شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

این خانه سیاه نیست


این خانه سیاه نیست
انگشتان خوره خورده، کف دست های صاف وبازوان کج، چشم های ازحدقه درآمده، پلک های متورم و بی مژه، کله ای طاس و صورت های تغییر شکل داده، راز آن ها را فاش می کند. خنده چهره آنان را ناخوشایند می کند، تقصیر خودشان نیست، زیرا نخستین حمله جذام به لبهاست و جذام نخستین زخم را به لبخند می زند و لب های جذامی را وقت خندیدن کج می کند و پس ازآن پلک هایش بی حس می شود و بعد ازآن نیز به ترتیب بیشتر اجزای صورت دچار تهاجم بی امان خوره خواهد شد که تا آخر عمر آثار و عوارض آن باقی می ماند، برای همین جذامی همیشه در جامعه جذامی باقی می ماند، حتی اگر پاک شود.
مرض جذام مثل طاعون برای مردم هولناک و وحشت انگیز است، روزگاری به پای جذامی ها زنگوله می بستند تا براثر شنیدن صدای آن اطرافیان فرار کنند و زن های بیمار مجبور بودند پارچه سفیدی روی صورت خود بیاندازند و به هر جا می روند فریاد بزنند" ناپاک، ناپاک".
در ایران نیز مثل همه جای دنیا، جذامی ها آدم های زنده ای بودند که مانند افراد زنده به گور می شدند و باید در غارها، کوهستان ها و نقاط دور افتاده زندگی کنند و از بشریت فاصله بگیرند تا در تنهایی و فقر در انتظار مرگ طاقت فرسا باشند.
بر اساس آمار غیررسمی منتشر شده در سال، ۱۳۸۳در حدود ۱۰هزار جذامی بیمار وبهبودیافته در ایران زندگی می کنند که این افراد بیشتر در استان های آذربایجان شرقی و غربی، گیلان و خراسان زندگی می کنند. عامل بیماری جذام باکتری به نام "مایکو باکتریوم لپرا" که این باکتری خانواده بزرگی از میکروب هاست که از میلیاردها سال پیش در طبیعت پخش بوده است.
پس ازگذشت قرن ها، دو میکروب از اعضای این خانواده با بدن انسان سازگاری پیدا کردند، یکی " مایکو باکتری سل " و دیگری "مایکو باکتریوم لپرا " که باعث بروز جذام شد. راه اصلی انتقال بیماری از طریق انتقال ترشحات مجاری تنفسی بیماران جذامی است، اما شرط آن این است که مجذوم و سالم زیر یک سقف زندگی کنند و تماس مستمر و طولانی داشته باشند. ولی امروزه در ایران بسیاری از جذامی ها به قول خودشان "پاک " شده اند و تقریبا سالانه کمتر از ۱۰۰نفر در کشور به بیماری جذام مبتلا می شوند. پس از شیوع بیماری جذام در کشور، آسایشگاه "بابا باغی" در تبریز توسط پزشکان فرانسوی راه اندازی شد که بیماران به مدت دو تا شش سال در آنجا تحت مداوا قرار می گرفتند.
از آنجایی که این بیماران حتی پس از بهبود نیز از جامعه طرد می شوند، خیرین ونیکوکاران ایران اقدام به تاسیس انجمن حمایت از حقوق مجذومین کردند و در جهت برطرف کردن مشکلات مجذومین، "بهکده"ای شکل گرفت.
در حال حاضر این "بهکده" در ۱۳۵کیلومتری بجنورد و ۸۵کیلومتر مانده به "آشخانه" به عنوان یکی از مراکز جذامی ها میزبان ۱۱۷خانواده جذامی است که حداقل یک نفر از آنان به بیماری جذام مبتلا و یا از این بیماری بهبود پیدا کرده اند.
این مرکز و شش روستای مجاور آن از سال ۱۳۴۲پذیرای گروه های جذامی ها بوده است و تا سال ۱۳۵۵نیز ۴۰۰خانه،مراکزحرفه ای، خدماتی، تفریحی وآموزشی به همت فرانسویان برای این مرکز ساخته شد. همچنین براساس برنامه ریزی های انجام شده و به منظور ایجاد خود اتکایی برای جذامیان کشور، تاسیس مجتمع کشت و صنعت در این منطقه پایه ریزی شد که با عرضه سهام به مجذومان کشور این کار عملیاتی شد.
"عین الله رستمی" رئیس موسسه نیکوکاری و خود اتکایی توانمندان آسیب دیده مجذوم که خود از بیماران جذامی است، در گفت وگو با ایرنا افزود: بعداز پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی جمعیت کمک به جذامی ها در سال،۱۳۶۳بر اساس لایحه مجلس شورای اسلامی نام "بهکده راجی" به "بهکده رضوی" تغییر یافت و سرپرستی کلیه اموال منقول و غیرمنقول این بهکده و شش روستای مجاور آن به کمیته امداد امام خمینی (ره) واگذار شد.
وی افزود: در سال ۱۳۶۹با انحلال سازمان مبارزه با جذام به تدریج همه حمایت ها از جذامیان کشور قطع شد. رستمی معتقد است در سال ۱۳۷۲این سازمان به شکل فرمایشی دایر شد، ولی کار مثبتی انجام نداد و متاسفانه امکانات وقفی بیماران نیز ازدست رفت.
وی افزود: درحال حاضر نیزبا وجودی که سرپرستی این بهکده به کمیته امداد واگذار شده است، ولی مسئولان این نهاد حمایتی حاضر نیستند وضعیت سهام شرکت کشت وصنعت این بهکده که از آن جذامی های کل کشور بوده است را روشن کنند. این جذامی پاک شده، تاکید کرد: برخی عملکردها سوال برانگیز است زیرا نهادی مانند کمیته امداد باوجودی که یکی از مهمترین نهادهای حامی محرومین است، ولی در ازای پرداختی ناچیز تحت عنوان " طرح مهاجرت " جذامیان را به ترک بهکده تشویق می کند.
وی افزود: این در حالی است که اغلب بیماران مبتلا به جذام امروزه در فقر و بدبختی زندگی می کنند و بیشتر آنان به گدایی و تکدی برای گذران معاش روی آورده اند، بنابراین بجا نیست که یک نهاد حمایتی این گونه با این قشر برخورد کند. براساس نامه های جذامی ها و این انجمن، "براساس طرح مهاجرت، فرد جذامی در مقابل دریافت مبلغی، تعهدنامه هایی مبنی بر خروج از خانه خود در بهکده رضوی امضا می کند." "براساس این تعهدنامه، جذامی ها در صورت دریافت پول حق بازگشت به بهکده را ندارند." به گفته وی، درحال حاضر اجرایی شدن این طرح سبب خروج بسیاری از جذامیان از بهکده رضوی و ورود افراد غیر جذامی به این بهکده شده است.
رستمی در ادامه به لایحه واگذاری بهکده رضوی به کمیته امداد اعتراض کرد و گفت: در تصویب این لایحه باید رفاه حال تمامی جذامی های کشور که در حدود ۱۰هزار نفر هستند، در نظر گرفته شود. وی گفت: سهام دار کردن جذامی های سراسر کشور در طرح های اقتصادی که بعد از واگذاری زمین های بهکده به کمیته امداد درآن مکان قابلیت اجرا می یابد، "همچون مجتمع کشت و صنعت بهکده" از جمله مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. رئیس موسسه نیکوکاری و خود اتکایی توانمندان آسیب دیده مجذوم تاکید کرد این زمین ها توسط افراد نیکوکار وخیر به مجذومین کل کشور تعلق گرفته است و آنان از کمیته امداد انتظار دارند به عنوان یک نهاد حمایت کننده محرومین، سود به دست آمده از فعالیت های اقتصادی این مجتمع را میان تمامی جذامیان کشور تقسیم کند. رستمی ادامه داد: آنچه در این لایحه باید بیشتر توجه شود، این است که کمیته امداد در تدوین این لایحه نه تنها سهمی از مجتمع کشت وصنعت این بهکده را به مجذومین اختصاص نداد، بلکه نامی از این مجتمع نیز نبرده است. رستمی به نمایندگی از طرف جذامیان کشور درخواست کرد، نمایندگان مجلس در راه اندازی مجتمع کشت وصنعت رضوی به سهامدارشدن جذامی ها نیز توجه کنند.
وی همچنین درخواست کرد که درصورت واگذاری زمین به کمیته امداد و تبدیل آن به یک مرکزاشتغال زایی، ۵۰درصد کارکنان این مرکز با توجه به مشکلات زیاد جذامی ها، از بین مجذومان کشور و خانواده های آنان باشند. لایحه واگذاری زمین های بهکده رضوی به کمیته امداد از سال ۱۳۶۳تاکنون مسکوت بوده است، ولی با تلاش مسئولان کمیته امداد درسال جاری دوباره این لایحه درکمیسیون اجتماعی مجلس در چند جلسه مطرح شد.
در دیدار با یک جذامی، با اینکه خوره چنگالش را از جانش برکنده، ولی هنوز آزرده خاطر و زود رنج است و با زخمی که جذام بر لب هایش زده، لب به اعتراض می گشاید و می گوید: "فریاد" از آن کنند که "فریادرس" رسد، "فریاد" را چه سود که "فریاد رس" نماند. وی با اشاره به زخم های خود که او را ناتوان کرده، می گوید: می خواهم سهمی در این دنیا داشته باشم. "آیا بیمار مبتلا به جذام محکوم به فنا است و مساوی است با انزوا و طرد زندگی اجتماعی".
مریم دلیری همپا
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید