یکشنبه, ۳ فروردین, ۱۴۰۴ / 23 March, 2025
روزنوشت عزا (یادداشتهای رولان بارت): بخش دوازدهم و سیزدهم: سپتامبر و اکتبر

13 سپتامبر 1978
عبوسیِ
خودخواهی (خودپسندی)
از سوگواری
از اندوه
اخلاقیاتِ من1
-شهامتِ تمیز دادن
- شهامت باشهامت نبودن است
--------------------------------------------------
1. این مدخل تاریخ ندارد و قلم خورده است.
17 سپتامبر 1978
از موقع مرگ مامان، به رغم – یا به سبب- آن، تلاش جدّی جهتِ راه انداختن پروژهی بزرگِ نوشتن، تغییر تدریجیِ اعتماد به خودم– به آنچه مینویسم.
3 اکتبر 1978
فروتنی عمیقی که او داشت – و باعث میشد نه که اصلاً( بدون ریاضتکشی)بدون متعلقات، بلکه با متعلقاتِ کم باشد- انگار میخواست موقع مرگاش "خلاصی" از آنچه به او تعلق داشت، درکار نباشد.
3 اکتبر 1978
(چه) طولانیست، بدون او.
6 اکتبر 1978
]امروز بعداز ظهر- ازدیادِ نفسگیر کارهای عقب افتاده. سخنرانیام در کالج ← ذهنام درگیرِ جمعیتیست که خواهند آمد ← برانگیخته ← ترس. و این را کشف(؟) میکنم:[
ترس: نزد من همیشه مسجل - و مکتوب- است. قبلِ مرگِ مامان، این ترس: ترسِ اینکه از دستاش بدهم.
و حالا که از دستاش دادهام؟
من همیشه میترسم و حتا الان شاید بیشتر، چراکه، به طرز متناقضی شکنندهترم (پافشاریام به پا پس کشیدن برای همین است، به عبارتی، کشف مکانی کاملاً محفوظ از ترس).
ترس، پس، ولی از چه، دیگر؟ - از اینکه خودم بمیرم؟ بله، بیشک – ولی ظاهراً، کمتر – این را حس میکنم- چراکه، مُردن، چیزیست که مامان (روح نیکخواهِ: پیوستن به او)انجام داده.
-بنابراین، در واقع: روان پریشیِ وینیکات، من از فاجعهای که پیشاپیش رخ داده میترسم. من بیوقفه این را با هزار جایگزین درون خودم از سر میگیرم.
- پس، بهجا، تمام افکار و تصمیماتِ غیرمترقبه.
- دفع کردن این ترس، با رفتن به جایی که میترسم بروم ( جاهایی که میشود راحت تعیین کرد، به لطفِ نشانههای برانگیختگی).
- کنار زدنِ خستگیناپذیر هرچه جلوی راهام را بگیرد، هرچه از نوشتن متنی دربارهی مامان جدایم میکند: عزیمتِ فعالانهی اندوه: جلوسِ اندوه به موقعیتِ فعالانه.
{متنی که باید دربارهی این مدخل، دربارهی این پیشدرآمدِ (انتقالِ، ترکِ) ترس} تمام شود.
7 اکتبر 1978
من در خودم بازتولید میکنم – ملاحظه میکنم که ویژگیهای ریز مامان را در خودم بازتولید میکنم: کلیدهام را، میوههایی را که از بازار خریدهام، فراموش میکنم.
حواسپرتی که وجه مشخصهی او شده بود (شِکوههای محجوبانهاش دربارهی این موضوع یادم هست) از آنِ من میشود.
8 اکتبر 1978
در مورد مرگ، مرگ مامان این حتمیتِ (قبلاً انتزاعی) را به من داد که همهی آدمها مُردنیاند – که هیچ تمایزی در کار نیست – و حتمیتِ باید مردن بر اساس این منطق، آرامام کرد.
20 اکتبر 1978
آن روز دارد میرسد سالروز مرگ مامان. بیشتر و بیشتر، میترسم، انگار در این روز (25 اکتبر) قرار است بمیرد دوباره.
25 اکتبر
سالروز مرگ مامان.
آن روز در اورت.
اورت، خانهی خالی، قبرستان، سنگ قبر تازه (زیادی بلند، زیادی حجیم، برای او، که آخرش آنهمه ریز شده بود)؛ قلبام آرام نمیگیرد؛ خشکم، بدون هیچ تسلای درونی. نمادگرایی سالگرد چیزی برایم ندارد.
25 اکتبر 1978
از داستانِ تولستوی، پدر سرگئی (اخیراً فیلم بدش را دیدم) به فکر فرو میروم. اپیزود آخر: به آرامش (معنا، یا معافیت از معنا) میرسد با دخترکی از دوران بچگیاش مواجه میشود که حالا مادربزرگی شده، ماورا، صرفا دلنگران خانوادهی دلبندش است، بی اینکه مسئلهی حضور، پرهیزکاری، کلیسا و غیره پیش کشیده شود. به خودم میگویم: این مامان است. او هیچوقت یک فرازبان، یک ژست، یک تصویر تعمدی به کار نمیبرد. "پرهیزکاری" همین است.
]این تناقض: من، اینقدر "انتلکتوئل"، دست کم متهم به آن، من، اینقدر تحت تسلط یک فرازبان (که از آن دفاع میکنم)، او به من بالاترین درجهی نازبانی را پیشکش میکند[
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست