یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

انتخابات ۸۸ و تداوم شکاف ها


انتخابات ۸۸ و تداوم شکاف ها
زنگ آغاز رقابت های انتخاباتی دوره دهم ریاست جمهوری، خیلی زودتر از آنچه در ادوار قبل انتخابات دیده می شد، به صدا درآمده است. این اتفاق از آنجا جالب توجه تر می نماید که دیده می شود این ورود زودهنگام به فاز اصلی انتخابات، نه صرفاً از سوی یک یا چند گرایش سیاسی، بلکه از سوی همه طرف های فعال در صحنه رخ داده است. اگر آرایش واقعی و گونه گونی صف بندی نیروها در عرصه انتخابات ریاست جمهوری را شامل همان گرایش هایی بدانیم که در مرحله اول دوره نهم شکل گرفت، تاکنون همه آن طیف ها وارد صحنه انتخابات شده اند و تقریباً با همان تنوع و تکثر آماده ورود به فاز نهایی رقابت هستند. البته شرایط سیاسی و به ویژه تجربه چهار سال گذشته چه در سطح حاکمیت و مجموعه نیروهای حاکم و چه در طیف گسترده منتقدان حاکمیت موجود، تفاوت های تاکتیکی و حتی راهبردی را شکل داده است، اما واقعیت آن است که دست کم در مرحله طرح الگوها و نامزدهای پیشنهادی، همان وضعیت تداوم یافته است.
۱) جناح حاکم
در شرایط کنونی، نیروهای جناح حاکم آشکارا به سه طیف راست سنتی، اقتدارگرایان منتقد دولت و اقتدارگرایان حامی دولت تقسیم شده اند. این سه طیف که در انتخابات دوره قبل به ترتیب از علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف و محمود احمدی نژاد حمایت می کردند، در تدارک انتخاباتی خویش برای دوره دهم ریاست جمهوری هم آماده ورود مجزا به صحنه شده اند. شکاف و حتی تقابل قالیباف (و نیز چهره هایی چون توکلی، افروغ و نادران) با احمدی نژاد امکان همگرایی دو طیف جریان اقتدارگرا را از بین برده و ورود قالیباف یا چهره یی دیگر از این طیف (که به احتمال فراوان احمد توکلی خواهد بود) به عرصه انتخابات را تقریباً قطعی نشان می دهد. از سوی دیگر، تهاجم دولت به پایگاه های راست سنتی از بازار و اصناف گرفته تا صندوق های قرض الحسنه و حتی حوزه های علمیه و مراجع تقلید مستقل، امکان منطقی همگرایی راست سنتی با احمدی نژاد را نیز منتفی ساخته و از این رو هم تشکل هایی چون حزب موتلفه با تاکید بر گزینه «ریاست جمهوری یک روحانی» آشکارا پتانسیل خود برای جدایی طلبی از احمدی نژاد و بازگشت به پایگاه سیاسی- هویتی خویش را نشان داده اند. حسن روحانی و مصطفی پورمحمدی نزدیک ترین گزینه های روحانی برای نامزدی از سوی این طیف محسوب می شوند و در میان چهره های مکلا، علی لاریجانی و علی اکبر ولایتی در صورت نامزدی به نمایندگی این طیف به صحنه خواهند آمد.
۲) اصلاح طلبان
در جناح اصلاح طلب هم عملاً سه طیفی که در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری میداندار بودند، فعال مانده اند. طیف طرفداران تحریم و بی فایده دانستن مشارکت در انتخابات (با وضعیت، اثرگذاری و مشکلات کنونی) نه تنها از نظر خود بازنگشته اند، که برخی احزاب، جریان ها و چهره های این طیف تلاش دارند با طرح یک نامزد رادیکال و ردصلاحیت وی حقانیت الگوی ذهنی خویش مبنی بر مسدود شدن راه اصلاح طلبی روی اصلاح طلبان رادیکال را به دیگر طیف ها اثبات کنند. در واقع طیف طرفدار تحریم که در دور قبل انتخابات رویکردی انفعالی را از خود به نمایش گذاشته بود و به همین دلیل پس از شکست اصلاح طلبان با انتقاد شدید آنها مواجه شد، در این دوره از انتخابات، رویکردی فعال را در پیش گرفته و با طرح ضرورت معرفی و نامزد کردن چهره یی رادیکال و قابل اجماع و کناره گیری از انتخابات در صورت ردصلاحیت وی راهبرد خویش را با انتقادهایی کمتر و مقبولیتی بیشتر به پیش برده است. طیف دوم اصلاح طلبان که در عرصه انتخابات آتی حضور خواهد داشت، طیفی است که در دور قبل انتخابات ریاست جمهوری با عنوان «اصلاح طلبان پیشرو» و با نامزدی دکتر معین در عرصه حضور یافت. این طیف که در دوره قبل، معتقد به ناکافی بودن مقاومت و ایستادگی آقای خاتمی و طیف های سنتی جریان اصلاحات بود، شعار «اصلاحات گامی به پیش» را مطرح کرد و سر آن داشت که روند اصلاحات را با شدت و سرعتی بیشتر به پیش برد.
با این حال، طیف اصلاح طلبان پیشرو از منظر گفتمانی همچنان نزدیکی خود را با شعارها و ایده های آقای خاتمی حفظ کرد و حتی می توان مدعی شد که تشدید انتقادهای این طیف از آقای خاتمی در سال های آخر دوران ریاست جمهوری وی به دلیل فاصله گرفتن خاتمی از شعارها و برنامه های ۱۲گانه یی بود که در سال ۷۶ به مردم ارائه داد، اما با تند شدن فضای سیاسی به تدریج از ایستادگی رادیکال بر آن شعارها خودداری کرد. بدین ترتیب، اصلاح طلبان پیشرو در پی حرکتی رادیکال تر از خاتمی و در عین حال سود جستن از ظرفیت انتخابات بودند که در نهایت به نامزدی دکتر معین انجامید. اینک آن طیف با دو هدف از رویکرد خود به دکتر معین عقب نشینی کرده و به آقای خاتمی بازگشته است؛ اول ممکن نبودن اجماع و شکل گیری ائتلاف کلی اصلاح طلبان بر سر نامزدی دکتر معین و چهره هایی همچون او. دوم شانس اندک رای آوری دکتر معین و چهره هایی همچون او در شرایط سخت و دشواری چون انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری و در تقابل با احمدی نژاد. از همین زاویه است که اصلاح طلبان پیشرو- به عنوان اصلی ترین طیف طرفدار حضور آقای خاتمی در انتخابات سال آینده- بر دو عنصر توانایی وی در شکل دهی به ائتلاف اصلاح طلبان و نیز رای آوری وی در تقابل با احمدی نژاد تاکید می کنند و نامزدهای دیگر را به دلیل توانی کمتر در این دو بعد، رد می کنند.
سومین طیف فعال در زیرمجموعه اصلاح طلبان، حامیان نامزدی آقای کروبی هستند که با تکیه بر تجربه دور قبل انتخابات ریاست جمهوری و مجموعه فعالیت های حزبی و تشکیلاتی که در چارچوب حزب اعتمادملی در این چهار سال تدارک دیده اند، قصد ورود دوباره به عرصه انتخابات ریاست جمهوری و حمایت از نامزدی آقای کروبی را دارند. این جریان نیز با آنکه ریشه خود را با دو طیف دیگر اصلاح طلبان - به ویژه جریان پیشرو- یکسان می بیند، اما مجموعه تحولات و رخدادهای دوران اصلاحات که دو گونه تعریف و نگرش از اصلاح طلبی را بروز می داد، باعث شده این طیف نیز چندان تمایلی به همگرایی با جریان دیگر نداشته باشد و بکوشد با به میدان آوردن نامزد هویت بخش خویش (کروبی) بار دیگر، شانس خود را در حرکتی مجزا از طیف پیشرو اصلاحات بیازماید.
۳) میانه روها
علاوه بر این جریانات که به هر شکل حضور و موقعیت شان در یکی از دو اردوگاه اصلاح طلبی و راستگرایی آشکار است، نیروهای طرفدار یا متاثر از آقای هاشمی رفسنجانی که در دو طیف چپ (کارگزاران) و راست (اعتدالیون) قابل تعریف هستند نیز، در میدان انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری حضور دارند. این جریان که در دور قبل انتخابات ریاست جمهوری و با کاندیداتوری آقای هاشمی رفسنجانی، عملاً روشن ترین راهبرد و بیشترین شانس پیروزی را برای خود قائل بود، در انتخابات پیش رو به دلیل موقعیت خاص و مخدوش خود از منظر هویت سیاسی، به حرکتی زیگزاگی و فاقد اعتماد به نفس دچار آمده است. حزب کارگزاران که با نوعی چندصدایی وارد عرصه انتخابات شد و از طرح بحثی چون حمایت از نامزدی راستگرا (همچون ناطق نوری) آغاز کرد و سپس به طرح نامزدهای حزبی خود چون محمدعلی نجفی رسید، مدتی بعد کاملاً تحت تاثیر گفتمان غالب اصلاح طلبان در حمایت از نامزدی آقای خاتمی درآمد و مدتی بعد که بحث نامزدی آقای کروبی پررنگ شد، دوباره از سر تردید و دودلی در مقام حمایت از نامزدهای متنوع موجود درآمده است و هر روز صدایی متفاوت از سخنگویان رسمی و غیررسمی این حزب شنیده می شود. طیف راستگرای زیرمجموعه آقای هاشمی (موسوم به اعتدالیون) هم، گرچه تقریباً تکلیف خود را روشن کرده و قصد دارد با نامزدی حسن روحانی به صحنه بیاید ، قرار داشتن وی در دوراهی اصلاح طلبی و محافظه کاری به شدت نگران جلب حمایت احزاب و جریان های موثر دو جناح است و هر روز امیدش نسبت به اینکه در صورت نیامدن آقای خاتمی به عرصه انتخابات بتواند به عنوان بدیل وی مورد حمایت طیف گسترده یی از نیروها قرار گیرد، کمرنگ تر می شود.
آنچه آمد، نگاهی گذرا بر آرایش نیروها در عرصه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود. این آرایش، البته به معنای به میدان آمدن قطعی نامزدهای همه طیف های گفته شده و شکل گرفتن دوباره انتخاباتی متکثر و با کاندیداهای متعدد - همچون انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری- نیست. نکته اصلی در تشریح این آرایش نیروهای سیاسی، پافشاری بر این نکته است که آرایش مرحله اول دوره قبل انتخابات ریاست جمهوری، آرایشی واقعی و اصیل بود که همه نیروها با تکیه بر مبانی هویتی-سیاسی خود در آن حضور یافتند و اگر قرار بر شکل گیری انتخاباتی جدی در دور آتی انتخابات باشد، باید این هویت های متعدد محترم نگاه داشته شده و هرگونه ائتلاف و همگرایی، مبتنی بر همین آرایش واقعی و اصیل باشد. در غیر این صورت، آنچه شکل خواهد گرفت، آرایشی مجعول و حاصل دادوستدی بی مبنا میان نخبگان احزاب و جریان های سیاسی خواهد بود که حتی نخواهد توانست با بدنه این جریان ها ارتباطی منطقی پیدا کند؛ چه رسد به آنکه به جامعه منتقل شود و اکثریت خاموش را برانگیزد و جنبش اجتماعی شکل دهد.
محد جواد روح
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید