جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

درماندگی آمریکا، اقتدار ایران


درماندگی آمریکا، اقتدار ایران
این دریافت نادرست با درک غلط دیگری نیز همراه است، آمریکا و به طور کل غرب بر این باورست که ایران بین محافظه کاران که مخالف آمریکا بوده و میانه روها که خواهان ورود به جامعه جهانی هستند، تقسیم شده است،‌ این در حالی است که اکنون قدرت واقعی در ایران به ویژه با حضور احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری، در دست سپاه است. در طول پنج سال گذشته سپاه به طرق بسیاری وارد دولت شد و در حالی که خاتمی برای جذب مخاطبان خارجی، به کشورهای دیگر سفر می کرد، این نیرو دو دسته سیاسی ایجاد کرد که نسل جوان نظامیان،‌ مدیران و روشنفکران را جذب کند. در سال ۲۰۰۲ این شبکه شورای شهر تهران را در دست گرفت و احمدی نژاد را شهردار کرد. دو سال بعد همین فرد نامزد این گروه شد و با هاشمی رفسنجانی رقابت کرد. او نخستین رئیس جمهوری غیرروحانی ایران است و البته تحصیلات وی نیز از افراد پیش از خود بالاتر است. پیشینه متواضع و گفتمان مردمی او زمینه ساز پیروزی غافلگیر کننده او شد و این موضوع خبرهای خوب برای قشر پایین مردم به همراه داشت ولی خبرهای بدی هم در راه است. به نظر می رسد که او دشمن سرسخت غرب و به ویژه آمریکا باشد و اخیرا ماموریت دولت جدید را اعلام کرده و گفته که هدف نهایی سیاست خارجی ایران چیزی نیست جز دولتی برای تمام دنیا تحت رهبری مهدی، امام غایب شیعیان و اینکه سلطه ژئوپلتیکی ایران در خاورمیانه حق ملت ایران است. ممکن است غربی ها این گونه صحبت ها را لفاظی بدانند ولی اینطور نیست زیرا ایران همیشه نقشی اساسی در تاریخ اسلام داشته است و یکی از دو ملت مسلمان جهان است که هیچگاه تحت استعمار قدرت های غربی نبوده است.
ایران موقعیتی مرکزی در جهان اسلام از آتلانتیک تا اقیانوس هند دارد و دارای قوی ترین قدرت نظامی و بزرگترین قدرت اقتصادی در جهان اسلام است. این کشور بر سرزمینی نفت خیز و ثروتمند آرامیده است و تنها کشور مسلمانی که قادر به رقابت با آن بود، ترکیه بود که تصمیم گرفت از جهان اسلام خارج شده و به اتحادیه اروپا بپیوندد.
صحنه سیاست اکنون آماده مقابله با آمریکاست و ایران اطمینان دارد که برنده خواهد شد و تاریخ هم دلیلی نشان نمی دهد که ایران غیر از این باور را داشته باشد. دانشجویانی مانند احمدی نژاد در سال ۱۹۸۰ شاهد این بودند که آمریکا در جریان تسخیر سفارت این کشور در ایران، هیچ کاری جز اعتراضات دیپلماتیک انجام نداد و دیدند که ریگان دقیقا همانطور عمل کرد که آیت الله خمینی گفته بود: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند!
حتی جنگ بوش علیه تروریسم هم هر چند ابتدا به ضرر حکومت ایران می نمود ولی سپس به نفع این کشور تغییر کرد و دو دشمن دیرین ایران یعنی رژیم بعثی عراق در غرب و طالبان در شرق اکنون از میان رفته اند. حتی عقب نشینی نیروهای سوریه از لبنان هم که تحت به فشار آمریکا صورت گرفت، به نفع ایران تمام شد و این کشور را تبدیل به تنها نیروی خارجی مؤثر در داخل لبنان کرد. آمریکا در دفاع از دموکراسی، از متحدان قدیمی خود یعنی عربستان و مصر که از رقیبان ایران بودند غفلت کرد و با وجود طرح خاورمیانه بزرگی که در سر داشت با طرح ایران برای منطقه روبرو شد.
در نهایت هم که مسأله هسته ای ایران وجود دارد و قطع مذاکرات پس از شروع مجدد فعالیت کارخانه اصفهان. پس از آن هم طی بازرسی های آژانس معلوم شد که آلودگی تجهیزات ایران از قطعات وارداتی از پاکستان بوده است و این موضوع قطعا بر نشست مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر تاثیر جدی خواهد داشت.
دورنمای حل مسأله هسته ای ایران چندان امیدوارکننده نیست زیرا برخی از ایرانیان به دلیل اینکه تصور می کنند آمریکا به زودی منطقه را ترک خواهد کرد، آزادانه صحبت می کنند و احتمالا راهبرد آنها این است که انقدر صبر کنند تا وضعیت بوش متزلزل شود و از اهداف خود برای خاورمیانه دموکراتیک باز بماند. در این شرایط بسیاری از نومحافظه کاران آمریکایی در واشنگتن رویای تغییر حکومت ایران را در سر می پرورانند ولی امکان وقوع آن به ویژه با حضور سپاه در نیروهای امنیتی و نظامی، تقریبا صفر است.
مشکل کنونی آمریکا این است که تهران هیچ فشاری را بر خود حس نمی کند و با افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی،‌ ایران روزانه حدود دویست میلیون دلار درآمد دارد و با آن می تواند مشکلات اقتصادی و اجتماعی خود را مرتفع سازد. به علاوه مبارزات انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ در پیش است و این موضوع توجه مردم و سیاستگذاران آمریکایی را از مسائل خارجی به داخلی معطوف خواهد ساخت. پس از آن رئیس جمهوری آینده آمریکاست که باید برای نوع برخورد با ایران تصمیم بگیرد.

مترجم : شبنم جعفرزاده
منبع : خبرگزاری آفتاب