.) بلکه او خودِ نوشتن را در موقعیت سرپناه قرار می‌دهد (که حفاظت می‌‎کند) یا در مقام یک سپر (که فرد به آن عقب‌نشینی می‌کند.)... همان طور که  کریستوا بحث می‌کند نوشتن می‌تواند به نوجوان یک حفاظت روانی عرضه کند و شکلی از عقب‌نشینی کردن به یک سرپناه است که برای نوجوان می‌تواند ارزش روانی‌ای برابر با خانه داشته باشد. نوجوانی به عبارت دیگر، به طور معجزه‌آسایی، نوعی از همپوشانی بین فضای خانگی و فضای نوشتن ایجاد می‌کند. فضای نوجوانی به ما اجازه می‌دهد خود خصوصی‌مان را چه در شکل اطاق خواب و چه در قالب یک مجله بیان کنیم. در شرایط ویژه‌ای، به وسیله باز کردن در یا پنهان کردن خود، ما نیازمان به فضای خصوصی را نشان می‌دهیم اما زمانی که ما تصمیم به نوشتن یک مجله رازآمیز یا یک شعر یا یک نامه بدون مقصد می‌گیریم، در واقع داریم مرزهای جسمی و روحی‌‎ فضای خصوصی خود‌مان را تعریف می‌کنیم...

زمانی که ما به طوری رازآمیز می‌نویسیم یا فضاهای رازآمیزی را درون خانه جستجو می‌کنیم به نوعی داریم نمایش، بازی می‌کنیم و به طوری متناقض، یک خواننده احتمالی یا یک تماشاچی را برای سطوح بسیار خصوصی خودمان تخیل می‌کنیم. به عبارت دیگر، فضای خصوصی، به واسطه مخاطبان شبح‌گونی که «هم آزاردهنده و هم دوست» هستند صید می‌شود، مخاطبانی که برخی مواقع، ستایش می‌کنند و گاهی تهدید، اما همیشه آن جا هستند."

موضوعی که کرافت در اینجا مطرح می‌کند، استعاره نوشتن و دفترچه یادداشت به عنوان یک اطاق، بسیار قابل تامل و بسط دادن است. اطاق در این معنا، کجاست؟ جایی که از آنِ شخص است، امن است، خودی است و «غیر» را به آن راهی نیست. با نشانه‌هایی که همگی راوی و امتداد ذهن او هستند پوشانده شده و بیان کالبدی خاطرات و آرزوهایش است. به همین دلیل او در آن احساس «راحتی» می‌کند. به عبارت دیگر، اطاق هر شخص، ورژنی کالبدی از خود اوست. حال، برخی مواقع، نوشتن و فضای درون دفتر نیز می‌تواند چنین کارکردهایی داشته باشد. شکل دیگری از این برخورد نمادین با اطاق را می‌توان در فضای کامپیوتر شخصی یا حتی در صفحات شخصی افراد بر روی فضای وب دید که هر شخص، رنگ و بوی خود را به آن داده و خصوصا نوجوانان، مدت زمان قابل توجهی از روزشان را درونش سپری می‌کنند. بنابراین، بی‌جهت نیست که عبارت «خانه اینترنتی» را در پیشوند برخی اصطلاحات و نام‌های مجازی می‌بینیم چرا که قادرند بسیاری از نیازهای فضایی افراد را پاسخ دهند. مالکیت و قدرت اعمال اراده در آن‌ها وجود دارد، خلوت در آن‌ها صورت می‌گیرد، بازی در آن‌ها انجام می‌شود، ملاقات‌ها آن‌جا اتفاق می‌افتند، آرشیو در همانجاست و خاطرات نیز در همان‌جا انباشت می‌شوند. بنابراین، حجم وسیعی از روزمرگی‌ها درون آن‌ها می‌گذرند که به مراتب، درونی‌تر از تجربه اطاق صرفا فیزیکی است. 

از آن چه در این یادداشت گفته شد چنین می‌توان نتیجه گرفت که نوجوان از طریق چیدن و آراستن اطاقش، درواقع دارد خودش را می‌سازد و بیان می‌کند و این تیپی از بازی هویت برای اوست. همچنین او گاه درون نوشته‌هایش سکونت می‌کند، جایی که ظاهرا دنج‌تر از گوشه اطاقش بوده و حکم پنجره‌ای به جهانی دیگر را برای او دارد، جهانی در درون. بنابراین، رسانه‌ قادر است درک متفاوتی از اطاق ایجاد کرده و مفهوم آن را برای شخص تغییر دهد.

منبع:

بخش داخل "کوتیشن" در این یادداشت، ترجمه صفحات 217-215 مقاله کرافت با عنوان «عمری با حسرت، پشت در اطاق خواب: فضای نوجوانی و ساخت‌های هویت‌های خصوصی» از کتاب «خانه ما: بازنمایی فضای خانگی در فرهنگ مدرن» است؛ کتابی که به صورت مشترک توسط جو کرافت و جری اسمیت ویراستاری شده است.

 

[1] dressing room

[2]  [4] - Martin Louis Amis رمان‌نویس انگلیسی متولد 1949 است. در این رمان او، پسری 19 ساله و بسیار باهوش در دانشگاه آکسفورد پذیرفته شده اما پیش از آن سعی بر اغوای یک دختر زیبای آمریکایی به اسم راشل دارد که به دفعات، توسط او پس زده می‌شود تا رابطه بین آن‌ها شکل می‌گیرد.

[3] - 2001: A Space Odyssey ، نام داستانی علمی- تخیلی  که در سال ۱۹۶۸ به قلم آرتور سی. کلارک نوشته شده است.

[4] - Dylan Thomas یک شاعر اهل ولز، متولد 1914 و فوت شده در سال 1953.

[5]- Writing Room

[6] - Julia Kristeva  فیلسوف، منتقد ادبی، روانکاو، فمینیست و رمان‌نویس بلغاری-فرانسوی که از اواسط دهه ۱۹۶۰ در فرانسه زندگی می‌کند.

[7]- The Adolescent Novel

 

سایر یادداشت‌ها از همین مجموعه:

خانه، نوجوان و اشتیاق محرمانگی

خانه، اطاق و بازی نوجوانی

اطاقِ نوجوان؛ دگردیسیِ یک «تبعیدگاه»

 

صفحه نگارنده در انسان‌شناسی و فرهنگ

 

ویژه‌نامه‌ی «هشتمین سالگرد انسان‌شناسی و فرهنگ» 

http://www.anthropology.ir/node/21139

ویژه‌نامه‌ی نوروز 1393 

http://www.anthropology.ir/node/22280

 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد.

کمک های مالی شما حتی در مبالغ بسیار اندک، می توانند کمک موثری برای ما باشند:

شماره حساب بانک ملی:

0108366716007

 شماره شبا:

 IR37 0170 0000 0010 8366 7160 07

 شماره کارت:

6037991442341222

به نام خانم زهرا غزنویان