ارزیابی اطلاعاتی جدید امریکا اهداف و پیامدهای آن

انتشار بخش هایی از ارزیابی اطلاعاتی سال ۲۰۰۷ امریکا که توسط شورای ملی اطلاعات به نمایندگی از سازمان اطلاعاتی این کشور تهیه شده است، واکنش ها و تحلیل های بسیاری را در بدو امر به دنبال داشت.
اطلاعات منتشره از این ارزیابی اطلاعاتی با درنظر گرفتن سطوح مختلف مطالب نکات مثبت و منفی آن، از ابعاد مختلفی قابل بررسی و تحلیل است که صرفا از حیث کلیت موضوع در این مرحله ذکر چند نکته را خالی از فایده نیست.
اول بدون تردید اصل این گزارش در مجموع یک پیروزی مهم برای جمهوری اسلامی ایران و اعترافی قابل استناد در تایید حقانیت و صداقت دولتمردان کشورمان و تاکید آنان بر مواضع اصولی خود مبنی بر صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای و شفافیت اقدامات ایران محسوب می شود.
این موفقیت کشورمان که حاصل ایستادگی و همدلی دولت و ملت در رسیدن به حقوق قانونی خود بود، پیش از هرنتیجه ای زمینه های استمرار ادعاهای واهی دولتمردان جنگ طلب امریکا درمورد گزینه احتمالی حمله نظامی را منتفی کرد.
در واقع، گزارش اطلاعاتی مزبور آخرین رمق های فرضیه کم رمق حمله نظامی به کشورمان را که در داخل ایران خریدار چندانی نداشت ولی در کشورهای دیگر و روابط فیمابین آنها با ما بی تاثیر نبود، به کلی گرفت.
در این پیوند، گرچه تلاش رسانه های همراه با امریکا برآن بود که آثار این گزارش را در تحول مناسبات دولت های دیگر با ایران بی تاثیر نشان دهد ولی به نظر می رسد که تاثیر مثبت آن در روابط بین المللی کشورمان غیرقابل انکار است.
دوم نکته مهم دیگر در این پیوند، تلاش هماهنگ ابر رسانه های غربی در ناخواسته جلوه دادن انتشار این گزارش تحت عناوینی چون درز اطلاعات، افشای اطلاعات، شوک آور بودن و مانند آن ها بود که اتفاقا برای بسیاری از آگاهان سیاسی، دلیلی بر هدفمند بودن نشر آن ارزیابی شد.
برای صاحبنظران آشنا به مکانیزم عمل سیستم های اطلاعاتی امریکا و دولتمردان کاخ سفید و نحوه ساخت روابط قدرت در این کشور همچنین متخصصان عملیات روانی، قرینه های بسیاری برای انتشار آگاهانه ارزیابی اطلاعاتی مزبور و موج گسترده تبلیغاتی آن طی دیروز و امروز وجود دارد.
همگنی بسیار نوع خبررسانی بنگاه های رسانه ای عمده جهان و استفاده از واژه های خاص در عین تحلیل های متفاوت، حتی مصاحبه شتابزده رییس جمهوری امریکا و مهم تر از همه محتوای گزارش مزبور و تناقض آن با گزارش سال ۲۰۰۵ و نیز سخنان تند و تهدیدآمیز یکی دو ماه اخیر مقامات واشنگتن، همه موید یک اقدام برنامه ریزی شده است.
درپیوند با متن گزارش، یکی از مهم ترین نکات آن که به خوبی مشکوک و هدفدار بودن نشر ارزیابی اطلاعاتی مذکور را نشان می دهد، بیش از همه جلوه می کند و آن پاراگراف مهمی است که ادعا می کند، ایران فعالیت اتمی خود درتولید سلاح هسته ای را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرد و این مدعا در حالی آمده که در گزارش اطلاعاتی سال ۲۰۰۵ ایران متهم به استمرار فعالیت غیرقانونی و نظامی شده است.
از این دست عبارت های متناقض که بازهم از سوی رسانه های جهان سلطه تلاش شد که نشانه صداقت و استقلال سیستم اطلاعاتی امریکا در مقابل مقامات سیاسی این کشور القا شود، در این گزارش ۹ صفحه ای ودرمغایرت با گزارش ها واقدامات و سخنان قبلی نظام جنگ طلب امریکا کم مشاهده نمی شود.
سوم با در نظر گرفتن قراین مزبور و با توجه به اینکه در هر حال این گزارش در فحوای خود یک رسوایی و شکست دیگر برای سیستم اطلاعاتی امریکا و عدم صداقت و فریبکاری نو محافظه کاران حاکم بر کاخ سفید را تداعی می کند، آنچه بسیار حائز اهمیت است، ارزیابی دلایل امر و پیامدها و اهداف انتشار این گزارش موثر در سیاست های امریکا در رسانه های جهانی است.
در واقع براساس اصل «هزینه فایده» باید دید هزینه انتشار این گزارش و اعتراف بر ضعف ها، عنادها و دروغگویی های نظام حکومتی امریکا در مقابل ایران، به دنبال چه فوایدی است که این بظاهر خودزنی را توجیه می کند.
در همین مدت کوتاه از انتشار این گزارش اطلاعاتی دلایل متعددی از سوی رسانه ها برای تهیه و علنی شدن آن عنوان شده است که نگارنده قصد تحلیل آن را ندارد.
بدون شک تاثیر فضای داخلی امریکا بر اهداف آتی هیات حاکمه این کشور و تنگناهای این قدرت برتری طلب در عرصه بین المللی و گسترش مخالفت های جهانی با کوس جنگ و خونریزی مداوم واشنگتن و نبود کمترین زمینه استمرار جنگ افروزی های مزبور را باید از عوامل موثر در تهیه و انتشار رهیافت اطلاعاتی جدید امریکا دانست و ادعاهایی چون خواست دموکرات ها در این ارتباط بیشتر به یک شوخی می ماند.
چهارم اما اهداف و پیامدها در راستای دلایل تهیه و انتشار این گزارش بسی مهم تر است. آیا باید این اقدام را یک فرآیند عادی در نظام مدیریت سیاسی امریکا دانست یا تغییر رفتار و به عبارت درست تر تغییر استراتژی در پیش است.
در یک جمع بندی اجمالی و سریع با درنظر گرفتن فضای جهانی، موقعیت ایران در عرصه بین المللی و به خصوص منطقه ای، رفتارهای برخی دول هم پیمان امریکا درغرب و حتی برخی اقدامات و تحولات در نگاه کشورهای اقماری امریکا در همسایگی ایران به نظر می رسد که این گزارش بسان حادثه ۱۱ سپتامبر یک طلیعه عامدانه برای تغییر استراتژی امریکا در مقابل ایران و چالش های جهانی و بخصوص خاورمیانه ای این قدرت سلطه جوست. در نظر داشته باشیم که ایران به عنوان مهم ترین معضل امنیتی امریکا در استراتژی امنیت ملی این کشور تعریف شده است و بن بست فعلی واشنگتن درحل یا کاهش آثار این معضل، مستلزم یک شوک در سیاست های فعلی است که به نظر می رسد تحولاتی در آینده نزدیک از جمله احتمال تغییر برخی مهره های تندرو در هیات حاکمه امریکا وحرکت به سمت به کارگیری پیچیده تر سیاست «چماق و شیرینی» با تکیه برجنبه مثبت آن را بتوانیم شاهد باشیم که موید این نظر خواهد بود.
پنجم به طور قطع نتیجه این گزارش اطلاعاتی نبایدباعث شتابزدگی و تحلیل های ساده انگارانه در فرایند تصمیم سازی سیاسی و دیپلماسی دولت جمهوری اسلامی ایران گردد.
از جمله پیامدهای پیچیده این اعتراف و افتضاح سیاسی اطلاعاتی به ظاهر عمیق امریکا می تواند ساده تر کردن مسیر حصول به سیاست های مغرضانه ای باشد که نومحافظه کاران امریکا تحت عنوان اشکال دیپلماسی به شدت به دنبال آن هستند، کما اینکه طلیعه هایی از آن در حال نمود پیدا کردن است.
به عبارت دیگر، گزارش اطلاعاتی قابل استناد مزبور باید به یکی از ابزارهای جدید برای تقویت کمی وکیفی دیپلماسی ما تبدیل شود تا گام های بعدی در پیشبرد اهداف ملی و کاهش تهدیدها و آسیب پذیری های ناشی از نظام سلطه جهانی را با موفقیت برداریم.

منبع: ایرنا

منبع : روزنامه جوان