چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

حمله به دموکراسی در پاکستان


حمله به دموکراسی در پاکستان
بی نظیر بوتو از پیش نگران این بود که روز بازگشتش به پاکستان روز حادثه خیز و خطرناکی باشد. او هر چند از بازگشت خود پس از تبعیدی هشت ساله خوشحال بود، اما بوی خطر را هم حس می کرد. بوتو روز پنجشنبه، لحظاتی پیش از آنکه دوبی را به مقصد پاکستان ترک کند، نامه یی نوشت و دستور داد یکی از مشاوران مورد اعتمادش آن را شخصاً به دست رئیس جمهور مشرف بدهد که پیش از این طی مذاکراتی دوجانبه به بازگشت بی نظیر بوتو به پاکستان و تشکیل ائتلاف سیاسی سست و کمرنگی با او رضایت داده بود. در نامه بی نظیر بوتو به مشرف نوشته شده بود؛ «اگر هر حادثه یی برای من اتفاق افتاد، لطفاً تحقیقات خود را روی این افراد که عضو دولت شما هستند، متمرکز کنید.» این نامه را آصف علی زرداری شوهر بوتو در اختیار هفته نامه نیوزویک قرار داد.
در ادامه نامه نخست وزیر سابق پاکستان به مشرف، نام شماری چند از مقامات سیاسی و امنیتی بلندپایه دولت مشرف آمده بود که بوتو آنها را دشمن خود می دانست. در صدر فهرست نامه بوتو، ایجاز شاه رئیس اداره اطلاعات و امنیت دولت پاکستان قرار داشت که وظیفه اش حفظ امنیت داخلی و مبارزه با ناراضیان سیاسی است. به عقیده هواداران بوتو، ایجاز شاه که از یاران و نزدیکان قدیمی مشرف محسوب می شود، با اسلامگرایان تندرو و نیروهای رادیکال نزدیک به القاعده نزدیکی یا لااقل همدلی دارد. این در حالی است که بوتو همیشه اسلامگرایان افراطی پاکستان را به چالش کشیده است و پیش از ورود خود جسورانه اعلام کرده بود؛ «تروریست ها تلاش می کنند کنترل کشور ما را در دست بگیرند و ما باید به هر نحو ممکن در برابرشان بایستیم.»
همان طور که وقایع بعدی نشان داد، احساس خطر بوتو بی دلیل نبود. روز پنجشنبه، در حالی که خودروی حامل بوتو در کراچی به همراه اسکورت امنیتی اش از مسیری عبور می کرد که دو سویش را طرفداران بوتو احاطه کرده بودند و ۲۰ هزار نیروی امنیتی حفاظت آن را بر عهده داشتند، بمب گذاران انتحاری با انفجار دو بمب ۱۳۴ نفر از نیروهای امنیتی و هواداران بوتو را کشتند و موجب جراحت ۴۵۰ نفر دیگر شدند. بی نظیر بوتو که در داخل خودروی ضدگلوله اش بود آسیبی ندید و با خوش شانسی از این دو انفجار جان سالم به در برد، اما ده ها تن از محافظانش کشته شدند. پنجره اتومبیلش هم خرد و در آن از جا کنده شد. این انفجارها با وجود تدابیر شدید امنیتی و حضور گسترده ماموران انتظامی در کراچی روی داد. به گفته مقامات دولتی چند هزار تن از نفرات ارتش و ماموران پلیس در خیابان های کراچی مستقر شده بودند تا از اقدامات احتمالی مخالفان خانم بوتو علیه او جلوگیری کنند.
بوتو که عازم آرامگاه محمدعلی جناح، بنیانگذار پاکستان، بود تا بعد از ادای احترام به مقبره جناح برای هوادارانش سخنرانی کند، با روحیه یی آشفته و متزلزل، به سرعت به مکانی امن منتقل شد. دولت مشرف هم بلافاصله انگشت اتهام را به سوی بیت الله محسود از رهبران محلی طالبان در مناطق قبیله نشین پاکستان و مسوول اصلی شماری از خطرناک ترین اردوگاه های تربیت بمب گذاران انتحاری در منطقه وزیرستان نشانه رفت. ظاهراً محسود پیش از این نیز بوتو را به مرگ تهدید کرده بود، اما بوتو و همسرش این روایت رسمی از ماجرای سوءقصد به جان بوتو در نخستین ساعات ورودش به پاکستان را نمی پذیرند و اعتقاد دارند افرادی نزدیک تر به دولت و دستگاه های امنیتی مشرف مسوول این سوءقصد هستند. بیت الله محسود نیز مسوولیت حادثه تروریستی علیه بی نظیر بوتو و طرفدارانش در کراچی را نپذیرفت. رحیم الله یوسف زئی خبرنگار برجسته مناطق قبایلی جمعه شب به تلویزیون خصوصی جیو پاکستان گفت؛ «سخنگوی بیت الله محسود به من تلفنی گفت که این حمله توسط آنها صورت نگرفته است.» سخنگوی طالبان همچنین گفت که جنگ ما علیه مردم نیست، بلکه علیه امریکا و نیروهای متجاوز است.
هر چند هنوز هیچ مدرکی به دست نیامده است که نشان دهد ایجاز شاه با این بمب گذاری ها ارتباط دارد، اما بوتو در کنفرانسی خبری که در فردای روز حادثه برگزار شد به نکته یی اشاره کرد که می تواند سرنخ خوبی برای پیگیری عاملان این بمب گذاری ها در اختیار پلیس پاکستان بگذارد؛ خاموش شدن چراغ های خیابان ها بلافاصله پس از غروب آفتاب در مسیر حرکت خودروی حامل بوتو. بوتو گفت؛«اگر چراغ ها روشن بود محافظان من می توانستند بمب گذاران انتحاری را شناسایی کنند.»
در این کنفرانس خبری بوتو که بار دیگر روحیه خود را بازیافته بود، همچنین انفجارهای «بزدلانه» کراچی را محکوم کرد و گفت مبارزه یی برای دموکراسی پیش روی پاکستان است. بوتو تاکید کرد که حکومت را در این انفجار مقصر نمی داند اما گفت به او هشدار داده شده بود که القاعده، طالبان و یک گروه ناشناخته در کراچی برای حمله به او نقشه کشیده اند، اما او «اشخاص خاصی را که از مقام موقعیت خود سوءاستفاده می کنند»، به انجام هماهنگی های این انفجارات متهم کرد. بوتو گفت؛ «از نظر من این انفجارها حمله به یک فرد نبود، حمله به چیزی بود که من نمایندگی اش می کنم، حمله به دموکراسی بود، حمله به اتحاد و تمامیت پاکستان بود.»
بوتو ساعاتی بعد از این انفجار نیز در گفت وگو با هفته نامه فرانسوی پاریس مچ، محافظه کاران هوادار ژنرال ضیاءالحق فرمانده نظامی سابق پاکستان را به حمایت از افراطیونی که قصد کشتن او را داشتند، متهم کرده است. بوتو گفت نیروهای افراطی نمی توانند بدون پشتیبانی از غارهاشان در کوه ها بیرون بیایند و عملیات انجام دهند.
به هر حال مقصر و آمر اصلی و پشت پرده بمب گذاری های کراچی هر کسی هم از آب در بیاید، حکومت پاکستان تنها می تواند خودش را سرزنش کند. حکومت پاکستان فضایی را برای اسلامگرایان افراطی و نیروهای نزدیک به القاعده در این کشور مهیا کرده است که آنها قادرند در آن با مصونیت کامل به فعالیت بپردازند.
گروه های شبه نظامی افراطی که سال ها پیش از سوی سرویس های اطلاعاتی پاکستان آموزش دیدند و مسلح شدند، اکنون به دشمن شماره یک اسلام آباد تبدیل شده اند. طی شش سال گذشته این نیروهای افراطی بیش از هزار نفر از سربازان پاکستانی را کشته اند و دو بار تا یک قدمی ترور مشرف رفته اند.
به این ترتیب امروز پاکستان خطرناک ترین کشور جهان و دارای تمام مشخصه های لازم برای این است که به بهشتی ایده آل برای فردی چون اسامه بن لادن تبدیل شود؛ بی ثباتی سیاسی، شبکه های مورد اعتماد نیروهای افراطی، خیل جوانان خشمگین و ضدامریکایی که آماده جذب شدن به گروه هایی چون القاعده هستند، مناطق دورافتاده و قبیله نشین خارج از کنترل دولت مرکزی که امکان برپایی اردوگاه های آموزشی را فراهم می کند، دسترسی به آخرین تجهیزات الکترونیکی و تکنولوژیک، پروازهای منظم به اکثر کشورهای غربی و نیروهای امنیتی ناکارآمدی که وظیفه خود را همیشه به درستی انجام نمی دهند. در کنار تمام این فاکتورها، برنامه اتمی رو به گسترش پاکستان را هم قرار دهید.
بروس ریدل معاون سابق منطقه جنوب آسیای شورای امنیت ملی امریکا می گوید؛ «اگر در تمام جهان تنها یک کشور باشد که در آن القاعده بتواند به بمب اتمی دست پیدا کند، آن کشور پاکستان است که فعلاً حیاط خلوت القاعده محسوب می شود.»
تنها داستانی که در رسانه ها درباره پاکستان مطرح می شد، این بود که پاکستان قدرتی اتمی و فاقد ثبات سیاسی است که همچنین دارای نواحی دورافتاده و قبیله نشین خارج از کنترل دولت مرکزی است اما نکته تازه و ترسناک، میزانی است که نیروهای طالبان و القاعده در این کشور ریشه دوانده اند و بخش اعظم این کشور، از جمله شهرهای بزرگش را، به پایگاهی برای مانور تروریست ها و نیروهای انتحاری در داخل و خارج پاکستان تبدیل کرده اند.
در ماه های اخیر که مشرف پس از حکومتی هشت ساله روز به روز از محبوبیتش کاسته شده است، این نیروهای افراطی گستاخ تر از پیش شده اند. شبه نظامیانی که از اواخر سال ۲۰۰۱ سران طالبان و القاعده را در کوهستان های مرزی پاکستان و افغانستان مخفی کرده بودند، دیگر خود را به چنین مکان های دورافتاده یی محدود نمی کنند و ظاهراً در شهرهای بزرگی چون کراچی آزادانه رفت و آمد می کنند و دست به عملیات تروریستی می زنند.
نیروهای امنیتی پاکستان هم که با عملیات انتحاری و بمب های دست ساز عراقی دست و پنجه نرم می کنند و علاقه یی هم به آغاز جنگی تمام عیار با هموطنان شان ندارند، قادر به کنترل تروریست ها حتی در شهرهای بزرگ نیستند.با نگاهی به تاریخچه پاکستان، می بینیم نیروهای شبه نظامی و نظامی گری همیشه جزیی از این کشور بوده است. هنگام استقلال پاکستان از هند در سال ۱۹۴۷، محمدعلی جناح که خود چندان مسلمان معتقدی نبود، از اسلام به عنوان ابزاری برای ایجاد نوعی حس هویت ملی در میان مردم این کشور تازه تاسیس استفاده کرد. از آن زمان تاکنون، دیکتاتورهای نظامی گوناگونی که هر یک مدتی بر پاکستان حکومت کرده اند، «جهاد» و جنگ علیه کفار را ابزار مناسبی برای جلب توجه مردم و پیگیری منافع خارجی شان یافته اند.
ژنرال ضیا ءالحق پاکستان را به مقری برای مجاهدین افغان در جنگ علیه نیروهای اشغالگر شوروی در افغانستان تبدیل کرد و از آن طرف به عنوان دستخوش میلیاردها دلار از دولت امریکا کمک مالی دریافت کرد. در دهه ۱۹۹۰، پس از آنکه شوروی سقوط کرد و بلوک شرق از هم پاشید، ژنرال هایی چون مشرف هزاران تن از این نیروها را برای جنگ هایی چریکی در منطقه کشمیر به کار گرفته اند. جنگجویانی که بسیاری از آنها در همان اردوگاه های مرزی با افغانستان و شانه به شانه نیروهای طالبان و القاعده آموزش دیده اند. در واقع مناقشه کشمیر به تولد چند نسل از پیکارجویان منجر شده است که در کشمیر هند و شهرهای عمده هند دست به حملات تروریستی زده اند.پس از حادثه یازده سپتامبر، مشرف به واشنگتن قول داد تا حمایت خود را از این گروه ها قطع کند. او همچنین در همان اوایل، دستور دستگیری چند تن از مقامات و مغزهای متفکر القاعده چون خالد شیخ محمد و ابو زبیده را صادر کرد. اما تلاش های مشرف برای کنترل نیروهای القاعده در پاکستان هیچ گاه از صمیم قلب نبوده است و همیشه تحت تاثیر همدلی عمیق مردم پاکستان با جنگجویان مسلمانی بوده است که امروز لقب تروریست گرفته اند.
طی چندین دهه، مردم پاکستان این گروه های شبه نظامی را قهرمانان مسلمانی می دانستند که برای حفظ امنیت و حیثیت ملی شان می جنگند. این گونه احساسات را نمی توان در عرض یک شبانه روز صد و هشتاد درجه تغییر داد. به علاوه، بسیاری از کسانی که در داخل و خارج حکومت با این گروه ها احساس همدلی می کنند، هنوز پیوندهای خود را با این گروه ها حفظ کرده اند. سرویس های امنیتی هم تنها دنبال چند چهره مشهور و شناخته شده می روند که اکثرشان هم نیروهای خارجی (غیرپاکستانی) عضو القاعده هستند و به بقیه می گویند فعلاً آسه بیایند و آسه بروند. آنها هنوز فکر می کنند ممکن است روزی به این نیروهای جهادی و شبه نظامی نیاز پیدا کنند، به ویژه علیه هند و سال ها پس از آنکه جنگ امریکا علیه تروریسم به پایان رسید.
این پناهگاه امنی که در پاکستان برای گروه های تروریستی همچون القاعده به وجود آمده است، پیشاپیش تاثیراتی منفی بر تلاش های امریکا و ناتو در مبارزه با تروریسم و بازگرداندن ثبات به افغانستان داشته است. جنگجویان طالبان در افغانستان اکنون آزادانه به پاکستان رفت و آمد می کنند و به این ترتیب از چنگ نیروهای ائتلافی حاضر در افغانستان می گریزند. آنها برای مداوا و درمان پزشکی و تامین تجهیزات و سلاح به پاکستان می آیند و در فصل زمستان هم که جنگ در افغانستان به حالت تعلیق درمی آید، در مدارس مذهبی پاکستان پناه می گیرند و تجدید سازمان می کنند.
اما شاید نکته یی که باعث شده است بوتو به هدف حملات تروریستی این گونه گروه ها یا حامیان درون حکومتی شان تبدیل شود، تأکید بر دموکراسی و پی ریزی پاکستانی باشد که دیگر حیاط خلوت تروریست ها محسوب نشود.
بوتو در مقاله یی که ساعاتی پیش از سفر به پاکستان منتشر کرد، آورده است؛ «ما نمایندگان آینده پاکستان مدرن هستیم، آینده یی که در آن جایی برای جهالت، عدم تحمل مخالف و تروریسم وجود ندارد. نیروهای میانه رو و دموکراسی اراده کرده و باید در برابر دیکتاتوری و افراطی گری به توفیق و پیروزی دست پیدا کنند. مخالفان دموکراسی نمی توانند مرا به وحشت بیندازند. من وقتی پای خود را به فرودگاه کراچی می گذارم به سفر خود پایان نداده ام، بلکه سفر جدیدی را شروع کرده ام.»
بوتو همچنین در این مقاله به تهدیدهایی که دریافت کرده است، از جمله تهدیدهای بیت الله محسود اشاره می کند و می نویسد؛ «در حالی سوار هواپیما به سمت پاکستان شدم که به خوبی آگاهم حامیان طالبان و القاعده علناً مرا به ترور تهدید کرده اند. بیت الله محسود از فرماندهان طالبان گفته است که حامیانش از ورود من «استقبال» خواهند کرد. همه معنی این حرف را به خوبی می دانند. من هم به طور کامل معنی حرف های مردان پشتیبان القاعده را می فهمم. آنها در گذشته دو بار قصد جانم را کرده اند. حزب خلق پاکستان و من نماینده مسائلی هستیم که القاعده و طالبان به شدت از آن وحشت دارند؛ میانه روی، دموکراسی، مساوات و برابری زنان، اطلاعات و فناوری.»
به لحاظ بین المللی، حمله تروریستی علیه بوتو می تواند رویای امریکا برای ایجاد ائتلافی ظاهرالصلاح میان بوتو و مشرف را از میان ببرد. تحلیلگران و کارشناسان سیاسی واشنگتن پیش از این به این نتیجه رسیده بودند که ائتلاف میان مشرف و حزب مردم پاکستان (PPP) به رهبری بی نظیر بوتو که یکی از محبوب ترین احزاب سیاسی این کشور محسوب می شود، بهترین و مطمئن ترین راه برای گذار آرام پاکستان به دموکراسی است. در واقع وضعیت حساس پاکستان که از یک طرف در خط اول مبارزه با تروریسم قرار دارد و از طرف دیگر به عنوان یکی از متحدان نزدیک امریکا نمی تواند دارای نظامی غیردموکراتیک باشد، زوج مشرف و بوتو را به زوجی ایده آل برای تامین اهداف امریکا (مبارزه با تروریسم و گذار به دموکراسی) تبدیل کرده بود. اما با این حمله تروریستی و نشانه رفتن انگشتان نزدیکان بوتو به سمت اعضای دولت مشرف، عملی شدن این اتحاد بیش از پیش دشوار می شود و این شاید یکی از دلایل پنهان و پشت پرده این حمله باشد.
اما همان طور که در تحلیل سایت دیپلماسی ایرانی آمده است، در این شرایط پیچیده ، مقامات امریکایی در واکنش های اولیه به رویدادهای کراچی سعی کردند اهمیت این سوءقصد را اندک جلوه دهند و احتمال تعمیق شکاف موجود بین مشرف و بوتو را نادیده بگیرند. آنها برای مثال بیشتر سعی کردند در این واکنش ها بر سپاسگزاری بوتو از تلاش های نیروهای امنیتی برای حفاظت از او تاکید کنندو بارها تکرار کردند که مشرف پس از حادثه شخصاً در تماسی تلفنی جویای سلامتی بوتو شده و خواسته از امنیت وی مطمئن شود.اما با وجود این اظهار نظرها و به رغم اشاره مستقیم بوتو در مصاحبه مطبوعاتی جمعه به رد اتهام علیه دولت که به عقیده برخی تحلیلگران نشانه آمادگی او برای آغاز مذاکرات تقسیم قدرت با مشرف است، نمی توان انکار کرد که معمای لاینحل انفجار پنجشنبه شب لایه قطور دیگری به دیوار بی اعتمادی بین بوتو و مشرف افزوده است؛ مساله یی که عامل اصلی تردیدها درباره آینده همکاری های مشرف و بوتو به شمار می رود. اما واقعیت این است که با نزدیکی بوتو به مشرف، او بخش اعظم محبوبیت مردمی خود را که نقش عمده یی در محاسبات امریکا دارد، از دست می دهد. بر اساس آخرین نظرسنجی یک سازمان مستقل پاکستانی مشرف از حمایت ۲۱ درصد مردم پاکستان و بوتو از حمایت ۲۸ درصد مردم برخوردار است که این آمار ریزش سنگینی را در میزان محبوبیت بوتو نشان می دهد.
البته این نظرسنجی پیش از حملات تروریستی پنجشنبه شب صورت گرفته و ممکن است مردم پاکستان پس از خونین ترین حادثه تروریستی تاریخ این کشور، بار دیگر پشت سر بوتو جمع شوند. بوتو نیز می گوید که بار دیگر آرامش خود را به دست آورده است و حاضر نیست به خاطر «اقلیت ناچیزی از مردم پاکستان» پایش را از صحنه سیاست بیرون بکشد. بوتو می گوید؛ «روحیه اعضای حزب مایه افتخار است زیرا آنها می دانند که ما نمی توانیم اجازه دهیم پیکارجویان تصمیم گیرنده باشند. ما به دنبال نجات پاکستان از طریق نجات دموکراسی هستیم. بنابراین همچنان مصمم به شرکت در انتخابات پارلمانی پاکستان در ژانویه آینده هستیم.» اما بوتو باید به خاطر داشته باشد که این اقلیت ناچیز (اسلامگرایان تندرو) روز به روز در حال بزرگ تر شدن هستند و خود را برای جنگی خونین و طولانی آماده کرده اند.
نیما ملک محمدی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید