یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

وحشت روسیه از نفوذ آمریکا به آسیای میانه


وحشت روسیه از نفوذ آمریکا به آسیای میانه
درگیری بین گرجستان و روسیه تنها نشان از موضع گیری استراتژیك و گسترده تر غرب و روسیه در قفقاز جنوبی و پیرامون آن دارد. در این سناریو كشورها و سازمان ها در سطح منطقه ای و بین المللی، جذب مبارزه بر سر قدرت و امنیت انرژی شده اند.رفتار مهره های منطقه ای بر اوضاع در منطقه تاثیر دارد. در شمار آنها می توان از گرجستان، ارمنستان، آذربایجان و نیز مناقشات «یخ زده» با آبخازی، اوستیای جنوبی و قره باغ نام برد.
علاوه بر این قدرت های منطقه ای (تركیه و ایران) و قدرت های جهانی آمریكا، روسیه و چین نیز تاثیرگذار هستند.علاوه بر كشورها، سازمان های بین المللی نیز جذب این بازی شده اند. در سطح منطقه ای: سازمان اقتصادی دریای سیاه (B.S.E.C)، اتحاد نیروهای دریای سیاه (BLACKSEAFOR)، نیروهای دریای خزر(CASFOR)، سازمان همكاری های «گوام» (گرجستان، اوكراین، آذربایجان، مولداوی) سازمان معاهده امنیت مشاركتی در چارچوب كشورهای مشترك المنافع و در سطح جهانی: ناتو و اتحادیه اروپا.
● امنیت انرژی
كشورهای اتحادیه اروپا ۵۰درصد و آمریكا ۵۸درصد از منابع سوختی خود را وارد می كند و تا سال ۲۰۳۰ نیز ۷۰درصد را وارد خواهند كرد. كشورهای اتحادیه اروپا ۲۵درصد از منابع سوختی را از روسیه (تا سال ۲۰۳۰ این رقم می تواند به ۴۰درصد برسد) وارد می كنند، ۴۵درصد نیز از خاور نزدیك وارد می شود.
علاوه بر این وابستگی در حال افزایش، پس از اینكه مسكو از آن برای وادار ساختن اوكراین برای پرداخت بهای بیشتر بابت گاز در اواخر سال ۲۰۰۵ میلادی استفاده نمود، معلوم شد كه ابزار انرژی بخش، قابل توجهی از سیاست خارجی روسیه و سیاست امنیتی است.به گزارش نووستی اهمیت ژئوپولیتیك قفقاز جنوبی، همچنین به علت وجود ذخایر نفت و گاز در این منطقه است. ثبات در قفقاز، شرط مهم و حیاتی انتقال بدون وقفه آن است.
منطقه دریای خزر (قفقاز جنوبی و آسیای میانه)، دارای ۳-۴درصد از ذخایر نفت و ۴-۶درصد از ذخایر گاز جهان است. كلا سهم ذخایر نفت و گاز قفقاز چندان چشمگیر نیست. اما با توجه به عدم اطمینان به ذخایر خلیج فارس و نیز امكان استفاده از عرضه سوخت بعنوان ابزار سیاسی از سوی روسیه، انتقال ذخایر سوختی دریای خزر و آسیای میانه (قزاقستان و تركمنستان) به غرب، اهمیتی حیاتی دارد.
اهمیت منطقه همچنین در نتیجه سیاست سوختی كشورهای مصرف كننده در غرب نیز افزایش یافته است كه در صدد كاهش میزان وابستگی به ذخایر روسیه و خاور نزدیك هستند. برخی از كشورها و سازمان ها تلاش می كنند كه به انحصاری سازی كامل از سوی روسیه برای انتقال سوخت و انرژی در منطقه اوراسیا خاتمه دهند. برای این كار، مسیرهای جدید انتقالی ایجاد می شود. از جمله خطوط انتقال نفت آتاسو-آلاشانكو (چین-قزاقستان)، باكو-تفلیس-جیحان، باكو-تفلیس- ارزروم و خط لوله «نابوكو» كه هم اكنون یا راه افتاده اند یا در حال ساخت بوده و یا طراحی می شوند.
● رقابت در دریای خزر
علت اصلی حضور آمریكا در منطقه قفقاز جنوبی، اهمیت جغرافیایی و استراتژیك منطقه قفقاز جنوبی و دریای خزر به عنوان كریدوری از اروپا به آسیای میانه و عرصه ای برای اعمال فشار بر ایران است؛ در اینجا ذخایر سوختی وجود دارند. آمریكا با وجود درگیر شدن گسترده خود در عراق و افغانستان و با محاسبه جذب ازبكستان به جبهه روسیه، نیازمند به جستجوی تكیه گاه هایی در منطقه قفقاز برای اجرای استراتژی جغرافیایی جهانی خود می باشد.
حضور آمریكا می تواند تعادل شكننده نیروها در این منطقه را كه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی برقرار شده است، بر هم زند. اكنون بسیار محتمل است، زمانی كه ایران و روسیه، بزرگترین نیروهای این منطقه، تهدید را حس می كنند.
روسیه قفقاز جنوبی را بعنوان منطقه تحت قیومیت خود دانسته و مخالف جذب شدن در حال رشد به سمت غرب است. آمریكا، آذربایجان را بعنوان مهمترین متفق خود در حاشیه دریای خزر برگزیده و برنامه همكاری نظامی گسترده را تدوین نموده است. مفسرین نظامی روسیه این را با برنامه آمریكا و گرجستان برای آموزش و تجهیز (US-Georgian Train and Equip Program) مقایسه می كنند كه از زمان آغاز آن در سال ۲۰۰۲ ارتش گرجستان را در آماده باش نظامی قرار داده.
كارشناسان روس، نگران این هستند كه چنین چیزی بزودی در آذربایجان نیز رخ دهد.به نظر می رسد كه برنامه همكاری نظامی آمریكا در قفقاز جنوبی بطور واضح توسعه می یابد. با وجودیكه آمریكا چنین برداشتی را ایجاد می كند كه مخالف علنی سازی حضور نظامی و فعالیت های خود است، مشخص است كه آنها بطور موثر از منافع خود در منطقه حمایت می كنند. افزایش بودجه نظامی آذربایجان نیز تقویت توان نظامی آن را ممكن می سازد.
سوال در این است كه آیا آمریكا خواهد توانست كشورهای همسایه، مثلا قزاقستان را متقاعد كند كه به همكاری نظامی بپیوندد؟روسیه نشان داده است كه با جدیت متمایل به حفظ اعتبار منطقه ای خود به كمك ناوگان دریای خزر است. اما با وجود حضور در حال افزایش آمریكا، این كشور نیاز به ایجاد اتحاد خواهد داشت.
نیروهای دریایی كاسفور (CASFOR) كه تحت ریاست روسیه بوده و علاوه بر ایران كشورهای دیگر حاشیه دریای خزر نیز می توانند بدان ملحق شوند، فعلا چشم اندازی دور دارد. منشاء مناقشه بالقوه، جایگاه حقوقی نامشخص دریای خزر است. مسلم است كه اوضاع متشنج، تا زمانی كه جایگاه حقوقی دریای خزر حل نشود، باقی خواهد ماند.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید