یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پاکستان آبستن فاجعه


پاکستان آبستن فاجعه
امروز نبض تاریخ از زیر پوست ما ایرانی­ها می­گذرد. تحولات بزرگ دنیای امروز در حواشی زندگی ما رنگ می­گیرد. عراق و افغانستان هرکدام بخشی از تاریخ را رقم زده­اند، هرچند هنوز تصور آینده روشنی برای آنها دشوار است اما می­توان به طور تقریبی تخمین زد که چه مسیری را طی خواهند کرد. اما آنچه بیش از افغانستان و عراق این روزها در صحنه سیاسی جهان حضور دارد، همسایه دیگری است که حتا اگر سایه­اش بر سرمان سنگینی نکند، تصور آینده­ای بهتر و آرام­تر برایش دشوار است. پاکستان امروز آبستن فاجعه­ای است که حتا تصور آن می­تواند خواب را از چشم هر انسانی دور کند. این روزها آنچه در منطقه سوات در پاکستان می­گذرد قدم گذاشتن در بیراهه­ای است که می­تواند منطقه و حتا جهانی را با خود به نابودی بکشد.
طالبان یا همان جریان افراط که جهان را به مبارزه طلبیده است، امروز سرزمینی دارد که در آن حکمرانی می­کند. مدارس دخترانه را نابود می­کند و قوانین خود را که نام شریعت بر آن نهاده است در کوچه و بازار به اجرا می­گذارد. پاکستان این شرایط را می­پذیرد و توجیه می­کند که امروز به­جز پذیرش این جریان راه دیگری برای مقابله با آن نیست. این تنها حرف پاکستان نیست.
جهان نیز در مقابل این مساله سکوت می­کند. فرید زکریا روزنامه­نگار آمریکایی نیز تاکید می­کند که امروز باید جریان افراط را پذیرفت. اما کسی اشاره نمی­کند که هزینه آن را در آینده چه کسی و چگونه باید بپردازد. البته درست است که راه‌های نظامی در مقابله با این جریان تا به امروز کارساز نبوده و حتا نتیجه منفی به همراه داشته است، اما به نظر نمی‌رسد که توافق و پذیرش این مساله در ابعادی که امروز پاکستان به آن تن داده است نیز موثر واقع شود. امروز دیگر زمان آزمون و خطا نیست. نمی­توان جان انسان­های بیشمار دیگری را گرفت، سرزمین­های بیشماری را نابود کرد و پس از آن دوباره به این نتیجه رسید که مذاکره و پذیرش و سازش نیز پاسخ این مساله پیچیده نیست. شاید مذاکره با جریان افراط به شیوه­ای که پاکستان در پیش گرفته باشد برای مدتی کار­ساز باشد اما بیشتر شبیه داروی کورتونی است که تنها دردهای بیمار را می­پوشاند و در بهبود او نقش موثری ندارد.
بیمار کورتون زده خوشحال است اما بیماری زیر پوست او به تخریب سلول­های سالم ادامه می­دهد و بیمار را از پا می­اندازد. مسلماً افغانستان ناآرام و بی­ثبات بر روی همسایه­های خود نیز تاثیر می‌گذارد. پاکستان به عنوان همسایه افغانستان، هم‌پیمان آمریکا و کشوری نه‌چندان آرام بیش از سایرین از این مساله رنج می­برد و بیماری است که برای تسکین درد خود به هر دری می‌زند. اما به نظر نمی‌رسد که درمان این مساله در منطقه سوات نهفته باشد. حتا به نظر من کمک‌های میلیارد دلاری جهانی برای پاکستان دردی از این بیمار رو به مرگ دوا نخواهد کرد. مشکل جای دیگری نهفته است.
پاکستان با وضعیت نابسامان سیاسی و دولت مرکزی که قدرت کافی برای مبارزه و مقابله با خواسته‌های داخلی و خارجی ندارد به سادگی نمی­تواند از زیر بار این بیماری تن سالم به در برد. نمی­خواهم بدبینانه به مساله افراطی­گری در پاکستان و افغانستان نگاه کنم اما سوالی که هر لحظه ذهنم را مشغول می­کند این است که آینده پاکستان هسته­ای با حضور افراطیون تمامیت‌خواه چه خواهد بود؟ ایران همسایه پاکستان، احساس می­کند که نبض تاریخ پاکستان منظم نمی­تپد. پاکستان ناآرام در دست افراطیون نه تنها برای افغانستان و ایران دردسرساز است بلکه خطری جدی برای تمام جهان محسوب می­شود. تا دیر نشده باید چاره­ای اندیشید، جدی­تر از هر کمک مالی و بخشش هر بخشی از خاک پاکستان به دست افراط‌گرایی. تا دیر نشده باید جان جهان را نجات داد.
منبع : روزنامه تحلیل روز


همچنین مشاهده کنید