شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

نقش زنان در حکومت ها


نقش زنان در حکومت ها
در قرن اخیر و در اغلب جوامع، زنان گام های قابل توجهی را برداشته اند اما مسیر حرکت آنها با نوسانات زیادی همراه بوده است. من در گفت وگوهایی که با صدها تن از مدیران زن در بیش از ۳۰ کشور دنیا داشته ام متوجه شده ام که زنان در چه قسمت هایی بیشتر مایل هستند که نقش رهبری را بر عهده بگیرند. زنان بیشتر در شرکت های خصوصی و به عنوان فعالان اجتماعی فعالیت می کنند و کمتر به عنوان یک سیاستمدار دولتی و رسمی فعالیت می کنند. اغلب بهترین و شایسته ترین زنان از سیاست دوری می کنند و ترجیح می دهند که یک سازمان غیردولتی را اداره کنند تا اینکه اداره یک سازمان عمومی دولتی را بر عهده بگیرند و این مایه تاسف است زیرا که جهان نیازمند به استفاده از نحوه تفکر زنان و استعدادهای خدادادی آنان است.
گزارش مجمع اقتصاد جهانی که شامل گزارش ۱۱۵ کشور است و اخیراً منتشر شده است بیان می کند که شکاف جنسیتی بین زنان و مردان در قسمت های آموزش و بهداشت تا ۹۰ درصد پر شده است اما در بخش سطوح بالای قدرت سیاسی این رقم به ۱۵ درصد می رسد و شکاف جنسیتی مشهودی در عرصه قدرت سیاسی دیده می شود. براساس آخرین گزارش ها، زنان تنها ۱۷ درصد از کرسی های پارلمان های دنیا را در اختیار دارند و تنها ۱۴ درصد از پست های وزیری در اختیار آنان است که اغلب نیز به سبب رابطه خویشاوندی به دست آمده است.
ایالات متحده نیز از چنین الگویی پیروی می کند. در ایالات متحده از ۱۰۰ عضو سنا تنها ۱۶ عضو آن زن هستند و از ۴۳۵ نماینده کنگره تنها ۷۱ زن کرسی نمایندگی را در اختیار دارند. ایالات متحده از این لحاظ رتبه ۶۸ از ۱۸۹ را دارا است و حتی پشت سر تعدادی از کشورهای امریکای لاتین قرار می گیرد.
اما در سازمان های غیردولتی داستان فرق می کند. زنان در سطوح بالای رهبری عضویت دارند و موانع کمتری در جلوی پای آنها قرار دارد. در ایالات متحده در ۲۳۰ سازمان غیردولتی نزدیک به ۱۰ میلیون زن عضویت دارند و زنان تعدادی از سازمان های بشردوستانه را نیز رهبری می کنند. بنیاد بیل و ملیندا گیتس و بنیاد فورد از ا ین دسته هستند. رئیس دانشگاه های هاروارد، ام آی تی و پرینستون نیز اخیراً از زنان بوده است.
اغلب کشورهای دیگر نیز از الگویی شبیه به این پیروی می کنند. تعداد سازمان های غیردولتی پس از فروپاشی شوروی به صورت بی سابقه ای رشد داشته است و زنان ستون اصلی این جوامع اخیراً مدرن شده محسوب می شوند. اما درصد زنان در مجالس اروپای شرقی شیب نزولی پیدا کرده است. در اروپای شرقی و در دوران کمونیسم تقریباً ۳۳ درصد از صندلی های مجلس در اختیار زنان بود. در سال ۱۹۹۷ این نسبت به ۵/۱۷ درصد و در سال ۲۰۰۴ به ۶/۱۰ درصد کاهش پیدا کرد. بنابر اعلام نظر یک گروه از روزنامه نگاران در قرقیزستان، در حالی که زنان قرقیزی رهبری ۹۰ درصد از سازمان های غیردولتی را بر عهده دارند اما حتی یک صندلی در مجلس در اختیار ندارند و این در حالی است که آنها ۳۳ درصد از مجلس را در انتهای دوره شوروی در اختیار داشتند. همچنین در کره جنوبی زنان ۸۰ درصد سازمان های غیردولتی را هدایت می کنند اما کمتر از ۱۴ درصد از صندلی های مجلس ملی را در اختیار دارند. همین داستان در آفریقا نیز تکرار می شود.
زنان ممکن است در سازمان های غیردولتی پیشرفت زیادی داشته باشند و مثمرثمر واقع بشوند اما به هر حال دنیا نیازمند به آن است که تجربیات ایشان در فضای سیاسی به کار گرفته شود. یک زن فعال در سیرالئون و کاندیدای سابق ریاست جمهوری این کشور به نام زینب بنگورا اشاره می کند که «قدرت واقعی زنان در فعالیت های اجتماعی نیست بلکه در تصمیم سازی و تصمیم گیری سیاسی است.»
● دیدگاه زنانه
مشارکت بیشتر زنان در عرصه سیاست دستاوردهای قابل توجهی را در برخواهد داشت. تحقیقی که توسط بانک جهانی انجام شده است نشان می دهد که در کشورهایی که تعداد بیشتری زن در عضویت مجلس هستند، فساد سیاسی و اقتصادی کمتری وجود دارد و تحقیق دیگری نشان می دهد که زنان کمتر رشوه می گیرند. تحقیقی که ریچارد کروزن از کالج وارتون و یوری گنزی از دانشگاه سان دیه گو انجام داده اند نشان می دهد که رفتار زنان نسبت به مردان از قابلیت اعتماد بیشتری برخوردار است. به عنوان مثال نیجریه را در نظر بگیرید. در رده بندی بین المللی در سال ۲۰۰۳ نیجریه به عنوان فاسدترین کشور دنیا معرفی شد.
در همان سال خانم نگوزی اکونجوایویلا از سمت معاونت بانک جهانی استعفا کرد و به عنوان وزیر دارایی در نیجریه مشغول به کار شد. در سال ۲۰۰۵ نیجریه به عنوان یکی از ۲۱ کشوری شناخته شد که پیشرفت زیادی در مبارزه با فساد داشته است. اصلاحات در بانکداری، بیمه، تبادلات خارجی، حقوق و درآمدهای مالیاتی از جمله فعالیت هایی بوده است که خانم اکونجوایویلا پیگیری کرده است. شبیه به همین اتفاق در لیبریا افتاد. رئیس جمهور خانم هلن جانسون سیرلیف مبارزه با فساد را در اولویت قرار داد و به طور کلی تمام کارکنان وزارت دارایی را از کار برکنار کرد و زنان را در موقعیت های شغلی وزارت دارایی، رئیس پلیس، وزیر دادگستری، وزیر بازرگانی و دیگر شغل های حساس منصوب کرد.
انتخاب زنان به موقعیت های رهبری، وضعیت سیاسی و اقتصادی خوبی را نوید می دهد. رابطه ای بین قدرت گیری زنان و افزایش رقابت اقتصادی کشورها وجود دارد. اگوستو لوپز کارلوس رئیس اقتصاددانان و یکی از مدیران مجمع اقتصاد جهانی می گوید؛ «کشورهای شمال اروپا فهمیده اند که به دست گیری قدرت سیاسی توسط زنان چه دستاوردهای اقتصادی ارزشمندی را به دنبال دارد و کشورهایی که به منابع انسانی خود توجه ندارند پیشاپیش به تخریب پتانسیل های رقابتی خود پرداخته اند.»
در سال ۲۰۰۰ یک اتحادیه بین المجالس که از ۱۸۷ زن سیاستمدار از ۶۵ کشور دنیا تشکیل شده است اعلام کرد ۸۰ درصد از نمایندگان باور دارند که افزایش زنان نماینده در مجالس کشورها اعتماد را نسبت به دولت تقویت می کند و به اقتصاد و رفاه کشور نیز کمک می کند. آنها به کشورهای کاملاً متفاوت اما موفقی اشاره کردند. کشورهایی نظیر السالوادور، اتیوپی، نیوزلند و روسیه که فعالان سیاسی زن در عرصه خدمات اجتماعی، محیط زیست، امنیت زنان و کودکان و عدالت اجتماعی فعالیت های زیادی را انجام می دهند.
هنگامی که زنان رهبری جوامع مدنی را بر عهده دارند، استانداردهای اخلاقی بیشتری را نسبت به همکاران مردشان رعایت می کنند. خانم هانارایلی بوولز استاد دانشگاه هاروارد در زمینه سیاست های عمومی طی تحقیقی که انجام داده بیان می کند زنان امریکایی وقتی برای منافع شغلی خودشان مذاکره می کنند، مدت مذاکراتشان ۱۵ درصد کمتر از مردان است اما وقتی که به نمایندگی از دیگران انتخاب می شوند به طور ذاتی مدت زمان طولانی ای را برای مذاکره صرف می کنند و بسیار زیاد از موکل خود حمایت و طرفداری می کنند.
موضوع دیگر اینکه زنانی که مذاکرات سیاسی انجام می دهند، تمایل دارند که به طور یکپارچه به حل منازعه و مشکل به وجود آمده بپردازند و به حل بخشی و جزیی منازعه توجهی ندارند. آنها در حل منازعات یک نظر متفاوت دارند و به دنبال یک تعریف گسترده از امنیت هستند که شامل امنیت اجتماعی، امنیت اقتصادی، امنیت غذایی، آب آشامیدنی و حمایت از جنسیت در اختلافات و جنگ بشود. همچنین زنان در مذاکره با دشمنان قدیمی از قدرت بیشتری برخوردار هستند.
● دنیای مردانه
اگر زنان این گونه سودمند قدرت سیاسی را اداره می کنند پس چرا تعداد رهبران زن اندک است؟ یک دلیل اساسی این است که زنان خودشان مشتاق و خواهان قرار گرفتن در موقعیت های سیاسی نیستند. در دیدگاه زنان، سیاست به عنوان یک بازی زشت مطرح است. اکثراً این اعتقاد سنتی وجود دارد که دنیای سیاست متعلق به مردان است و بسیاری از مردان و برخی از زنان می خواهند که این رویه حفظ بشود. یک زن ممکن است برای رهبری سیاسی خیلی ضعیف به نظر برسد و اغلب زنان نیز شک دارند که آیا توانایی رهبری را دارند یا خیر. در یک تحقیق انجام شده ۲۱ درصد از زنان پاسخ دهنده در شیلی و ۴۵ درصد در مکزیک کاملاً موافقت دارند در اینکه مردان رهبران سیاسی بهتری نسبت به زنان هستند.
این فقدان اطمینان به خود در میان فرهنگ های مختلف همچنان حفظ شده است. در پژوهشی که دو دانشمند سیاسی به نام های ریچارد لاولس و جنیفر فاکس انجام داده اند؛ زنان امریکایی در جواب به این مساله که «هیچ وقت توانایی پیدا نخواهم کرد که یک مجموعه را اداره کنم» دو برابر بیش از مردان پاسخ مثبت داده اند و فقط ۲۵ درصد از زنان خودشان را احتمالاً موفق یا موفق ارزیابی می کنند در حالی که میزان مردان در این زمینه ۳۷ درصد است. نقش اجتماعی سنتی که برای زنان در نظر گرفته شده، عامل دیگری است که در عدم دستیابی زنان به مقام سیاسی نقش بازی می کند. تطبیق زندگی سیاسی با تعهدات خانوادگی اولین مشکل مهم زنان سیاستمدار است. زنان معمولاً باور دارند بنابر وظیفه اولین کسی هستند که باید از پدر و مادر یا پدر و مادر همسر نگهداری کنند. خانم ربه کا گرینسپان معاون پیشین رئیس جمهور کاستاریکا در این زمینه می گوید «برای اینکه ما بتوانیم وظایف شغلی مان را با آرامش انجام بدهیم شرایط جامعه مطلوب نیست. ما نمی توانیم برای انجام وظایف مان با آسودگی خاطر فرزندان مان را ترک کنیم و از پشتیبانی همسرمان اطمینان داشته باشیم.» فشارهایی که به زنان وارد می شود تا در خانه بمانند و تمایل خود زنان برای نگهداری از خانواده با آموزه های مذهبی محافظه کارانه ترکیب می شود تا زنان نقش کمتری را بر عهده بگیرند.
در برخی کشورها نظیر کویت زنان به تازگی حق فعالیت و انتخاب شدن به عنوان یک سیاستمدار را یافته اند. اولین انتخاباتی که زنان کویتی می توانستند در آن انتخاب شوند، انتخابات مجلس در سال ۲۰۰۴ بود. اما هیچ یک از صندلی های مجلس به زنان نرسید. در غرب و در کلیسای کاتولیک در برخی از کشورها نظیر کرواسی زنان را ترغیب می کنند به جای آنکه به فعالیت های عمومی بپردازند تمرکز خود را بر مسائل خانواده قرار بدهند.
مشکل دیگر زنان این است که در اغلب کشورها احزاب در تسلط سیاستمداران مرد است و لیست فهرست کاندیداها غالباً شامل مردان است. نکته مهم اینکه در صدر لیست فهرست غالباً نام مردان قرار دارد و این وقتی اهمیت دارد که بدانیم ترتیب قرار گرفتن در لیست یک فاکتور اساسی است در تعیین اینکه چه کسی به مجلس راه پیدا می کند. برای حل این مشکل می توان سهمیه ای برای زنان در نظر گرفت و حداقل بخشی از صندلی های مجلس را برای زنان قرار داد.
مشکل دیگر فراهم کردن سرمایه برای فعالیت های انتخاباتی است. لذا اکثر زنان از آغاز یک مبارزه انتخاباتی گریزان هستند. تهدید و آسیب های فیزیکی از مشکلات دیگری است که زنان با آن مواجه هستند. فوبه آسیو یک مقام بلندپایه و عضو مجلس کنیا می گوید «در کنیا و در آغاز انتخابات بزرگ ترین مساله برای زنان امنیت است. آنها نیازمند به تامین امنیت هستند. زیرا آنها در خطر تجاوز قرار می گیرند؛ تاکتیکی که برای تهدید و ارعاب علیه زنان و برای جلوگیری از فعالیت های سیاسی آنها استفاده می شود.»موانع و مشکلات بی شمار و غلبه هنجارهای اجتماعی در ورود زنان به عرصه میدان سیاست نقش دارد. لذا شگفت آور نیست که زنان از شانس های موجود در انتخابات دولتی استفاده نمی کنند و ترجیح می دهند برای فعالیت های خود سازمان های غیردولتی را انتخاب کنند.
● چه باید کرد
سازمان های غیردولتی و دولت ها نقش عمده ای در افزایش اعتماد به نفس زنان برعهده دارند و می توانند مهارت های مورد نیاز اداره کردن یک مجموعه را در زنان ارتقا بدهند. باید به زنان تازه کار و نوآموز در قالب برنامه های محلی کمک بشود تا این زنان بتوانند بعدها در حیطه فعالیت های سیاسی وارد شده و موفق عمل کنند. تنها کوشش های جدی و جامع می تواند تغییرات عمده ای به بار بیاورد.
در مراکش سلطان محمد ششم شخصاً در حمایت از زنان وارد عرصه شد و قوانینی در مراکش وضع شد که هم با شریعت اسلام مطابقت داشت و هم به افزایش حقوق سیاسی زنان منجر شد. نتیجه این شد که تعداد زنان سیاستمدار در مراکش افزایش یافت و تعداد کرسی های نمایندگی زنان در مجلس از دو در سال ۲۰۰۱ به ۳۵ در سال ۲۰۰۲ رسید.
قوانین شفاف، رقابت انتخاباتی عادلانه و شرایط مالی منصفانه نیز باید فراهم شود تا به تشکیل فضای سیاسی رقابتی کمک کند و زنان بهتر بتوانند در انتخابات شرکت کنند. زنانی هستند که بین خرج مدرسه فرزندشان و خرج رقابت های انتخاباتی، خرج برای فرزند را در اولویت قرار می دهند. باید یارانه های دولتی برای انتخابات به طور عادلانه در بین احزاب سیاسی توزیع شود. این کار به ارتقای سطح و حوزه عملکرد این احزاب کمک می کند.
یکی دیگر از راهکارهای افزایش حضور زنان در انتخابات این است که برای احزابی که زنان را در لیست انتخاباتی خود قرار می دهند بودجه های اضافی در نظر بگیرند تا هر چه بیشتر تعداد زنان افزایش یابد و احزابی که در لیست انتخاباتی خود زنان را پیشنهاد نکنند مورد جریمه مالی قرار بدهند.
زنان سیاستمدار همچنین به حمایت نیاز دارند. در افغانستان برخی از زنانی که به مجلس راه یافته اند در سال ۲۰۰۵ مورد حمله قرار گرفته اند. سازمان های بین المللی و محلی از دولتمردان، رئیس پلیس، شیوخ قبایل و دیگر مسوولان افغانستان می خواهند که امنیت کامل تری را برقرار کنند. برقراری تدابیر امنیتی به زنان اطمینان می دهد که دولت و رهبران جامعه تعهد قوی دارند مبنی بر اینکه حقوق زنان در عرصه سیاست کاملاً رعایت شود.
سرانجام و مهم ترین موضوع اینکه دولت ها باید سهمیه ای برای زنان در پست های دولتی در کلیه سطوح در نظر بگیرند. اگرچه سهمیه بندی ممکن است در ابتدا برای عضویت زنان در مجلس مطرح شود اما سهمیه بندی همان قدر که در سطوح عالی پست های سیاسی مهم است در سطوح میانی و پایین هم لازم است. ۱۹ کشور نظیر کشورهای کوبا، ایسلند، آفریقای جنوبی، اسپانیا و سوئد حداقل ۳۰ درصد از کرسی های مجلس را به زنان اختصاص داده اند.
مشکل ترین مساله برای رهبران زن تغییر دادن هنجارها است. رئیس جمهور میشله باشلت کابینه ۲۰ نفری اش را از ۱۰ زن و ۱۰ مرد تشکیل داد.
در صحبت های معمولی و کلیشه ای زنان را افرادی در نظر می گیرند که دارای قابلیت های زنانه هستند. قابلیت هایی نظیر مصالحه، سازش، تشریک مساعی و دوستدار طبیعت. البته این موضوع از طرف دانشمندان و محققان علوم اجتماعی نیز تایید می شود. اما دنیا نیازمند به آن است که این ویژگی ها وجود داشته باشد. کنوانسیون ها، تحریم های اقتصادی و مداخله نظامی ناکافی به نظر می رسد.
اغلب فرهنگ های سیاسی در حال پیشرفت و بهبودی است. هر روزه شاهد هستیم در جوامع مدنی زنان بیشتری به دولت ها راه پیدا می کنند و همچنین زنان بیشتری طرفداری خواهند کرد از این که تعداد رهبران زن افزایش بیابد.
پی نوشت ها؛
Foreign Affairs, May/ June ۲۰۰۷
سوانه هانت مترجم : مسعود آخوند مهریزی
ہمدیر برنامه زنان و سیاست عمومی در دانشگاه هاروارد و سفیر سابق ایالات متحده در اتریش در سال های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۷
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید