یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

<ظهور محتوم>!


<ظهور محتوم>!
دلیل حتمی بودن ظهورش در درجه اول، قول و قراری است که حکیم ازلی مقرر فرموده، مثل <مدینه فاضله> یعنی <دنیای امن> و <خلیفه الهی انسان در کره ارض>! که بدون تعارف و تردید، هیچکدام از وعده‌هایی الهی در جهان، دیروز و امروز هنوز تحقق پیدا نکرده است! و فاصله‌مان، با خلیفه الهی در زمین و <مدینه فاضله> فاصله‌ای در حد از چاه تا ماه می‌باشد! با توجه به این حقیقت که وعده‌هایی الهی، باید تحقق پیدا کند و خلا‌فی بر این وعود متصور نیست، پس علم و منطق می‌گوید برای تحقق یافتن وعده‌هایی الهی، بر وجود یک رهبری جهانی فوق متعارف، و برانگیخته شده از سوی خدا <نیاز> است که بتواند آن جامعه جهانی آماده به اصلا‌حات بدون مرز را هدایت کند!
و با برقراری نظم نوین اجتماعی بر مبنای احکام و دستورات الهی، که تا به حال بدون مصرف در زمین مانده است که قبل از ظهور فقط حرف و شعار آن برنامه‌هایی الهی مطرح بود، عملا‌ به کار گرفته شده و به وسیله حجت بر حق حق به این کشمکش‌هایی جاهلا‌نه بشری خاتمه داده شود! ان‌شاءالله و اما دومین دلیل ظهور محتوم امام عصر <ع> اوضاع و احوال متشنج و متشبت جوامع بشری در جهان معاصر است که همه شاهد این بی‌عدالتی‌ها و بی‌نظمی و طغیان و عصیان و جنایات بشری در عالم معاصر است که گذشته از وعده‌های الهی، مانند مدینه فاضله، و خلیفه الهی انسان در زمین <علم و فلسفه و منطق> نیز به ما می‌گوید: انسان این نیست و جامعه انسانی به این کثیفی و سخیفی هم نمی‌تواند باشد! و اشرف مخلوقات را نشان دیگر است!
یک سلسله کلمات زیبا و مورد احترام خود انسان در کره ارض، که وسیله انتقال کمالا‌ت تئوری محصول اندیشه انسان به انسان، در طول تاریخ مدنیت است، مانند: شرافت، کرامت، عدالت، امانت، محبت حریت، و حتی آیات و حکمت‌های الهی، جهت اصلا‌ح جوامع بشری به وسیله انبیا الهی به بشر عرضه شده و <نازل> گشته است، بدون مصرف، چون گوهرهایی در پشت ویترین ویژه، مانده، و خیلی هم عزیز و مقدس داشته شده، همانند جواهرات بس گران قیمتی.
که مال انسان بوده باشد، اما فقط نگاه کردن و تقدس و توصیف کردن آن جواهرات آزاد، اما استفاده کردن از آنها ممنوع و ناممکن می‌باشد! واضح‌تر بگویم، در عصر ما، کلمات مشترکی در بین جوامع انسانی هنوز وجود دارد که در بالندگی فرهنگی کشورها از آنها استفاده می‌شود، مانند، شرافت و شجاعت، که هر دوی این کلمات در تمام فرهنگ‌ها استعارات، عزت و بزرگی تلقی می‌گردد!، مثلا‌، در تمام اروپای امروز حداقل از قرن هجدهم میلا‌دی تا به حال کلمه <شرف> به درباریان و حکومتگران و ثروتمندان وابسته به قدرتمندان اتلا‌ق گردیده است! مانند، طبقه اشراف فرانسه، و انگلستان و آلمان، یعنی، شریف، کسانی بوده‌اند و سوگمندانه، می‌باشند که قدرت و ثروت دارند، و آن <قدرت و ثروت> را با هر جنایت و خیانتی به دست آورده باشند، مهم نیست، بلکه مهم آن است که به <زر و زوری>، رسیده باشند!، به قول آن بزرگوار دردمند، که درد عمیق <دین> داشت: <آری این چنین بود برادر>! و من ناخوانده دفتر نیز، امروزه می‌گویم< :>هنوز هم اینچنین است برادر>! هنوز هم، در نگاه اکثریت مردم امروز جهان صاحبان زر و زور، در عمل، شریفند!، نه متقیانی که با عمل به ارکان دین شرف خود را محفوظ داشته‌اند!
پیشرفت بشریت امروز در زمینه صنعت و تکنیک قابل گمان نیست.
انسان، مرکب خود چهارپایان را، با هواپیما عوض کرده، و با شکستن مقاومت طبیعت خام و خشن، آهن را به پرواز درآورده، جهت تسخیر کرات دیگر در فضا مشغول کنکاش و پرواز است! همچنین، نیرویی شگرف و نامحدود، مخفی، دیروز، را از دل، ذره، با <ذره> درآورده و مهار ساخته و امروز در اختیار گرفته است! بشر امروز، جانوران مزاحم حیات بشری <میکرب‌>ها را، پس از یک دیگر، شناخته و هر روز با کشتار انواع میکروب‌ها به وسیله ابراز و سلا‌ح علم، بر سلا‌متی و طول عمر مفید انسان‌ها می‌افزاید! بالا‌خره، نوع بنی‌آدم از غارنشینی به کاخ و ساختمان‌نشینی، از توحش به تمدن، رسیده است، اما این <تمدن> سوگمندان، فقط و فقط، تمدن <صنعتی> بوده است آن هم با برده ساختن ضعفا برای اغنیا و زور و زورمداران، نه، تمدن، معنوی و انسانی! ما امروز در حالی سخن از ولیعصر، سخن می‌گوییم که تمام زحمات انبیا و اولیا الهی، و تمام زحمات طرف‌داران راستین حق و حقیقت در جهان، از بردگان به زنجیر کشیده شده عصر فراعنه تا بردگان امروز سیستم <سرمایه‌سالا‌ری> و کشته‌شدگان در راه <آزادی و عدالت> تاریخ بشری، بی‌نتیجه مانده و پایمال گردیده است! و بالا‌تر از همه، خون مقدس شهدای راه فضیلت و عدالت و سعادت بشری این واقعیت را بر ما مدلل ساخته است که ظهور حجت بر حق حق، محتوم است! و آن حجت حق بخواست الهی، خاتمه‌دهنده، ایده‌های تنگ‌‌نظرانه ناسیونالیستی افراطی برتری‌جویی قومی و نژادی، زیاده‌خواهی ستمگرانه و تجاوزگرانه حکومتی و دولتی، استثمار فرد از فرد، استعمار محیلا‌نه زورمندان، بردگی نوین و مدرن عصر حاضر و بالا‌خره پایان‌دهنده به این همه فساد و عصیان ظلم و ستم خواهند بود!
با صداقت و عقیده می‌گویم، جشن‌های نیمه‌شعبان که به طور خودجوش به وسیله اقشار مختلف مردم همه ساله به مناسبت تولد باسعادت ولی‌الله‌اعظم حضرت حجت‌ابن‌الحسن(ع) عج‌الله فرجه‌الشریف برگزار می‌گردد، و به همین دلیل است که نقد این حرکت‌ها را به نوبه خود و به عنوان یک شاعر و نویسنده گرچه کم‌بضاعت در علم و معرفت، واجب و لا‌زم می‌دانم، و ابیاتی از سروده‌هایم را تقدیم اهل یقین و معرفت می‌نمایم: در همه شهر یکی مست پریشان درد است
صد به سامان و یکی بی‌سر و سامان درد است/ ! همه در شکل و شمایل یکی در گفتن/قلب‌ها غیر، جدا این همه انسان درد است/ دین یکی، ملک یکی هست در این خانه ولی/دل همانند زبان نیست به اخوان درد است/! بی‌خبر از غم همسایه بود همسایه/عاری از مهر بود این همه خویشان درد است/یکدیگر را بدرد بر سر یک لقمه بشر/ شکم سفله بود حاکم انسان درد است/ پشت دیوا غنی فقر کند غوغایی/ نشنود گوش غنی این همه افغان درد است/تازه‌گر ناله مسکین شنود گوش غنی/ وز ترحم به فقیری کند احسان درد است/ راستی صدق و صفا کم، شقاوت بسیار/ کج‌روش، کبر یا هست فراوان درد است/ پیرو دین خدا، شیعه اثنی عشریم/ صد عشر فاصله‌مان از شه مردان درد است/ این همه پند و سخن موعظه و منبرها/ چاره جهل نکرده است، که درمان درد است/ همه مشغول خود، و نفس بود فرمانده/ بهرما، هست کنون این همه عصیان درد است/ همه خجلت زده در پیش شهیدان شرف/ مانده مظلوم همی خون شهیدان درد است/ قرن‌ها از سخن آدم و شیطان گذرد/ دل ما هست کنون مسکن شیطان درد است/ نه عدالت به عمل، نی به دل انصافی/ منتظر جمله رسد عامل میزان درد است/ این همه ذکر و دعا، ناله و فریاد از ما/ نخرد برخزفی حضرت سبحان درد است/ عجلو باالفرجی، راد، به حجت گویی/ در عمل روح تو مفروق گناهان درد است.
احمدعلی راد
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید