چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
نگاهی به تئاتر یونان باستان
تئاتر یونان از مراسم آئینی این کشور نشأت گرفت و هرگز کاملاً از آن جدا نشد. خاستگاههای تئاتر یونان مبهم است، اما بنابه گفته ارسطو منشأ شعر غنایی یا دیتیرامبهای کهن (dithyramb) است. دیتیرامبها آوازهایی بودند که در بزرگداشت دیونیسوس (Dionysus) (یکی از خدایان طبیعت مرتبط با بهار، حاصلخیری، تجدید حیات و بالاخص شراب در یونان باستان) خوانده میشدند. این آوازهای کهن توسط گروه همسرایان خوانده میشدند که خود را به شکل بز ـ انسان (مخلوقاتی نیمه انسان و نیمه حیوان) آراسته بودند. ارسطو میگوید تراژدی برآمده از این دیتیرامبهای طنزآلود است. هرچند به نظر میرسد میان این دو (تراژدی و دیتیرامبهای طنزآلود) شباهتی وجود ندارد با این حال توضیح قانع کننده دیگری نیز برای خاستگاه تراژدی وجود ندارد. در این آوازها احتمالاً همسرایان با سَرخوان (رهبر گروه همسرایان) به گفتگو میپرداختند و شاید سَرخوان در برخی قسمتهای داستان به جای روایت کردن ماجراها، نقش یکی از شخصیتها را بازی میکرد. با چنین تقلیدی است که نخستین نمایش در تاریخ آغاز میشود.
گفته میشود ِتس پیس (Thespis)، نمایشنامهنویس قرن ششم قبل از میلاد که هیچ کدام از نمایشنامههایش باقی نمانده است، همسرایان و سرخوان (همان بازیگر اول) را وارد نمایش کرد و احتمالاً اشیل(Aeschylus)، نخستین نمایشنامهنویس بزرگ یونان، در قرن بعد بازیگر دوم را وارد نمایش کرد. سوفوکل (Sophocles) دیگر نمایشنامهنویس نامی یونانی سومین بازیگر را اضافه کرد. اما باید در نظر داشت که یک بازیگر میتوانست چندین نقش را بازی کند. بنابراین در نمایشهای عهد اشیل، به جز گروه همسرایان و سرخوان تنها دو شخصیت ناطق برروی صحنه حضور داشتند. هرچند ممکن بود در نمایشنامه سه یا چهار شخصیت وجود داشته باشد. به علاوه بازیگران بدون دیالوگ نیز بودند و امکان داشت یک نمایش دو بازیگر ناطق و یک بازیگر بدون دیالوگ (یا ساکت) داشته باشد. سرخوان گاهی اوقات با بازیگران مشغول گفتگو میشد تا به این وسیله بازیگران دارای دیالوگ برروی صحنه کم نباشند.
گروه همسرایان، توسط اشیل از پنجاه نفر به دوازده نفر تقلیل داده شد و سپس توسط سوفوکل به پانزده نفر افزایش یافت. گرچه ممکن است حضور گروه همسرایان در برخی نمایشها بیهوده به نظر آید اما این گروه اغلب کارکردهای نمایشی مهم گوناگونی دارد. به عنوان مثال گاهی اوقات سرخوان در نقش یکی از شخصیتهای نمایش ظاهر میشود. همچنین گروه همسرایان اغلب احساسات تماشاگر عادی را بیان میکند، به ویژه هنگامی که آنها قهرمان نمایش را تحسین کرده و در عین حال نسبت به او احساس ترحم میکنند. به این طریق آنها بین تماشاگر و بازیگر ارتباط برقرار میکنند. گروه همسرایان برای آگاه کردن تماشاگر از حوادث پیشین، اظهارنظر کردن درباره اتفاقات جاری و یا اجرای میان پردههای آوازی نیز استفاده میشود.
در دوران تس پیس، احتمالاً داستان نمایش الزاماً در ارتباط با افسانة دیونیسوس نبود، اما حضور در تئاتر هنوز به نوعی به جای آوردن اعمال مذهبی محسوب میشد و تا مدتها پس از آن دوران نمایش ازتباطش را با زندگی حفظ کرد و تبدیل به چیزی نشد که تنها در کتابها بتوان دربارهاش خواند. همان طور که ایور براون (lver Brown) منتقد تئاتر معاصر انگلیس گفته است تاریخ تئاتر یونان حرکتی است از آشوب به آئین و از آئین به متن.
در سال ۵۴۴ قبل از میلاد، توسط حکومت آتن یک جشنوارة تئاتر به صورت رسمی برگزار می شد که طی آن نمایشنامهنویسان برای به دست آوردن جوایز با یکدیگر رقابت میکردند. در آتن، اجرای نمایش و حضور در آن به عنوان یک آئین مذهبی رویدادی هر روزه نبود. این مهم در دو روز تعطیل یا دو جشن اتفاق میافتاد. اولی در ژانویه یا فوریه بود و جشن دوم دیونیسیای بزرگ در مارس یا آوریل که پنج یا شش روز طول میکشید و در سه روز پایانی جشن، هر روز یک تراژدینویس با سه نمایش تراژدی و یک نمایش «ساتیر» را به صحنه میبرد. این سه نمایشنامهنویس توسط یک داور که طرح نمایشهای زیادی را بررسی میکرد، از قبل و به دقت انتخاب شده بودند. هزینه اجرای آثار آنها را حکومت آتن و ثروتمندان پرداخت میکردند. حکومت از کسانی که در تامین هزینهها همکاری داشتند به طرق مختلف تجلیل میکرد. نمایشنامهنویسان علاوه بر نوشتن نمایشنامه، وظیفه تصنیف موسیقی و نظارت برآمادهسازی اجرا را برعهده داشتند و گاهی اوقات در نمایش نقشی نیز ایفا میکردند. از زمان انتخاب این سه نمایشنامهنویس که با هم رقابت داشتند به هریک جایزهای اعطا می شد. ارزشمندترین جایزه یعنی جایزة اول پول و تاج گل بود. گاهی بردن جایزة سوم افتخاری محسوب نمیشد.
برخی از تماشاخانههای یونان آنقدر بزرگ بودند که گنجایش شش هزار تماشاگر را داشتند. ساختمان تماشاخانه در فضای باز،کنار یک تپه و به شکل نیم دایره بود، با تماشاگرانی نشسته برروی پلههایی که تا دامنة تپه امتداد داشت و بازیگرانی که ایستاده نقش خود را ایفا میکردند. در میان نخستین ردیف پلهها یک تخت برای کاهن دیونوس اختصاص یافته بود و روبرویش هم سطح با زمین،قربانگاه قرار داشت که گاهی از آن به عنوان آکسسوار صحنه (اسباب صحنه) استفاده میشد. پشت بازیگران اسکنه (Skene) یا ساختمان صحنه واقع شده بود که احتمالاً قبل از اجرا به عنوان اتاق رختکن در طول اجرا به عنوان پس زمینة صحنه مورد استفاده قرار میگرفت.
این ساختمان معمولاً در نمایش، قصر یا معبدی برای تماشاگران القاء میکرد. گاهی اگر در نمایش به صحنة دیگری نیاز بود میان ستونها از قابهای متحرک با نقاشی چشمانداز استفاده میشد. این ساختمان تا حد زیادی به تقویت صدا نیز کمک میکرد، چرا که اگر فردی جلوی یک دیوار حائل صحبت کند که سطح صاف و سختی مقابلش باشد و روبرویش هم تماشاگر به ردیف نشسته باشد، صدا به خوبی منتشر میشود. دیوار ساختمان صحنه نقش حائل را ایفا میکرد، اطراف قربانگاه همان سطح صاف و سخت مقابل بازیگران بود که در تماشاخانههای یونان باستان به آن ارکسترا میگفتند و جایگاه تماشاگران برروی تپه نیز وظیفه قسمت سوم را اجرا میکرد. بازیگران نیز با بالا بردن صدای خود برروی اُرکسترا صدا را تقویت میکردند. اما معلوم نیست که این سکو دقیقاً از چه زمانی به ساختمان صحنه اضافه شد.
بازیگران برای انتقال خصوصیات اصلی نقششان به تماشاگران در دورترین فاصله نقاب (ماسک) میزدند. لذا ممکن بود بازیگر نقابی بزند که فقط خطوط کلی و برجستة شخصیت نمایش مثل شاه، پیرمرد یا خدمتکار را القاء کند. لباس بازیگران رنگارنگ بود و احتمالاً کفشهایی با تخت ضخیم میپوشیدند تا قد آنها را بلندتر نشان دهد. گرچه به نظر میرسد این چکمههای مخصوص مربوط به بعداز نمایشنامهنویسان برجستهای چون اشیل، سوفوکل و اوریپید (Euripides) در قرن پنجم قبل از میلاد باشد. از میان وسایل صحنه میتوان به ماشین (machine) و اکی کلما (eccyclema) اشاره کرد. ماشین در واقع جرثقیل یا بالاکشی بود که میتوانست بازیگر نقش خدا را بالا کشیده و معلق نگه دارد. زیرا گاهی نمایشنامهنویس یکی از خدایان یونان باستان وارد نمایش میکرد تا داستان را به طور اتفاقی حل و فصل کند. عبارت خدای ماشینی یا دئوس اکس ماشینا (deus ex machine) به معنای گره گشایی غیرقابل قبول در داستان است. خصوصاً برخی از اتفاقات که برای گرهگشایی داستان نمایش به کار می رفتند کاملاً عجیب و غریب بودند مانند پیدا شدن یک نامةگمشده یا کشف یک معدن طلا. ظاهراً اکی کلما سکوی چرخداری بود که از داخل ساختمان به روی صحنه هل داده میشد و به تماشاگر یادآوری میکرد باید این طور فرض کند که صحنة در حال اجرا، داخل ساختمان اتفاق میافتد.
در پایان باید اشارهای به ساختار نمایشنامههای یونان باستان کنیم. تراژدی یونانی معمولاً با سخنان یا دیالوگ یک بازیگر که پرولوگ (Prologue) نام دارد، آغاز میشود. سپس گروه همسرایان در حال آواز خواندن و رقصیدن وارد میشوند که به آن پارودوس (Parodos) میگویند. پارودوس با چهار یا پنج گفتگو میان بازیگران دنبال می شود که به آن اپیزود (episodes) میگویند. اپیزود جای خود را به قصیدههای آوازی میدهد. هر قصیده یک استاسیمون (stasimon) نام دارد و خروج پایانی گروه همسرایان نیز اگزودوس (exodus) است. ترکیب گفتگو با آواز و رقص نوعی موسیقی ـ نمایش خواهد بود که شبیه اُپرا است چیزی نظیر فلوت سحرآمیز موزارت همراه با کمی گفتار.
دلیل عظمت این نمایشنامهنویسان که نمایشنامههای منظوم می نوشتند در این است که اگر چه ما دیگر نمایشنامههای آنها را همراه موسیقی مناسب نمیشنویم یا شاهد رقص زیبای بازیگران با لباسهای رنگارنگ نیستیم اما از طریق خواندن این متون میتوانیم دربارة برخی از بزرگترین دستاوردهای تئاتر دوران باستان شناخت حاصل کنیم.
منبع: کتاب «تاریخ مختصر تئاتر» نوشتة «لوسیناپاگت»
ترجمه: لیلا پورعلی عباسی
کارشناس ارشد ادبیات نمایشی
ترجمه: لیلا پورعلی عباسی
کارشناس ارشد ادبیات نمایشی
منبع : روزنامه اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست