شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به مانیفیست تروریسم صهیونیستی


نگاهی به مانیفیست تروریسم صهیونیستی
شارون در این مانیفیست به تشریح اعتقادات و اندیشه ها و طرح هایش در فلسطین می پردازد و می گوید:" من فقط یك چیز را می دانم و آن اینكه تا زمانی كه ما برای بقای موجودیت خود می جنگیم، همه چیز برای ما مجاز است حتی آن چیزهایی كه عرفا مجاز نیست، حتی كوچاندن همه عرب ها به كرانه شرقی رود اردن، تاكید می كنم همه آنها"!
جنایت وحشیانه و خونینی كه نیروهای صهیونیستی روز جمعه ۹/۶/۲۰۰۶ م. در ساحل غزه مرتكب شدند و به شهادت همه اعضای یك خانواده فلسطینی منجر شد، فقط و فقط نشان دهنده خوی ددمنشانه، اندیشه ها، طرح ها و مقاصد جنایتكارانه تروریست های صهیونیستی علیه ملت فلسطین است.
امروز در كرانه باختری و نوار غزه چه می گذرد؟ آیا داستان مذاكرات از ابتدا تا به امروز دروغی بزرگ و فریبی سیاسی ـ به گفته دبیر كل اتحادیه عرب ـ بر ضد عرب ها نبوده است؟
آیا داستان جدایی یكجانبه و عقب نشینی از غزه نمایشی با نگارشی بسیار ماهرانه نبود تا به این وسیله فضای داخلی و جامعه جهانی را برای اشغال مجدد نوار غزه به بهانه تروریسم و سلاح گروه های فلسطینی و موشك های قسام، آماده كند؟
این گونه است كه پس از شادی فلسطینیان از عقب نشینی اشغالگران و پیروزی گروه های فلسطینی و پس از آنكه تبسم بر لب های كودكان فلسطینی جوانه زد و آنها به فردایی بهتر امیدوار شدند، اوضاع بار دیگر به همان وضع نخستین باز گشت و بار دیگر درگیری ها و یورش ها و ترورها و خون و خونریزی و تشییع پیكرها از سر گرفته شدند. آری، بار دیگر عملیات "آغاز باران" در دوره "اولمرت ـ شارون" در مرحله ای جدید از كشتار و خونریزی از سر گرفته شده است.
این تحولات ما را بر آن داشت تا بار دیگر به ریشه های ادبیات اندیشه و سیاست های راهبردی محرك این جنایت خونین در ساحل غزه بپردازیم و به تحلیل اهداف و مقاصد سیاست های پشت پرده آن نظری افكنیم.
●ریشه های جنایت
آنچه امروز یك حقیقت آشكار تلقی می شود، این است كه سخن گفتن از جنایت های جنگی و كشتارهای صهیونیست ها بدون در نظر گرفتن طرح های سیاسی و راهبردی رژیم صهیونیستی با ابزار حذف فیزیكی و نابودی قضیه و حقوق عربی فلسطینی امكان پذیر نیست و این طرح ها امروز با عملیات "جدایی یكجانبه" و طرح تجمیع اولمرت شناخته می شود و اولمرت وعده داده است كه این طرح را با یا بدون هماهنگی با فلسطینیان اجرا خواهد كرد.
همچنین برای بررسی این موضوع باید به ادبیات و مفاهیم و مبادی فكری ایدئولوژی صهیونیسم كه در طول چند دهه گذشته شكل گرفته است و گروهك های تروریستی صهیونیستی بر اساس آنها متولد شده و رشد كرده اند و تروریست های بزرگی كه رهبری جامعه صهیونیستی را در دست دارند و در غالب ژنرال و سیاستمدار و متفكر و تئوری پرداز این جامعه فعالیت می كنند، بر اساس این مبادی فكری و ادبیات تربیت شده اند.
شارون تروریست در یكی از مصاحبه هایش كه عاموس عوز از نویسندگان و خبرنگاران مشهور اسرائیل با وی انجام داد و روزنامه عبری زبان داوار در ۱۷/۹/۱۹۸۲ آن را منتشر كرد و بعدها به فرانسوی ترجمه شد و انتشارات كالمان لیوی آن را با نام "صدای اسرائیل" منتشر كرد، شارون تروریست آشكارا و با تمام صراحت از ادبیات جنون آمیزش كه آن را "مأموریت های كثیف" نامید، سخن راند. عاموس عوز بعدها این مصاحبه را "مانیفیست شارون" نام نهاد.
عوز در مقدمه ای كه بر این مصاحبه نوشته، آورده است كه " اعترافات شارون در این مصاحبه، ایمانی است كه او به تفكر نازیستی خود دارد. او در این مصاحبه ابراز تمایل كرده است كه آنچه را كه هیتلر در جریان جنگ جهانی دوم در حق یهودیان مرتكب شد، انجام دهد و می گوید از اینكه این عمل در جریان جنگ سال ۱۹۴۸م. انجام نشد، متأسف است!
وی می افزاید، این مانیفیست نه فقط ایدئولوژی صهیونیست ها در مقابل فلسطینیان را معرفی می كند، بلكه تفكر صهیونیسم نسبت به تمام جهان نیز هست، زیرا شارون در آن بر لزوم تحقق كوچاندنی دوگانه تاكید می كند و می گوید كه از یك سو فلسطینیان باید به خارج از این سرزمین رانده شوند و از سوی دیگر یهودیان سراسر جهان به فلسطین آورده شوند.
شارون در این مانیفیست به تشریح اعتقادات و اندیشه ها و طرح هایش در فلسطین می پردازد و می گوید:" من فقط یك چیز را می دانم و آن اینكه تا زمانی كه ما برای بقای موجودیت خود می جنگیم، همه چیز برای ما مجاز است حتی آن چیزهایی كه عرفا مجاز نیست، حتی كوچاندن همه عرب ها به كرانه شرقی رود اردن، تاكید می كنم همه آنها"!
شارون در این مصاحبه مقاصد شرارت بار و كینه توزانه خود علیه ملت فلسطین را به زبان می آورد و می گوید: امروز، من آماده ام به خاطر ملت یهود مسئولیت كار كثیف را بر عهده بگیرم و اگر نیاز باشد به كشتار عرب ها دست بزنم، آنها را از این سرزمین برانم، بسوزانم و تبعید كنم و خلاصه هر كاری را كه ما را در نظر دیگران منفور می كند، انجام دهم. من آماده ام زمین را زیر پای یهودیان خارج آتش بزنم تا آنكه آنها مجبور شوند سریع تر و در حالی كه ناله می كنند به اینجا بیایند، حتی اگر مجبور شوم برخی از معابد یهودی را هم بسوزانم، این كار را خواهم كرد این مسأله برای من فرقی نمی كند و برای من مهم نیست كه پنج دقیقه پس از انجام عمل زشت و تحقق هدف و قرار گرفتن همه چیزها در جای خود (بر اساس خواست من) مرا مانند دادگاه نورنبرگ محاكمه و حتی به حبس ابد محكوم كنید یا به اتهام جنایت جنگی اعدامم كنید (اگر خواستید). پس از آن می توانید وجدان زیبای خودتان را با آب پاك بشویید و كاملا زیبا بمانید! كاملا سالم و با عظمت بمانید و خود را جزو ملت های متمدن بنامید. اگر خواستید تردید نكنید، بگذارید من این كار زشت و پلید را انجام دهم و پس از آن هر نامی را كه خواستید روی من بگذارید، زیرا شما نمی توانید بفهمید كه این كار زشت صهیونیسم باید در سال ۱۹۴۸ انجام می شد و شما اشتباه كردید و آن را انجام ندادید"!
با عبور از آن مانیفیست شارون از سال ۱۹۸۲ به بعد، او با رسیدن به قدرت و دست یابی به پست نخست وزیری بارها و بارها همان افكار جنایت كارانه خود را كه در آن مانیفیست آمده بود، تكرار كرد، هر چند كه عباراتی متناسب با زمان برای آنها بكار گرفت.
به این سبب است كه می توانیم با مطالعه ای عمیق ثابت كنیم كه مهم ترین ویژگی دوره شارون، تشدید جنگ، خونریزی، سركوب، تلاش برای به زانو درآوردن و استعمار فلسطینیان و توسعه شهرك سازی در مناطق فلسطینی نشین بوده است و این ویژگی می تواند در دوره اولمرت نیز ادامه یابد.
●جنگ شارون ـ اولمرت و ژنرال های بزرگ
شارون بارها اعلام كرده بود كه "اسرائیل" در وضعیت جنگی قرار دارد و جنگ بر سر موجودیت از بیش از ۱۰۰ سال است كه آغاز شده است.
باید توجه داشت كه این فقط نظر شارون نیست، بلكه اولمرت نیز همیشه در كنارش حضور داشته و ژنرال های این رژیم نیز از نظرات شارون حمایت می كنند. بازهای جوان تر در راس هرم قدرت رژیم صهیونیستی هم به مقوله جنگ بر سر موجودیت اعتقاد دارند. در نتیجه اسرائیل همیشه در حالت جنگی به سر می برد، جنگی برای مملكت كامل اسرائیل كه شارون سهم زیادی در بنای آن داشت و افسران بلندپایه رژیم صهیونیستی هم خود را در حال جنگ آن هم جنگ موجودیت می دانند.
به همین سبب "جنگ با فلسطینیان ـ بر اساس اعتقاد صهیونیست ها ـ جنگ تا سر حد مرگ است، زیرا تا زمانی كه فلسطینیان امیدی به آزادسازی سرزمین خود داشته باشند، تروریسم متوقف نمی شود، بنابراین روزی كه آنها همه امیدهای خود را نابود شده ببینند، در آن صورت با امضای توافق صلح بلند مدت موافقت خواهندكرد، زیرا راه دیگری ندارند.
این درست همان روش و راهی نژادپرستانه و تروریستی و جنایت پیشه است كه سران و ژنرال های حكومت صهیونیستی آن را پی گرفت و امروز اولمرت آن را به عنوان ادامه دهنده مانیفیست شارونی، رهبری می كند.به همین سبب ملاحظه می شود كه حاصل یورش ها و ترورها و حملات هوایی و بمباران و به آتش كشیدن و تخریب و ویرانگری صهیونیست ها در حد یك فاجعه بزرگ و اقدامی وحشیانه بود. آمارها نشان می دهد كه بیش از ۴۴۲۰ فلسطینی در این مدت (انتفاضه الاقصی) به شهادت رسیده و ۴۷۲۰۰ تن دیگر مجروح شده اند. از مجموع این شهدا ۴۵۰ نفر در جریان عملیات ناجوانمردانه تروریستی اشغالگران به شهادت رسیده اند و ۲۸۲ نفر از شهدا زن و ۸۵۰ نفر دیگر از آنان كودك هستند.
تجاوزات و یورش های اشغالگران همچنین به ویرانی ۷۵ هزار منزل منجر شده است و ۳۵۹ مدرسه و اداره آموزش و پرورش و دانشگاه هدف گلوله باران و بمباران واقع شده اند و ۸۵۰ دانش آموز در این مدت به خیل شهیدان پیوسته اند. مضاف بر آنكه، در این مدت بیش از ۵۰ هزار فلسطینی از سوی اشغالگران بازداشت و اسیر شده اند و هنوز ۹۸۰۰ نفر از آنان در زندان های اشغالگران صهیونیست اسیرند.
●یورش ها و باز تشكیل ملت فلسطین
هدف اصلی ایدئولوژی و سیاست های ویرانگرانه شارون و اولمرت و دیگر ژنرال های رژیم صهیونیستی در گذشته و حال، تثبیت اشغالگری و پروژه صهیونیستی در سرزمین فلسطین از یك سو و تغییر عرصه سیاسی و بازتشكیل ملت فلسطین از طرف دیگر بوده است.
جنایت های اشغالگران صهیونیست نشان می داد كه او قصد دارد فلسطینیان را به مسیری سوق دهد كه پایانش مشخص است. در آغاز آنها را به تسلیم بی قید و شرط وادارد و پس از آن گزینه اخراج آنان به بخش شرقی رود اردن را به آنان تحمیل می كند.
به نوشته الوف بن از نویسندگان مشهور صهیونیست، شارون بر اساس همین برنامه تلاش كرد كه صهیونیسم را از روند صهیونیسم عملی ـ مأمنی برای یهودیان در بخش هایی امن از سرزمین اسرائیل ـ به صهیونیسم موعود (مسیحانی)، تغییر جهت دهد. شارون برای عملی كردن و تثبیت طرح صهیونیستی مسیحانی خود در "سرزمین اسرائیل" بعد ایدئولوژیك آن را به بعد سیاسی اش پیوند داده است و می گوید: فلسطینیان باید از نظر سیاسی از بین بروند و دیگر آرمان و آرزویی فلسطینی برای آزادی و استقلال باقی نماند و این امر بر اساس قاعده "یا ما یا آنها" انجام می شود.
از این رو، یورش ها و حملات نظامی و ویرانگری كه بولدوزر هدایت آن را به دست داشت، هیچ شهر و روستا و اردوگاه و درخت و سنگی را مستثنا نكرد و هیچ چیز از صدمات این حملات وحشیانه و ددمنشانه در امان نماند.
امروز هم اولمرت شاگرد شارون راه معلمش را و جنایت های تروریستی اش را ادامه می دهد و ملت فلسطین را به خاك و خون می كشد و اوضاع را به همان وضع اول باز می گرداند؛ بار دیگر بالگردها و هواپیماهای جنگی و ترورها و كشتارهای جمعی علیه زنان و كودكان و سالمندان فلسطینی به راه افتاده و اولمرت تهدید كرده است كه نوار غزه را بار دیگر اشغال خواهد كرد.
بنا بر طرح های نظامی كه رژیم صهیونیستی اخیرا آنها را اعلام كرده، این تشدید حملات و این ترورها و كشتارهایی كه این رژیم مرتكب می شود ـ آن گونه كه ژنرال های صهیونیستی می گویند ـ "آغاز باران" است و آنان به رهبری اولمرت تلاش می كنند كه دیدگاه و شروط سیاسی و امنیتی خود را بر ملت فلسطین تحمیل كنند، درست همان گونه كه شارون پیش از این ترسیم كرده بود.
فلسطین اكنون و همزمان با روشن شدن آتش جهنم ترورها و قتل عام فلسطینیان، بر سر دو راهی قرار گرفته است. یا باید سومین دوره اشغال را آن گونه كه برخی از ژنرال های صهیونیستی مطرح كرده اند، بپذیرد یا آنكه شاهد انتفاضه سومی باشد كه این نیز به سبب روند حوادث و رخدادهای جاری در كرانه باختری و نوار غزه بسیار محتمل به نظر می رسد.
اكنون امكان وقوع همه احتمالات در فلسطین وجود دارد و به همین سبب باید با صدای بلند بپرسیم كه چرا هر گاه كه احتمال برون رفت از بحران می رود، وضع فلسطین همیشه به این سو سوق می یابد؟
●مقابله با جنایات اولمرت تا سال ۲۰۱۰م.
با توجه به نقشه سیاسی داخلی رژیم صهیونیستی و وضعیت احزاب و جریان های داخلی این رژیم، آن گونه كه انتخابات اخیر پارلمانی در این رژیم رقم زد، اولمرت "شارونیست" به تنهایی در رأس هرم رهبری و قدرت "اسرائیل" قرار گرفته است و انتظار می رود كه تا پایان سال ۲۰۱۰م رهبری این رژیم را در دست داشته باشد.
و به تبع آن فلسطینیان و عرب ها باید این آمارهای رژیم صهیونیستی را جدی تلقی كنند و مفاهیم و مضمون حقیقی پروژه سیاسی اولمرتی ـ شارونی را كه بر اساس نظریه "اداره نبرد" و نه حل و فصل آن در چارچوب صلحی عادلانه و فراگیر ودائمی، شكل گرفته است، به یاد داشته باشند.
از این رو لازم است كه پروژه سیاسی رژیم صهیونیستی مجددا بررسی شود و در این روند، تازه ترین آمارها و حوادث سیاسی رژیم صهیونیستی و منطقه و جهان نیز مورد توجه قرار گیرد.
از آن مهم تر، برای آگاهی از كنه قضیه طرح جدایی یكجانبه و طرح تجمیع و صلح با فلسطینیان، باید چارچوب نگرش اولمرت و شارون را مورد بررسی و بازبینی قرار داد.
●در آستانه انتفاضه سوم
در این راستا، منابع صهیونیستی و فلسطینی بسیاری تاكید كرده اند كه طرح جدایی یكجانبه از یك سو نوار غزه را به بزرگ ترین زندان كره زمین تبدیل می كند و از سوی دیگر در آینده نیز انتفاضه سوم فلسطینیان را سبب خواهد شد كه این امر می تواند ـ بر مبنای برخی تحلیل های صهیونیست ها ـ به اشغال مجدد نوار غزه برای سومین بار بینجامد.
این حقایق و پیامدهای آن مشخص می كند كه مرحله پس از اجرای طرح جدایی یكجانبه و تفكیك و تجمیع صهیونیست ها كه شارون مرحله اول آن را با عملیات "آغاز باران" شروع كرده است، با اقدامات وحشیانه تر اولمرت در شن های ساحل غزه پیگیری می شود و این بار شدیدتر، خشن تر و گسترده تر خواهد بود كه می تواند همه چیز را به نقطه صفر بازگرداند و به اشغال مجدد این منطقه از سوی اشغالگران صهیونیست بینجامد و این ها نشانه های تحولات آینده است و عملا راه را برای وقوع هر احتمالی باز می گذارد.
به همین سبب متذكر می شویم كه فلسطینیان وعرب ها باید برای مهار وضع و احیای برنامه های سیاسی خود در شرایط كنونی منطقه و جهان، دست به كار شوند و خود به تدوین راهكارهای جدید دست بزنند تا آنكه "اسرائیل" به بازیگر بلا منازع این بازی تبدیل نشود و فلسطینیان باید برای مقابله جدی با احتمال اشغال مجدد نوار غزه یا احتمال وقوع انتفاضه سوم، كاملا آماده باشند.
نویسنده: نواف الزرو
منبع:مركز اطلاع رسانی فلسطین
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید