شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


سه گانه ی (trilogy) آسیب شناسی تحلیل‌های جامعه شناسانه در ایران


سه گانه ی (trilogy) آسیب شناسی تحلیل‌های جامعه شناسانه در ایران
● مدیران
امروزه جامعه شناسی و تحلیل های بر خاسته از آن به سبب توسعه و ارزش نهادن وافر از قبل مسئولین ویا بهتر کار فرمایان امور از اهمیت بسزایی برخوردار گشته است که خود این امر باعث گسترش دامنه تحلیل های جامعه شناسی و خانواده آن در هر زمینه ای شده است؛ لکن چرایی این نوع ارزش قائل شدن توسط مجریان امر از دو حال خارج نیست
۱) نگاه مثبت اندیشانه
به سبب در نظر گرفتن جمیع جهات و بالاتر بردن کیفیت خروجی کار و یا به قولی ( (output آن و به حداقل رساندن پرت کار ، که میتواند شامل هر مبحثی شود از خردترین امور فرهنگی گرفته تا نوعی بازاریابی علمی در جهت تولید لوازم صنعتی وخانگی واستفاده بهینه ازآن محصول در جامعه مثلا رفتارشناسی مصرف کنندگان در برابر کالایی خاص
۲) نگاه غیرمثبت اندیشانه!
۱-۲) استفاده ابزاری از تحلیل های پژوهشگرانی که جامعه شناسی خوانده اند برای ایجاد نوعی عقبه ی تئوریک من باب مزیّن کردن طرح ها و پروژه های(فرهنگی و عمرانی) معیوب توسط مدیران دولتی وخصوصی
۲ـ۲) باب شدن و یا بهتر مد شدن یک شاخصه و پدیده اجتماعی:
همه ما با تکه کلام ها و افعالی که بعد از پخش سریال های طنز در بین مردم رواج پیدا میکند که غالبا ناخوداگاه واز روی تفنن وبدون تدبر است آشنایی کامل داریم اما نکته ظریف اینجاست که منحصرا" برنامه های طنز دارای این خصوصیت نیستند بلکه یک سخنرانی از فلان شخصیت نیز میتواند چنین اثری داشته باشد
با اندکی تعمق در در دو مثال ذکر شده پر واضح است که خاستگاه هر دو مثال یکی است با این تفاوت که در مثال اول (س طنز) تاثیر آن بر روی عوام نمایان میشود که کوچه بازاری تر است ودر مثال دوم تاثیر بیشتر بر روی قشر تحصیلکرده و بخش مدیریتی جامعه هویدا میگردد لکن خصوصیات یاد شده در هر دو یکی است حال دومی رنگ و لعاب فاخر تری به خود میگیرد
به این عبارات توجه کنید زیر ساخت ها ، گفتمان ، شفاف سازی و قص الا هذا تاکنون چند بار این کلمات را از مدیران در سطوح مختلف شنیده اید؟ به واقع کسی که مسئول به عمل آوردن فلان محصول کشاورزی یا دامی است و از گفتمان آن محصول در جامعه صحبت میکند !! چه طرفی از تحلیل های جامعه شناسانه که باید هماهنگی کامل باخواسته های او داشته باشد بر خواهد بست. ودر واقع جامعه چگونه با عینیت یافتن آن تحلیل ها منتفع خواهد شد،؛
به راستی جریان غالب برای استفاده از تحلیل های جامعه شناسانه توسط مدیران کدام یک از نگاه های قید شده است؟
‌● رسانه های جامعه شناسی
در بخش اول به چگونگی کارکرد و نوع استفاده ی مدیران از تحلیل های جامعه شناسی پرداختم در اپیزُد دوم به آن دسته از مباحث ومشکلاتی که درحول محور رسانه های جامعه شناسی وجود دارد به قدر بضاعت خواهم پرداخت.
▪ در ایران فرد جامعه شناس برای منتشر کردن آرا ونظریات خود از چند تریبون استفاده میکند مثل:
۱) سخنرانی در محیط دانشکده ویا احیانا"همایش ها
۲) روزنامه
۳) سایت های جامعه شناسی که هر کدام ساز و کار خاص خود را دارد
اما موضوع اصلی چگونگی پرداختن به مسائل اجتماعی وطرح موضوع توسط پژوهشگران جامعه شناسی است.
هدف از تحصیل هر رشته دانشگاهی کمک به بهبود روند امور در جامعه متبوع است که نهایتا" فرد پس از اتمام تحصیلات بتواند با استفاده از مهارت خود چه فنی ومهندسی وچه در غالب علوم انسانی در صدد حل مشکلات و معضلات کشورش براید لکن مدد رشته های علوم انسانی مثل جامعه شناسی وتحقیقات بر گرفته از آن در ایران با در نظر گرفتن ماهیتی که دارد در رفع معضلات و مشکلات جامعه چگونه است واصولا"علل ضعف تحقیقات علوم‌انسانی در ایران به چه سبب بوده است
مصطفی ملکیان در این زمینه این چنین می نگارد:(( علوم‌انسانی تنها علومی‌اند که تجسد تکنولوژیک ندارند، در نتیجه تفاوت میان قوی و ضعیف و میان شیاد و راست‌کار در این علوم معلوم نخواهد بود. در حالی که مثلاً اگر من در علوم فنی و مهندسی شیادی بورزم، پلی می‌سازم که با اولین کامیونی که از روی آن رد می‌شود سقوط خواهد کرد و معلوم می‌شود که من دانش فنی و مهندسی لازم را نداشته‌ام. یا اگر پزشک شیادی باشم از هر ۲۰ عمل جراحی که انجام می‌دهم، ۱۹ تای آن ناموفق از آب در می‌آید و همه می‌فهمند که من پزشکی هستم که یا شیادم یا آن قدر که ادعا می‌کنم معلومات پزشکی ندارم.
اما چه چیز است که معلوم می‌کند کار یک محقق یا معلم علوم‌انسانی ضعیف بوده است؟ پلی نمی‌سازد که این پل فرو بریزد و جراحی‌ای نمی‌کند که این جراحی ناموفق از آب در بیاید و هر چه بگوید یک عده می‌توانند بر سخنان او پافشاری کنند. یعنی هر علمی که تجسد تکنولوژیک نداشته باشد به روش‌های عینی (objective) نمی‌توان روشن کرد که چه چیزهایی در آن ضعیف یا قوی است. در واقع در چنین شرایطی فرد می‌تواند خودش را در صف دانشمندان قرار دهد و ما نیز چه بسا نوعی شارلاتانیزم را شاهد باشیم. در چنین مواردی در علوم فنی و مهندسی همیشه نوعی در آزمون بودن وجود دارد که در علوم‌انسانی این گونه نیست. در علوم‌انسانی فرد می‌تواند هر سخنی بگوید و اگر از خدا بیمی نداشته باشد و اگر وجدان کاری و وجدان اخلاقی‌اش بیدار و زنده نباشد، دیگر رسوایی پیش مردم برایش معنایی نخواهد داشت))
واما مورد دیگر مسایل معرفت‌شناختی است که در کشور ما گشوده نشده است. علوم‌انسانی مشکلات معرفت شناختی‌ای دارد که هنوز مسایلی حل ناشده در معرفت‌شناسی و روش‌شناسی علوم‌انسانی است؛ مسایلی مانند این که علوم‌انسانی تا چه حد می‌توانند objective یا subjective باشند؛
روش‌های هرمنوتیک چه قدر در علوم‌انسانی توفیق‌آمیز یا شکست‌دهنده‌اند و... که درباره این موضوعات تنقیح مناط به نحو درست انجام نشده است
به هر تقدیر و با در نظر گرفتن این تفاسیر دیگر مشکل نحوه پرداختن به مسائل اجتماعی کشورتوسط جامعه شناسان درایران است با نیم نگاهی به رسانه های جامعه شناسی مثلا" سایت جامعه شناسی ایران که به نوعی اصلی ترین پایگاه برای ارائه نظریات توسط محققین جامعه شناس است در نگاه اول و با رصد عناوین مباحث این سوال در ذهن نقش میبندد که آیا عمده مشکلات جامعه اینهاست؟؟ مثلا"بحث همجنسگرایی و فلان عمل جراحی بر روی جنس مونث وهمچنین مباحث لجام گسیخته فمنیستی در جامعه ما چقدر عمومیت وعینیت دارد؟
آیا سیاست و شاکله ی فکری جامعه شناسان، سیاست از هر دری سخنی و حرف برای حرف است؟
نکته دیگر شیوه نگارش وقالب فکری مطروحه در مباحث است که در اکثر قریب به اتفاق آنها شاهد استدلال مقایسه ای در فضای فکری که تناسب چندانی با فرهنگ و ارزشهای جامعه ما ندارد وهمچنین متن گزارش گونه مسائل و معضلات و شرح ماوقع ودر پی آن ذکر مصیبت هستیم
به راستی چرا راهکار و شرح علاج مشکلات از تحلیل هایمان رخت بر بسته است؟
محمّد پوراسمعیلی


همچنین مشاهده کنید