شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

نسلی در برزخ آرمان‌ها و واقعیت‌ها


نسلی در برزخ آرمان‌ها و واقعیت‌ها
جناب آقای مهندس میرحسین موسوی
با سلام و تبریک سال نو
به عنوان فردی از نسلی که فردای پیروزی انقلاب به دنیا آمده و نخستین رأی خود را در دوم خرداد ۱۳۷۶ به صندوق انداخته، می‌دانم که سلایق اینجانب و بسیاری دیگر از هم‌نسلان من با نظرات شما تفاوت‌های بسیاری دارد. برای همین، جبهه اصلاحات یا دست‌‌کم بخش مهمی از این جریان، شما را به عنوان نامزد مورد نظر خود معرفی کرده‌ است. حمایت صریح و محکم جناب آقای خاتمی‌ از شما، نحوه رأی برخی از دوستان اینجانب را مشخص کرده و موضعگیری‌های متعاقب جنابعالی به ویژه سخنرانی اخیر شما در اجتماع مسئولان ستادهای انتخاباتی‌تان و بحث‌های شما درباره لزوم انضباط مالی، شفاف‌سازی و تقویت طبقه میانی، مایه خوشحالی و امیدواری من و امثال من است، اما:
گر تو می‌گویی که زاهد شو به چشم و سر ولی میروم کین مشورت با شاهد و ساغر کنم
اینجانب، به همراه بخش اعظم شهروندان، از نظر سیاسی به هیچ‌کدام از جناح‌های سیاسی کشور بستگی نداشته و باید بنا بر شعور و آگاهی‌های سیاسی خود از بین شما و دیگر نامزدان موجود، رئیس‌جمهور مطلوب خود را بیابم. در این راستا، شما به موردی خاص بدل شده‌اید و رسیدن به جمع‌بندی درباره شما، نیازمند پرسش‌هایی صریح و بدون تعارف است.
در دوره‌ای که روحیات اخلاقی جامعه ایران در سراشیبی نزول و سقوط قرار گرفته، واقعیت به غریبی سرگردان در پس پرده‌ای ضخیم از خوش‌باوری‌، تعارفات و تظاهرات تبدیل شده‌ است. در چنین جامعه‌ای که در آن رئیس قوه مجریه به همراه بسیاری دیگر از مسئولان به شکل علاج‌ناپذیری به انکار مشکلات و اشتباهات بزرگ اقتصادی و نارضایتی‌های اجتماعی‌ ـ ‌سیاسی می‌پردازند، صراحت در ابراز عقیده و انگشت ‌نهادن بر نواقص و نگرانی‌ها به وظیفه‌ای تبدیل می‌شود که لازمه شکستن فضای آلوده کنونی است. امیدوارم بتوانم در جملات زیر این وظیفه را با ادب و به دور از احساسات شخصی بیان کنم.
خاستگاه ایدئولوژیک جنابعالی، عملکرد دوران صدارتتان و کناره‌جویی بیست ساله شما از امور سیاسی، طرح این پرسش‌ها و پاسخ سریع شما را ایجاب می‌کند:
۱) رویکرد شما به بخش خصوصی و اقتصاد آزاد: شما در جلسه اخیر خود با مسئولان ستادهای انتخاباتی، با تشریح وضع خطیر اقتصادی، ارایه برنامه کامل اقتصادی را وعده دادید. در ادبیات سیاسی ایران، شما به سنتی تعلق دارید که به درست یا نادرست به چپ اسلامی موسوم است. همانا، نخست‌وزیری شما، اوج تسلط مدیریت دولتی بر همه شئون اقتصادی کشور بود. کنترل کامل دولتی به واسطه ارگان‌هایی همچون مراکز تهیه و توزیع، تعاونی‌ها، جهاد سازندگی، سازمان تعزیرات حکومتی و ... با شدت و حدت فراوان اعمال و بخش خصوصی به یهودی سرگردان اقتصاد ایران تبدیل شد. سیاست‌های دولت شما در برهه‌ای استثنایی از تاریخ معاصر ایران اعمال شد و باید با توجه به عوامل و شرایط خاص آن دوره، از جمله نقش محوری بنیانگذار جمهوری اسلامی، شرایط انقلابی کشور، جنگ با عراق و ... سنجیده شده و مورد قضاوت قرار گیرد، اما در وضعیتی که ناکارآمدی نظریات دولت کلان و مدیریت انحصاری دولت در ایران و سراسر این کره خاکی آشکار شده، عقاید امروز شما درباره مدیریت دولتی و بخش خصوصی برای افرادی همچون من اهمیت فراوانی دارد.
دولت شما در دوران جنگ از گروه‌ها و شخصیت‌هایی تشکیل شده بود که به طور اصولی و ایدئولوژیک، مخالف اقتصاد آزاد و در واقع خواهان تحدید بخش خصوصی بودند. تسلط افکار مشابه در دستگاه حاکمه و منافع شخصی برخی، موجب تداوم تسلط بخش دولتی و شبه دولتی بر حدود ۷۰ درصد از اقتصاد کشور شده است. چنین سابقه‌ای، این پرسش را پدید می‌آورد که آیا رویکرد شما در این باره تغییر کرده، یا آن که همچنان به سیاست‌های دوران نخست‌ورزیری وفادار مانده‌اید؟
۲) سیاست خارجی مورد نظر شما و مسأله مذاکره و ارتباط مستقیم با آمریکا: مبارزه با نفوذ بی ‌حد و حصر آمریکا در امور داخلی کشورمان و جبران ضربه ناشی از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از جمله مهمترین ریشه‌های وقوع و پیروزی انقلاب ایران بود. در مقطع استثنایی سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ نفی آمریکا، موضعی مشروع و محبوب عامه بود، اما این مقاومت بر حق به سرعت به رد ایدئولوژیک و احساسی هرگونه رابطه با آمریکا و نفی هر نوع تماس مستقیم گرایید. ادامه چنین رویه‌ای که دولت و جناح فکری شما در تبلیغ و تبیین آن نقش مهمی داشت، سرانجام به بسط و تسلط سیاستی انجامید که انزوای بین‌المللی ایران را به دنبال داشت. موضع شخصی خود شما در این زمینه آشتی‌ناپذیری بود، چنان که در یکی از سخنرانی‌های خود در سال ۱۳۶۳ مبارزه با آمریکا را اصل استراتژیک سیاست خارجی ایران اعلام کردید. نفی ایدئولوژیک و احساسی مذاکره و رابطه مستقیم با آمریکا، تناسبی با اوضاع کنونی منطقه و منافع ملی ایران ندارد. امروز به لطف اشتباهات استراتژیک دولت بوش، ایران در شرایطی است که می‌تواند در گفت‌وگو با آمریکا از موضع قدرت سخن گوید. علاوه بر این، دولت دمکرات اوباما، فرصت گرانبهایی برای رسیدن به توافقات کلی را برای ایران فراهم کرده است. بی‌اعتنایی به چنین واقعیتی، مثال بارز فرصت‌سوزی و سندی دال بر فقدان خردگرایی است. ایران می‌تواند از موضع برتر خود در منطقه و مسأله هسته‌ای برای گرفتن امتیازات اقتصادی استفاده کند. علاوه بر این، ایران و آمریکا منافع مشترکی در حفظ ثبات افغانستان و جلوگیری از گسترش نفوذ گروه طالبان دارند که داعیان همان اسلام متحجر مورد اشاره شما هستند.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی، کلاف پیچیده‌ای است که با مصلحت‌بینی‌های مقام رهبری و تصمیمات شورای امنیت ملی به مرحله اجرا می‌رسد. نقش رئیس‌جمهور در تصمیمات این شورا و در ارایه چهره بین‌المللی ایران حیاتی است و متأسفانه، رفتار و تظاهرات توجیه‌ناپذیر رئیس‌‌جمهور کنونی، چهره ایران در مجامع بین‌المللی را مخدوش و توان دیپلماتیک جمهوری اسلامی را تضعیف کرده است. اکنون با توجه به سابقه شما و شرایط مورد اشاره، آیا نظر شما درباره مذاکره و رابطه مستقیم با آمریکا تغییر کرده، یا آن که همچنان هرگونه رابطه‌ای را به مانند گذشته نفی می‌کنید؟
جناب آقای موسوی، تلاش کردم که با صراحت و بدون غرض، پرسش‌ها یا بهتر بگویم، نگرانی‌های اصلی نسل خود درباره نامزدی شما را مطرح کنم و انتظار دارم که شما نیز با صراحت مواضع خودتان را درباره این موارد مشخص کنید. مواردی که کلیدی‌ترین چالش‌های امروز ایران است و آینده ملت در گرو نحوه برخورد دولت آینده با آن‌هاست.
با امید آن که پاسه روشن و آشکار شما، گام نخست برای رفع این چالش‌ها و آغازگر روند شفاف‌سازی در مملکت باشد.
احسان عبده تبریزی
منبع : سایت تابناک


همچنین مشاهده کنید