سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا
فجر همدلی و همراهی در سینمای ایران
در آستانه سیامین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به بیستوهفتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر رسیدیم؛ جشنوارهای که از محصولات این انقلاب است و با کمال جسارت و سماجت مسوولان مختلف آن، بیستوهفت سال پیاپی است که برگزار میشود و در استمرارش همه ارکان جامعه را به انتظار خود نگه داشته است. جشنواره فجر، مولود عجیبی است. در آیینه این جشنواره، سیاستهای مختلفی چهره کرد و افراد بسیاری در آن رخ نمودند. از این جشنواره، جشنوارههای دیگری نیز به مثابه فرزندان آن برآمدند که متاسفانه بهجز جشنواره کودکان و نوجوانان آن، دیگر جشنوارهها به ثمر نرسیدند و در عنفوان راهاندازی، از پا درآمدند و البته همین تک فرزند آن، همچون بچه سرراهی، هر بار در شهری به سرپرستی گذارده میشود؛ دوران نوزادی و نوجوانی در اصفهان، تهران و کرمان و دوران جوانی این جشنواره به دروازه غارهای همدان رسیده است.
این جشنواره، برخلاف والد پرقدرتش یعنی جشنواره فجر عمل کرده است و نتوانسته جریانساز باشد و همچون بچهای عقبمانده، نیازمند سرپرستی است. سترون شده، بدون اینکه زوایای موردنظر را پدید آورد و شاهد آن، کمرنگ شدن حوزه سینمای کودک و نوجوان در جامعه است. اما والد این جشنواره یعنی فجر، همچنان پیشتاز است و پرقدرت. فجر، جشنوارهای شده که با اتصال به سیاستهای نافذ و انحصاری دولت، همه ارکان سینمای داخل را به خود متوجه کرده است. درست است که گاه وانمود میشود نیازی به آن سیمرغهای بلورین ندارند یا حتی حواله ماشینهای پیوست این سیمرغ را به دیگران میبخشند، اما اشتیاق حضور در آن و رسیدن به عرصه نمایش و رقابت و البته، در منظر مسوولان دولتی سینما بودن و از برکت آن، شهرت و رزق و روزی را مستدام دیدن، غیرقابل انکار است. درست است که بعضی از همکاران نویسنده ما، چه دکتر هوشنگ کاووسی از نسل بزرگان و چه رضا درستکار از نسل جوانان آن، جشنواره را بینالمللی نمیدانند و حتی آقای کلهر که خود را نخستین معاون سینمایی پس از انقلاب میدانند و البته حضور محمدعلی نجفی را تعبیری دیگر میدهند، آری حتی آقای کلهر هم میگوید که فقط نخستین دوره این جشنواره، بینالمللی بوده و دیگر دورهها داخلی اما این را هم نمیتوان انکار کرد که دستکم در دو سال اخیر، جشنواره برلین به نمایش فیلم ایرانی به شرط عدم نمایش در فجر اقدام میکند و این را به ما میرساند که برای آنها، فجر، بینالمللی است و نمایش فیلم در فجر، مانع نمایش فیلم در رقابت برلین است و قطعا جشنوارههای دیگر و مسوولان سینمایی و هنرمندان دیگری هم در خارج هستند که صفت بینالمللی را زیبنده این جشنواره میدانند و کاری ندارند که سطح توقعات ما، بالاتر از نظر آنها است و ما بینالمللی را تعریفی دیگر داریم!
فجر، عرصهای است که در عمر طولانی خود، همهگونه شرایطی را تجربه کرده و به قول غلامرضا موسوی، حتی از دوران <ورود همزمان گلوله و فیلم> به سلامت عبور کرده و به تدریج به اینجا رسیده که برای تسهیل ورود یک فیلم به آن و نمایش در فجر، شخص رئیسجمهور یعنی شخص اول مملکت پس از رهبری، وارد میدان شود و مداخله کند. این میزان اهمیت و تاثیرگذاری جشنواره را نمیتوان نادیده گرفت. فجر، عرصهای است که در ابتدای برگزاریاش، در هر سالن حداکثر یک ردیف ۲۵ تا ۳۰ نفره برای اهالی رسانهها در نظر گرفته میشد ولی الان به دو سالن نمایش فیلم و یک سالن مباحثه برای اصحاب رسانهای رسیده است و این، از ابهت و عظمت آن حکایت دارد. حال هرچقدر ما به آن خرده گیریم که چرا همه فیلمها پذیرفته نمیشوند، چرا فلان شخص در آن دیده نشد، چرا جایزهها زیاد است و چرا و چرا و چرا. میبینید که همه رسانهها متوجه آن میشوند و از صوت و تصویر و کاغذ گرفته تا دنیای مجازی و رسانههای خارجی، همه به آن نظر دارند. این میزان تاثیر و اهمیت را در چه پدیدهای از انقلاب میتوان دید؛ در کتاب سال، تئاتر فجر، موسیقی فجر، در چه؟ فجر آنچنان مهم شده که هنوز حمید فرخنژاد از محصول سال ۱۳۸۰ خودش که به فجر نیامد یا محسن امیریوسفی از فیلم چند سال پشت خط مانده خودش میگوید و منتظرند که فیلمشان بیاید، هنوز منتظریم که <به رنگ ارغوان> در فجر دیده شود و آثار دیگری که محترمانه خواستاریم دستکم در فضای فرهنگی فجر، یک بار عرضه شود و به احترام این دهه، به اندیشههای حاضر در آن اعتنا شود و این آثار را برای حاضران در فجر، یک بار هم که شده نمایش دهند. و...
و فجر و حضور در آن، هنوز برای همه اندیشههای سینمایی و فرهنگی مهم است و همه برای رسیدن به آن مبارزه میکنند و برای <سیمرغ> آن، احترام قائل هستند و البته در ورای این احترام صوری، خواستارند همه عضو یک خانواده انگاشته شوند و هرکس سرپرستی این جمع را برعهده میگیرد، حق پدری را برای همه فرزندان خود با هر نمرهای که گرفته، ادا کند. ما به فجر، بیش از آنکه از ابهت و عظمت آن بهراسیم، از جهت جمعی و همگامی و همراهی نظر داریم و امیدواریم، به بهانه سیامین سال انقلاب اسلامی، این همدلی بیشتر شود و شاید همگامی وزارت ارشاد و شهرداری تهران برای برپایی آبرومندانهتر این جشنواره، نقطه آغازی باشد بر این همدلی همگانی و عمومی. به انتظار مینشینیم تا بیشتر از جمع بگوییم و بنویسیم و در کنار هم، به ارتقا و تعالی بیندیشیم.
حسین سلطانمحمدی
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران
منبع : روزنامه اعتماد ملی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس دولت سیزدهم اصغر جهانگیر خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
تهران هواشناسی قوه قضاییه آموزش و پرورش سیل شهرداری تهران فضای مجازی سلامت شورای شهر تهران پلیس قتل سازمان هواشناسی
خودرو قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو سایپا کارگران ایران خودرو دلار بازار خودرو چین مالیات بانک مرکزی
تلویزیون سریال سینمای ایران رسانه سینما دفاع مقدس تئاتر موسیقی فیلم رسانه ملی بازیگر کتاب
سازمان سنجش
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان ترکیه اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان تراکتور باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی باشگاه پرسپولیس وحید شمسایی لیگ برتر
هوش مصنوعی اینترنت ناسا تبلیغات اینستاگرام فناوری همراه اول ماه گوگل اپل آیفون ایرانسل
داروخانه ویتامین کاهش وزن دیابت خواب طول عمر چاقی سلامت روان فروش اینترنتی دارو بارداری