سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

خداحافظ اروپای جدید


خداحافظ اروپای جدید
در یك روز آفتابی در ماه ژوئن، جورج دبیلو بوش، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریكا در حالی مشغول سخنرانی در دانشگاه ورشو بود كه سیاستمداران حاضر با علاقه به اظهارات او گوش می‌دادند. عده‌ای از لهستانی‌ها با شعف بسیار برای دیدن رئیس‌جمهور آمریكا بیرون از فضای دانشگاه حاضر بودند و مطبوعات لهستان به تمجید سخنان بوش پرداختند.
استقبال از بوش در اولین دیدار وی از لهستان در تابستان ۲۰۰۱ باورنكردنی اما واقعی بود. بوش در چارچوب همان سفر اروپایی از اسپانیا نیز دیدن كرد و خوسه ماریا آسنار، نخست‌وزیر اسپانیا در یك كنفرانس مشترك مطبوعاتی از الطاف دولت بوش سپاسگذاری كرد. بوش نیز در پاسخ گفت: «اسپانیا دوست ایالات متحده و آسنار دوست خوب من است.» اما تمامی مراحل این سفر كاملا مطلوب نبود؛ تظاهرات مختلفی علیه اجلاس مشترك سران آمریكا و اروپا صورت ‌گرفت.
اگرچه چنین مخالفت‌هایی از سوی افكار عمومی قابل پیش‌بینی بود، اما در آن زمان پیام جدیدی تظاهرات مذكور را بی‌رنگ ساخت؛ اینكه یك اتحاد جدید اروپایی و حامی سیاست‌های آمریكا متشكل از تونی‌بلر، نخست‌وزیر بریتانیا، سیلویو برلوسكونی، نخست‌وزیر ایتالیا، دولت‌های راستگرای اسپانیا، پرتغال، دانمارك و همچنین دولت‌های كمونیستی پیشین در اروپای مركزی در حال شكل‌گیری بود.
تمامی آنها شامل كشورهایی بودند كه به تازگی به سیاست آزادسازی بازار روی آورده بودند و از تسلط محور آلمان-فرانسه به سیاست‌های حاكم بر اروپا رضایت خاطر نداشتند.
در سال ۲۰۰۳ به هنگامی كه رونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت آمریكا محور آلمان- فرانسه را اروپای قدیم خواند، متحدان آمریكا در آن زمان اروپای جدید خوانده شدند. این بدان معنا بود كه حامیان آمریكا، سرمایه‌داری جهانی را پذیرفته‌اند و از جنگ علیه تروریسم پشتیبانی می‌كنند.
همین كشورها بودند كه ائتلاف جهانی در جنگ علیه عراق را تشكیل دادند، اما تنها پس از گذشت چهار سال، اروپای جدید دیگر وجود ندارد. آسنار، برلوسكونی و بلر از مقام خود كناره‌ گرفته‌اند یا درصدد كناره‌گیری هستند.
آنان همچنین قربانی مشاركت در جنگ عراق به حساب می‌آیند. گرایش اروپای مركزی از موضع حمایتی خود از آمریكا به شدت تغییر یافته و عمیقا شكلی انتقادی به خود گرفته است. بوش روز جمعه گذشته فقط به مدت سه ساعت در لهستان حضور یافت.
او نه تنها حتی یك سخنرانی نداشت بلكه به جز دیدار با رئیس‌جمهوری لهستان با فرد دیگری مذاكره نكرد. البته موضوعات زیادی هم برای بحث وجود نداشت. لهستان از حضور نظامی خود در عراق صدمه دیده بود.
این كشور همچنین شاهد بی‌توجهی دولت آمریكا نسبت به نگرانی‌های لهستان همچون تغییر در رژیم اعطای روادید آمریكا یا كمك‌های نظامی است. اروپای جدید به احتمال فراوان با طرح آمریكا برای استقرار سپر دفاع موشكی در لهستان و چك كاملا از بین خواهد رفت.
وزارت خارجه آمریكا تمامی تلاش خود را برای بهبود پروژه دفاع موشكی صورت داده و سیاستمداران حامی آمریكا در هر دو كشور لهستان و جمهوری چك به دنبال راهی برای پشتیبانی از این پروژه هستند، اما این طرح همچنان نامحبوب جلوه می‌كند و مشخص نیست كه آیا پارلمان‌های دو كشور این طرح را خواهند پذیرفت یا خیر.
اروپایی‌ها درك نمی‌كنند كه چرا می‌بایست سپردفاع موشكی آمریكا برای مقابله با ایران در قاره آنها استقرار یابد. از نگاه ایشان پیشرفت‌های موشكی ایران بیشتر تهدیدی برای اسرائیل به شمار می‌آید نه خطری برای اروپا یا آمریكا. اروپایی‌ها همچنین نمی‌دانند به چه علت می‌بایست طرح استقرار سخت‌افزارهای نظامی در خاك خود را بدون هیچ شرطی بپذیرند و خود را در معرض خطرات جدیدی قرار دهند.
ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور فدراسیون روسیه تهدید كرد كه در صورت استقرارسیستم دفاع موشكی در اروپا، موشك‌های دارای كلاهك هسته‌ای خود را به سوی این قاره هدف‌گیری خواهد كرد. پوتین در پاسخ به خبرنگاران گفت: «این كاملا واضح است كه اگر بخشی از توانایی‌های هسته‌ای استراتژیك ایالات متحده در اروپا استقرار یابد و ما را تهدید كند، ما نیز مجبور به پاسخ خواهیم بود.»
دلایل زیادی برای طرح این پرسش وجود دارد كه آیا سیستم دفاع موشكی واقعا در زمان كنونی باید استقرار یابد؟ درحالی‌كه گفته می‌شود این سیستم دارای قابلیت‌های هسته‌ای استراتژیك نیست و برای تهدید روسیه طراحی نشده است؟ اما روس‌ها به خوبی هدف سپر دفاع موشكی را درك می‌كنند.هنوز از لفاظی‌های ولادیمیر پوتین، بوی جنگ سرد برمی‌آید و این مساله تمامی مردم اروپا را نگران ساخته است.
پوتین می‌بایست این امر را یك پیروزی بزرگ به حساب آورد. هنوز به نظر می رسد هیچ‌كس در پنتاگون هرگز فكر نمی‌كرد كه ممكن است مخالفتی با پروژه سپر دفاع موشكی صورت گیرد یا مقامات محلی نیازمند كسب اطمینان بیشتر از پروژه باشند. حتی وزارت خارجه آمریكا هیچ‌گاه نمی‌اندیشید كه پیش از نهایی‌شدن تصمیم پنتاگون برای ساخت سپر دفاع موشكی این مساله به موضوعی جنجال‌برانگیز تبدیل شود.
تمامی این پیامدها قابل اجتناب بودند. اروپای جدید در حالی رو به افول است كه در فرانسه و آلمان رهبران آمریكایی‌تری به قدرت رسیده‌اند.با توجه بیشتر و گستاخی كمتر باید گفت: «اتحاد فراآتلانتیكی برخلاف خصومت‌های گذشته، نیرویی دوباره یافته است.
وقتی به ارزیابی سیاست خارجی بوش می‌نشینیم، درك می‌كنیم كه اروپای قدیم به همان میزان از این سیاست صدمه دیده كه عراق متضرر شده است. امروز اروپای قدیم می‌رود تا متحد دوباره آمریكا باشد در حالی‌كه اروپای جدید در سیاست‌های آمریكایی خود اعتدال را در پیش می‌گیرد. اروپای جدید دیگر وجود نخواهد داشت.»
آنی آپلبام
ترجمه: امیرحسین اصطباری
منبع:‌واشنگتن پست
منبع : روزنامه هم‌میهن


همچنین مشاهده کنید