جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


لیبی؛ "سرزمین موعود" آمریکا


نیویورك تایمز در گزارشی جامع و كامل در باره این گنجینه عظیم نفتی و چالشهایی كه پس از وارد شدن لیبی به صحنه جهانی پیش روی این كشور قرار دارد، به بحث پرداخته است. این گنجینه عظیم نفتی را فنقیها در قرن هفتم قبل از میلاد، در زیر بیابانی به وسعت تمام آلاسكا كشف كردند. بیابان وسیعی كه ذخایر بزرگ نفتی بالغ بر ۳۶ میلیارد بشكه نفت و معادل نفت را در خود جای داده است. گنجینه ای عظیم كه می تواند واردات روزانه آمریكا را تا ۸ سال تامین كند. ... و این شاید نقطه آغازی بر شروع مجدد روابط آمریكا- لیبی باشد. زمانی كه نفت در اكثر نقاط دنیا به سختی به دست می آید، لیبی از جمله كشورهایی است كه به تازگی به كشف، استخراج و توسعه منابع جدید نفتی رو آورده است. به رغم آن كه این كشور، بزرگترین ذخایر نفتی در آفریقا را به خود اختصاص داده است، اما به عنوان تولید كننده، دنباله رو نیجریه و آنگولا است. ... و از آنجایی كه هر مقام رسمی لیبیایی به این مهم اشاره می كند، باید بدانیم تاكنون تنها یك چهارم از خاك این كشور برای نفت مورد كند و كاو قرار گرفته است. اما، این درست نقطه آغاز مشكلات است. لیبی، كشوری است كه سالها به داشتن تنها یك رهبر عادت كرده است. از اواخر دهه ۱۹۶۰ كه معمر قذافی، رهبر لیبی، كنترل این كشور را به دست گرفت، رابطه طرابلس و واشنگتن رو به سردی گرایید. مدیران اجرایی شركتهای بزرگ نفتی با چنین آزمایش سختی بیگانه نبودند. بسیاری از آنان مدتها پیش به این كشور كه اكنون دشمن شماره یك آمریكا محسوب می شد و نیز دیگر كشورها، سفر كرده تا منابع عظیم نفتی آنها را از آن خود كنند. این شركتها، به همراه دیگر شركتهای آمریكایی بشدت مشتاق كار در صحرای لیبی هستند؛ بازگشایی دفتر كار آمریكایی ها در این كشور و دریافت بیش از ۲۰۰ تقاضای همكاری از سوی دیگر شركتها، حاكی از همین اشتیاق است. تا چند ماه آینده، دهها شركت نفتی شاهد برگزاری مناقصه های میدانهای نفتی لیبی و اعلام برندگان توسط دولت طرابلس هستند. ارایه مجوزهای بدون دردسر، احتمالا" سرمایه گذاران بزرگ غربی را بیش از پیش به سمت این كشور آفریقایی جلب خواهد كرد. افزایش بی رویه بهای نفت در سال ۲۰۰۴، ناگهان تمام تلاشهای جهانی را معطوف افزایش عرضه جهانی نفت كرد. در واقع، شوك نفتی سال گذشته میلادی نبود ظرفیت مازاد تولید در سطح جهانی را بیش از پیش نشان داد و تولید كنندگان اصلی را بر آن داشت تا با حداكثر توان خود، نفت پمپاژ و روانه بازار جهانی كنند. اما برای شركتهای بزرگ نفتی، این امر به مفهوم افزایش مداوم تولید و یافتن ذخایر جدید است. در خاورمیانه، پر ارزشترین منبع نفت جهان، بیشتر كشورها، دروازه خود را به روی سرمایه گذاری های خارجی در این بخش بسته اند. در آمریكا و دریای شمال در اروپا، میزان تولید بشدت كاهش یافته است. حتی در روسیه، كه از نظر بسیاری از دست اندركاران نفتی، بزرگترین عرضه كننده انرژی در دنیا است، دسترسی به منابع نفتی و گازی كشور پس از دست اندازی دولت به بزرگترین شركتهای نفتی خصوصی، بسیار سخت شده است. در نهایت، آخرین كشف بزرگ نفتی در سواحل غرب آفریقا و در سال ۱۹۹۰ بود كه تولید از میدانهای بزرگ آن هنوز ادامه دارد. شاید به همین دلیل باشد كه در حال حاضر، مدیران اجرایی شركتهای بزرگ نفتی با دقتی خاص لیبی، این كشور آفریقایی كه تا همین اواخر مظهر شیطان و تروریسم بین الملل بود و رونالد ریگان، رییس جمهوری فقید آمریكا، در دوره ریاست جمهوری اش رهبراین كشور را "سگ دیوانه" لقب داده بود، زیر ذره بین قرار داده اند. كلارنس كازالوت، مدیر اجرایی شركت "ماراتون اویل"، می گوید: "یكی از مهم ترین مسایل مورد بحث كه صنعت نفت امروز با آن رو به رو است، دستیابی به ذخایر جدید نفتی است و لیبی در حال حاضر، یكی از نادر كشورهایی است كه این ذخایر را به وفور در خود جای داده است." وی كه شركتش از جمله شركتهایی است كه با لغو تحریمهای لیبی از سوی آمریكا، بلافاصله برای انجام پاره ای مذاكرات نفتی راهی این كشور شده است، در ادامه سخنانش اظهار داشت: "شركتهای بسیاری راهی طرابلس شده اند تا با دولت لیبی و همان اشخاصی كه ما نیز به دنبال آنان هستیم، باب مذاكره را باز كنند. بنابراین اكنون دیگر جای درنگ نیست." نقطه عطف این ارتباط از اوت (مرداد ماه) ۲۰۰۳ زمانی كه معمر قذافی، رهبر لیبی، مسوولیت حادثه بمب گذاری هواپیمای پان آمریكن آمریكا را در سال ۱۹۸۸ كه با انفجار بر فراز لاكربی اسكاتلند منجر به مرگ بیش از ۲۷۰ نفر شد، پذیرفت و حاضر به پرداخت ۷/۲ میلیارد دلار غرامت جنگی به بازماندگان این حادثه شد، آغاز گردید. پس از این اقدام، لیبی در اواخر سال ۲۰۰۳، قراردادی را با آمریكا و انگلیس امضا كرد كه بر اساس مفاد آن، طرابلس متعهد شد پیمان منع سلاحهای كشتار جمعی را در این كشور به مرحله اجرا درآورد. اما این پیروزی دیری نپایید. لیبی همچنان در فهرست كشورهای تروریستی قرار داشت كه از سوی آمریكا منتشر شده بود كه این مساله صادرات برخی از فناوریهای نفتی را كه شركتهای نفتی آمریكایی برای كار در این كشور به آن نیاز داشتند، محدود می كرد. بر همین اساس، قذافی روز جمعه، ۱۹ دسامبر سال ۲۰۰۴، در اقدامی غیرمنتظره اعتراف کرد که برنامه هایی را برای دسترسی به جنگ افزارهای کشتار جمعی در دست اجرا داشته است. پس از آن، مقام های لیبی افزودند که اینک دولت این کشور تصمیم گرفته است این برنامه ها را کلا" متوقف کند و در اجرای این تعهد، به همکاری نزدیک با نهادهای بین المللی روی آورد. این اظهارات برای هر دو طرف، هم آمریكا و هم لیبی، راهگشا بود. در آن زمان مقامات كاخ سفید گفتند كه چنانچه معمر قذافی، به قول خود مبنی بر متوقف ساختن برنامه های تسلیحاتی كشورش پایبند باشد، می تواند در مورد لغو تحریمهای این كشور كه از سال ۱۹۸۶ از سوی آمریكا اعمال شده است، طی چند ماه آینده امیدوار باشد و این مهم سرانجام چندی پیش، جامه عمل به خود پوشید. با این حال، بسیاری بر این اعتقادند كه سه دهه اعمال قوانین قبیله ای، جامعه پویای لیبی را از بین برده است. به همین دلیل، سرمایه گذاران خارجی به رغم اشتیاق بسیار برای بازگشت به این "بهشت موعود"، برای عقد قراردادهای جدید و یا تضمین اعتبار قراردادهای قبلی، بسیار محتاطانه عمل می كنند. با این حال، چنین به نظر می آید كه بیشتر مدیران اجرایی شركتهای بزرگ نفتی، ترسی از سرمایه گذاری های كلان در بخش نفت لیبی از خود نشان نداده اند. بر همین اساس، معاون مدیر عامل شركت "شورون تگزاكو" می گوید: "ما به اندازه كافی احساس امنیت و آسودگی می كنیم كه سرمایه های كلان خود را در این كشور به كار گیریم. و در هر كشور دیگری نیز با همین میزان ریسك، حاضر به سرمایه گذاری هستیم."در واقع، پس از موافقت تعجب برانگیز لیبی در مورد متوقف ساختن برنامه های خود برای ساخت سلاح های کشتار جمعی، شركتهای آمریكایی به سرعت بازگشت خود را به این كشور به منظور كشف و استخراج چاههای غنی از نفت آنجا ، جشن گرفتند. لیبی به رغم آن كه از این مساله ناخرسند است، اما با رویی گشاده به استقبال شركتهای خارجی برای عقد قراردادهای جدید رفته است. این امر بدان معنا است كه از این به بعد، لیبی به استقبال شركتهای بیشتر و در نتیجه فناوری های كارآمدتر و بالمآل، قیمتهای رقابتی تر خواهد رفت. با آغاز تحریم و در غیاب شركتهای آمریكایی، شركتهای فرانسوی، ایتالیایی و آلمانی درصدد احاطه بر سرمایه گذاری های نفتی لیبی برآمدند. هرچند فعالیتهای آنها نیز با توجه به قانون ایلسا (قانون اعمال تحریم ایران- لیبی مصوبه سال ۱۹۹۶) كه این شركتها را تهدید به اعمال تحریم در داخل خاك آمریكا می كرد، دچار اختلال شده بود. آمریكا شركتهای اروپایی را تهدید كرده بود كه چنانچه در بخش نفت و گاز لیبی بیش از ۲۰ میلیون دلارسرمایه گذاری كرده و یا بیش از ۱۲ ماه بر روی یك میدان نفتی كار كنند، از ادامه همكاری آنان با شركتهای آمریكایی جلوگیری بعمل آورد. به گفته تحلیلگران، نقطه عطف این بحث و جدلها در حال حاضر، توسعه مجدد صنعت نفت لیبی است كه اصلی ترین هدف برنامه اقتصادی دولت محسوب می شود. بخش صنعت نفت لیبی از اوایل دهه ۱۹۸۰، رو به افول گذاشت. در حال حاضر، تولید نفت لیبی حدود ۶/۱ میلیون بشكه در روز است كه تقریبا" طی یك دهه گذشته ثابت مانده است. این میزان تولید كمتر از نیمی از میزان تولید این كشور در سال ۱۹۷۰، یعنی ۳/۳ میلیون بشكه در روز است. اكنون، شركت ملی نفت لیبی قصد دارد سطح تولید این شركت را تا سال ۲۰۱۰ به همان میزان سال ۱۹۷۰ برساند. و چنین برآورد كرده است كه برای رسیدن به این سطح از تولید، صنعت نفت كشور نیاز به ۳۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری دارد تا بخشهای مختلف آن توسعه یافته و یا نوسازی شود. چاههای جدید حفر و استخراج شود و خط لوله های جدید و پالایشگاههای مدرن ساخته و تاسیس گردد. با این حال، این نكته را نباید فراموش كرد كه لیبی از سال ۱۹۹۰ به بعد، كمكهای زیادی را از سوی گروههای بزرگ نفتی اروپایی مانند "انی" ایتالیا، "رپسول" اسپانیا و "توتال" فرانسه دریافت كرده است كه با این كمكها، موفق شده ۲۰ درصد تولید نفت كشور را افزایش دهد. مقامات رسمی لیبی معتقدند كه می توانند شركتهای بزرگ آمریكایی را به این منطقه جلب كرده و سهم شركتهای خارجی را از تولید نفت این كشور تا ۵۰ درصد نیز افزایش دهند. نخست وزیر لیبی معتقد است كه این كشور بستری مناسب برای ذخایر نفتی است و قادر است به سرعت میزان تولید خود را افزایش دهد. به اعتقاد وی: "لیبی كه در غرب كانال سوئز واقع شده است به اروپا و آمریكا بسیار نزدیكتر از كشورهای تولید كننده حوزه خلیج فارس است و با توجه به كیفیت نفت لیبی و چاههای نفت كشف نشده، می توان به جرات گفت كه بهتر است آمریكا و اروپا قراردادهای خود را به سمت این كشور سرازیر كنند." شایان ذكر است كه لیبی بعنوان كشوری نفتخیز بسیار دیرتر از حوزه خاورمیانه شناسایی شده است. نفت در این كشور در سال ۱۹۵۹ كشف شد و در سال ۱۹۶۱ لیبی نخستین محموله صادراتی خود را ارسال كرد و بدین ترتیب، ده سال بعد در فهرست ده كشور بزرگ تولید كننده دنیا قرار گرفت. اما با روی كار آمدن قذافی، دوره شیرین نفتی لیبی به سر رسید. با اعمال شرایط سخت برای شركتهای خارجی، میزان سرمایه گذاری ها در بخش نفت كاهش یافت. شركتهای "اكسون" و "موبیل"، كه هنوز با یكدیگر ادغام نشده بودند، در سال ۱۹۸۱ با تشدید تنش میان لیبی و آمریكا، خاك لیبی را ترك گفتند. در سال ۱۹۸۶، مابقی شركتهای باقیمانده در لیبی به دستور ریگان كه قصد بمباران این كشور را داشت، نیز لیبی را ترك كردند. در حال حاضر،شركتهای "اكسیدانتال پترولیوم، گروه نفتی "ماراتون"، "كونوكو فیلیپس" و "آمرادا هس" كه به گروه "اوآسیس" معروف هستند، بر سر بازگشت خود به لیبی و از سرگیری حفاری های مجدد، در حال مذاكره با مقامات هستند.
این در حالی است كه بسیاری دیگر از شركتها معتقدند كه افزایش تولید نفت لیبی به این سادگی ها نبوده و نیاز به زمان دارد. معاون مدیر عامل "اكسیدانتال"، چهارمین شركت بزرگ نفتی آمریكا، می گوید: "شما نمی توانید تنها با چرخاندن یك پیچ، تولید نفت لیبی را افزایش دهید. این یك پروسه گام به گام است." تونی میلز، تحلیلگر نفتی "وود مكنزی" و مشاور نفتی شركتی بزرگ در ادینبورگ و اسكاتلند می گوید، چنین به نظر می رسد كه لیبی با تلاش هرچه بیشتر سعی دارد بار دیگر خود را به صادر كنندگان اصلی نفت عضو سازمان كشورهای صادر كننده نفت (اوپك) برساند. در دهه ۱۹۷۰، لیبی یكی از بزرگترین و اصلی ترین شاخصهای این سازمان بود و سعی می كرد تا با حمایت از طرح افزایش بهای نفت، كار مثبتی برای سازمان انجام دهد. میلز همچنین می افزاید: "اهداف آتی لیبی كاملا" نامشخص هستند، اما به هر حال، این كشور نیاز دارد كه برای رسیدن به سطح تولید سال ۱۹۷۰ ابتدا به ساكن، بار دیگر به عرضه كننده اصلی نفت تبدیل شود." در واقع، لیبی اكنون دریافته است كه مهمترین مساله برای برقراری ارتباط مجدد، گشودن دروازه های كشور به روی دنیای خارج و شركتهایی است كه با علاقه، به بازگشت به لیبی چشم دوخته اند.
منبع : نمایشگاه بین‌المللی


همچنین مشاهده کنید