چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
گزیده ای از بهترین اشعار خیام نیشابوری
عُمَر خَیّام نیشابوری با نام کامل «غیاثالدین ابوالفتح
عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری» 28 اردیبهشت
427 هجری قمری در نیشابور زاده شد. خیام فیلسوف، ریاضیدان،
ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دوره سلجوقی است. وی در ریاضیات، نجوم، علوم ادبی، دینی و تاریخی استاد بود.
از
برجستهترین کارهای وی را میتوان سر و سامان دادن و سرپرستی محاسبات گاهشماری ایران
در زمان وزارت خواجه نظامالملک، که در دوره پادشاهی ملکشاه سلجوقی بود، دانست؛ محاسبات
منسوب به خیام در این زمینه، هنوز معتبر است و دقتی به مراتب بالاتر از تقویم میلادی
دارد. نقش خیام در حل معادلات درجهسوم و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس نام او را
به عنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کردهاست.
گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست ولی آوازه وی بیشتر با انگیزه نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. ادوارد فیتزجرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی برگردانده است که مایه شهرت بیشتر وی در مغرب زمین شدهاست. خیام زندگیاش را بهعنوان ریاضیدان و فیلسوفی شهیر سپری کرد، این در حالی بود که معاصرانش از رباعیاتی که امروزه مایه شهرت و افتخار او هستند بیخبر بودند.
این اشعار در زمان حیات خیام به واسطه تعصب مردم مخفی بوده و تدوین نشده و تنها بین یکدسته از دوستان همرنگ و صمیمی او شهرت داشته و پس از مرگش منتشر گردیدهاست. به همین خاطر در تعداد این رباعیها و نیز حقیقی یا جعلی بودن بعضی از آنها اختلاف نظر وجود دارد.
بهترین رباعیات خیام نیشابوری
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و شیر آرام گرفت
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
ای دیده اگر کور نئی گور ببین
وین عالم پر فتنه و پر شور ببین
شاهان و سران و سروران زیر گلند
دوری که در او آمدن و رفتنِ ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
هرچند که رنگ و بوی زیباست مرا
چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا
معلوم نشد که در طربخانه خاک
از آمدن و رفتن ما سودی کو
وز تار وجود عمر ما پودی کو
در چنبر چرخ جان چندین پاکان
افسوس که نامه جوانی طی شد
وان تازه بهار زندگانی دی شد
حالی که ورا نام جوانی گفتند
جامی است که عقل آفرین می زندش
صد بوسه ز مهر بر جبین می زندش
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف
میسازد و باز بر زمین می زندش
دریاب دمی که با طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
هر ذره که بر روی زمینی بودهاست
خورشید رخی زهره جبینی بودهاست
گرد از رخ آستین به آزرم فشان
می خوردن و شاد بودن آیین منست
فارغ بودن از کفر و دین، دین منست
گفتم به عروس دهر کابین تو چیست
ای بی خبران شکل مجسم هیچ است
وین طارم نه سپهر ارقم هیچ است
خوش باش که در نشیمن کون و فساد
می نوش که عمر جاودانی اینست
خود حاصلت از دور جوانی اینست
هنگام گل و مل است و یاران سرمست
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی باده ارغوان نمیباید زیست
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
این یکدم عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیر کهن درگذریم
این کوزه چو من عاشق زاری بودهست
در بند سر زلف نگاری بودهست
این دسته که بر گردن او میبینی
این کهنه رباط را که عالم نام است
و آرامگه ابلق صبح و شام است
بزمیست که وامانده صد جمشید است
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
یک چند به کودکی به استاد شدیم
یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
بر چهره گل نسیم نوروز خوش است
در صحن چمن روی دلفروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است
من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بار تن نتوانم
من بنده آن دمم که ساقی گوید
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است
گردنده فلک نیز به کاری بوده است
هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین
چون نیست حقیقت و یقین اندر دست
نتوان به امید شک همه عمر نشست
هان تا ننهیم جام می از کف دست
چون نیست ز هر چه هست جز باد بدست
چون هست بهرچه هست نقصان و شکست
انگار که هرچه هست در عالم نیست
در دایرهای که آمد و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
در هر دشتی که لالهزاری بودهست
از سرخی خون شهریاری بودهست
هر شاخ بنفشه کز زمین میروید
هر سبزه که برکنار جویی رسته است
گویی ز لب فرشته خویی رسته است
پا بر سر سبزه تا بخواری ننهی
کان سبزه ز خاک لاله رویی رسته است
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون
از آمدنم نبود گردون را سود
وز رفتن من جلال و جاهش نفزود
وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود
در دهر هر آن که نیم نانی دارد
از بهر نشست آشیانی دارد
نه خادم کس بود نه مخدوم کسی
خشت سر خم ز ملکت جم خوشتر
بوی قدح از غذای مریم خوشتر
آه سحری ز سینه خماری
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
در کارگه کوزهگری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
فردا که نیامده ست فریاد مکن
برنامده و گذشته بنیاد مکن
هر یک چندی یکی برآید که منم
با نعمت و با سیم و زر آید که منم
چون کارک او نظام گیرد روزی
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین
**************
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی
گاویست در آسمان و نامش پروین
یک گاو دگر نهفته در زیر زمین
چشم خردت باز کن از روی یقین
زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین
برخیز و مخور غم جهان گذران
بنشین و دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی
بنگر ز صبا دامن گل چاک شده
بلبل ز جمال گل طربناک شده
در سایه گل نشین که بسیار این گل
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیست
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
در گوش دلم گفت فلک پنهانی
حکمی که قضا بود ز من میدانی
در گردش خویش اگر مرا دست بدی
گر آمدنم به خود بدی نامدمی
ور نیز شدن به من بدی کی شدمی
به زان نبدی که اندر این دیر خراب
نه آمدمی نه شدمی نه بدمی
گروه فرهنگ و هنر وب
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم معلمان ایران بابک زنجانی مجلس مجلس شورای اسلامی خلیج فارس دولت دولت سیزدهم حجاب رهبر انقلاب شورای نگهبان
شهرداری تهران تهران سلامت هواشناسی پلیس سیل آموزش و پرورش قوه قضاییه فضای مجازی دستگیری شورای شهر تهران سازمان هواشناسی
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی دلار ایران خودرو سایپا چین بازار خودرو قیمت طلا تورم مالیات
مسعود اسکویی تلویزیون سریال سینما موسیقی سعید آقاخانی سینمای ایران فیلم دفاع مقدس تئاتر نون خ رسانه ملی
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان نتانیاهو اوکراین
فوتبال استقلال پرسپولیس رئال مادرید بایرن مونیخ سپاهان تراکتور لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی
وزیر ارتباطات تبلیغات اپل ناسا گوگل نخبگان ویروس آیفون ماه نمایشگاه خودرو
خواب بارندگی دیابت کاهش وزن ویتامین قهوه مسمومیت چاقی داروخانه بارداری