شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ملاحظات جدید امنیتی عراق


ملاحظات جدید امنیتی عراق
روز سه شنبه گذشته روند آزادسازی شهرها، روستاها و جاده های عراق به نقطه پایانی رسید. نظامیان آمریکایی در فاصله اول دسامبر ۲۰۰۸-۱۰ آذر ۸۷- تا پایان ژوئن ۲۰۰۹- ۹ تیر ماه ۸۸- نقاط تحت اشغال خود را در عراق ترک کره و در چند پادگان- عمدتاً در مرزهای شرقی عراق- استقرار یافتند.
براساس بند ۲ ماده ۲۴ توافقنامه امنیتی بغداد واشنگتن- مصوب مرداد ماه سال قبل- آمریکایی ها موظف بودند تا پایان سال میلادی ۲۰۰۸ منطقه مهم و استراتژیک «الخضراء» -محل استقرار دولت و مجلس- را به نیروهای امنیتی عراق تحویل دهند و تا پایان سه ماه اول سال ۲۰۰۹ منطقه بغداد، فرودگاه بغداد، کنترل آسمان عراق و سیستم امنیتی عراق- استخبارات- را به دولت تحویل بدهند و در نهایت تا پایان ژوئن ۲۰۰۹- یعنی پایان نیمه اول سال میلادی- همه مناطق مسکونی، شهری و روستایی را به دولت عراق تحویل بدهند. این اتفاقات دو روز پیش انجام شد و مردم عراق با برپایی جشن و شادمانی موفقیت خود در واداشتن اشغالگران به خروج از شهرهای عراق را به رخ جهانیان کشاندند.
اما در خصوص این رخداد نکات مهم دیگری نیز وجود دارد که به اختصار به آن می پردازیم:
۱) براساس بعضی از خبرها، نیروهای آمریکایی پس از خروج از شهرها - عمدتاً- در پادگانهایی استقرار یافته اند که در مجاورت مرزهای عراق با ایران قرار دارد. بیشتر این نیروها در پایگاه نظامی علی بن ابی طالب- علیه السلام- در شهر شیعه نشین ناصریه واقع در جنوب عراق مستقر شده اند. این موضوع می تواند معانی متفاوتی داشته باشد. یک معنای استقرارنظامیان آمریکایی در مرزهای شرقی تلاش برای انتقال فشار نظامی به ایران است به عبارت دیگر می توان این اقدام را یک نگرانی امنیتی برای ایران به حساب آورد و در انتظار بعضی از رخدادهای امنیتی ناشی از آن بود این موضوع البته سابقه هم دارد. طی سالهای گذشته بعضی از گروهکهای مسلح با برخورداری از پشتیبانی نظامی و اطلاعاتی آمریکا تلاش کردند تا در استانهای شمال غربی ایران مشکلات امنیتی به وجود آورند.
اما حضور متراکم نظامیان آمریکایی در مرزهای شرقی عراق معنای دیگری هم می تواند داشته باشد. مشکلات امنیتی عراق- تا آنجا که به همسایگان آن مربوط می شود- نوعاً از طریق مرزهای سه کشور عرب همسایه عراق-اردن، سوریه و عربستان- صورت می گیرد و از این رو رفتارهای امنیتی این سه کشور همواره مورد اعتراض دولت عراق بوده است. در این میان بخصوص عربستان طی ماههای اخیر بر حجم مداخلات خود افزوده است و سبب تندترین واکنش های نوری مالکی طی روزهای اخیر شده است. مرزهای این سه کشور براساس شواهد فراوان و مدارکی که در اختیار پلیس و دستگاه امنیتی عراق قرار دارد به کریدوری برای ورود سلاح، مواد انفجاری و تروریست ها تبدیل شده است با این وصف اگر آمریکایی ها دغدغه امنیت عراق را داشتند باید نیروهای خود را در پادگان های مشرف به مرزهای غربی و جنوبی عراق مستقر می کردند نه در مرزهای شرقی عراق که کشور آن سوی مرز - ایران - خود را متعهد به کمک به دولت قانونی عراق و همکیشان خود می داند. استقرار نظامیان آمریکا در مرزهای شرقی می تواند یک علامت به کشورهای صادر کننده ترور به عراق باشد به این معنا که آمریکایی ها به کشورهای عربی می گویند کنترل ایران برعهده ما، ناامن کردن عراق و واژگون کردن ساختار امنیتی و اداری عراق با شما!
۲) از ماهها قبل کاملا مشخص بود که عملیات ترور و ناامنی در عراق در چارچوب یک مثلث امنیتی اتفاق می افتد. اشغالگران، بعضی کشورهای عرب همسایه عراق و تروریست های القاعده سه ضلع این مثلث را می سازند. حداقل در مورد دو انفجار کاظمین و بعقوبه این مسئله به اثبات رسیده است که تروریست ها با استفاده از پوشش اطلاعاتی و امنیتی آمریکا دست به ترور زده اند! این موضوعی است که چند روز پس از حادثه انفجار کاظمین - که به شهات زوار حرم حسینی(ع) و از جمله زوار ایرانی انجامید - از سوی پلیس محلی عراق اعلام گردید. در همان حال بعضی از سایت های عراقی اسنادی را منتشر کردند که نشان می داد رژیم سعودی حمایت همه جانبه مالی تروریست ها را برعهده دارد.
بر این اساس اینک یک سؤال کلیدی این است که آیا اقدامات تروریستی با ورود نظامیان آمریکایی به پادگانهای نظامی پایان می یابد و دولت عراق قادر است بر مسایل امنیتی عراق فایق آید؟ پاسخ این سؤال با وجود مثلث مذکور مثبت نخواهد بود چرا که طی ماههای آینده گسترش ناامنی و عملیات ترور تنها به ضرر خود عراق است و علی الظاهر ضرری برای آمریکایی ها، سعودی و القاعده ندارد. بر این اساس دولت عراق باید کماکان آمریکایی ها را مسئول رخدادهای امنیتی بشناسد و بداند که جدا شدن نظامیان آمریکا از شهرها به معنای جدا شدن آنان از رخدادهای عراق که عمدتا از طریق «استخدام مزدوران» دنبال می شود - نه ورود مستقیم - نخواهد بود.
۳) خروج نظامیان آمریکایی از شهرها و استقرار در پادگانهای خاص می تواند یک «مقدمه خوب» برای دستیابی عراق به استقلال باشد. اما نباید گمان کرد که این مقدمه الزاما عقب نشینی آمریکایی ها تا پایان سال ۲۰۱۱ را در پی دارد. عدم ارائه جدول زمانی خروج از سوی آمریکایی ها - علیرغم آنکه نزدیک به یک سال از تصویب توافقنامه می گذرد - بر این نکته تاکید می کند که هیچ تضمینی برای آن وجود ندارد. این موضوع را بخصوص اگر در کنار اظهارات اخیر مقامات آمریکایی و انگلیسی قرار دهیم پاسخ منفی تر و نگران کننده تری پیدا می کند. دو روز پیش وزیرخارجه انگلیس با اشاره به خروج نیروهای نظامی غرب از شهرهای عراق گفت همه چیز به شرایط امنیتی عراق بستگی دارد. رئیس جمهور آمریکا نیز با اشاره به انتقال نظامیان آمریکا به پادگان ها گفت آمریکا هیچگاه نگفته است که در پایان سال ۲۰۱۱ لزوماً عراق را ترک می کند. همه چیز به وضع بغداد و توانایی های دولت عراق و نیروهای امنیتی آن بستگی دارد. براین اساس اگر چه خروج از شهرها و ورود به پادگانها یک پیروزی مهم برای عراقی ها می باشد ولی این نباید عراقی ها را به این نتیجه برساند که اینک عراق به استقلال رسیده است این استقلال تا زمان حضور حتی ۱۰۰ سرباز آمریکایی در عراق بی معنا خواهد بود.
دیروز باراک اوباما از روزهای سخت عراق خبر داد روزهایی که «عراقی ها شاهد خشونت بیشتری خواهند بود» رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا نیز روز سه شنبه همزمان با ورود نظامیان آمریکایی به پادگانهای عراق گفت: «در ماههای آینده خشونت افزایش می یابد» او بطور معناداری از گسترش عملیات القاعده خبر داد: «القاعده و دیگران طی روزهای آینده به میدان می آیند تا اثبات کنند نیروهای امنیتی عراق ضعیف هستند».
۴) ورود نیروهای آمریکایی به پادگانها یک دستاورد مهم برای کل عراق و بخصوص برای دولت نوری مالکی است. نیم نگاهی به مواضع مسعود بارزانی و طارق هاشمی دو رهبر کرد و سنی نشان می دهد که برای آنان به اندازه شیعیان و نوری مالکی دولت مبسوط الید و استقلال دولت بغداد از اولویت برخوردار نیست. بعضی از آنان با توجه به لاینحل ماندن منطقه مهم و استراتژیک کرکوک معتقدند دولت تا آنجا که بتواند بحث را درباره کرکوک به تاخیر می اندازد و آن را به موضوعی تاریخی تبدیل می کند از دل این موضوع این نکته بیرون می آید که ممکن است سطح همکاری های داخلی با دولت مالکی از روز دهم تیر ماه تنزل پیدا کند و فرصتی را در اختیار مخالفان عراقی نوری مالکی قرار دهد این موضوعی است که نوری مالکی باید عمیقاً به آن فکر کند و برای آن چاره ای بیندیشد.
۵) پنج منطقه کرکوک، موصل، الانبار، صلاح الدین و نینوا مهمترین چالش های امنیتی آینده را در خود جای می دهند و به نظر نمی آید ۰۰۰/۵۰ نیرویی که مالکی طی دو روز گذشته به سمت این مناطق گسیل کرده، پاسخگوی مسئله باشد. دولت مالکی البته برای افزایش نیرو و استخدام نیروی جدید نظامی و امنیتی مشکل خاصی ندارد این نیروها می توانند طی حدود یک ماه آماده ایفای نقش های نظامی و امنیتی بشوند و از این رو بنظر می آید دولت به حجم بیشتری از سرمایه گذاری نظامی و امنیتی در این مناطق نیازمند است.
۶) اتاق عملیات مشترک آمریکا و عراق علیرغم انتقال نیروها، طبعاً پا برجا می ماند این موضوع از یک سو یادآور مسئولیتی است که کماکان متوجه آمریکایی هاست- براساس قوانین بین المللی مسئولیت رخدادهای کشور اشغال شده متوجه نیروهای اشغال کننده می باشد- از سوی دیگر این مسئله یادآور علاقه آمریکایی ها به تداوم فعالیت های امنیتی در عراق است. دولت نوری مالکی می تواند این علاقه را با پذیرش پاره ای از مسئولیت ها گره بزند و بخصوص از آمریکایی ها بخواهد از اهرمهای خود برای مهار اقدامات ضدعراقی سه کشور عربی همسایه عراق استفاده نماید.
۷) با تکمیل زنجیره امنیتی عراق و مسئولیت پذیری دولت نوری مالکی، زمینه پذیرش منطقه ای دولت جدید عراق فراهم می شود این البته نیازمند فعالیت گسترده دیپلماتیک بغداد می باشد. این موضوع می تواند آینده امنیتی عراق را تضمین نماید.
سعدالله زارعی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید