شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


سیاست‌های ‌مدیریت ‌ریسک ‌در بخش کشاورزی ـ بخش دهم


سیاست‌های ‌مدیریت ‌ریسک ‌در بخش کشاورزی ـ بخش دهم
▪ خبرنگار:
کمک‌های دولت در بخش بیمه‌ی محصولات کشاورزی از چه اهمیتی برخوردار است؟ همچنین توضیح دهید که مدیریت ریسک در کشور به عنوان یک بسته‌ی سیاستی تا چه اندازه به اجرا در می‌آید؟
ـ مهندس اردستانی :
برای حمایت دولت ازبیمه‌ی کشاورزی دلایل متنوعی وجود دارد. ازجمله می توان به ریسک بالای فعالیت دربخش کشاورزی، اهمیت بالای اقتصادی کشاورزی درمیان سایربخش‌ها واستراتژیک بودن ماهیت این بخش اشاره کرد.
اگر قرارباشد که سوبسیدهای دولت به بخش کشاورزی تزریق شود، درچارچوب قوانین تجارت جهانی و کمک‌های مجاز (Green box) ازطریق بیمه می‌توان حمایت‌های دولت را به شکل موثرتری سازماندهی کرد. باید به این نکته اشاره کرد که سایر حمایت‌ها از جمله خرید تضمینی محصولات کشاورزی مغایر با قوانین تجارت آزاد بوده و از این منظر ممنوع می باشد، درنتیجه نمی‌توان حمایت از طریق قیمت‌های تضمینی وپرداخت یارانه های گوناگون را تا ابد ادامه داد، چراکه با عضویت در سازمان تجارت جهانی (WTO) پرداخت یارانه‌های سنگین درخصوص نهادها و قیمت‌ها امکان پذیر نخواهد بود. این‌جاست که ضرورت ورود به عرصه‌های جدید ازجمله بیمه درآمد، حمایت ازبورس کالای کشاورزی، بیمه نهاده‌های تولید، ایجاد صندوق‌های تثبیت درآمد و غیره بسیار ضروری و اجتناب نا پذیر به نظر می‌رسد.
لازم به توضیح است که بیمه‌ی کشاورزی درکشورما ازمترقی‌ترین سیستم‌های بیمه‌ای دردنیا است. براساس مطالعات انجام شده و باتوجه به تجارب صندوق بیمه در زمینه بیمه‌ی کشاورزی، درحال حاضر می‌توانیم این ادعا را داشته باشیم که به عنوان یک الگوی منطقه‌ای درسطح خاورمیانه یا شاید غرب آسیا مطرح باشیم. هنگامی‌که درسمینارها و کنفرانس‌های بین المللی از اقدامات بیمه‌ی کشاورزی درکشورصحبت می‌شود، این موضوع باعث تعجب کشورهای دیگرمی‌شود چرا که این تصوربرای آن‌ها وجود نداشت که بیمه‌ی کشاورزی درکشورما تا این حد رشد کرده باشد. اما متأسفانه به رغم اهمیت مدیریت ریسک در بخش کشاورزی درکشورما به این موضوع توجه نشده است. البته بسیاری از سازمان‌ها به طورجداگانه اقداماتی را انجام می دهند اما واقعیت این است که هیچ مرجع مستقلی تولیت مدیریت ریسک در بخش وجود ندارد.
مدیریت ریسک دربخش کشاورزی دارای شاخه‌های وابزارهای متنوعی است، انتخاب ارقام مناسب، استفاده از فن آوری های پیشرفته، رعایت تاریخ‌های کشت، حمایت‌های فنی وعلمی از کشاورزان، استفاده مطلوب و به موقع از اعتبارات بانکی، توسعه زیرساخت‌ها حفاظت ازمحیط زیست، کنترل ریسک‌های بازار و غیره تنها بخشی از اقداماتی است که منجر به کاهش ویا کنترل ریسک در بخش کشاورزی می گردد. بنابراین بدیهی است که تمام مشکلات بخش را نمی توان از طریق بیمه حل نمود.
گفته می‌شود کشاورزی کارخانه‌ی بدون سقف است، این تعریف بدان‌معنا است که علاوه‌ بر مخاطراتی که بخش‌های دیگر مانند صنعت، خدمات، بازرگانی، را تحت تأثیر قرارمی‌دهند، مجموعه‌ای دیگراز مخاطرات مانند عوامل جوی در این بخش وجود دارند که کنترل آن‌ها تا حد قابل توجهی خارج از توان کشاورزان است.
بنابراین به این نتیجه رسیدند که بیمه‌ی کشاورزی شکل بگیرد بیش‌از آن‌که بیمه‌ی کشاورزی دردنیا مطرح شود، دولت‌ها تنها زمانی از کشاورزحمایت می‌کردند که منطقه‌ای با خسارت و بحران جدی روبه‌رو می‌شد. البته این نکته قابل ذکر است که این حمایت‌ها بسیارجزئی و محدود بود.
به بیان دیگر، زمانی از کشاورزان حمایت می شد که حجم خسارات‌ها بالا باشد، به‌طوری که اقتصاد آن منطقه یا کشور واقعاً دچار بحران می‌شد، درآن زمان دولت کمک‌های خود را شروع می‌کرد، البته به دلیل محدودیت منابع این کمک‌ها بسیاراندک بود به‌طوری که نمی‌توانست به شکل علمی، فنی ونظام مند جبران خسارت‌های واقعی را بنماید تا کشاورز بتواند به اصطلاح ریسک ‌پذیرباشد و سرمایه‌گذاری بنیادی و اساسی دربخش کشاورزی انجام دهد.
صندوق کمک به خسارت دیده گان در ایران و سایرکشورها نمونه بارز این نوع حمایت‌ها می باشد. نمونه مترقی‌تر آن را می توان در بیمه‌ی فراگیر و مجانی ایالت متحده مشاهده نمود که در قالب طرح پوشش فجایع به اجرا گذاشته شد. هدف از اجرای این شیوه‌ی بیمه‌ای نظام مند کردن کمک‌های دولت به کشاورزان بود. درچارچوب مقررات این طرح دولت تنها درصد محدودی از خسارات واقعی را به‌کشاورزان پرداخت می کرد. به بیان دیگر درصورتی که تولید منطقه‌ای از ۵۰ درصد میانگین پنج ساله آن منطقه کمتر می شد تنها۵۰ درصد ارزش محصول به عنوان غرامت به کشاورزان پرداخت می گردید. بنابراین اگرخسارات ایجاد شده بیش از ۵۰ درصد میانگین پنج ساله‌ی آن منطقه باشد غرامتی پرداخت نمی شد. ازسوی دیگر براساس این سیستم بیمه‌ای نیازی به پرداخت حق بیمه توسط کشاورز نبود، اما درسال‌های بعد کشاورزان به دلیل توسعه و تکامل طرح بیمه‌ی فجایع مجبور شدند که حق بیمه‌ مختصری را تنها به‌عنوان ثبت نام و بخشی ازهزینه های اداری پرداخت نمایند. پس از این مرحله مشاهده شد که میزان حمایت از تولیدکنندگان دراین سیستم‌ها نیز بسیار محدود است. در نتیجه طرح‌ تکمیلی دیگری به نام بیمه BAYUP را درکنار روش‌های پیشین قراردادند. براساس این سازوکار چنان‌چه کشاورزان خواهان حمایت بیشتری باشند بخشی ازحق بیمه را پرداخت می کردند بقیه حق بیمه‌ها به عنوان سوبسید توسط دولت تامین می شد. این حمایت‌ها دراکثر مواقع ممکن است ۷۰ درصد تولید و ۱۰۰ درصد قیمت را تحت پوشش قرار دهد.
بیمه‌ی عملکرد نیزدر مواقعی که قیمت محصول کاهش می یابد دربسیاری ازمواقع جواب گو نیست و یا بی‌تأثیر است. درنتیجه برای حمایت از کشاورزی درکناربیمه‌ی عملکرد بازاربورس و بیمه‌ی قیمت را ایجاد کردند. کارکرد بورس به شکل بسیار مختصر این‌گونه است که کشاورز محصولی رابا قیمت معین پیش‌فروش می‌کند تا در زمان تولید و برداشت محصول آن را تحویل بورس دهد. بنابراین اگر خسارتی رخ دهد و کشاورز محصولی برای تحویل نداشته باشد مجبوراست که آن‌چه را که پیش‌فروش کرده را با قیمتی بالاتر ازقیمت بازار تهیه و تحویل بورس دهد. بنابراین این احتمال وجود دارد که به کارگیری این شیوه باعث ورشکستگی کشاورزان شود چراکه کشاورز محصول خود را پیش فروش کرده اما درعمل محصولی برای تحویل ندارد. درنتیجه با توجه به موارد ذکر شده، استقبال خاصی از بورس نشد. البته این نکته قابل ذکر است که موضوعات مختلفی نیز دربورس مطرح شد که ازجمله آن‌ها بیمه‌ی قیمت بود. اما بیمه‌های قیمتی نیز به دلیل بالابودن حق بیمه‌های آن، مورد استقبال کشاورزان قرارنگرفت.
گفت و گو:
زهرا شعبان زاده ـ خبرنگار اقتصاد کشاورزی سرویس مسائل راهبردی خبرگزاری دانشجویان ایران
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید