دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
پیرمرد زنجانی | امانت داری 45 ساله پیرمرد زنجانی
حاج حسن نعلچگر پیرمرد 78 ساله ای که با امانتداری 45 ساله خود این روزها غوغایی در شبکه های اجتماعی به راه انداخته است.
حاج حسن 45 سال است در مغازه نعل سازی خود منتظر است فردی که دوچرخه ای را جلو مغازه اش گذاشته برای بردن دوچرخه باز گردد ولی هنور خبری ازآمدنش نیست وحاج حسن خود را ملزم به حفظ امانت می داند
در نگاه اول یک دوچرخه 28 ساده و فرسوده است که روزگاری جوانان قدیم زنجان با این دوچرخه خاطرات و عاشقانه های فراوان داشته اند ولی پشت این دوچرخه قدیمی و فرسوده قصه مردانگی و امانتداری 45 ساله خودنمایی می کند.
از راسته مسگری در بازار پایین شهر زنجان عبور می کنیم و صدای چکش های مسگرها همانند یک موسقی یکنواخت زیبا گوش هایمان را نوازش می دهد؛ در گوشه ای از این راسته مغازه ای قدیمی که زنگارهای سال های دور را در خود نمایان دارد، توجهمان را جلب می کند، دوچرخه فرسوده و سیاهی که بر اثر گذر زمان و ماندن مدوام مقابل هوا از رنگ و رو رفته است.
این همان دوچرخه ای است که طی ماه های اخیر در فضای مجازی هر کسی مطلبی را در موردش نوشته و کامت ها و لایک های فراوانی به خود دیده است.
حاج حسن نعلچگر متولد 1316، بازمانده از دوران راستی و صداقت آن زمانی است که خودش می گوید همه راستگو بودند و هنوز دورغ گفتن یک برگ برنده نبود و برای ناحق کردن حق از هم سبقت نمی گرفتند. حاج حسن از مردم روزهای راستی و امانت داری است.
وقتی وارد کوچه نساجی مازنداران می شوی و به سمت ورودی بازار بزرگ زنجان می روی، در تراکم مغازه های مسگری و جغور بغورفروشی، در غوغای کار و تلاش، پیرمردی را می بینی که هنوز در مغازه قدیمی خود منتظر بازگشت مامور شهرداری است که برای جبران خطایش دوچرخه ای را جلوی مغازه وی گذاشته و رفته است.
حکایت دوچرخه جلوی مغازه حاج حسن، حکایت 45 سال امانتداری جوانان با معرفت و مردم دار سال های نه چندان دور زنجان است، حکایت رازهای نهفته در زنجان، حکایت هایی که هرکدام قصه پرغصه و پندآموزی دارد.
ماجرای دوچرخه چیست؟
حاج حسن نعلچگر همان نعل ساز پیری است که به گفته خودش وقتی حدود 45 سال پیش ماموران شهرداری زنجان برای ساماندهی محله مسگرها می آیند، یکی از این ماموران دوچرخه وی را به گوشه ای پرت کرده و دوچرخه اش می شکند.
حاج حسن می گوید روزگاری که ما جوان بودیم، روزگار یک رنگی و صداقت بود هر چند این روزها هم خوب است ولی روزگار بی انصافی است.
دوچرخه حاج حسن که دو چرخه ای فرسوده بوده، می شکند و مامور شهرداری برای جبران خطایش یک دوچرخه نو را عصر همان روز برای حاج حسن می آورد و بدون حرفی دوچرخه را آنجا می گذارد و می رود؛ دوچرخه ای که اکنون بعد از گذشت 45 سال حتی یک بار هم کسی سوار آن نشده است.
حاج حسن نعلچگر می گوید:دوچرخه من قراضه و فرسوده بود، همان لحظه که مامور آن را پرت کرد داخل گودال وسط میدان افتاد و شکست و او عوضش را یک دوچرخه نو آورد.
وی ادامه می دهد:بعد از این قضیه سعی کردم مامور را پیدا کنم ولی هر چقدر دنبالش گشتم تا از هم حلالیت بطلبیم ولی پیداش نکردم و هنوز هم از این فرد خبری نیست.
نعلچگر ادامه می دهد:به نظر من این دوچرخه امانت است و باید امانت داری کنم.
حاج حسن نعلچگر هر روز صبح هنگام باز کردن مغازه اش دوچرخه را جلوی مغازه می گذارد و عصر موقع بستن مغازه دوچرخه را به داخل می برد، کاری که طی 45 سال هر روز تکرار شده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست