سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

تاریخچه مطالعات پادشاهی اورارتو



      تاریخچه مطالعات پادشاهی اورارتو
اوکتای بلی، برگردان: رضا غفاری هریس

شرح تصویر: قلعه وان/ هسته مرکزی پادشاهی اورارتو در بین سده های 9 تا 6 ق. م در اطراف دریاچه وان شکل گرفت. این پادشاهی در شمال به ترانس قفقاز، در شرق نواحی داخلی شمال غرب ایران، در غرب تا رود فرات و در جنوب تا بخش های جنوب شرقی کوه های "توروس" (Toros) گسترش یافت. پایتخت این دولت در دشت وان قرار داشته و در توسعه یافته ترین دوره خود وسعتی برابر با نصف مرزهای جغرافیایی ترکیه امروزی داشته است. به همین دلیل در برخی مواقع به تمدن اورارتو نام "پادشاهی وان" (Van Krallığı) نیز اطلاق می شود. به جرات می توان گفت ناحیه "وان" (Van) تمام زیر ساخت های لازم جهت ایجاد و توسعه یک پایتخت بزرگ را در دوران باستان دارا بوده است. هیچ کدام از شهرهای شرق آناتولی باستان اهمیت تاریخی و استراتژیکی "وان" (Van) را دارا نبودند.

پادشاهی اورارتو به مدت 300 سال بزرگترین رقیب دولت آشور در بین النهرین بود. با وجود تحمیل دو شکست بزرگ از طرف ارتش آشور به اورارتو در اثنای کشمکش های سیاسی و جنگ های بین دو پادشاهی؛ اورارتو توانسته بود شکست های پی در پی به آشوری ها تحمیل بکند.

نام اورارتو و کارهای شگرفی که این پادشاهی کوچک موفق به انجام آن شده بود در مدت زمان کوتاهی فراموش شده است. این نام در کتاب مقدس تورات به نام "آرارات" (Ararat) آمده است. متاسفانه همه منابع دنیای باستان و مورخان قرون وسطی تمام آثار هنری که به دست اورارتوها خلق شده را به آشوری ها منتسب کرده اند. مثلا " موسی خورنی" (Khronelı Movses) یکی از بزرگترین مورخان قرن 5 میلادی ساخت شهری که بر روی صخره های ساحلی دریاچه وان احداث شده بود را به دست "شامیرام" (Şamıram or Semıramıs) ملکه آشوری دانسته است. "موسی خورنی" برای اولین بار ساختن قلعه وان را به عنوان پایتخت اورارتو چنین توضیح می دهد:

(("شامیرام" پس از جستجوی زیاد به سوی شرق و دریاچه تلخ (شور) آمد و کوههایی (صخره هایی) که در ساحل دریاچه کشیده شده بود را دید. بخش شمالی این رشته کوه که به طرف غرب کشیده شده است کم ارتفاع و بخش جنوبی آن که صعب العبور می باشد بصورت یک بریدگی ناگهانی کم ارتفاع می شود. درست در ساحل دریاچه و جنوب صخره ها و شرق کوه دره ای با وسعت زیاد قرار دارد، از میان شکافهای دره های کوچک اطراف که از کوهها به سوی دره کشیده شده است آب آشامیدنی فراوانی فواره می کشد...))

((او توانست در طی چند سال دروازه هایی از جنس برنز(مس) و ابنیه معظمی که با دیوارهای محکمی محصور شده بود بسازد. بدستور"شامیرام" با استفاده از سنگهای الوان بناهایی در چند طبقه و در برخی قسمتها بناهای زیبای بالکن دارساخته شده بود. بدستور وی در میان شهری که دارای خیابانهای عریض و زیبا بوده حمامهای شاهانه ای که با سنگ فرش پوشانده شده بودند، ساخته شده است. نهر آبی از دره به سوی شهر کشیده بود تا بوسیله آن باغچه ها و پارک های شهر را آبیاری بکنند. بخش دیگر نهر را نیز جهت آبیاری زمین های اطراف شهر از کناره های چپ و راست دریاچه عبور داده است. قسمتهای شرق، شمال و جنوب شهر را با ابنیه و باغهای میوه و درخت ها و بیشه زارهایی با سایه های خنک، تاکستانهای شاهانه و باغچه های تراس دار تزیین کرده و جمعیت زیادی در آن مسکون نموده است. انجام کارهای خارق العاده در شهری که بر روی بخش های صخره ای احداث شده تحسین و تعریف هر شخصی را برانگیخته بود.))

((از طرف دیگر با احداث دیوارهایی بر بالای صخره هایی که کسی توان بالا رفتن از دیواره آن را نداشت و با محصور کردن آن، دست به احداث کاخی اسرار آمیز و قلعه ای وحشت آفرین زده بود که تابحال هیچ کس بطور قطع از وقایع و اخبار درون آن خبردار نشده است. بخاطر همین ما نیز این را برای شما تعریف می کنیم و فقط بر اساس روایت می توان گفت که اعمال و کارهای بسیار شاهانه ای صورت گرفته بود.))

"شامیرام" که افسانه به نام اوست، ملکه ای از اهالی بابل و همسر "شمسی ادد پنجم" 811-823 ق.م (Şamsı-Aadad V) پادشاه آشور بوده که نام وی "سامورمات" (Samurmat) است. بدلیل مرگ زود هنگام همسر وی که پادشاه آشور بوده "سامورمات" قیم ولیعهد کوچک آشور "ادد نیراری سوم" 783-811 ق.م (Adad-nırarı III) بوده و به مدت 5 سال حکمرانی کرده است. در دوره حکومت این ملکه سنت های بابل در آشور رواج یافت و مهم تر از همه "سامیرمات" توانست بواسطه "باغهای معلق"  که یکی از عجایب هفتگانه جهان بشمار می رود مشهور گردد.

نزدیک به 1200 سال پس از "موسی خورنی" دقیق ترین توصیف از قلعه وان و حومه آن را سیاح مشهور ترک "اولیا چلبی" (Evlıya Çelebı) ارایه کرده است. "اولیا چلبی" در سال 1655 از "وان" بازدید کرده و بخش صخره ای قلعه وان را بدرستی به یک "شتر زانو زده (خوابیده) تشبیه کرده و پایتخت اورارتو، "قلعه وان" را به این شکل معرفی می کند:

((... در درون قله وان حدود 600 غار بزرگ قرار دارد که هرکدام بعنوان یک حجره بزرگ محسوب می شود. در برخی از این غارها محلهایی برای ریسندگی قرار دارد که اساتید این فن با استفاده از چرخهای ریسندگی مشغول تولید نخ ابریشم و پنبه هستند. هزاران گلوله توپ در این غارها گرد آوری شده که برخی از آنها با باروت سیاه پرشده است. در برخی غارها نیز تیر، کمان، فنر و گیره، تفنگ، شمشیر، سپر، تبر، کلنگ، ظروف، بیل، چادر، منجنیق، قلوه سنگ های گرد و دیگر مهمات جمع آوری شده است. در 100 غار دیگر نیز مقادیر عظیمی حبوبات شامل: جو، گندم، انواع برنج، لوبیا، عدس، نخود و دیگر مواد غذایی گرد آوری شده است. در یک غار استخوان های کامل حیوانی جمع آوری شده و در غار دیگری انواع پاپوش و چاروق که از هزاران سال پیش بجا مانده انباشته شده است. در آب انبار یکی از غارها انواع روغن های گیاهی، حیوانی و قیر نگهداری می شود. پس از پاک کردن پشم و موی پوست گاو و گاومیش و خرد کردن چرم آن را در 7 حوض پر کرده و تمام حوض را پر از عسل نموده اند و دیگر اثری از چرم گاو و گاومیش باقی نمانده است،  با این روش مربایی درست شده که آدمی از لذت خوردن آن سیر نمی شود. در یک غار ماهی نمک سود، در غار دیگر گوشت نمک سود گاو، گاومیش، گوسفند و بز، در سه غار نمک، در 40 غار نان ارزن خشک شده، آرد و بلغور گندم انباشه شده که بی حد و حصر است. چندین حوض سرکه، عسل، پنیر، روغن زیتون و حتی شراب نیز نگهداری می شود که این شراب جهت درمان بیماری ها و یا جهت استفاده مسیحیان اسیر گرفته شده است. در یکی از غارها سرچشمه (چشمه) روغن نفت بدست می آید که در حوضچه ای جمع شده و دفترداری وان به نمایندگی از طرف دولت مبادرت به فروش آن به تجار مینماید. این غار بصورت شبانه روز بسته است. در یک سوی این غار تپه های خاک ریخته شده که در صورت آتش گرفتن نفت جهت خاموش کردن آتش بکار می رود. حاصل سخن اینکه در درون صخره وان حدود 600 غار وجود دارد که هیچکدام خالی نیست. همه غارها با مهمات و اسباب و آلات رزم پر شده است... بدستور سلیمان خان در برخی از غارهایی که گفتیم سوراخهایی جهت لوله توپ تعبیه  و در هر کدام از غارها یک اراده توپ قرار داه شده که بی اختیار در هر بیننده ای ایجاد وحشت می کند. این توپهای سنگین در یک خط مستقیم و بصورت تیغ های جوجه تیغی چیده شده و در کنار هر اراده توپ گلوله و مهمات لازم قرار داده شده است. در غارهای پایین دست نیز توپ هایی که سنگ پرتاب میکنند قرار داده شده است.))

با توجه به مشاهدات شخصی "اولیا چلبی" که اطلاعات مفیدی را بدست می دهد؛ در عین تایید نوشته های "موسی خورنی" همچنین نشان دهنده این موضوع است که در میانه های قرن 17 میلادی از تمام مقابر صخره ای موجود در دیواره های صخره ای "قلعه وان" بعنوان انبار استفاده می شده است. از طرف دیگر یک طرح قدیمی که نمای قلعه وان و شهر قدیمی قرار گرفته در جنوب آنرا نشان می دهد با گفته ها و توصیفات "اولیا چلبی" هماهنگی خاصی دارد.

بعدها سیاحان اروپایی که از قلعه وان بازدید کردند طرحهایی از این قلعه یادمانی و باشکوه تهیه کرده اند. مثلا "پویلت" (Poullet) در سال 1668 و در سال 1739 سیاح مشهور "کارلس تکسیر"                     (Charles Texier) نیز طرح­هایی از قلعه وان تهیه کرده است. حتی وی نام خویش را در دیواره داخلی مقبره صخره ای "آرگیشتی اول" 764-786 ق.م (Argıştı I) حک نموده است.

اثر "موسی خورنی" نظر مستشرقین را در غرب جلب کرده بود. این علاقه مندی با گزارشات باستان شناس جوان فرانسوی "فردریش ادوارد شولز" (Friedrich Edward Schulz) از بقایای معماری باشکوه سواحل شرقی دریاچه وان که از طرف انجمن مطالعات آسیایی فرانسه در سال 1827 میلادی به ترکیه آمده دو چندان شد و جالب اینکه پس از انتشار این گزارش­ها شباهت های عجیبی بین نوشته های "خورنی" و مشاهدات"شولز" باستان شناس دیده شد. "شولز" در بقایای شهری که "خورنی" با جزییات زیاد آنرا شرح داده بود، با دقت و حساسیت زیادی شروع به بررسی و کنکاش اتاق های کنده شده در صخره (مقابر صخره ای) کرد و موفق شد از کتیبه های میخی که در دیواره آنها نقر شده بود کپی برداری بکند. همچنین"شولز" در اثنای بررسی های خود با کانال بزرگ آبرسانی که "خورنی" احداث آنرا به ملکه "سامورمات" نسبت داده بود نیز برخورد کرد. وی از کتیبه های میخی جدیدی که بر روی دیوارهای این کانال آبرسانی نقر شده بود گزارش داد. کانال آبرسانی مزبور آنچنان در طی سالیان متمادی اهمیت و کارایی خود را حفظ کرده بود که "شولز" تحت تاثیر این امر قرار گرفته و شهر "وان" را "شهر سمیرامیس" نامیده است. رمزگشایی این کتیبه های میخی بیش از صد سال طول کشید و همین امر همچون پرده ای مانع از شناخت سازندگان اصلی این شهر شد. براساس نوشته های کتیبه های میخی موجود اصل واقعه چنین می باشد: "منوا" 786-810 ق.م (Menua) پادشاه اورارتو که شکست سختی بر ملکه "سامورمات" وارد آورده بود به منظور تامین آب شهر دستور احداث این کانال آبرسانی را صادر می کند. با کشته شدن "شولز" در نزدیکی شهر "حکاری" ادامه مطالعات دقیق وی ناممکن شد. گزارش هایی که وی در سال 1828 میلادی به پاریس ارسال کرده بود در سال 1840 منتشر گردید. این گزارش ها شامل کپی 42 مورد کتیبه میخی و توصیف و جزییات مقابر صخره ای کنده شده بر صخره قلعه وان و توصیف بخش های مختلف قلعه را شامل می­شود. بعد از کشته شدن "شولز" دیگر موقعیتی برای بررسی باستان شناختی منطقه وان فراهم نشده بود. مخصوصا بعد از سال 1840 میلادی و با کشفیات باستان شناسان در بخش میانی پادشاهی "آشور" که شامل کاخ "سارگن" در "خرس آباد" و کاخ "آشور بانیپال" در "نیمرود" بود تمامی نظرها به سوی بین النهرین جلب شد. بعد از کشف رمز خط میخی آشوری نوبت به کشف رمز خط میخی وان رسیده بود. پس از اولین بررسی ها اشیاء تاریخی که در "وان" و میان صخره های آن پیدا شده بود از طرق مختلف به موزه ها و مجموعه های شخصی راه یافت. مثلا موزه باستان شناسی استانبول دو عدد دسته دیگ برنزی که با روش قالب­گیری تهیه شده و به شکل زن بالدار بود خریداری کرد. در کاتالوگ این موزه محل کشف این دو شی "وان" عنوان شده است. قبل از خریداری این اشیاء توسط موزه استانبول و در سال 1859 موزه "آرمیتاژ سن پترزبورگ" روسیه نیز یک نمونه از دسته های برنزی مشابه نمونه موزه استانبول را خریداری کرده بود. این اشیاء در نزدیکی مرز ایران و روسیه از درون یک مقبره صخره ای و به دست افراد محلی پیدا شده بود. برای اولین بار "پروست دل لونگاور" (Prevost de Longperier) هنرشناس فرانسوی دسته دیگ­های مفرغی موزه استانبول که از "وان" کشف شده بود و نمونه های بدست آمده از بابل را قابل قیاس دانست و احتمال داد که این اشیاء متعلق به هنر اورارتو ها که به نام آنها به کرات در نوشته های آشوری برخورد می کنیم تعلق دارند. هم چنان که می دانیم "هرودوت" از وجود سربازانی به نام "آلارودی ها" در ارتش "خشایار شاه" نام می برد که به احتمال زیاد بازماندگان اروارتو ها بوده اند. بدین سان بود که از سال 1871 آثار هنری اورارتویی به فرهنگ و پادشاهی اورارتویی منتسب شد. با این حال در طی سالیان بعد آثار هنری اوارتویی به عنوان آثار آشوری مورد قبول بوده و در موزه ها در کنار آثار هنری آشور قرار می گرفت.

 

آغاز بررسی ها و کاوش­های باستان شناختی اورارتو در منطقه "وان"

در اواخر قرن 19 تعداد زیادی اشیاء و آثار باستانی دربازار عتیقات عرضه شد که از وان و اطراف آن کشف شده بود. "توپراک قلعه" (Toprak kale) -"روساهینلی" (Rusa hınlı) شهری که روسا ساخت- دومین پایتخت اوراتو ها در دشت وان، مرکز حفاری های قاچاق در این سال ها بوده و به شدت مورد غارت قاچاقچیان اشیاء عتیقه قرار گرفته بود. در بین سالهای 1877 تا 1885 میلادی "بریتیش موزه انگلستان"، "موزه لور فرانسه"، "موزه برلین" در آلمان و بسیاری دیگر از موزه ها و کلکسیونر های جهان آثار هنری متعدی از اورارتو را خریداری کردند.

آثار فاخر هنری که در حفاری های قاچاق به دست آمده بود دلیل شروع اولین بررسی های روشمند باستان شناسی در منطقه "وان" شد. در سال 1877 با دیده شدن آثار هنری اوراتویی در بازار استانبول، "هنری لایارد" (Henry Layard) باستان شناس انگلیسی دستیار خود بنام "هرمزد رسامی" (Hormuzd Rassai) را به "وان" فرستاد. "رسام" با "لایارد" در کشف و معرفی کاخ های آشور به دنیای باستان شناسی همکاری کرده و نقش عمده ای در این مطالعات داشت. در بین سالهای 1879 تا 1880 هیات باستان شناسی که از طرف موزه انگلستان به "وان" اعزام شده بود زیر نظر کاپیتان "کلایتون" (Clayton) کنسول انگلستان در "وان" اولین بررسی های باستان شناختی را شروع کرده بود. در این کاوش ها به همراه "رسام" یک مسیونر آمریکایی نیز حضور داشت. ولی کاوش های "توپراک قلعه" نتیجه قابل توجهی برای هیات مذکور در پی نداشت. با این که در نتیجه این کاوش ها پلان معبد "خالدی" (Haldi) که با سنگ آهک و بازالت تراش خورده و به صورت بسیار دقیق ساخته شده بود مشخص گردید اما این امر نتوانست هیات را خشنود کند. باستان شناسان امیدوار بودند که همانند آثار هنری با ارزشی که در کاوش های کاخ های آشوری بدست آمده بود؛ در توپراک قلعه نیز چنین آثاری یافت شود ولی کمیت آثار بدست آمده آنان را ناامید کرد. به نظر هیات کاوش این محل چیزی جز یک خرده فرهنگ حاشیه ای در کنار تمدن آشور نبود. برخی از اشیاء یافت شده در این کاوش ها در "بریتش موزیوم" لندن در کنار آثار آشوری به نمایش در آمده و بخش اعظم آن ها نیز در انبار نگهداری شد. 80 سال بعد "آ. د. بارنت" (A. D. Barnet) تمام این اشیاء را دقیقا بررسی نموده و گزارش مفصلی درباره آنها منتشر می کند. سپس در سال 1898 یک هیات باستان شناسی آلمانی به سرپرستی "ک. ف. لهمان هاوپت" (C. F. lehmann Haupt) و "وی بلک" (W. Belck) در توپراک قلعه شروع به کاوش کرد. در فاصله زمانی بین این دو کاوش در توپراک قلعه، جویندگان گنج تخریب های زیادی در این محوطه باستانی انجام داده بودند. سنگ­های بنای معبد "خالدی" که از طرف هیات انگلیسی کاوش شده بود؛ بدست مردم جهت استفاده در ساخت مسکن جابجا شده بودند. "لهمان هاوپت" و "بلک" پایه های معبد را مشخص نموده و در اطراف آن گمانه هایی را کاوش کردند. در پی این کاوش­ها آثار و اشیاء کوچکی (شامل اشیایی مانند: سلاحهای آهنی و برنزی، تعداد زیادی ظروف سفالی، مهر و تابلت و اشیاء تزئینی)  بدست آمد و همچنین پلان اتاق ها و انبار نیز مشخص گردید. با این همه "لهمان هاوپت" نیز نه توانست آثار شاخص اورارتویی را کشف کند. در بین اشیاء بدست آمده فقط دو نمونه دارای شاخص  های هنری بودند که شامل: یک شمعدان سه پایه مفرغی که مزین به مجسمه های کوچک شیر می باشد و پلاک طلایی کوچکی که نقش یک رب النوع به تخت نشسته و زنی را که در مقابل وی ایستاده نشان می دهد. اشیاء و آثار به دست آمده در پی این کاوش­ها به موزه "برلین" انتقال داده شده و سالیان زیادی به فراموشی سپرده شدند. پس از گذشت نیم قرن "مایر" (C. R. Meyer)، "هافمن" (H. Hoffmann) و "فردریش" (J. Friedrich) توانستند این اشیاء را مورد بررسی قرار دهند. درحین مرمت  قسمت پایه یکی از این شمعدان ها کتیبه میخی متعلق به "روسای دوم" حدود 645-685 ق.م  (Rusa II) مشخص شد. سفرها و بازدیدهای "لهمان هاوپت" در منطقه شرق آناتولی مهم­تر از کاوش­های وی در توپراک قلعه می باشد. او توانسته بود از قلاع اورارتویی، کتیبه های احداث سد و کانال آبرسانی عکس برداری کرده و  پلان مقابر صخره ای حفر شده بر صخره قلعه وان را تهیه نماید. "لهمان هاوپت" و "بلک" با بررسی مسیر لشکرکشی پادشاهان اورارتو که از قلعه وان آغاز شده و به سوی گذرگاه مهم "کله شین" در جنوب مرز امروزی عراق و ترکیه کشیده می شود؛ استل مهمی را در مرز اورارتو و آشور کشف کردند. این استل مهم سنگی که به دستور "روسای اول"  حدود 714- 735 ق.م (Rusa I) و به دو زبان اوراتویی و آشوری نوشته شده بود در محل "توپ زاوا" قرار داشت. نتیجه بررسی های "لهمات هاوپت" و"بلک" به صورت مقاله و کتاب منتشر شده است. این اطلاعات در مطالعات و بررسی های باستان شناسان بعدی که در بخش مرکزی سرزمین اورارتو به مطالعه و تحقیق پرداختند بسیار مثمر ثمر واقع شد.

در اثنای کاوش­های "توپراک قلعه"، "وان" و حومه آن چندان مورد توجه باستان شناسان قرار نه گرفته بود. قبل و در حین جنگ جهانی اول روس­ها بررسی ها و کاوشهایی را در منطقه انجام دادند. مثلا در سالهای 1911- 1912 میلادی کاوشهای "توپراک قلعه" به سرپرستی "اوربلی" (I. A. Orbeli) دوباره از سر گرفته شد. بعدها و در سال 1916 موسسه باستان شناسی روسیه هیاتی را به سرپرستی "ن. جی. مار" (N. j. Marr) روانه "وان" کرد. وی فعالیت های خود را در "توپراک قلعه" متمرکز کرد؛ از سوی دیگر در نتیجه کاوش­های علمی که به سرپرستی "اوربلی" در بخش شمال شرقی قلعه وان (پایتخت اورارتو) که امروزه به نام "آنالی کیز" (Analı Kız) مشهور است، صورت پذیرفت در میان بخشی که میان دو قله صخره ای قرار گرفته استل سنگی به خط میخی کشف شد. در متن این سنگ نوشته که متعلق به "ساردوری دوم"  حدود 735-764 ق.م (Sarduri II) است وی به تشریح وقایع سیاسی و نظامی زمان خود می پردازد. 22 سال پس از هیات روسی (تابستان سال 1938 میلادی) هیات آمریکایی به سرپرستی "کی لاک" (K. lake) آمریکایی – جهت گاهنگاری کشفیات سابق- فعالیت هایی را در "قلعه وان" و "توپراک قلعه" شروع کرد. کاوش­های این هیات نیز نتایج چندانی در پی نداشت، در آن سال­ها به دلیل توجه بیشتر باستان شناسان به جنوب بین النهرین این نوع فعالیت ها در بخش مرکزی اورارتو متوقف شد.

 

شروع کاوش­های اورارتو شناسی در ترانس قفقاز

  با توقف فعالیت ها در بخش مرکزی اورارتو، باستان شناسان کاوش­های خود را در مرزهای شمالی اورارتو در تراس قفقاز شروع کردند. سال­ها پیش در قسمت شمال رود ارس و اطراف دریاچه سوان آثار زیادی که دلالت بر حضور و زندگی اورارتو ها در این منطقه است، کشف شده بود. مخصوصاً در اطراف "ارماویر" (Armavir) قطعه سنگ­هایی که بر روی آن ها کتیبه های میخی نقر شده بدست آمده بود.  در اینجا کاوش محدودی نیز انجام شده و برخی اشیاء به دست آمده بود با این حال کاوشگران این محل لایه اشیاء کتیبه دار را ثبت نکرده بودند. کاوش­های این منطقه در محلی در نزدیکی روستای "تاش بورون" (Taşburun) صورت گرفته بود. براساس این کتیبه ها شهری به نام "منوا هینیلی" (Menua Hinili) (شهری که  منوا ساخته) در این منطقه برپا بوده است. قلعه هایی که در حومه و اطراف محل پیدا شدن سنگ بناهای کتیبه دار قرار داشتند، از سال 1930 دوباره نظر پژوهشگران را جلب کرده بود. هیات علمی به سرپرستی "پیوترسکی" (B. B.Piotrovski) از سال 1939 اولین کاوش­های علمی را در تپه "کارمیربلور" (Karmir-Blur) در نزدیکی "ایروان" (Erivan) شروع کرد. در تپه نام برده شده به صورت اتفاقی قطعه سنگی با نوشته میخی بدست آمد. در این سنگ نوشته به نام "روسای اول" "پسر آرگیشتی" اشاره شده بود. نتیجه کاوش­های "کارمیربلور" مشخص نمود که این شهر به نام "تی شبا اورو" (Teişeba-i URU) (شهر خدای طوفان) یکی از مراکز عمده مسکونی اورارتو بوده است. کاوش­های این تپه در بخش مسکونی آن که به صورت روشمند انجام شده اطلاعات خوبی در مورد معدن کاری، تابلت های گلی، صنایع دستی و معماری و فرهنگ اورارتو ارایه کرده است. در پایان این کاوش­ها مشخص شد که شهر "تی شبا اورو" در منطقه "ترانس قفقاز" از دیگر مراکز مسکونی مهم تر بوده و تمامی اسباب و آلات و آذوقه موجود در دیگر مراکز قدیمی اورارتو در منطقه به این مکان منتقل شده است. این وضعیت را به غیر از وجود اسامی پادشاهان قرن 8 ق.م، وجود مهر و علایم خاص بر روی اشیای مفرغی چون سپر که نشان دهنده محل ساخت آنها می باشد نشان می دهد.

یکی دیگر از مراکز اورارتو در نزدیکی ایراوان شهر "ایرپونی" (Erebuni) است. آثار این شهر باستانی در تپه "آرین برد" (Arin-Berd) کشف شده است. کاوش­های این تپه از سال 1950 میلادی شروع شده و سپس هیاتی به سرپرستی "ک. اوگنیسجان" (K. Ogenesjan) ادامه کار را پیگیری کرده است. در نتیجه این کاوش ها یک کاخ، دو معبد و انبارهای متعدد آذوقه کشف شد. دیوار برخی از بناها با نقاشیهایی زیبایی تزئین شده بود. برروی دیوارهای این قلعه 12 کتیبه که متعلق به "آرگیشتی اول" پسر "منوا" و "ساردوری دوم" پسر آرگیشتی که در قرن 8 ق.م حکومت می کردند وجود دارد. موضوع این سنگ نوشته ها در رابطه با ساخت یک قلعه، یک کاخ و یک معبد است. علاوه بر این در طی این کاوش­ها چندین انبار شراب و یک اتاق (آپادانا) که دارای چهار ستون بود، مشخص شد.  احتمالا این اتاق ستون­دار در دوره اورارتو یا قبل از آن ساخته شده است. "ارپونی" در قرن 7 ق.م متروک شده و همه و سایل قابل حمل در این جا به "تی شبا اورو" حمل شده است. این شهر در اواخر قرن 7 ق.م تخریب شد. "ارپونی" از مراکز مهم فرماندهی ارتش اورارتو در "ترانس قفقاز" است. مرکز تجاری این منطقه در آن دوره (قرن 8 ق.م) واقع در دره رود ارس در نزدیکی "ارماویر" (Armavir) بوده است. در کاوش های این مکان آثار معدودی کشف شده است. "بی ارکلجان" (B. Arakeljan) و "ای ای مارتیرسجان" (A. A. Martirosjan) در سال 1964 دوباره کاوش هایی باستان شناختی را در تپه های "ارماویر-بلور" و "داویدا" (Davida) در نزدیکی "ارماویر" شروع کردند. در پی این کاوش­ها دیوارهای دفاعی و در "داویدا" محوطه مسکونی بزرگی مشخص شده است. محوطه مسکونی مشخص شده در تپه "داویدا" به نام "آرگیشتی هینیلی" (Argişti hinili) (شهری که آرگیشتی ساخت) می باشد. پس از متروک شدن شهر اورارتویی در دوره رومی شهری بر روی آن ساخته شده و چنان آثار شهر "آرگیشتی هینیلی" را از بین برده است که تشخیص دادن اینکه این شهر نیز بمانند "ارپونی" در اواخر قرن 7 ق.م دچار حریق و ویرانی شده یا نه مشخص نیست. در کاوش­های "تی شیبا اورو" اشیایی که نشان دهنده انتقال آنها از "آرگیشتی هینلی" باشد بدست آمده است. با ادامه کاوش ها در این محوطه ها پاسخ در خوری به سوالات پیش آمده، داده خواهد شد.

بعد از سال 1991 میلادی هیات های باستان شناسی آلمانی و آمریکایی در کنار بررسی های خود در منطقه کاوش هایی را نیز در "هوروم" (Horum) آغاز نموده اند. بررسی های سطحی قلعه ها، محوطه های مسکونی و گورستان های آهن قدیم می تواند پاسخگوی بسیاری از پرسش های موجود باشد. گزارش این کاوش ها و بررسی های سطحی که در منطقه صورت می گیرد به صورت منظم در حال چاپ و انتشار می باشد.

 

آغاز کاوش­ها و بررسی های باستان شناختی اورارتو در شمال غربی ایران

انستیتو باستان شناسی آلمان از سال 1968 میلادی بررسی های باستان شناسی منظم خود را که بصورت سالانه صورت می­گرفت در منطقه شمال غرب ایران به سرپرستی " کلایس" (W. Kleiss) آغاز کرد. در پی این بررسی های با ارزش پلان تعداد زیادی از قلعه های اورارتویی، مقابر صخره­ای و محوطه های مسکونی  از طرف "کلایس" منتشر شده است. بدین ترتیب مشکل مرزهای شرقی دولت اورارتو در بخش شمال غربی ایران تا حد زیادی حل شده است. مخصوصا با توجه به قطعات سفال های اورارتویی جمع آوری شده از این منطقه، این موضوع که این مناطق از طرف کدام پادشاه اورارتو تحت سیطره و نفوذ قرار گرفته، مشخص شده است. در کنار این بررسی ها هیات کاوشی نیز به سرپرستی خود "کلایس" در "بسطام" که یکی از مراکز مهم اورارتویی در منطقه می باشد کاوش هایی را انجام داده. در پی این کاوش های باستان شناختی که بصورت مداوم و هرساله صورت می گرفت علاوه بر اشیاء کوچک هنری تابلت های خط میخی، معبد، قلعه، دیوارهای حصار و بقایای معماری کشف شده. همچنین در اراضی پایین دست قلعه بافت معماری یک شهر نیز مشخص شده است. با توجه به اسناد میخی که در "بسطام" یافت شده احداث این قلعه به دست "روسای دوم" 645-685 ق.م (Rusa II) پادشاه اوراتو مشخص شده است. نام این قلعه در دوره اورارتو "Rusa-i URU.TUR" (شهر کوچکی که روسا آن را ساخت) نامیده شده است. اما کاوش­های صورت گرفته روشن کرد که "بسطام" بزرگ­ترین مرکز اقتصادی، نظامی و سیاسی منطقه بوده است. بررسی های باستان شناختی و کاوش های "بسطام" فقط تا سال 1980 میلادی ادامه یافت. متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی ایران تمامی این فعالیت های بررسی و کاوش متوقف شده است.

"ر. م. بومهمر" (R.M. Boemhemer) رئیس انستیتو باستان شناسی آلمان در بغداد فعالیت هایی را در شمال شرق عراق که احتمال داده می شود محل "آردینی مقدس" در زبان آشوری "موشاشیر" (Muşaşir) باشد، آغاز کرد که در سال 1980 و با شروع جنگ ایران و عراق انستیتو باستان آلمان در بغداد تعطیل شده و فعالیتهای مزبور نیز متوقف گردید.

 

آغاز  بررسی­ها و کاوش­های اورارتو شناسی در شرق ترکیه بدست باستان شناسان ترک

نزدیک به 50 سال است که فعالیتهای باستان شناختی در رابطه با تمدن اورارتو و کاوش های آن در ترکیه ادامه دارد. در سال 1938 موزه باستان شناسی آنکارا اشیائی را که در اثنای احداث راه آهن در محلی بنام "آلتین تپه" (Altıntepe) در نزدیکی "ارزینجان" (Erzincan) کشف شده بود را خریداری نمود. جالبترین این اشیاء شامل یک دیگ مفرغی سه پایه دار، یک سپر مفرغی و نمونه های از اشیاء مبلمانی بودند. ولی با این حال به مدت 21  سال هیچ کاوش باستان شناختی در این محل صورت نگرفت، زیرا از کنجکاوی و علاقه مندی به فرهنگ و تمدن اورارتو کاسته شده بود. در سالهای 1957-1956 "برنی" (C. A Burney) جهت بررسی و بازنگری دقیق تر آثار قلعه های اورارتویی منطقه وان به ترکیه آمد. در اثنای این بررسی ها "برنی" و همکارش "لاوسون" (G. R. J. Lawson) توانستند پلان معماری چندین قلعه را با جزئیات دقیق ترسیم و منتشر نمایند. همچنین "برنی" در سال 1966 در نزدیکی "وارتو" (Varto) در محلی بنام قلعه "کایالی دره" (Kayalıdere) کاوش هایی را نیز انجام داد. این قلعه که در زمان "ساردوری دوم" احداث شده بود از مراکز مهم نظامی این دوره بوده است. در این قلعه یک معبد، انبار خمره های شراب، تیردان های برنزی، مجسمه شیر و یک مقبره صخره ای کشف شد. ولی قبل از این کاوش ها جستجوگران گنج با سوراخ کردن صخره تمامی اشیاء مقبره و 7 اتاق موجود را به سرقت برده بودند. متاسفانه این کاوش ها بصورت نیمه تمام رها شد. بعد از "برنی"، "هولیان" (P. Hulin) و "سالوینی" (M. Salvini) متن دیگر کتیبه های شناسایی شده در این منطقه را منتشر کردند. چنین فعالیت هایی اولین قدم هایی بود که بعدها به افزایش فعالیت های باستان شناختی در منطقه مرکزی اورارتو کمک کرد. اولین کاوش در زمینه باستان شناسی اورارتو در ترکیه به دست "تحسین اوزگوچ" (Tahsin Özgüç) و در"آلتین تپه- ارزینجان" (Erzincan Altıntepe) صورت گرفت. "اوزگوچ" در طی این کاوش ها مقبره­های صخره­ای را که همانند مقابر صخره ای پادشاهان -در قلعه وان- بوده و مختص افراد بلند مرتبه است، را کشف و معرفی کرد. در این مقابر اشیاء مفرغی شامل یک دیگ مفرغی، انواع مبلمان، یراق آلات اسب، کمربندها، و زیورآلات با ارزشی به دست آمد. قابل توجه ترین کشف این کاوش نیز معبدی با تالار 18 ستونی بود که کاملا مشابه نمونه یافت شده در "اربونی" است. بر دیوارهای این تالار ستوندار دار نقوش رنگی با موتیف های هندسی، درخت زندگی، خدایان و صحنه های شکار نقش بسته بود. در کاوش های "آلتین تپه" همانند یافته های "توپراک قلعه"، دست ساخته­هایی از عاج فیل و استخوان که با ظرافت خاصی بر روی آن ها کار شده به دست آمد. نقوش روی این این عاج ها شامل فرشته های بالدار، پلامت ها و طرح بعضی بناها است. این کشفیات اسناد مهمی است که اطلاعات مفیدی را در رابطه با معماری اورارتو به ما ارایه می دهد. گورهای کشف شده در "آلتین تپه" نیز به کمک کتیبه های موجود به دوره "آرگیشتی دوم"  685-714 ق.م (II. Argişti) پسر "روسای اول" تاریخگذاری شده است.

باستان شناسان ترک در بین سال های 1959 تا 1963 چندین محوطه مسکونی اورارتویی را کاوش کردند.  کاوش های "قلعه وان" پایتخت اورارتو و "توپراک قلعه" به دست "عفیف ارزن" (Afif Erzen) و دوستانش انجام شد. همچنین در بین سال های 62-1959 "عفیف ارزن" و دوستانش در گورستان عصر آهن جدید "ارنیس-اودی تپه" (Ernis-Evditepe) که در ساحل شمالی دریاچه وان قرار دارد به کاوش پرداختند. در کاوش این گورستان اشیاء با ارزشی از جنس آهن، زیورآلات زنانه و سلاح بدست آمد. همچنین بررسی های دقیقی را در معبد خدای "خالدی" "توپراک قلعه" که قبلا در کاوش های "برتیش موزیوم" در این محل کشف شده بود انجام دادند. در اثنای این کاوش ها سپر مفرغی دیگری نیز کشف گردید. بر روی این سپر نقوش شیر و گاو نقش شده و کتیبه ای نیز که به نام "روسا" پادشاه اورارتو اشاره می کند قرار دارد. باستان شناسان توانستند در محوطه کاوش شده این تپه که به دست طبیعت و انسان خسارت زیادی را دیده بود آثار و ابنیه متعددی را کشف کنند. بی شک شگفت انگیزترین این اکتشافات کشف بنای انبار مواد غذایی و خمره های شراب است.

از طرف دیگر با برسی های صورت گرفته در بخش شمال غربی دریاچه وان در "عادل جواز" (Adılcevaz) و اطراف آن نتایج عجیبی بدست آمد. مهم ترین کشف صورت گرفته در بررسی های "عادل جواز" نقش برجسته خدای "تی شبا" (Teişeba) است که بر روی گاو نری ایستاده است. در کاوش های  تپه ای به نام "قلعه کف" (Kef Kalesi) که در نزدیکی "عادل جواز" قرار دارد "امین بیلقیچ" (Emin Bilgiç) و "باکی اوگون" (Baki Öğün) که در سال 1964 انجام دادند، انبار شراب دیگری که مخصوص قلعه های اورارتویی است کشف شد. در این انبار خمره های بزرگ نگهداری شراب و روغن کنجد کشف شد که میزان ظرفیت آن ها به خط میخی و بر روی لبه خمره ها نوشته شده بود.  همچنین در اثنای این کاوش ها قطعات زیادی از سنگ های بازالت چهار گوش کشف شد که متعلق به ستون ها بود. این ستون ها با نقوش کنده بسیار ظریف و استادانه ای تزئین شده بودند. در بخش اصلی این نقوش، نقش خدایان بالدار بر روی شیرها و در پشت آن ها نقوش برج و باروهای مرتفع و درخت مقدس  قرار دارد. باستان شناسان بر اساس کتیبه آسیب دیده کشف شده در این محل به کشف محل خاکستر (آتشدان) در کاخ "روسای اول" پسر "آرگیشتی" معتقد هستند. اما بدون شک با کشف قطعات پراکنده ستون های سنگی که سقف را نگه داشته اند این مکان چیزی به غیر از سالن اصلی یک کاخ باشکوه اورارتویی نیست. همچنین در "عادل جواز" محوطه گورستانی نیز مورد کاوش قرار گرفته است. "باکی اوگون" فعالیت های خود را در گورستان های زیاد دیگری در منطقه "پاتنوس" (Patnos) ادامه داد.

"چاوش تپه" (Çavuştepe) وان قلعه دیگری از عصر طلایی اورارتو (دوره ساردوری دوم) است که کاوش های آن از سال 1961 و به دست "عفیف ارزن" ادامه دارد. وی به مدت 20 سال و بدون انقطاع در این تپه که در 24 کیلومتری جنوب شرقی شهر وان در دره "گوری پینار" (Gürpınar) قرار دارد به کاوش پرداخت.  تمام آثار معماری موجود در این تپه که به دو قسمت بالا و پایین تقسیم شده کشف و مشخص شده اند. قلعه "چاوش تپه" نمونه بارز و شاخص معماری یک قلعه اورارتویی است.

"عفیف ارزن" در سال 1967 با ایجاد "مرکز مطالعات تاریخ و باستان شناسی منطقه وان" در این منطقه که وابسته به دانشکده ادبیات دانشگاه استانبول بود سرعت و شتاب بیشتری به مطالعات اورارتو شناسی در مرکز این تمدن داد. اعضاء منسوب به دانشگاه استانبول این انیستیتو توانستند سلسله مطالعات ارزشمندی را در رابطه با تحولات تاریخی و فرهنگی دوره اورارتو و دوره قبل از آن انجام بدهند.  در طی سال های اخیر بررسی ها و کاوش های سیستماتیک در این منطقه بیشتر شده است. مخصوصاً کاوش های صورت گرفته در 20 سال اخیر خیلی از مجهولات را روشن کرده است. از نتایج این فعالیت های صورت گرفته می توان به "فرهنگ سفال منقوش هزاره دوم ق.م در شرق آناتولی"، "فرهنگ عصر آهن قدیم"، توسعه پادشاهی اورارتو در جنوب دریاچه وان"، "جاده های ارتباطی اورارتو"، "شناسایی و معرفی سد، آب بند و کانال های آبرسانی اورارتو"، "شناسایی معادن و کارگاه های استخراج مواد خام معدنی"، "شناسایی معادن و بسترهای استخراج مواد خام معدنی و کارگاه های استخراج این مواد در منطقه شرق آناتولی" اشاره کرد.

در نتیجه حفاری های غیر قانونی روستای "گیملی" (Giyimli) یا (Hırkanis) در 70 کیلومتری جنوب شرق شهرستان وان مجموعه اشیاء باستانی با ارزش و منحصر به فردی از دوره اوارتو کشف شده که مشابه آن تا به امروز کمتر دیده شده است. این مجموعه اشیاء که شامل هزاران قطعه لوحه برنزی است از طرف موزه های آناتولی و مخصوصاً موزه های اروپا و آمریکا خریداری شده است. در سال 1974 "ولی سوین" (Veli Sevin) و من (اوکتای بلی) در هیئت باستان شناسی به سرپرستی "عفیف ارزن"  (A. Erzen) در محل کشف گنجینه مذکور کاوش هایی را انجام دادیم که در پی آن پلان قلعه و بناهایی که گنجینه در آن کشف شده بود مشخص گردید. نقوش ترسیم شده بر روی لوحه های برنزی اطلاعات ارزشمندی از هنر دوره متاخر اورارتو و هنر عامیانه این عصر برای ما به ارمغان آورد.

"کمال بالکان" (Kemal Balkan) در کاخ اورارتویی  "گریک تپه" (Giriktepe) و "آزناور تپه" (Aznavurtepe) در منطقه "پاتنوس" (Patnos) کاوش هایی را انجام داده است. "بالکان" در "آزناورتپه" معبدی را کشف کرد که با نوشته هایی از "منوا" و پسرش "آرگیشتی اول" پادشاهان اورارتویی تزیین شد بود. همچنین وی توانسته اشیایی همچون یک مجسمه شیر که با روش ریخته گری ساخته شده، گردنبندی از جنس طلا که آویزهای کوچکی دارد، بازوبندها و مهرهای کوچک را نیز در این محوطه کشف بکند که همه این یافته ها به نوبه خود توانسته اند اطلاعات ما را از هنر اورارتو افزایش بدهند. در اصل مجسمه برنزی شیر کشف شده یکی از پایه های شمعدان سه پایه ای بوده که متاسفانه فقط یکی از آن پایه ها به دست آمده است. این شمعدان برنزی در حفاری های غیر قانونی که در محوطه معبد عمومی قبلاً صورت گرفته بود کشف و به خارج از کشور قاچاق شده است و امروزه در موزه "تل آویوو" به نمایش در آمده است. بر اساس کتیبه میخی که بر روی این شمعدان برنزی وجود دارد از طرف "منوا" پادشاه اورارتو به خدای "خالدی" اهداء شده و از نظر اندازه و وزن تا بحال به چنین اثری در هنر اورارتو برخورد نشده است.

"علی م. دینچول" (Alı M. Dinçol) و "بلقیس دینچول" (Belkıs Dinçol) از اعضای هیئت علمی مرکز بررسی های تاریخ و باستان شناسی منطقه وان -وابسته به دانشگاه استانبول- توانسته اند متن کتیبه های میخی صخره ای، احداث ابنیه و استل هایی را که به تازگی در منطقه شرق آناتولی کشف شده، منتشر بکنند. انتشار متن این کتیبه ها کمک شایانی به روشن نمودن جغرافیای تاریخی و تحول کتیبه های میخی پادشاهی اورارتو نموده است. فعالیت های هر دوی این زبان شناس ها به طور مداوم از سال 1975 میلادی ادامه دارد.

در میان سال های 86-1980 میلادی کاوش های نجات بخشی در تپه های باستانی منطقه "الازیق- مالاتیا" (Elazığ-Malatya) که به دلیل ایجاد سد های "کارا کایا" و "کارا بابا" بر روی رود فرات احداث می شدند، صورت گرفت و همچنین بررسی های سطحی روشمندی نیز در منطقه آغاز گردید. در پی کاوش ها و بررسی های سطحی تیمی که به سرپرستی من (اوکتای بلی) و "ولی سوین" در این منطقه انجام شد، پاسخ های در خور توجهی به سوالات مطرح شده در زمینه مرزهای غربی پادشاهی اورارتو و تولیدات معدنی منطقه و نحوه داد و ستد این مواد معدنی با دیگر مناطق ارایه شد.

در بین سال های 91-1986 میلادی هیات باستان شناسی به سرپرستی "م. تانر تارهان" (M. Taner Tarhan) کاوش هایی را در قلعه وان - پایتخت پادشاهی اورارتو- و تپه باستانی وان در دامنه این قلعه انجام داد. پلان گور دخمه های پادشاهان اورارتو که در صخره وان کنده شده اند به صورت دقیق ترسیم و منتشر شده است. با انجام این فعالیت ها آثار بجا مانده از پی کاخ جدیدی کشف شد. مهمتر از این "قلعه وان" و اطراف آن به عنوان پارک ملی ثبت شد. همچنین آثاری از هزاره سوم تا اول ق.م در تپه باستانی وان کشف شد.

"آلتان چلینگیر اوغلو" (Altan Çilingiroğlu) در راس هیات باستان شناسی کاوش هایی را در تپه باستانی "دیلکایا" (Dilkaya) واقع در ساحل شرقی دریاچه وان شروع کرد و به رغم تخریبات گسترده ای که در این تپه صورت گرفته بود توانست لایه های فرهنگی سالمی را از هزاره دوم و اول ق.م در این محل کشف بکند. در کاوش گورستان این محل گورهای متعلق به عصر آهن قدیم و اورارتو کشف شد. از سال 1989 این هیات باستان شناسی کاوش های موفقیت آمیزی را در "قلعه آیانیس" (Ayanis Kalesi) واقع در ساحل شرقی دریاچه وان ادامه می دهد.

در کاوش های تپه باستانی "کاراگوندوز" (Karagündüz) واقع در شرق دریاچه "ارچک" (Erçek) که به سرپرستی "ولی سوین" (Veli Sevin) صورت گرفت آثار فرهنگ هزاره سوم ق.م و همچنین هزاره اول و دوم ق.م نیز کشف شد. در 2 کیلومتری شرق این تپه نیز گورستان متعلق به عصر آهن قدیم کشف گردید. در کاوش های این گورستان نحوه تدفین مردگان در عصر آهن قدیم مشخص شد و همچنین اشیاء، آلات و سلاح هایی از جنس آهن و مخصوصاً زیورآلات زنانه زیادی کشف شد. گورستان دیگری که متعلق به عصر آهن قدیم بود در منطقه "حکاری" (Hakkari) کشف شد و از طرف هیات باستان شناسی که خود من (اوکتای بلی) نیز حضور داشتم مورد کاوش قرار گرفت.

کاوش های باستان شناسی دیگری تحت سرپرستی من (اوکتای بلی) در طول 13 سال گذشته و به طور مداوم در قلعه های علیا و سفلای "آنزاف" (Anzaf) که متعلق به دوره اوایل پادشاهی اورارتو است در حال انجام می باشد. قلعه "آشاقی آنزاف" (Aşağı Anzaf) که در 11 کیلومتری شمال شرق وان قرار دارد جهت حفاظت از راه های مواصلاتی که از مناطق قفقاز و شمال غرب ایران به "توشپا" (Tuşpa) منتهی می شوند احداث شده است. قلعه "یوکاری آنزاف" (Yukarı Anzaf) در 800 متر قلعه "آشاقی آنزاف" و در محوطه ای به مساحت 000/60 مترمربع به دست "منوا" 786-810 ق.م (Menua) پسر "ایشپوینی" (İşpuini) ایجاد شده است. قلعه "یوکاری آنزاف" به عنوان بزرگترین و مهمترین مرکز نظامی و اقتصادی منطقه مطرح بوده است.

کاوش های باستان شناسی قلعه و گورستان "یونجا تپه" (Yoncatepe) که در 9 کیلومتری جنوب وان قرار دارد در سال 1997 و به سرپرستی خودم (اوکتای بلی) شروع شد. در 800 متری شمال این قلعه سد "سد خرابه" (Harabe Barajı) به عنوان قدیمی ترین تاسیسات آبرسانی منطقه وان قرار دارد. در کاوش های قلعه و آکروپل "یونجا تپه" که متعلق به عصر آهن قدیم و دوره اورارتو بود اتاق های انبار و همچنین یک حیاط مرکزی که اتاق هایی در دورتادور آن قرار داشتند، مشخص شدند. مصالح دیوارهای این بنا ها که به صورت دو طبقه بودند در طبقه اول با استفاده از خر سنگ های چهارگوش بزرگ و در طبقه دوم با خشت ساخته شده بودند. سطح حیاط مرکزی با دقت زیاد و بوسیله قطعات سنگی بزرگ سنگ فرش شده و سکوهای اطراف حیاط مرکزی از سنگ و آجر درست شده است. بر روی سطح دیوارها و سالن با رنگ قهوه ای نقوش هندسی ترسیم شده. گورستان عصر آهن قدیم و دوره اورارتو در انتهای دامنه شمالی آکروپل قرار دارد. فرم گورهای عصر آهن قدیم که فاقد ورودی بودند به صورت اتاق های تدفین است. در کاوش گورهای خانوادگی شیوه تدفین مردگان مشخص گردید و همچنین تعداد زیادی اشیاء فلزی از جنس آهن که شامل سلاح، موبند، سنجاق سر و النگو که اشیاء تزئینی زنانه بودند، کشف شد. موضوع جالب توجه دیگر گورستان "یونجا تپه" (Yoncatepe)، کشف بزرگترین گورستان تدفین حیوان سگ است که در آناتولی بی سابقه است. در دوره اورارتویی این گورستان تعداد زیادی حیوان سگ به صورتی که به چشم نیاید در کنار انسان ها و در گورهای خانوادگی دفن شده اند.

در بین سال های 99-1997 میلادی هیات باستان شناسی به سرپرستی خودم (اوکتای بلی) بررسی های سطحی را در "جمهوری خودمختار نخجوان" انجام داد. هدف اصلی از این فعالیت که در قالب پروژه باستان شناسی اوراسیا انجام شد، مطالعه و بررسی فرهنگ های هزاره دوم ق.م، عصر آهن قدیم و فرهنگ اورارتو بود. در نتیجه این بررسی ها فرهنگ هزاره دوم ق.م در مناطق ترانس قفقاز، شمال غرب ایران و شرق آناتولی مورد مطالعه قرار گرفت و همچنین تمامی آثار معماری بجا مانده از دوره عصر آهن قدیم و فرهنگ اورارتو واقع در نخجوان ثبت و معرفی شدند.

همچنان که در مطالب فوق بیان کردیم باستان شناسان و دانشمندان جهت معرفی تاریخ و فرهنگ اورارتو به دنیای علم مجبور به پشت سرگذاشتن مشقات و سختی های زیادی بودند. از ربع اول قرن 19 میلادی باستان شناسانی که در منطقه وان و اطراف آن شروع به بررسی و کردند مجبور به تعقیب رد پای جویندگان گنج شدند. در آن دوره بیشتر فعالیت ها بر روی "قلعه وان" (Van Kalesi) -پایتخت اورارتو- و مخصوصاً "توپراک قلعه" (Toprak kale) متمرکز شد. اما کاوش های "توپراک قلعه" با موانعی مواجه شد.

نتایج کاوش های بیشمار باستان شناسی که نزدیک به 65-60 سال پیش در مراکز مسکونی و قلعه های اورارتویی در منطقه ترانس قفقاز صورت گرفت پایه های اطلاعات ما را در مورد تمدن اورارتو، تشکیل می دهد. اما علت افزایش اطلاعات ما در مورد تمدن اورارتو بواسطه کاوش های منظم و بیشمار باستان شناسان ترک وابسته به دانشکده ادبیات دانشگاه استانبول است که در منطقه شرق آناتولی انجام داده اند. به عنوان نمونه کاوش های محوطه هایی چون "ارزینجان-آلتین تپه" (Erzincan-Altıntepe)، "حبیب اوشاقی" (Habibuşağı)، "پاتنوس-گریک تپه" (Patnos-Giriktepe) و "آزناورت تپه" (Aznavurttepe)، "آدیل جواز-کف قلعه سی" (Adilcevaz-Kef Kalesi)، "ارنیس-اودی تپه" (Ernis-Evditepe)، "وان قلعه سی" (Van Kalesi)، "وان قلعه سی هویوگی" (Van Kalesi Höyüğü)، "توپراک قلعه" (Toprakkale)، "چاووش تپه" (Çavuştepe)، "کاراگوندوز" (Karagündüz)، "حکاری" (Hakkari)، "پاتنوس" (Patnos)، "عادیل جواز" (Adilcevaz) و گورستان"دیلکایا" (Dilkaya)، "هیرکانیس" (Hırkanis)، "آیانیس" (Ayanis) قلعه های "آشاقی و یوکاری آنزاف" (Aşağı ve Yukarı) و قلعه- گورستان "یونجا تپه" (Yoncatepe) اطلاعات ما را در مورد معماری، تاریخ، دین، هنر و تمدن اورارتو افزایش داد و همچنین برای ما روشن نمود که تمدن اورارتو جزئی جدا ناپذیر از تمدن های آناتولی است. انجام بررسی های باستان شناسی در مورد شبکه راه های منظم اورارتویی، معدن کاری و سیستم آبرسانی نشان داد که حتی تمدن اورارتو توانسته تا در نیمه اول هزاره اول ق.م دوره طلایی شرق آناتولی را رقم بزند.

علاقه و اشتیاق به شناسایی فرهنگ، هنر و معماری یادمانی اورارتو در 50 سال اخیر رو به افزایش بوده است. با ادامه کاوش ها و بررسی های سطحی باستان شناسی سریع و موفقیت آمیز در ترانس قفقاز، شمال غربی ایران و بخصوص منطقه وان -به عنوان سکوی پرتاب اورارتو-  تا حدودی توانستیم بد اقبالی های گذشته را جبرن بکنیم. مخصوصا امروزه موضوع تمدن اورارتو تبدیل به موضوع اصلی همایش های بین المللی باستان شناسی  که راجع به عصر آهن برگزار می شود، شده است. در این میان بررسی روابط فرهنگی  و تجاری اورارتو ها با اقوام نیمه کوچ نشینی همچون "کیمیری ها" (Kimmerler) و "اسکیت ها" (İskitler) و مناطقی چون ترانس قفقاز، شمال غرب ایران، شمال سوریه، آناتولی و حوزه مدیترانه به سرعت در حال انجام است. کاوش ها و بررسی های باستان شناسی که تا به امروز انجام شده روشنگر این است که فرهنگ اورارتو به حوزه وسیع تری از آن چه ما فکر می کردیم گسترده شده، فرهنگ های همسایه را تحت تاثیر قرار داده و مهم تر از همه این که منبع الهام فرهنگ های شکل گرفته بعد از خود در منطقه شرق آناتولی شده است.

منابع:

Belli, O. 1982; “Urartular”, Anadolu Uygarlıkları Ansikolpedisi I, Görsel Yayınlar, İstanbul, 140-208.

Belli, O. 1997; Doğu Anadolu'da Urartu Sulama Kanalları Urartian Irrigation Canals in Eastern Anatoli, İstanbul.

Çilingiroğlu, A. 1997: Urartu Krallığı Tarihi ve Sanatı, İzmir.

Evliya Çelebi; Evliya Çelebi Seyahatnamesi 6 (çeviren sadeleştiren Z. Danışman), İstanbul 1970.

Frankel, D. 1979; The Ancient Kingdom of Urartu, Londra.

Lehmann-Haupt, C. F. 1926; Armenien Einst und Jetzt II/ , Berlin.

Moses Khorenatsi; History of the Armenians (çev. Robert W. Thomson), Londra 1978.

Piotrovski, B. B. 1969; Urartu, (Archaeologie Mundi), Genf.

Sevin, V. 1997; Anadolu Arkeolojisi, Başlangıçtan Persler'e Kadar, İstanbul.

Tarhan, M. T. 1984; “Van Kalesi'nin ve Eski Van Şehri'nin Tarihi - Milli Park Projesi Üzerinde Ön Çalışmalar: Anıt Yapılar”, II. Araştırma Sonuçları Toplantısi, Ankara, 179-203.

Tarhan, M. T. 1985; “Van Kalesi'nin ve Eski Van Şehri'nin Tarihi - Milli Park Projesi Üzerinde Ön Çalışmalar: Anıt Yapılar”, III. Araştırma Sonuçları Toplantısi, Ankara, 297-355.

Tarhan, M. T. 2001; “Tushpa-Van Fortress: Researches and Excavations at the Mysterious Iron Age Capital”, İstanbul University,s Contributions to Archaeology in Turkey (1932-2000), (ed. O. Belli), İstanbul, 157-164.

 

ترجمه حاضر بخشی از کتاب "اورارتو: جنگ و هنر" نوشته پرفسور دکتر" اوکتای بلی" (Oktay Belli) عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و مدیر انستیتو باستان شناسی اوراسیا در دانشگاه استانبول است.

“Urartu Krallığı ile İlgili Araştırmaların Tarihçesi”,Urartu: Savaş ve Estetik-Urartu: War and Aesthetics, (Ed. F. Özden), Yapı Kredi Kültür ve Sanat Yayıncılık, İstanbul 2003, 13-43.

 

برای دیدن تصاویر، فایل ضمیمه را دانلود نمایید.

 

پیوستاندازه
30511-5.docx1.23 MB