پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


بازار خرافات و غربت فرهنگ


بازار خرافات و غربت فرهنگ
خرافات جمع خرافه، حدیث باطل، سخن بیهوده، یاوه و اعتقادات بی‌اساس و افسانه‌ای است که در فرهنگ بشری، ریشه عمیق تاریخی دارد و همه ادیان آسمانی و بشری از آفت آن مصون نماده‌اند. گستره و تجلی اجتماعی‌خرافه، همواره زمینه‌های فرهنگی و مردم‌شناسانه داشته است. آنگاه که حاکمان و مدیران ادوار اجتماعی تاریخ برای آگاهی‌بخشی و ارتقای سطح اندیشگی مردم اهتمام قائل شده، دامنه خرافات محدود و زمینه‌های ظهور اجتماعی آن محدود شده است و هر وقت که تولید اندیشگی و اهتمام فرهنگی رو به قهقهرا و کاستی رفته است، زمینه‌های رسوخ اجتماعی آن فراهم و سوراخ‌های برون تابیدن خرافه‌ها بیشتر از پیش مهیا گردیده است.
در جامعه ما فرهنگ از چیزهای «عجیب و غریب» است. عجیب از آن جهت که از منظر بزرگان و مردان بنیانگذار انقلاب، این انقلاب تماماًَ فرهنگی است یعنی:
۱) سخن، اندیشه و پیام انقلاب برای تحول روحی، انقلاب باطنی و اصلاح اخلاقی مردم ایران زمین که اسلام را به عنوان دین جاودانه الهی پذیرفته‌اند، بوده است.
۲) همه کادر رهبری مردان انقلاب علاقه، شغل و کارکرد فرهنگی داشته و به نوعی دست‌اندرکار امور فرهنگی بوده‌اند یعنی روحانیان، دانشگاهیان، معلمان، نویسندگان و... جزو کادر رهبری و راهبران آگاهی‌بخش مردم در مسیر تحقق انقلاب اسلامی بوده‌اند.
۳) غایت، آمال و آرزوهای بلند ملی و متکی به دو مشخصه ذکر شده نیز، تماماً فرهنگی بوده است.
اما این انقلاب بی‌نظیر و متکی به همه عناصر فرهنگی در تاسیس و ظهور خود، پس از گذشت سی سال از عمر خودش، همچنان نگرانِ پیدایش آفت‌ها و کرم‌های ساقه‌خوار ضد خود است.
در همه این دوران از منظر رهبری انقلاب، خطیرترین، اصلی‌ترین و شریف‌ترین کارها پرداختن به فرهنگ و «فرهنگ در رأس همه امور» و به مثابه «اکسیژن» برای تنفس همگانی تلقی شده است و در عین حال فرهنگ را از نگرانی، مظلومیت، محرومیت، کمبودها و کاستی‌ها و بالاخره «غربت» همیشگی برخوردار دانسته‌اند.
«غریب» از آن جهت که در همه عمر سه دهه انقلاب، هزاران میلیارد تومان هزینه حوزه فرهنگ شده است، میلیاردها ساعت از عمر مردان مؤثر فرهنگی جامعه صرف سخنرانی‌ها، گفت‌وگوها و فعالیت‌های فرهنگی شده است، دهها ارگان، نهاد، مؤسسه دولتی، انقلابی و خصوصی عهده‌دار کارکرد و مسئولیت‌های فرهنگی بوده‌اند و سالیان سال بر سر مفاهیم و مصادیق فرهنگی جنجال، بلوا و دعوا صورت گرفته و بخش عمده‌ای از نیروهای «فرهنگ مدار» که «قوُت» و «قوّت» انقلاب بوده‌اند بخاطر توهمات، اشتباهات و رفتارهای ناصواب عناصر مقابل از صحنه کوشش‌های فرهنگی و جوشش‌های حکیمانه حذف و به گلخانه انزوا یا گلخانه! تفرق فرود آورده شده‌اند.
با این همه فراز و فرود، به‌نظر می‌رسد هنوز هم، تکلیف کنونی و چشم‌انداز آینده این پدیده «عجیب و غریب»، فرهنگ مشخص نشده باشد.
در فاصله زمان کوتاهی حداقل دو مرتبه، مقام رهبری در توصیه به دولت خدوم از مظلومیت، نقش پراهمیت و اکسیژن واره فرهنگ سخن گفته‌اند. اگر گزارش اخیر، رئیس‌جمهور تلاشگر در حضور رهبری، سند فعالیت سه ساله دولت نهم باشد بدون اغراق و بزرگنمایی باید بپذیریم که توان و کارآیی دولت خدمتگزار در سه‌ساله اخیر در عرصه فرهنگ در مقایسه با انتظارات رهبری بسیار اندک بوده است و با افزایش بودجه برای عمران! مساجد، چند برابر شدن مقالات علمی!! و سه برابر شدن مجموعه بودجه فرهنگ، نه مظلومیتی از «فرهنگ» رفع و نه مظاهر و مفاسد هجوم فرهنگی بیگانه دفع و نه اهمیت «اکسیژن‌واره فرهنگ»، هویدا می‌شود.
فرهنگ از موجودات «عجیب و غریب» است که اکنون در انقلاب و جامعه ما حضورش کیمیا شده و چون به کلاف سردرگمی تبدیل شده پیدا کردنش دشوار گردیده است. یافت فرهنگ، مستلزم دریافت آن است و دریافت آن، نیازمند عناصر زیادی است که با رونق ساختمانی مساجد و چند برابر شدن بودجه و تنومند شدن سخت‌افزارهای آن ... ممکن نخواهد بود.
رونق بازار خرافه، محصول دوره «غربت فرهنگ»، «خواب فرهنگ» و غفلت از کار بسزای فرهنگی است تا زمانی که به اقتدار فرهنگی نیندیشیم و عناصر آن را بازنشناسیم به کمال فرهنگی نخواهیم رسید ناگزیر باید شرایط برآمده از ضد فرهنگ، که ناشی از خلأ فرهنگی است را بپذیریم و میدان را به مروجان خرافه واگذار کرده و بازار را از آن خرافه‌پرستان و خرافه را در ستیز با حقیقت بدانیم!!
تولید خرافه، رشد خرافه‌زدگی و رونق خرافه‌گرایی، معلول دوره سکون فرهنگ و سکوت فرهنگ‌مدار است.
محمدعلی زم
منبع : شهروند امروز