یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

جنگ چهارم هند وپاکستان


جنگ چهارم هند وپاکستان
ارتش پاکستان به یک جنگ جدید با هند برای بازگشت قدرتمندانه به عرصه قدرت سیاسی در اسلام آباد نیاز دارد. اگر جنگ ممکن نشد و یا خطرناک تشخیص داده شد، تنش نظامی و درگیری های محدود مرزی نیز می‌تواند بهترین شرایط و زمینه برای احیای قدرت ارتش پاکستان باشد. جنگ به ارتش فرصت می دهد تا سیاستمداران طرفدار محدود کردن نقش و جایگاه ارتش در اداره کشور را وادار به سکوت یا عقب نشینی کند.
ژنرال های قدرتمند پاکستانی از رویدادهای یکسال اخیر پاکستان و محدود شدن قدرت نظامیان و سیاستمداران حامی و وابسته به نظامیان و به قدرت رسیدن سیاستمداران لیبرال و به طور خاص حزب مردم به‌شدت ناراضی و خشمگین هستند و تنش با هند را فرصتی برای احیای قدرت ازدست رفته یا محدود شده ارتش می دانند.
دایره و دامنه قدرت نظامیان پاکستانی پس از به قدرت رسیدن حزب مردم، روز به روز محدودتر شده و یک تنش نظامی با هند می تواند ارتش و نظامیان رابار دیگر به بازیگران اول در اسلام آباد تبدیل کند. سال گذشته در همین موقع و پیش از بازگشت و ترور بوتو، ارتش هم ریاست جمهوری را به‌واسطه حضور پرویز مشرف در این سمت در اختیار داشت و هم دولت و پارلمان و نخست وزیری و اکثر دولت های ایالتی تحت فرمان سیاستمداران وابسته به ارتش بودند.اما ظرف یک سال گذشته ارتش احساس کرده که نه تنها ریاست جمهوری، پارلمان و دولت را از دست داده بلکه با دولتی روبرو است که به خود جرات داده بخش سیاسی سازمان اطلاعات ارتش(ISI) را منحل کند. حزب مردم به معنای دقیق کلمه با نظامیان پاکستان پدرکشتگی دارد و نظامیان نیز این را می دانند، زیرا این نظامیان بودند که در سال ۱۹۷۹ ذوالفقار علی بوتو موسس حزب مردم و نخست وزیر وقت را اعدام کردند و اکنون نیز حزب مردم اگر جرات نمی کند که کل ارتش را متهم به ترور بی نظیر بوتو کند حداقل در متهم کردن محافلی در درون ارتش به سازماندهی و اجرای این ترور تردید نمی کند.
در چنین شرایطی وقایع تروریستی بمبئی و افزایش تنش ها با هند بیش از هر فرد و نهاد دیگری به نفع ارتش پاکستان است .ارتش پاکستان طراح و سازمانده حملات بمبئی بوده باشد یا نباشد و به طور مستقیم یا غیر مستقیم در آن دخالت داشته باشد یا نداشته باشد، برنده اصلی این تحولات بوده است.
ژنرال های پاکستانی استراتژیست های ماهر و دور اندیشی هستند وبیش از همه می دانندکه تنش های اخیر هند و پاکستان فرصتی طلایی برای بازگشت قدرتمندانه ارتش است و نباید در استفاده از آن تردید کرد. دولت زرداری و یوسف گیلانی نیز در اسلام آباد چه بخواهد و چه نخواهد تا حدود زیادی مجبور است که در چارچوب بازی ارتش جلو برود.
ارتش در حال مقابله کردن با یک تهدید خارجی است و به وسط میدان آماده است و مردم نیز نخواهند پذیرفت که دولت درصدد محدود کردن یا تضعیف ارتش برآید.
حملات بمبئی یعنی افزایش تنش بین هند و پاکستان و افزایش تنش بین دو کشور یعنی نقل و انتقالات گسترده تجهیزات و نیرو به مرزها و مطرح شدن ارتش پاکستان به عنوان امید اول کشوروملت در برابر تهدید و احتمال تجاوز خارجی. از امروز به بعد به هر میزان که تنش بین هند و پاکستان افزایش یابد، میدان برای بازگشت نظامیان به عرصه تصمیم گیری و قدرت سیاسی فراهم تر وزمان برای اجرای سیاست های دولت و موفقیت حزب مردم در اداره کشور از دست خواهد رفت و خود نظامیان نیز با بزرگ نشان دادن تهدید ومصاحبه های پشت سرهم ژنرال ها در حال گرفتن میدان از سیاستمداران هستند.
امروز برای ارتش پاکستان وژنرال های قدرتمندی که در ستاد ارتش در پایگاه هوایی چکلالا در حومه روالپندی نشسته اند، تنش و درگیری و جنگ محدود برای ارتش پاکستان هم تاکتیک است و هم استراتژی، هم دفاع است و هم حمله. هم برای مجبور کردن دولت زرداری به دست کشیدن از سیاست های تهاجمی اش در برابر ارتش و وادار کردن آن به انفعال و هم استراتژیک است برای تنظیم دوباره سیاست های پاکستان در برابر هند و افغانستان توسط ارتش که به اعتقاد نظامیان سنگ زیرین و همیشگی دفاع از منافع ملی پاکستان هستند و نه سیاستمدارانی که می آیند و می روند.
درست به همین دلیل جنگ چهارم هند و پاکستان پس از جنگ های ۱۹۴۸، ۱۹۶۵ و ۱۹۷۱ می تواند پوست موز نظامیان زیر پای دولت نوپای حزب مردم و رییس جمهور تازه به قدرت رسیده ای چون زرداری باشد.
نویسنده : مراد ویسی
منبع : دیپلماسی ایرانی


همچنین مشاهده کنید