یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


جامعه سالم تری بسازیم


جامعه سالم تری بسازیم
برای ایجاد یک جامه سالم وپویا و ایمن بر پایه توسعه سبز، نیاز به زیر ساخت ها و برنامه ریزی های علمی و کارشناسی شده است. بدون توجه به این زیر ساخت ها و شاخص های مهم توسعه ، هر گز نمی توان به سمت یک ‍ جامعه سالم ، ایمن و ایده آل نزدیک شد. لذا در این مقاله سعی به ارائه کلیاتی برای رسیدن به این اهداف است.
● مقدمه :
پس از بحران نفتی در سال ۱۹۷۳ میلادی، همچنین گسترش کارخانه ها و مراکز صنعتی وافزایش آلاینده های محیط زیست، واژه ی توسعه پایدار شکل گرفت. بحث توسعه پایدار در ابتدا مربوط به دو موضوع مهم بود. اولی همان غیر قابل تجدید بودن منابع انرژی فسیلی و دومی آلودگی محیط زیست و کره ی زمین بود.به سرعت بحث توسعه پایدار ویژه گیهای خاص خود را پیدا نمود و زیر بنای توسه در دنیا قرار گرفت.ولی به تازگی در سالهای اخیر متفکران دیدند این بحث بسیار ائده آلی مطرحشده و عملاً در دنیای واقعی دست یابی کامل به آن غیر ممکن است. لذا به تازگی بحث توسه سبز بر پایه مصرف حد اقل انرژی، حفظ محیط زیست، نگهداری انرژی و مواهب محیط زیست برای نسلهای آینده ، برخورداری و استفاده از انرژی های تمیز و غیر فسیلی، و .... تدوین گردیده است.اکنون در تمام کشورهای پیشرو تمام طرح ها و برنامه ها از انرژی گرفته شده تا شهر سازی بر این اساس صورت می گیرد.
یکی از جدیدترین دستاوردها در تورنتو کانادا در ژانویه سال جاری ۲۰۰۷ طی تدوین سیاست نامه ای نسبتاً کامل ،منتشر شد.در این توافق نامه استانداردهای کلیدی و پایه برای محیط شهری عبارتند از
۱) بهتر کردن کیفیت هوا
۲) کاهش گازهای گلخانه ای و اثرهای گرمایی کحیط شهری.
۳) افزایش بازدهی انرژی.
۴) افزایش کیفیت آب و بازدهی بیشتر آن.
۵) کاهش زباله های جامد.
۶) محافظت از جنگلها و حیات وحش محل سکونت.
هر یک از این موضوع ها در چارت های جداگانه به صورت بسیار کاربردی تو ضیح داده شده است.اگر در آینده مجالی پیش آید در این موردها بیشتر خواهیم نوشت.
راجع به این موضوع در ایران تا کنون حتی یک مقاله هم نوشته نشده است، چه اینکه به خواهد کارها بر آن اساس طرح ریزی و اجرا شود.
امید واریم با یاری شما خوانندگان گرامی و تمام مردم علاقه مند دنیا در ارائه و اجرای طرح هایی که منجر به دنیای بهتر شود ، قدمی برداریم. دنیا از آن همه ما انسانهاست ودر خوب و بد آن همه سهیم هستیم.
● متن اصلی :
به تدریج به موضوع های مختلفی خواهیم پرداخت. در این مقاله به صورت مختصر برخی راهکارها پیشنهاد می گردد.
نکته بسیار مهم این است که باید تا فرهنگ جامعه بر مبنای عقلانیت و منطق جهانی تری ساخت، به پیروی آن موارد دیگر خود متحول می شوند. وقتی حکومت ها در منطق گفتگو و فرهنگ را ببندند درواکنشهای ناآگاهانه ی فیزیکی و برخوردهای غیر منطقی باز خواهد شد. این از نظر علمی و روانشناسی اجتماعی بد ترین نوع برخورد است. اینگونه رفتارها برحسب نوع ،اندازه ،شدت و فراگیری آن ، واکنشهای بسیار نامطلوبی را در بر خواهد داشت. این عقده های سرکوب شده به صورت بسیار ناهنجارتری بروز خواهند نمود. نمونه بارز آن کشور عزیز خودمان است. یک خانم حتی اگربا حجاب کامل هم برای تاکسی کنار خیابان بایستد ده ها ماشین با منظورهای شرم آور دیگری جلو او ترمز می زنند، دعوت های نابجا، متلک پرانی و حتی نرخ گذاری می کنند و ... . در خیابانها هم که خود شما بارها چگونگی مزاحمتها و متلک پرانی های عابرین گرامی را شاهد بوده اید. به عنوان کسی که حدود دویست شهر را در کشورهای اروپایی و غیر اروپایی از نزدیک دیده، عرض می کنم چنین پدیده های آزار دهنده ای آنهم در این ابعاد، در آنجا بچشم نمی خورد. پیامد های جانبی عدم برآورد منطقی نیازهای علمی، اجتماعی، غرایز جنسی و ... هم که به وفور مثل فرار مغزها و مهاجرت مردم ، قاچاق خواسته و نخواسته دختران. به کشورهای سطح پایین عربی و دیگر کشورها، همچنین ازدیاد اعتیاد در بین مردم و .... آشکارا قابل مشاهده است. لذا لازم است
۱) تربیت، توسعه، حمایت و گسترش نهادها و تشکل های مردمی یا NGO ها و وجود احزاب مختلف، انجمن های صنفی، سندیکاها ودر نهاین توسها کیفی احزاب، از نشانه های توسعه کشورهاست. همه باید به هم کمک کنیم ، همه باید احساس مسئولیت داشته باشیم. در کشور هایی که وضع مطلوبتر از نظر اقتصادی و دمکراسی دارند ، مشارکت عمده ی مردم برای نیل به زندگی اجتماعی بهتر بخوبی نمایان است. بیشتر مردم کشورهای توسعه یافته، هر یک عضو چندین تشکل مردمی هستند. آنهایی که خدمات برجسته تری در این تشکلها انجام می دهند ، زمینه شناخت مردم از آنها باعث می شود که در آینده سمت های مهمتری در کشور را به عهده بگیرند. رئیس جمهورها و نمایندگان مجلس آنها قبلاً در این گونه تشکلها و احزاب مختلف، لیاقت و توانایی خود را نشان داده اند، بعد به آن پست ها راه پیدا نموده اند. یعنی در آنجا قدرت و هدایت اجتماع از پایین به بالا شکل می گیرد و اداره می شود، نه از بالا به پایین. این نکته بسیار مهمی است.
هر حکومتی که داشته باشیم اگر همه درست عمل نکنیم ، کار مثبتی صورت نخواهد گرفت. باید قبول کنیم بسیاری از عقب ماندگی ها و مشکلات از نحوه ی برخورد خود ما مردم با زندگی است ، همیشه منتظریم کس دیگری کاری برای ما انجام دهد، همیشه در انتظار قهرمانیم، بی خبر از اینک این قهرمان خود ما و روح همیاری و مشارکت همه ی ما برای ساختن دنیایی بهتر است. هر کس بیاید و هر حکومتی حاکم شود اگر همه ما درست وظایفمان را انجام ندهیم و منطقی از حق و حقوق خود پاسداری نکنیم به آرمان شهر و جامعه ایده آل نزدیک نخواهیم شد. خوب است هر کدام هر روز یک قدم ، فقط یک قدم به سوی ایجاد جامعه سالم تر و بهتر بر داریم ، قدمهای درست بعدی خودش ما را پیش خواهد برد. پس از همین حالا شروع کنیم.
۲) آموزش علمی مهارتهای زندگی سالم تر، ایجاد کار و اشتغالهای مفید از مواردی است که باید به آن همت گماشت.
۳) گسترش فرهنگ طبیعت گردی و تأمین امنیت ، بهداشت و امکانات حمل و نقل به اینگونه محیطها ، گماردن پلیس های گردشگری برای راهنمایی و کمک و ... موجبات رشد و سلامتی جسمی و روانی بهتری را فراهم می نماید.در این رابطه باید به اکوتوریسم توجه بیشتری داشته باشیم.
۴) پایه گذاری شادی و نشاط در جامعه بجای فرهنگ غم و اندوهی که در حال حاضر شاهدیم. آدمهای شاد کمتر به سمت اعتیاد و جرمهای دیگر کشیده می شوند.
۵) ایجاد بسترهای مناسب ورزشی و تفریحی، ایجاد مراکز قانونی و بهداشتی برای رفع نیازها و غریزه های انسانی ( اگربرای اینکار محل و جای بخصوص و نظارت شده ای در نظر گرفته نشود آنگاه هیچ محلی امن نخواهد بود، مثل روزگار فعلی کشور عزیزمان. و همانطور که شاهدید سالانه میلیونها دلار ارز فقط به همین دلیل رفع غریزه های طبیعی، از کشور خارج می شود و بجای آن بیماریهای خطرناک وارد می گردد. قاچاق خواسته و نخواسته آن انسانهای مظلوم هم بیشتر به همین دلیل است. اگر ما سرمان را زیر برف کنیم کارها خرابتر می شود با تهمت و افترا و دخالت های نا بجا در زندگی خصوصی مردم هم که تا کنون بجز خرابتر کردن اوضاع کاری از پیش برده نشده، بنا براین سؤال اینجاست که آیا نمی خواهیم به کمک همدیگر و با استفاده از تجارب کشورهای دیگر راه حل بهتری پیدا کنیم؟). اگر راه حل های قانونی برای غریزه های طبیعی بشر تدوین نشود ، آن غریره ها از بین نخواهند رفت و مردم بناچار برای پاسخ به این غریزه ها راه های غیر متعارف و غیر قانونی را دنبال خواهند نمود که در نتیجه این کار مشکلات جامعه بیشتر و حادتر خواهد شد. هر جنایتی که به دلیل نبود مفرهای قانونی ، صورت بگیرد ، مقصر اصلی آن دستگاه حکومتی است نه مردم بیچاره که تقاص ندانم کاری آنهارا پس می دهند.
۶) گسترش پارک های آموزشی که شرح آن در وبلاگ پارک آموزش شرح داده شده است . فقط مختصراً عرض می شود هدف کلی چنین طرحی ایجاد پارکهای آموزشی و یا تغییر مناسب در پارکهای موجود به گونه ایست که در آنجا با طراحی وسایل و امکانات مناسب تفریحی و علمی بتوان با بازی و تفریح و شادترین روشها در افراد مختلف بخصوص دانش آموزان، تغییر رفتار مطلوب علمی ، آموزشی ،پرورشی و فرهنگی ایجاد نمود.
۷) راه حل های بسیاری باید و جود داشته باشد که نیاز به فرا خوان های عمومی و استفاده از ارباب معرفت است . هر چه دیرتر بجنبیم زیان بیشتری خواهیم دید .
۸ . بجای برخوردهای متحجرانه ، رفتارهای عالمانه تری را بیاموزیم و بکار ببریم. می توان از تجارب مفید دیگر کشورها نیز سود برد تا مجبور نشویم برای رسیدن به آن نتایج هزینه های بیشتری بپردازیم.
۹ ) توجه به هنر های مختلف و بسط آنها با امکانات مدرن آموزشی و برگذاری جشنواره های غیر فرمایشی ( اگر دقت کنید بیش از نود درصد جشنوارهای هنری پیرامون مجیز گفتن باورهای مذهبی حکومتی است. در نتیجه این کار فاتحه ابتکار ، خلاقیت و نو آوری خوانده می شود و به همان باورهای دینی هم دست نمی یابیم.) کمک می کند تا استعدادها در زمینه ها ی مطلوبتر و مفید تری شکوفا شوند. یکی از کارهای خوبی که در این چند سال اخیر شاهد بودیم ، کمی آزاد گذاشتن جوانها در حوزه موسیقی بود. این باعث شد گروههای خود جوش زیادی شکل بگیرد و آهنگهای بسیار بهتر و پر معنی تری نسبت به ترانه های لس آنجلسی ساخته شود. نتیجه این شده که کمتر کسی به آهنگهای بی معنی و مضحک لوس آنجلسی گوش دهد. مگر این قدم بسیار بزرگی نیست. چرا ما نمی خواهیم تواناییهای فرزندان خوب این دیار را باور کنیم؟ چه اجباری که بجای حمایت و هدایت کردن، آنها را فراری دهیم. بگذاریم آنها هم نفسی تازه کنند.
۱۰ ) آموزش سطح بالا ( برای کودکان، مردان ، زنان، خانواده، و همه اقشار جامعه ) این موارد که کلیات جامعه توسعه یافته را تشکیل می دهند، هر کدام جزییات بسیار بیشتر و اجرایی تری دارند که در حوصله یک مقاله نمی گنجد و باید کتابهای تخصصی در این موارد تدوین نمود. ولی همین اندازه توجه داشته باشید که کل اطلاعات بشری در طی حدود ده سال دوبرابر اطلاعات از اول زندگی بشر تا کنون می شود. لذا لازمه یک جامعه پویا و سالم پیش رفتن و کنار آمدن با دانش روز بشری است. سرمایه های اصلی هر مملکت دیگر نفت و معادن و این قبیل چیزها نیست ، بلکه سرمایه های واقعی کنونی نیروهای انسانی کار آمد است. بنا بر این دانایی محوری باید مهمترین و در اولویت ترین بخش فرهنگ جامعه قرار گیرد و بیش از هر چیز دیگری به آن پرداخته شود. باید به تربیت نیروی انسانی کارآمد و حفظ و حراست از نخبه ها ( انسانهایی که عملاً توانسته اند و یا در صورت داشتن امکانات می توانند تأثیر مثبت چشمگیری در حیطه هایی که مردم به آن نیاز دارند بوجود بیاورند، نه اینکه صرفاً در جشنواره ای مقام آوردهاند یا در کنکور یا دانشگاه رتبه های خوب آورده اند. ) توجه شود.
۱۱) توجه به حفظ محیط زیست، مبارزه با آلاینده ها و ... .
۱۲ ) کیفیت بخشی در نیروی انسانی ( آموزش مهارتهای زندگی، نخبه پروری، تربیت و ...)
۱۳ ) گسترش دموکراسی، صلح دوستی، آزادی های اجتماعی و ...
۱۴ ) کاربرد تعامل های سازنده بجای اندیشیدن به حذف یکدیگر و توجه به سازندگی و اصلاح بجای انقلاب هایی که جز زیان های هنگفت ، سودی به حال مردم نخواهد داشت.تلاش برای ساخت جامعه ی مدنی و قانون گرا به مراتب نتیجه بخش تر از به طبل جنگ و انقلاب کوبیدن است. وقتی عقل ها و افکار پایین می آید این مشت هاست که گره می شود بالا می رود. وقتی در گفتگو در ملتی بسته گردد ، سفیر گلوله از دهانه تفنگ ها زوزه خواهد کشید.ساخت یک جامعه ی عقل گرا بسیار مشکل و زمان بر است برای همین بسیاری از مردم، به اشتباه و بدون برنامه ریزی های مدون به سمت راه های میانبر مانند انقلاب کشیده می شوند که جز وخیم تر کردن کار چیزی به دست نیاورده و نخواهند آورد.
۱۵) هدف قرار دادن روشن ضمیری و آگاهی حقیقی بجای هدف قرار دادن تمدن. هدف من از نوشتن این مقاله و زندگی ، رسیدن به این هدف ارزشمند است.
این مورد که از مهمترین قسمت های ساخت یک جامعه سالم است ، نیاز به شرح و بسط بیشتری دارد.رسیدن به تمدن ( کارخانه بیشتر، راه بیشتر، دانشگاه بیشتر، کتاب بیشتر، حزب بیشتر و...) بسیار آسان تر است تا دستیابی به آگاهی و روشن ضمیری حقیقی، زیرا رسیدن به این مورد نیاز به کوششهایسخت و طاقت فرسا وبسیار دقیق می باشد. به همین دلیل است که آگاهی حقیقی و انسانهای روشن ضمیر مورد تنفر اکثریت قرار می گیرند، زیرا آنها چهره ی دروغین تمدن ها را بر ملا می کنند و آیینه ای در مقابل انسانهای دیگر قرار می دهند که آنها واقعیت خویش را در آن می ببینند. اگر این مورد را برداریم در متمدن ترین اجتماع ها چیزی بیش ار دزدان با چراغ نخواهیم دید. پزشکان زیر میز بگیر، مأموران رشوه بگیر، پیمان کارهای نادرست و ... پی آمد نبود روشن ضمیری و آگاهی حقیقی است. اگر شاخصهای انسانی را گم کنیم هیچ چیزی بجز یک انسان از خود بیگانه شده نخواهیم داشت.
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود گشته ایم ما گفت آنکه یافت می نشود آنم آرزوست
● سخن آخر :
توجه عمیق به ایجاد جامعه ی مدنی مبتنی بر عقلانیت بدون تعصب های کور، و در نظر گرفتن شاخص های توسعه ی سبز و به عمل در آوردن آن موجب ساخت جامعه و نجات آن از مشکلات مختلف خواهد شد ، ودر صورت عدم توجه به این موارد، هر کاری بکنیم چیزی بیش از آب در هاون کوبیدن نخواهد بود.
محسن موسوی زاده
http://poopak.blog.com
http:// mashhadtour.blogspot.com


همچنین مشاهده کنید