شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

زنان، جنگ و صلح


زنان، جنگ و صلح
به عنوان یک شهروند انگلیسی احساس می کنم جزء نسل خوشبختی در اروپا هستم که تا به حال درگیر هیچ جنگی نبوده ام. اما وقتی در حال رشد بودم والدینم و والدینشان خاطرات زیادی از جنگ داشتند. وقتی جنگ در عراق شروع شد در تختخوابم به رادیو گوش می دادم و تصور می کردم که مادر چهار فرزند و مادر بزرگ هشت نوه هستم. چه توجیهی می توانستم برای بچه ها از رفتار خصمانه دیگران داشته باشم؟ همین احساسات در فلسطین، افغانستان و عراق منجر به تنفر از غربی ها و متهم کردن آنها به شقاوت و بی رحمی می شود. امروز می خواهم متقاعدتان کنم که موضوع این نیست.
همانطور که مادرم و اقتضای شغلی ام مرا متقاعد کرد، زنان ویرانی های جنگ را احیا می کنند، آرامش می بخشند، به مجروحان کمک می کنند و مدیریت خرابی های آب، راه و مدرسه را به عهده می گیرند. در گفت وگو با مادران عراقی، سیرالئونی، اتیوپی و ایران، زنان همیشه در خط مقدم بازسازی خرابی های جنگ هستند.
با پدیدارشدن میلیون ها پناهنده و آواره در سراسر دنیا، کار طاقت فرسایی ایجاد می شود. مشکل اینجاست که به زنان در هنگام بروز بحران قدرت تصمیم گیری و منابع کافی برای ابراز وجود نمی دهند.
به علاوه، اگرچه زنان در مواقع بحران همیشه داوطلب اند ولی به آنها خیلی توجه نمی شود و گاه از آنها سوء استفاده می شود، حتی از طریق حافظان صلح. حالا من یا بهتر بگویم ما چه کار باید بکنیم؟
موانع بسیار زیادی در رسیدن ما به امنیت و صلح وجود دارد:
تهاجمات غرب به بهانه کنترل خاورمیانه به هدف دسترسی بلند مدت به نفت و گاز؛ در ایران می توانیم به زمان مصدق اشاره کنیم اما افغانستان، عراق و حالا هم گرجستان دچار مشکل امنیتی اند. در کمیته عمومی آمریکا شاهد این بودیم که از طریق سرمایه گذاری در حوزه استخراج نفت می توان دولتی ایجاد کرد که مناسب و سودآور است. این مطلب خیلی پیش تر از طالبان بود. در واقع آمریکا فکر می کرد آن دولت سودآور طالبان است.
عدالت تاریخی؛ خانه امن فلسطین، دومین مشکل است. وضعیت رو به وخامت است. فلسطین با ایجاد دیوار حائل در نوار غزه، ساحل غربی رود اردن به بخش های مختلفی تفکیک شده است. اروپا ذخایر مالی فلسطینی ها را بلوک کرده ولی آمریکا تبدیل به جیب پرپولی برای اسرائیل شده است.
جاه طلبی آمریکا و ناتو؛ در پایان جنگ سرد، معاهده ورشو لغو شد، ولی مقر ناتو به قلب اروپا منتقل شد. ناتو مسلح به تسلیحات هسته ای است و کشور
ما - انگلیس- هم در حال تجدید قوای هسته ای است. کشورهای اروپای مرکزی و مشترک المنافع نیز سعی در پیوستن به ناتو را دارند. آنها خواستار حفاظت از استقلال خود هستند. اما آیا از منظر غربی ها ما داریم سپر یا سلاح می سازیم؟
وقتی نمایندگان مجلس ما رای موافق (۴۱۲ موافق در برابر ۱۴۹مخالف)به جنگ با عراق دادند از چشم مردم افتادند. این رویداد از شهرت تونی بلر نیز کاست. همه چیز با حمایت جورج بوش شروع شد و بلر نتوانست به اشتباه خود پی ببرد و تغییر مسیر دهد. ما از آمریکا دفاع نمی کردیم بلکه وارد موقعیت خطرناکی شده بودیم. روی پلاکارد ها نوشته شده بود که نمایندگانی که رای به جنگ دادند سعی کردند که خود را نماینده و بلندگوی مردم معرفی کنند ولی در واقع کاملاً این طور نبود. شاید برخی مردم موافق جنگ بودند اما هیچ کس موافق بمباران غیرنظامی ها و کشتار زنان و بچه ها نبود. اگرچه برخی شعارهایی در مدح نیروهای نظامی غربی سردادند ولی می شد با نظامیان عراقی درگیر شد و نه با مردم عادی و خانه و اجتماعشان.
سه چهارم کشته شدگان غیرنظامی بودند. زنان، پیرمردان و کودکان که با فناوری سیستماتیک و مدرن هدف قرار داده شدند. مردانی هم در آفریقا جنگ کردند، نه در عملیات بلکه از طریق ایدز مردند.
مردم اروپا خاطراتی از جنگ و بمباران و مرگ و ویرانی دارند. در حال حاضر به رغم آنچه در رسانه ها منعکس می شود، در غرب حمایت کم رنگی از جنگ با افغانستان، حمله به عراق و مخالفت شدید با ایران وجود دارد. مردم بیشتر موافق تحریم، دیپلماسی، مذاکره، قطعنامه و ایجاد صلح هستند؛اثبات مخالفت اینکه حمله به عراق بزرگ ترین حرکت ضدجنگ را در دنیا به وجود آورد. ۱۵ فوریه ۲۰۰۳ همزمان در ۸۰۰ شهر دنیا تظاهرات شد. بین ۶ تا ۱۰ میلیون نفر و به تعبیری ۳۰ میلیون نفر شرکت کردند. سه میلیون نفر با پرچم های سفید صلح از طرف کلیسای کاتولیک در روم، دو میلیون نفر در انگلستان، ۱۰۰هزار نفر در شهر گلاسکو، ۱۰۰ هزار نفر در پایتخت های بریتانیا و ۴۰۰ هزار نفر در نیویورک. ما نتوانستیم مانع جنگ شویم اما جنگ افروزان شکست خوردند و از قدرتشان کاسته شد.
ارتباطات مدرن سازماندهی چنین حرکت هایی را تسهیل می کند.
در غرب افکارسنجی حائزاهمیت است. رهبران می خواهند فکر رای دهندگان را بخوانند و رای دهندگان می خواهند نظر خود را به رهبران اعلام کنند. اینگونه افکارسنجی ها اهرم های قدرتمندی هستند.
به نظر رای دهندگان بریتانیایی خطرناک ترین مرد دنیا کیست؟
بن لادن، کیم جونگ یا جورج بوش؟
بن لادن با ۸۷درصد، بالاترین است و جورج بوش با ۷۵ درصد بعد از او قرار گرفته. حتی یک سوم اسرائیلی ها هم معتقدند که جورج بوش خطرناک ترین فرد کره زمین است.
فناوری های نوین مثل تلویزیون توانسته ما را در درک بهتر از دنیای پیرامون کمک کند. این فناوری ها واقعیات جنگ را به تصویر می کشند. تصاویر زنده نوار غزه به بریتانیایی ها می گوید که فلسطینی ها نیاز به خانه امن دارند. حتی اگر تفسیر های تلویزیونی چیز دیگری بگویند. بازهم گفته خود را تکرار می کنم: می توانید تصاویر و صدای جنگ را بشنوید. شبکه الجزیره هم در بریتانیا در دسترس است.
حال که جنگ با خود صلح نمی آورد ما چه باید بکنیم؟
اولین گام گفت وگو است. باید درک کنیم که مردم وجوه مشترک بسیاری دارند. نباید مشکلات را نادیده بگیریم، بلکه باید وضعیت را برای خودمان تحلیل و بررسی کنیم. باید رهبرانمان را متقاعد کنیم با مذاکره و پیداکردن راهکارهای مناسب به سمت دور شدن از جنگ افروزی حرکت کنند و مثل زنان سعی در سازماندهی خرابی های ناشی از جنگ کنند. شبکه بین المللی برای نظارت بر مردان حافظ صلح و حمایت از فعالیت زنان در حوزه تصمیم گیری، مدیریت بحران، نظارت بر آب، غذا، مدرسه و دارو ایجاد شود.
امیدوارم که بتوانیم به آن جامه عمل بپوشانیم.
کیت فیلیپس
مدیر NGO مرکز یادگیری فعال و مدرس دانشگاه گلاسکو در انگلستان
ترجمه: حمید جعفری
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید