یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


پیامدهای مبارزه پلیسی با بدحجابی


پیامدهای مبارزه پلیسی با بدحجابی
«تو مقابل آینه می ایستی اما دیگران می گویند چه بپوش.» این جمله برای زنده شدن خاطره روزهای کودکی و مهربانی های والدین در پوشاندن لباس به تن دردانه شان نیست. این بخش ناامیدکننده بخشنامه یی است که این روزها توسط نیروهای انتظامی اجرایی می شود.
شاید مسوولانی که پای چنین بخشنامه هایی را امضا و این طرح ها را با مهر «فوری» به تمام نیروهای تابعه ابلاغ می کنند نیت مبارزه با فساد و ریشه کنی بدحجابی را داشته باشند اما تجربه ثابت کرده که نیروهای انتظامی هیچ وقت نتوانسته اند آنقدر به جامعه نزدیک شوند که تصمیم گیری هایشان هم مشمول پاسخ مثبت جامعه شود. تدبیر جدید مسوولان انتظامی برای افزایش نظم عمومی و کاهش میزان آسیب های اجتماعی در قالب طرح مبارزه با بدحجابی آغاز شده؛ طرحی که پیش از آغاز اجرای آن با اما و اگرهایی همراه بوده است.
این اما و اگرها حتی در بین مسوولان نظام و نمایندگان مجلس وجود داشت. تا آنجا که فرمانده نیروی انتظامی با گلایه گفت که مذمت کنندگان این طرح باید استیضاح شوند. اما بررسی این طرح را از زبان کارشناسان می خوانیم.
● به احترام حکومت
«برخوردهای نیروی انتظامی در مساله حجاب به موضوع بحث انگیزی تبدیل شده است. از یک طرف این نیرو باید با خاطیان قانون جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر فقه شیعه است برخورد کند و از طرفی اگر قرار باشد برخوردهای عمومی با این میزان گستردگی از جانب این نهاد انجام شود احتمال به خطر افتادن احترام حکومت وجود دارد.»
دکتر سیدحسن حسینی رئیس مرکز مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران اظهاراتش را اینگونه ادامه می دهد؛ «در هر کشوری نیروهای پلیس نماینده های ملبس نظام حکومتی اند بنابراین رابطه تنگاتنگی بین برخورد آنها با مردم و انعکاس رفتار مردم نسبت به حکومت برقرار است. نیروهای انتظامی باید همواره برخوردهایی متین داشته باشند تا عزت حکومت را افزایش دهند.»
به گفته دکتر حسینی در اجرای طرحی مثل مبارزه با بدحجابی اگر قرار باشد نص قانون ملاک عمل قرار گیرد باید با ۹۰ درصد زنان تهرانی برخورد شود چون این افراد به غیر از صورت و دست ها ممکن است تار موی نپوشیده یی هم داشته باشند. پس به طور حتم چنین برخوردی قابل اجرا نیست. اگر هم این برخورد به طور کامل اجرا شود حاصلی جز آسیب زدن به چهره حکومت نخواهد داشت. موضع قابل بحث اینجا است که تبعات منفی چنین برخوردهایی ممکن است به صورت رفتارهای منفی دیگر از سوی عده یی در چهره جامعه ظاهر شود.
● من، تو، او به یک سو...
ما نمی توانیم درباره پوشش شهروندان به فرم و شکل واحدی برسیم. این سیاست قبل از رسیدن به فرجام در میان مارکسیست ها، کمونیست ها و مائوئیست ها هم بی نتیجه ماند. از نظر جامعه شناختی آدم ها اقشار مختلف و گروه های مختلف فکری را تشکیل می دهند. دکتر حسینی یکی از کارکردهای مهم لباس را ایجاد تفکیک طبقاتی می داند.
او می گوید؛ «پیامبران لباس خاصی نمی پوشیدند اما روحانیون به عنوان مبلغان دین همان پیامبران از لباس های خاصی استفاده می کنند. لباس نظامیان، قضات و پزشکان هم متفاوت است پس لباس کارکرد صنفی هم دارد. ما باید به فرهنگی برسیم که افراد استفاده کننده از لباس های نامناسب در رده های درجه چندم جامعه قرار گیرند نه اینکه آنها را مجبور به پوشیدن لباس خاصی کنیم.»
حقیقت این است که لباس منتخب یک جوان با آنچه یک میانسال برمی گزیند تفاوت فراوانی دارد. چطور می شود از تمام اقشار و سنین جامعه توقع داشت پوششی در یک سطح داشته باشند. این موضوع از نظر روانشناسی رنگ ها هم قابل اثبات است. حتی اگر در تمام سریال های تلویزیونی رنگ قرمز رنگ محبوب بزهکاران باشد، باز هم این رنگ برای جوانان محبوب است و این قاعده با هیچ طرحی و بخشنامه یی تغییر نمی کند.
● حاد شدن یک مشکل مزمن
ما همیشه برای برخورد با رفتارهای افراطی (مثل پوشش نامناسب عده یی) اعلام آمادگی کرده ایم اما هیچ گاه از خود نپرسیدیم این رفتارهای افراطی از کجا نشات گرفته است. جواب این بی توجهی را دکتر حسینی با اشاره به وضعیت پوشش در فرانسه می دهد؛ «در فرانسه عده یی از افراد که ضدجامعه اند رفتارهای ویژه یی بروز می دهند و خود یک جامعه اند ولی این میزان افراطی گری به معنای فاصله گرفتن از قانون در میان آنها به چشم نمی خورد.
باید اعتراف کرد که رفتار بخشی از جامعه ما حتی از نظر تظاهرات جنسی هم از غربی ها پیش افتاده و این مشکل ریشه در معضلات اجتماعی ما دارد. با این اوصاف اندازه گیری پدیده ها به دلیل سخت بودن شاخص سازی آن دشوار شده است.»
رئیس مرکز مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران معتقد است حتی اگر شاخص های بدحجابی مشخص شود باید زمان سپری شود و مردم آموزش ببینند. علاوه بر مردم، نیروهای اجرایی از یگان های انتظامی گرفته تا ماموران حراست هم باید آموزش ببینند چون در غیر این صورت هرگونه برخورد تنها باعث بیزاری مردم خواهد شد.
● میزان حجاب چیست؟
اینکه حد حجاب در جوامع امروزی براساس چه معیار و میزانی پذیرفته می شود سوالی است که دکتر مهدی طالب- جامعه شناس- به آن اینگونه پاسخ می دهد؛ «رفتارهای اجتماعی که حجاب هم بخشی از آن است براساس عرف یا هنجارهای مردم نهاده مورد بررسی قرار می گیرد نه هنجارهای قانون نهاده چون ریشه عرف در این است که برای رفع نیاز رایج، در اثر تکرار، تثبیت و بر اثر گذر زمان متحول می شود.»
به گفته طالب مشکل جامعه در مواردی مانند حجاب و هنجارهای آن از آنجا شروع می شود که عوامل مختلف فرهنگی و اجتماعی مانند تبلیغات بیگانگان و اختلاف های طبقاتی به یک باره بر دوش مردم سنگینی می کند و نتایج اینچنینی به وجود می آورد. این جامعه شناس معتقد است برخوردهای انتظامی با مساله یی مثل بدحجابی در چرخه قانون مقاومت طبیعی باعث بروز رفتارهای ناهنجار شدیدتری خواهد شد.
طالب می گوید؛ «قبلاً جامعه اثرگذار روی مردم به ویژه جوانان از اعضای محل تشکیل می شد. آنهایی که سن و سال بالاتری داشتند راهنما و نگهبان اجتماعی مردم بودند اما الان جوان ها چنین افرادی را قبول ندارند و البته نمی شود با آنها به تندی برخورد کرد بلکه باید با فرهنگ سازی و کاهش معضلات جامعه مانند نرخ بالای بیکاری و شرایط سخت ازدواج محیط را برای سوق نیافتن جوانان به سمت ناهنجاری ها از جمله بدحجابی آماده کرد.»
امروز شرایط به گونه یی است که بهترین ساعات روزهای جوانی صرف آراستن خود می شود. آن هم درست در ایامی که نیاز به انرژی برای سازندگی ملموس است. جوان ما در این فرصت طلایی برون فکنی های خود را تجربه می کند؛ تجربه یی که در چنین سن و سالی برای غربی ها انجام شده است. به عقیده دکتر طالب غرب خانواده را باخته اما مثل ما این برون فکنی های شدید را هم ندارد.
● معیاری برای بعضی فصول
«در سفرهایی که طی سال های گذشته به خارج از کشور داشتم همواره این تصویر را دیده ام که بعضی خانم های ایرانی با شنیدن خبر خروج هواپیما از مرز ایران قبل از هر چیز روسری های خود را جابه جا کرده اند. ولی ماه گذشته و در جریان سفر اخیرم دیدن این تصویر برایم میسر نشد.»
با چنین مثالی است که خدیجه مقدم از فعالان کمپین زنان ادعا می کند پوشش در ایران به سطحی از تعادل رسیده است و این پوشش با پوشش زنان دنیا تفاوت های اساسی ندارد. مقدم می گوید؛ «می خواهم از مسوولان انتظامی و اجرایی کشور بپرسم با حجابی که برای زنان در نظر دارند کدام یک از خانم ها می توانند کار کنند.
اگر قرار باشد این سختگیری ها اجرا شود باید منتظر ماند تا با همه خانم ها از زنان شالیکار گرفته تا پرستاران که ممکن است شلوار یا آستین هایشان را برای انجام کاری بالا بزنند برخورد شود. پس خانم ها چگونه مخارج زندگی شان را تامین کنند؟»
از بی تاثیر بودن برخوردهای انتظامی و به قولی- زوج و فردی- در مواجهه با بحران های اجتماعی خبر می دهد. به گفته او باید سطح فرهنگ مردم آن گونه باشد که خود را به صورت کالا نبینند و خود را عرضه نکنند.
● تلخی تجربه بدون استفاده
فرمانده نیروی انتظامی تهران در پایان تابستان سال گذشته از برخورد نیروهای تحت سرپرستی اش با سیصد هزار زن بدحجاب خبر داد.
قرار است بدحجاب ها امسال به دادسراها معرفی شوند و شاید به زندان هم بروند. تعداد بدحجابان امسال معلوم نیست اما براساس یک نظریه جامعه شناسی بالا رفتن تعداد آمار این افراد طی سال های گذشته نشان می دهد آنچه نیروی انتظامی از آن به عنوان بدحجابی یاد می کند دیگر یک پدیده نیست که موضوعی عمومی است. در حالی که منتقدان به وضعیت حجاب می توانند به جای صرف نیرو و انرژی برای این برخوردها تلاشی انجام دهند تا حجاب دوباره به ارزش بدل شود. مسائل فرهنگی دیربازده هستند اما اثرگذاری های طولانی تری هم دارند.
در حالی که برخورد های دفعی فقط لجبازی به همراه دارد. باید به آمار رو به افزایش اسلام پذیری فرانسوی ها دقت کرد. عده یی از آنها برای استفاده از حجاب منع شدند. آن موج شباهت زیادی به طرح جدید نیروی انتظامی ما دارد البته با دستاورد حجاب گریزی.
مسعود میر
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید