جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


ایستاده در برابر نابرابری‌های اجتماعی


ایستاده در برابر نابرابری‌های اجتماعی
فردریک فاژاردی نویسنده بیش از۳۰ رمان پلیسی و تاریخی،۳۶۵ داستان کوتاه و بیش از۸۰ نمایشنامه بود.
درپایان دهه ۷۰ با نگاهی نو به احیای رمان پلیسی فرانسوی پرداخت، رمان‌هایی که آینه‌ای بود از فقر و فلاکت طبقه کارگر، ضعفا و ستمدیدگان، ماجراها و حوادث خشونت‌بار و مخرب تاریخی و معاصر. در نظر منتقدان فرانسوی وی بزرگ‌ترین نویسنده داستان‌های پلیسی و تاریخی قرن حاضر بوده. به علاوه، وی در زمینه ادبیات کودک، آثار نظری، شعر، هجونامه، داستان... آثاری را به رشته تحریر درآورده است.
● رمان پلیسی چیست؟
رمان پلیسی رمانی است که داستان آن بر پایه یک تحقیق پلیسی یا ماجراها و تجسس‌های یک کارآگاه خصوصی شکل گرفته باشد. یک داستان پلیسی از شش جزء ثابت تشکیل می‌شود: جرم یا جنایت، انگیزه، مجرم، قربانی، شیوه تحقیق و کشف واقعیت. یک رمان پلیسی می‌تواند یک رمان سیاه باشد بنابراین می‌توان آن را پلار(polar) نامید. اگر حادثه داستان حداقل یک قرن به عقب برگشته باشد در این صورت طبیعتاً می‌توان از آن به رمان پلیسی تاریخی یا نئوپلار(neo-polar) تعبیر کرد.
متن زیر نگاهی است به زندگی و آثار فاژاردی نویسنده ای که در حوزه رمان های پلیسی و تاریخی جریان ساز بوده است.
● زندگی و اندیشه‌های فاژاردی
فردریک فاژاردی با نام واقعی رولان مورو در ۲۸ اوت ۱۹۴۷ در پاریس دیده به جهان گشود. پدرش کتابدار و مادرش کاپیتان تیم ملی بسکتبال فرانسه بود. به‌خاطر حرفه پدرش از همان سنین خردسالی با کتاب و کتابخانه سر و کار داشت و یا به قولی «در میان کتاب‌ها بزرگ شد». تحصیلاتش در رشته‌های تاریخ، فلسفه، ادبیات و جامعه‌شناسی است. در دهه ۶۰ در جنبش‌های کمونیست، حزب چپ کارگران و بر علیه جنگ ویتنام فعالیت‌های مبارزاتی داشت. دنیس تیلیناک ناشر وی در انتشارات «تبل روند» در مورد فاژاردی می‌نویسد: «او یک فرد آرمانگرا بود. ادعا می‌کرد که آخرین بلشویک است. عاشق صداقت بود. فردی با ذوق و دارای ذهنی خیالپرداز و بسیار خلاق بود.» به عقیده وی رمان سیاه بهترین وسیله برای استخراج عیوب جامعه معاصر بود: «من احساس یک پیوستگی و نسبت مستقیم می‌کنم، از روحیه نظامی‌گری و مبارزاتی کوچه و خیابان به‌سوی دنیای نویسندگی رفتن که شیوه‌ای است برای تداوم بیان افکار و عقایدم.» متأسفانه این نویسنده در اول ماه مه ۲۰۰۸ به‌دنبال بیماری سرطان درگذشت.
● آثار و درونمایه
اولین رمانش تحت عنوان«قاتلان پلیس‌ها» را در سال ۱۹۷۹ منتشر کردکه با الهام از اسطوره یونانی «اورستی» نوشته شد و به این ترتیب جنبش ادبی جدید «نئوپلار» شکل گرفت. وی بعد از ژان پاتریک مانشِت یکی از اولین نویسندگانی است که به رمان «نئوپلار» یا رمان پلیسی نو می‌پردازد. از نویسندگانی که متأثر ازاین نوع ادبی جدید و آثار و اندیشه‌های فاژاردی هستند می‌توان به سباستین لاپاک و ژروم لروا اشاره کرد. در آغاز سال۱۹۸۶ شروع به نوشتن رمان‌هایی بافضای بیشتر کلاسیک موسوم به مجموعه رمان‌های «سپید» می‌کند که می‌توان از «در کنار دریای سپید»(۱۹۸۷) و «یک گاری پر از ستاره»، «افسونگران فردا»....نام برد. اما این فقط یک گرایش زودگذر بود. وی باقی عمرش را بیشترصرف نوشتن رمان‌های پلیسی می‌کند. از مضامین آثار وی می‌توان به بی‌عدالتی‌های اجتماعی، خشونت و جور نظام حاکم، بحران‌های سیاسی، اقتصادی و مخصوصا اخلاقی جامعه فرانسه اشاره کرد. فضای نقد اجتماعی حاکم برآثارش ازاین مقوله نشأت می‌گیرد. در آثارش روحیه شوالیه‌گری و دلاوری قهرمانانش در برابر روحیه انسان‌های ضعیف، سست اراده و منفعل معاصر قرار می‌گیرد و به‌قول برخی منتقدان چپگرایی سیاسی ظاهری‌اش بیشتر با ارزش‌های آریستوکراسی یا اشرافی نظیر راستی، درستی، وفاداری و دوستی (ویژگی‌های بارز قهرمانان آثار کلاسیک) تلفیق می‌شود و ارزش مضامین مذکور مخصوصاً مفهوم دوستی فراتر از «مخالفت‌ها و مضامین آرمانگرایانه و تاریخی- سیاسی» واقع می‌شود؛ همانطورکه کمیسر پَدوانی، پلیس انسانگرا و قهرمان سری رمان‌های آنتونیو پدوانی، می‌گوید: «در قانون شخصی، دوستی از اصول اخلاقی و رفتار پسندیده تخطی نمی‌کند چرا که آن والاترین تجلی اخلاق است». ناگفته نماند که کمیسرپدوانی کسی نیست بجز خود فاژاردی با همان افکار و آمال. فاژاردی در آثارش به‌طور مستقیم و آشکارا از ظلم حکام و نابرابری‌های اجتماعی در اعصار مختلف تاریخ پرده برمی‌دارد. به همین دلیل ادبا و منتقدان فرانسوی وی را «نویسنده‌ای ارتجایی و صریح اللحن» می‌دانند. فاژاردی در این مورد، می‌نویسد: «مهم نیست که یک نویسنده مرتجع باشد یا محافظه‌کار، اصل این است که انسان از خواندن آثارآن مؤلف لذت ببرد.»
● کتابنامه
▪ رمان‌های تاریخی:
ـ «روسری‌های قرمز»، «دزد باد»، «منار مردگان»...
▪ رمان‌های سیاه:
ـ «تو به مرگ من شباهت داری» (۲۰۰۷، آخرین رمان)
ـ «رمان‌های سیاه جلد ۱» (۲۰۰۷)، «حداکثر سرعت» (۲۰۰۴)، «نظریه ۱» (۱۹۸۱)، آبی متیلن (۱۹۷۹)، «وداع با فرشتگان»، «مه پاییزی»، «پس از باران»، «آن سوی رنگین کمان»...
● هجونامه:
ـ «تاریخچه یک تسویه‌حساب سیاسی» (۱۹۹۳، انتقاد شدید بر علیه دولت میتران)...
▪ داستان کوتاه:
ـ داستان‌های کوتاه وی حاوی شواهد و مدارک باارزش و شگفت‌انگیزی است از حوادث اجتماعی-سیاسی سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰. همین موضوع سبب شده تا وی بعد از گی دو موپسان (نویسنده بزرگ داستان‌های رئالیست قرن ۱۹) به عنوان بزرگ‌ترین نویسنده داستان کوتاه قرن ۲۰ شناخته شود.
از جمله داستان‌های وی: «خاکستر و خون»، «تپه‌ای از جنس کریستال»، «غبار ابدی»...
▪ ادبیات کودک:
ـ «نبردهای شبانه»، «مخفیگاه»، «مرد ارغوانی پوش»...
● موفقیت‌های ادبی
▪ سال ۲۰۰۳: جایزه رمان مردمی، برای رمان«دزدباد».
▪ سال ۲۰۰۱: جایزه‌های ادبی خانه مطبوعات، پل فوال و ژان دواور برای رمان «روسری‌های قرمز»
دیگر جوایز: جایزه ادبی شارل پگی(۲۰۰۱)، اینتر گیومه (۱۹۹۷)، پاریس-پرومیر(۱۹۹۴)...
▪ فاژاردی سناریست
فاژاردی در عرصه سینما و تلویزیون نیز سناریوهایی را به رشته تحریردرآورده است که به برخی ازآنها اشاره می‌کنیم.
● سینما:
▪ ۱۹۸۵: «گفته پلیس» به کارگردانی پینرو و با بازی آلن دلون.
▪ ۱۹۸۷: «قلب موسیقیدان»ساخته فردریک روسیف
▪ ۱۹۸۸: «پلیسی را که خواب است بیدار نکنید»، ژوزه پینرو و با نقش‌آفرینی آلن دلون
▪ ۱۹۹۳: «باد شرق»، روبر انریکو.
● تلویزیون:
▪ «نظریه ۱»، به کارگردانی ژرار مارکس
▪ «زیر نور ماه نقره‌ای»، موریس فریلان
▪ «دیوید لانسکی»، هروه پلود
▪ «اسنیپر»، کلوز بایدرمن
▪ «اسنیپر۲»، دنیل لوسه
از دیگر فیلمنامه‌های تلویزیونی وی می‌توان به «قهرمان فرانکفورت»، «مریلین و بچه‌هایش»، «۳روز در ماه ژوئن» و... اشاره کرد.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید