پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا

طلوع انسان اندیشمند: تطورِ اندیشیدن نوین



      طلوع انسان اندیشمند: تطورِ اندیشیدن نوین
سپهر زراعی

بسیاری از دانشمندان و متخصصین در جستجوی یافتن پاسخی به پرسش ناپدیدشدن ابهام‌آمیز  نئاندرتال‌ها و استیلای انسان اندیشمند امروزین، الگوها و عوامل گوناگونی را ارائه کرده‌اند. در سه دهه‌ی اخیر، سه الگو بحث برانگیز برای تطور انسان نوین مطرح شده است. الگو ”جایگزینی“ که توسط کریس استرینگر و پیتر اَندروز (1988) ارائه شد، ریشه انسان اندیشمند را در افریقا یافته است و آن را جایگزین دیگر انسان‌های باستانی از جمله نئاندرتال‌ها می‌داند. در اوایل دهه 1990 میلفورد ولپوف (1989) الگو ”تطور چند منطقه‌ای“را پیشنهاد می‌کند. بر طبق این الگو، انسان‌های نوین تقریبا به‌طور هم زمان در تمام مناطق دنیای قدیم، از انسان‌های باستانی دیگرِ همان منطقه، منشعب شده‌اند. سرانجام، الگو ”تداخل گونه‌ای“یا ”ادغام“  توسط گانتر بروئر  (1997؛ 1992؛ 2008) ارائه شد که متخصصینی همچون اریک ترینکاوس (225؛ 2007) و اَلن تمپلتون (2002) آن را مورد آزمون قرار دادند.

 

این یاداشت مرور و نقدی بر کتاب طلوع انسان اندیشمند: تطورِ اندیشیدن نوین است که در نشریه پژوهش‌های انسان‌شناسی ایران، بهار و تابستان 1391، دوره 2، شماره 1 به چاپ رسیده است.

 

برای خواندن متن کامل یاداشت لینک پیوست را مشاهده کنید.

 

آدرس الکترونیکی نشریه پژوهش‌های انسان‌شناسی ایران  ijar.ut.ac.ir

 

 

پیوستاندازه
28133.doc63 KB