یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
تولد دوباره
توسعه از زمانی آغاز شد که بشریت پس از قرنها بحث درباره <وجود> به گفتوگو درباره <موجود> پرداخت، و کمکم آن را یک پروسه یافت و در نهایت به آنجا رسید که گفت: <من تا چیزی را نساختهام نمیتوانم آن را بشناسم.>
بحران شناخت و ورود به علم حاصل این امر بود، ۱ به علاوه تغییر نگاه از آسمان به زمین، از منطق کلی به جزیی ۲ و البته اکتشافات گالیله، نیوتن، کپرنیک، کپلر و... در فیزیک و دکارت در حوزه اندیشه که با روشنگری بر صغارت انسان قلم بطلان کشیدند ۳. انسان از <دلیل> گذشت و نظرش به <علت> معطوف شد، از ذهن به عین رسید و سپس متوجه <علم وعمل> شد، چرا که ایدهآلیسم طی چند قرن نتیجه معکوس داده بود.
<استبدادهای ایدئولوژیک> به <نئوکانتیسم> رسید که معطوف به تجربه بود و در وضعیتی دیگر یک رابطه دیالکتیکی بین ذهن وعین برقرار کرد؛ هگل با مطلق نمودن دولت در شرایط آن روز آلمان به بهانه روح جمعی به نظام پارلمانی، رشد و توسعه مادی دست یافت، ولی با فراموشی اومانیسم روشنگری و جایگزینی آن با بشر مادی، زمینهساز فاشیسم وامپریالیسم شد؛ شبیه اتفاقی که در روسیه آن روز نیز رخ داد.
روسیه با فراموشی اومانیسم به استالینیسم و سرمایهداری دولتی رسید که از سرمایهداری خصوصی به مراتب بدتر بود و ... اینها همه در موازات شهرنشینی و رشد بورژوازی بود، پروسهای که چند قرن به طول انجامید، تا جهان و انسان و حتی هستی را تغییر دهد. بشریت بر سرعت زمان افزود و با تغییر مکان از روستا به شهر، انسان <بورژوا> را آفرید که به هیچ چیز قانع نمیشد و مرزی در دنیای بینهایت برای خود قائل نبود؛ به <قانون> و قرارداد اجتماعی راه یافت.
اجتماعاتی پدید آورد با نیازها و مطالبات جدید و در نتیجه این مطالبات بود که نظامات سیاسی، دولتها، ملتها، دموکراسی، پوزیتیویسم، سوسیالیسم، لیبرالیسم و امپریالیسم شکل گرفت. به قول مارسل گوشه، <تاریخ مدرن از زمانی آغاز شد که انسان مطالبات جدیدی را مطرح کرد> و قبل از آن هرچه بود <تاریخ قدرت> بود و انسان در آن نقشی نداشت، اگر هم نقشی داشت، نقش یک حیوان بود، یک حیوان سیاسی به قول ارسطو یا حیوانی اقتصادی به قول مارکس.
در دوران مدرن <انسان ابزارساز با خرد ریاضی> متولد شد که طلب حق و حقوق نمود. اگرچه ادیان توحیدی به ویژه اسلام انسان را خلیفه خدا معرفی کرده بود، ولی در عمل، مسلمانان به خاطر حکومتهای جابر و نظامات قبیلگی درباره آن اندیشه نکردهبودند؛ رمانتیکهایشان زندگی این جهانی را هبوط قلمداد کرده و از خود و جهانی که میتوان ساخت غفلت کردند.
ولی انسان با ساختن خود، جامعه، شهر، جهان، کشور، کارخانهها، راهآهن، هواپیما و انقلاب صنعتی اول و دوم و سوم دنیایی دیگر را خلق کرد. انسان با تعریف مدرن کانت از انسان که <دیگر قیم نمیخواهد>، به رنسانس و مدرنیته ۴ رسید و دوباره متولد شد؛ حقوقی جدید برای خود تعریف کرد و توانست با اتکا بر آن موقعیتهای اجتماعی و طبقاتی خود را تغییردهد.
انگیزه این انسان دینامیسم خاص خود را داشت و در بسیاری از موارد نیز موجبات انقلابهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را فراهم کرد. گاهی هم دچار افراط وتفریطهایی شد که مثال آن نیهیلیسم است یا فاشیسمی که سلطه را به همراه داشت، خاصه در کشوری همچون آلمان که به تبعیت از نیچه همه در جستجوی یک ابرمرد بودند، جستوجویی که به سود آریستوکراسی و بلند پروازی های آن تمام شد۵. اما برای مردمان جهان سوم که درمتافیزیک متوقف شده بودند، توسعه تبدیل به اوتوپیا شد؛ دموکراسی وحقوق بشر <تعلیق به محال> شد و گروهی دون کیشوت وار در انتظار منجی ماندند که از غرب وارد شود، در حالی که میباید در وهله نخست خود را مییافتند.
روشنفکرانی که در جستجوی دیکتاتوری صالح بودند در نهایت به مدرنیزاسیونی رسیدند که ناپایدار بود و با تندباد حوادث و جنگ دوم جهانی و سقوط رضاخان بر باد رفت.
امروز پس از این همه حوادث و تجربهها ثابت شدهاست، هر کشوری که در آن فراموش <انسان> شود، تمام دستاوردهایش با یک تندباد برباد خواهد رفت، حتی اگر به بالاترین میزان توسعه یافتگی در حوزه تکنیک و سرمایه رسیده باشد، مانند آلمان که پس از دو جنگ جهانی تاکنون زیرسلطه ناتو و آمریکا است. بقای توسعهیافتگی درهر کشوری وابسته به امنیت انسان است.
در ایران پس از جنگ جهانی دوم، روزگاری که رضاخان تبعید شد، ما با قحطی روبهروشدیم. فقر گسترده موجب جابهجایی جمعیت بیکار از روستاها به شهر و مرگ ومیر گرسنگان شد که همین از دلایل شکست مدرنیزاسیون در ایران است.
تولید و مدیریت زیربنای توسعه است. امروز این زیربنا را با تامین حقوق معنوی انسان در جوامع تقویت میکنند تا تلاشها و کوششهای جمعی پایدار بماند.
محمود نکوروح
پانوشتها:
ا< -شرایط انسان مدرن> نوشته هانا آرنت
۲< -عوامل توسعه در غرب> نوشته مارسل گوشه ترجمه محمود نکوروح
۳- کانت
۴< -مدرنیته چیست؟> نوشته آلکسیس نوز، انتشارات دانشگاه پاریس
پانوشتها:
ا< -شرایط انسان مدرن> نوشته هانا آرنت
۲< -عوامل توسعه در غرب> نوشته مارسل گوشه ترجمه محمود نکوروح
۳- کانت
۴< -مدرنیته چیست؟> نوشته آلکسیس نوز، انتشارات دانشگاه پاریس
منبع : روزنامه اعتماد ملی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس جمهوری اسلامی ایران دولت رئیس جمهور گشت ارشاد رئیسی پاکستان امام خمینی سیدابراهیم رئیسی
پلیس تهران وزارت بهداشت قتل شهرداری تهران هواشناسی سیل کنکور پایتخت زنان آتش سوزی سازمان سنجش
خودرو قیمت خودرو دلار قیمت دلار بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا تورم مسکن ایران خودرو قیمت
سریال تلویزیون یمن سینمای ایران سینما کیومرث پوراحمد موسیقی سریال پایتخت مهران مدیری فیلم ترانه علیدوستی قرآن کریم
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
غزه اسرائیل فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس فوتبال لیورپول بازی جام حذفی سپاهان آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا
تبلیغات هوش مصنوعی ناسا اپل سامسونگ فناوری بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات روزنامه
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل