شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آیا می دانید تفاوت وطن پرست و میهن دوست چیست؟


آیا می دانید تفاوت وطن پرست و میهن دوست چیست؟
هم وطن یا هم میهن عزیزی نظر گذاشته، که هموطن کلمه زشت عربیست و فارسی هم میهن است، که البته من در نوشته هایم از هر دو استفاده کرده ام. آیا میدانید که /۵۰۰ ملیون نفر انسان، به زبان عربی صحبت می کنند، در نیمه شمالی آفریقا و خاور میانه و از سفید ترین تا سیاه ترین، از ثروتمند ترین تا فقیرترین، و ده ها نژاد و ملت و قوم را تشکیل میدهند.
اصل زبانهای عربی و فارسی و ترکی و کردی و کلیه زبانهای خاور میانه، و از ابتدای تاریخ و در یک همزیستی و با کمک هم، شکل گرفته است. و دانش شناخت آنها بسیار وسیع است، و غیر از خواست این وبلاگ می باشد. و همانطور که ما خوشحال میشویم، یک سوم زبا ن کشمیری فارسی است، آن ۵۰۰ ملیون هم خوشحال میشوند که یک چهارم زبان فارسی عربیست.
اصل کلمه اسلام فارسی است، مانند خیلی از لغات دیگر که با اس شروع میشوند، ودر فارسی زیاد است و در این وبلاگ اسکندر است. این هموطن عزیز فرموده اند سلام عربیست و درود فارسی است، آنچه ازریشه تاریخی آنها میدانم، نه آن عربیه و نه این فارسی ولی در گپ هزار ساله دو ملیارد آدم خوشگل، سلام بکار میره و همین خوبه. همانطور که قبلا در باره ترفند های حاکمان جهان نوشتم، یکی دیگر از این ترفند ها تاریخ سازی، و مرزبندی بین کشور ها، جهت ایجاد نفاق و تفرقه بین آنهاست، چه به بزرگی ایران باشد یا دو سه طایفه کوچک.
از این ترفند برای ایجاد دشمنی تاریخی، بین ایرانیها و اعراب و ترکها و غیره زیاد استفاده شده. در صورتیکه مردم با یکدیگر هیچ دشمنی ندارند، و به یکدیگر زشت و بد و بیرا نمی گویند. تفاوتی بین عربی و ترکی و تاجیکی و غیره نیست، ایجاد این تفاوت از همان ترفندهای حاکمان، برای ایجاد تفرقه بندازو و حکومت کن می باشد، که از روم باستان شروع شد وبه اروپای استعماری به ارث رسید.
ساختن داستان تاریخی، که عربها ی سوسمار خور آمدند، و ایرانیهای فوق العاده متمدن! را شکست داده و قسمتهای زیادی از زبان و فرهنگ ایران را، یا به غارت برده یا تحت تاثیر قرار دادند. و این قبیل مسائل که در تاریخ زیاد گفته و نوشته شده، باید دقیقا فکر کرد، و تحقیق واقعی دور از نفوذ استعماری صورت گیرد.
عربهای جنوب عراق و عربستان و یمن از زمانهای قدیم ایرانی و با ایرانی، در یک کشور ولی با پادشاهی ها و خاندانهای مختلف بودند، و در تیسفون و حومه آن بغداد، به تعدادی مساوی از همه مردمان زندگی میکردند، و در کشور و لشکر با هم بودند، و به فرا خور طبیعت محلشان از علم و اقتصاد و زندگی بهره می بردند. در واقع عربها اشغالگر نبودند، ازهمین ملت و با همین ملت بودند.
رشد فکری مردم در زمان ساسانیان حرکتهای جدیدی می طلبید، که باید بدون تعصب و بصورت کاملا علمی دوباره نگارش شود. ما ایرانیها ۳۰۰ ملیونیم و مجبوریم، رو در روی استعمار نو قرار گیریم، نباید به دام مسائل کوچک بیفتیم و تفرقه شود، من به فارسی مردم کوچه وخیابان که در همه جا، عادی و ساده صحبت می کنند میگویم ومینویسم.
مثلا اگر نوشتم وطن پرست و آن عزیز نظر گذاشتند، پرستش غیر از خدا نیست و پرستش نابودی بینش و دانش می آورد، البته به درستی گفتند، ولی برای انسانهای نا آگاه از تاریخ که قرنها چشم و گوش بسته، و بدون اینکه اجازه فکر کردن در تاریخ را داشته باشند، و یا از آنها سئوال شود چه فکر می کنید، چه بوده، اما این وبلاگ جهت این است، که تاریخ واقعی هم وجود دارد، و باید اندیشید و تحقیق کرد و پرسید تا به آن برسیم.
و وطن پرست کلامی از مردم کوچه است. مثلا مردم هرگز حاضر نشدند ریال یعنی سلطنتی را استفاده کنند، و گفتتند تومن که واحد دهزار تایی هخامنشی بود، و آن طرف گفت منظور تومان! مغولیست. فقط باید بیاندیشیم این ۳۰۰ ملیون ایرانی را چگونه متحد کنیم، وقت کم و دشمنان پست آمریکایی و انگلیسی و صهیونیستی، موذی و قدار. نظر بدهید و بپرسید.
امروزه عده ای از هم میهنان در ایران عزیز در پستی و مقامی و ریاستی از دولتی گرفته تا شرکت و کارخانه ای، فکر می کنند آنچه از دارایی این سرزمین کهن در اختیارشان به امانت گذاشته شده است ملک و تصرف شخصی اشان است وبه هر شکل و هر جوری که می خواهند از آن استفاده ویا بر داشت مالی غیر اصولی و اخلاقی میکنند. آنها نمی دانند که حتی اگر سند این دارایی هم به نام آنها باشد ولی در واقع متعلق به ایران است، و هر گونه اشتباه و خلاف در نهایت صدمه اش به ایران و همه ایرانیان عزیز می رسد.
● دشمنان زبان فارسی
زبان فارسی، از چند هزار سال پیش زبان رسمی و گفتاری مردم ساکن بیش از، سه ملیون کیلومتر مربع از این کره خاکیست. البته امروز و مطابق معمول تاریخ، دشمنانی پیدا کرده، زبان فارسی که اصل آن تاجیکیست و سپس دری و فارسی گویند، و هر کدام تعریف تاریخی جدا گانه ای دارد. امروز هم عده ای در همان جا هائیکه دروغهای گذشته، مانند حمله اسکندر مقدونی و چنگیز مغول را کشف کرده، و به تاریخ ما جا زدند، یعنی لندن و برلین و پاریس، گرد می آیند، واز ایران و زبان فارسی بدی می گویند، و آنهم به زبان فارسی، یعنی فقط به فارسی می گویند:
که ما غیر فارسیم. حتی نمی فهمند فارس و فارسی یعنی چه، اشخاصی که حد اقل از تاریخ و جغرافیا نمی دانند، و هیچ کدامشان یک کتاب یا رساله در یکی از علوم اجتماعی ندارند، و اصلا نمی دانند یعنی چه. فقط همان دشمنان لندنی و برلینی و پاریسی، مطابق معمول سوء استفاده های تاریخی خودشان را از این تعداد بیسواد می کنند.
جالب است، سر دمدار شان یک یهودی آمریکائیست، استعمار چی های جدید، بعلت عدم شناخت از فرهنگ و مردم، و فقط با استفاده از کمی پول، همه را منجمله بیشتر خودشان را دچار مشکل می کنند، مانند اطرافمان که می بینیم. برای جلوگیر از مزاحمت این عده بی سواد احمق باید برخورد دانشی شود. و ایرانی های توانا در بررسی و بر خورد، نظر بدهید، بپرسید.
● فسیلها و روشنفکرها
آیا می دانید تفاوت این دو چیست؟. تو این یکی، دو دهه گذشته بیشتر میشنویم که میگویند، یارو فسیله یا مغزش فسیل شده، و تقریبا همه می دانند یعنی چه، حتی فسیلها هم می دانند، فقط نمی دانند که فسیلند. یا به معنی واقعی تر آنها پای بند یک سری فکر و عقیده و دانش، چه درست یا غلط هستند، و حاضر نیستند قبول کنند که چیزای دیگه و یا متفاوت یا بیشتر هم هست.
از دانش و زندگی هر آنچه که می دانند، می گویند آخرشه و دیگه نیست. اما روشنفکر سعی می کند، در جامعه ایجاد تفکر و حرکت بسوی علوم بیشتر در همه زمینه ها نماید و بگوید، اونی که میدانستید یا غلطه یا اول راهه و آنچه که همه می دانند، و بعضی قاطع در تمام علوم از آن می گویند، تازه اولشه. فسیلها غیر از دانش خودشان را تحمل نمی کنند، و بدلیل عدم توانایی علمی و منطقی و با مسخره و توحین و ایراد و حتی زور و یا زر، بشدت هر بینشی در علم را رد می کنند، گاهی با چند لغت من در آری و یا اصطلاح می خواهند وانمود کنند که واردن.
روشنفکرها چون دانش را اول راه می دانند، هر فکر، و حرکت در جهت شفافیت و رشد و شکو فایی علم و زندگی، و یا بر عکس آنرا به مباحثه و تبادل اندیشه می گذارند، و استقبال می کنند، و فسیلها را به دیگری نشان میدهند، و ترد میکنند. اینترنت این امکان را به ما داده که تفاوت این دو را در وبلاگها و نظر ها بیابیم، و در اجتماع و ساخت آینده ای خوب برای ایران، آن دو طیف را بشناسیم. دو سئوال، در وبلگها و نظر ها فسیلها بیشترند یا روشنفکرها؟. کتابهای آموزشی تاریخی فسیلی یا روشنفکریست؟ نظر بدهید و بپرسید. نظرها نشانه شخصیت در این موارد است.
● پیدایش کشور ها
پیدایش اقوام در دایره اشان، در هر کجای جهان از پی فلسفه تکامل طبیعت بوده، ولی پیدایش ممالک در طول تاریخ، منطق خاص خود را دارد و این دو با هم متفاوت است، یک یا چند قوم مملکتی را تشکیل میدهند، تا زندگی و مشکلاتشان را سازمان دهند، و همچنین دفاع در مقابل بیگانگان را با هم باشند. اکثر کشور ها در مسیر تاریخ، شکل جغرافیائی خاص خود را یافته، در طول تاریخ هر قوم در دایره سرزمین خودشان می دانستند، که جغرافیایشان در شرایطی است، که باید با یک یا چند دایره دیگر متحد باشند، تا نابود نشوند یا صدمه نبینند.
با نگاهی به نقشه جهان می بینیم که کشور های قدیمی، با منطق خاص شامل دو جزء اصلی، زندگی یا اقتصاد، و دفاع یا مدنیت، ایجاد گردیده. و رآس حکومت آن کشور، به علم یا منطق خاص خودش بین اقوام آن کشور چرخیده، و در تاریخ حتی بسیار میبینیم، که مثلا خاندانی از قوم بی اهمیت منچوی، قرنها حکومت چین بزرگ را در دست میگیرند، و یا از قوم کوچک قاجار حکومت ایران را میگیرند، مثالها زیاد است. در یک مملکت یک زبان را بنا به شرایط، اصلی و واسطه ای می کنند، و بعضی چند زبان را، و عاقل هایش یک زبان علمی جهان را انتخاب می کنند، مانند، چندین کشور آسیائی و آفریقایی که انگلیسی را بر گزیده اند، که همین بزرگترین حرکت علمی و اتحاد ملیشان است.
در طول تاریخ بسیاری تلاش کردند، اقوامی را از بین ببرند، مانند زمان پطرها و جانشینانشان، و هیتلر، و خیلیهای دیگر، ولی همان راز یا علم فلسفه طبیعت و خدا نگهدارنده بندگانش است. اقوامی که در یک محیط جغرافیائیند، و با اندکی اختلاف لهجه ای و سلیقه ای، یک ملت میشوند، مانند ملت ترک یا کرد و یا پارس که این پارس توضیحات دارد.
و همچنین اقوام یا ملتهایی که در یک جغرافیای سیاسی یا مملکت هستند، یک ملت میشوند، مانند، ملت ایران یا افغانستان، که در واقع این افغان نام یک طایفه از قومی پشتون زبان است، که قرن ۱۹ انگلستان، بر تمامی قسمت ایران و شرقی و خراسان گذارد، و در ادامه مطلب اصلی ملت عراق، که این نام به ولایات غربی کشور ایران می گفتند، که در یک دسیسه کاری در ایران به اراک تبدیل شد، و یا ملت تاجیکستان. که این چند ملت یا کشور با تعداد دیگری، ملت ایران بزرگ و تاریخی را تشکیل می دادند، که وسعتی در حد قاره بودند، و نوروز داشتند، و این نوروز، و شرایط اقتصادی و دفاعی آنا نرا یک ملت بحساب می آورد.
اما با پیدایش اسلام عزیز، و آن برابری و برادری اولیه، کما بیش و تقریبا شکل امروزی کشور های غرب آسیا با منطق خاص تشکیل گردید، مثلا در طول تاریخ بعد از اسلام، ایران کم و بیش در همین اندازه بود، علتش تشخیص اقوام ساکن در این سرزمین با بینش همان فلسفه، زندگی یا اقتصاد، و دفاع یا مدنیت بود. حال تصور کنید که وقتی دروغهای غیر علمی و منطقی، اسکندر و چنگیز و غیره را می گویند، چقدر به این فلسفه صدمه می خورد و آسیب پذیری را در حد جبران نا پذیری با لا می برد. ادامه دارد و در هفته های آینده. نظر بدهید و بپرسید.
● رابطه دروغ های تاریخ و بمب جاده ای و اینترنت
بدلیل وجود دروغهای بیشمار در تاریخ، امروزه باعث شده بعضی ها مانند نازی ها، تاریخ و جغرافیا را با دید کوچک قوم خودشان ببینند، وهرآنچه که می خواهند میگویند. و اینها چون نازیها تاریخ میسازند و جغرافی می کشند، و متعاقب آن تهدید می کنند. امروزه این پدیده را به هر شکل و طایفه می بینیم. عده ای از آنها بمب می گذارند، بمب کنار جاده ای و همچنین با شکل دیگری در اینترنت و ماهواره، خواسته های خود را القاء می کنند، و تمام اینها اصل کشور خود را فراموش کرده اند، و در دامن استعمار نو آمریکا و انگلیس گرفتار شده اند.
ایرانی های عزیز بیائید تاریخ کشورمان را از دروغ های بیشمار پاک نماییم، و دوباره و همراه سئوالهای بیشمار برای پاسخگویی جهت یافتن واقعیت نگارش نماییم. شاید بدلیل آموزش و پروش و نفوذ دشمن در زمان شاهان گذشته بوده، که هر گز اجازه ندادند بپرسیم، که آیا اینها که می گویید واقعیت است؟ ولی فقط گفته اند، همین که هست صدات در نیا د. تاریخ نگارهای صهیونیستی و نازیسم چه به زبانهای، آلمانی یا انگلیسی باشد چه عرب و فارس و ترک و کرد و غیره، هر گز از هردوت نمی پرسند، که این همه دروغ را از کجا آورده ای، و یا از یک کتاب قدیمی نمی پرسند منابع تو کدام است؟
چون از واقعیت می ترسند، و می خواهند هر آنچه که نژاد پرستانه است بپردازند و بگویند. حتی اگر این نژاد پرستی در حد یک استان کوچک یک کشور کوچک باشد. نقشه کشی جغرافیائی و تاریخ نگاری نژادپرستانه، خطر ناک و خواست استعمار نو می باشد، نباید در دام آن افتاد وباید نسبت به افشا آنها بهترین اقدام را کرد، مهمترین ضربه به این دشمنان شکایت از هردوت، به جرم دروغگویی و بازی با تاریخ و حیثیت یک ملت بزرگ به دادگاه می باشد. برای این شکایت یار می خواهم. آیا بین اینترنت وماهواره و بمب کنار جا ده و درغهای تاریخ رابطه ای هست؟. نظر بدهید و بپرسید.
بعضی حکومتها و دولتها سعی میکنند مردمشان را در عقب ماندگی فکری و ذهنی نگه دارند، حتی تلاش دارند آنها را به عقب باز گردانند. و از هر ترفندی چون، مسلکهای سیاسی و دینهای عجیب، تلویزیون و سینما و غیره استفاده میکنند. مانند بلوک شرق سابق، و حتی انگلستان فعلی.
ولی در ایران موجی از جوانان شا د و پویا، گذشته های دروغی اسکندر و چنگیز و غیره را در هم میریزند، و عرصه ای نو بر این دروغهای تاریک و احمقانه می گذارند. نو طلبی ایرانیان در صد سال، وبویژه در سی سال گذشته کا ملا پیداست، و هر چند گذر از ذهن باطل و کهنه دروغهای تاریخی، با موانع بسیاری از جمله استعمار روبروست، اما نو اندیشان جوان به حرکت خود ادامه میدهند.
تشویق بزرگتر ها برای استفاده بهتر از دانش و زندگی، راهی را باز کرده که باز گشت از آن میسر نیست، وبه جلو میرود. باید با حوصله ای جدید، و دیدی نو، به ایرانیان آینده، و تاریخ گذشتگانشان نگریست. شاه هان و خانها همه رفتند، مصدقها و امیر کبیرها رفتند، وباز نمی گرد ند، ولی جوانان ایرانی با فرهنگ و امیدی نو هستند. این نیز تاریخی واقعی از ایران است، این مسیر تکامل اجتماعی را، باید با دیدی واقعی نگریست. حوصله داشت و اغفال نیرنگهای رنگارنگ دشمن نشد.
● ایران ما در شرایط حساسی است
البته همیشه در طول تاریخ همین بوده، ودائم تحولات اساسی تاریخی و جغرافی داشتیم، ولی امروزه وجود نفت، در کشورهای اطراف خلیج فارس، وشرایط این زمان اوضاع پیچیده تر شده، و فعالیت بیشتری میطلبد، و بدین منظور این وبلاگ را برای نشر نظراتم در مورد تاریخ و جغرافی واقتصاد، ایجاد کرده، واز نظرات شما عزیزان استقبال میکنم.
افکارقرن ،۲۱ می بایست متفاوت از گذشته باشد، و جهان را در نیمه دوم قرن ۲۰ یا قرون اولیه نبینیم. تحولات مهمی در شروف اتفاق است. بنظر می رسد چین وبقیه تولید می کنند، و ایالات متحده آمریکا مصرف. آمریکا مثل گذشته نیازی به کار وتولید ندارد، ودرنتیجه جوانان بیکار بسیار دارد، میرود تا شاهرگهای حیاتی جهان را با علم یا پول یا قدرت یا سیاست بگیرد، و کشورها را مطابق خواسته سرمایه داری نوین جهانی بچیند.
نباید گمان کرد عمو سام گرفتار شده، ولی باید ایرانیان با اندیشه ای نو، که ظاهرا خبری از آن نیست، ایرانشان را نجات دهند. سرمایه داری نوین جهانی شامل، بازار های بورس و شرکتهای چند ملیتی، و جهانی است، که سرمایه آنها از همه جا حتی از حداقل جیب ما، تا کلان پولدارهای همه کشورها تشکیل شده، و در نتیجه همه جا وجود دارد، با نگاهی نیم دقیق به اطراف و خبرها متوجه میشویم و مهم است.
http://ravid.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید