سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
مجله ویستا

کانادا مردم به حزب لیبرال«نه» گفتند


کانادا مردم به حزب لیبرال«نه» گفتند
احزاب دموکرات نو و بلوک کبکوا نیز موفق شدند به ترتیب ۱۷ و۱۰درصد آرا را به خود اختصاص دهند. «پل مارتین» بیست و یکمین نخست وزیر کانادا، پس از اعلام نتایج انتخابات، از ریاست حزب متبوعش استعفا داد و گفت به این بسنده می کند که به عنوان نماینده حوزه انتخاباتی خود در استان کبک در مجلس حضور یابد.
این نتیجه به هیچوجه غیر منتظره نبود. چرا که ازیک هفته قبل از انتخابات به نظر می رسید که اراده و خواست تغییرروند در مردم کانادا، به یکی از نادر مسائل مورد توافق همه - حتی رهبران تمامی احزاب- تبدیل شده بود. اما روند تغییرنظر مردم همواره به نفع حزب محافظه کار رو به افزایش نبود. چنانچه روز ۲۸ دی (۱۸ژانویه) نظر سنجیها، میزان مقبولیت احزاب محافظه کار و لیبرال را به ترتیب ۴۲ و ۲۷ درصد نشان می داد. با این همه نتیجه انتخابات چنان قابل پیش بینی بود که به گفته «فرانک گریوز» رئیس «اتحادیه تحقیقات ایکوس» تنها سؤال باقیمانده در روز۲۶دی (۱۶ ژانویه) این بود که آیا حزب محافظه کار می تواند ۱۵۵کرسی از ۳۰۸کرسی مجلس عوام را کسب کند و دولت اکثریت تشکیل دهد، یا این که مجبور به ائتلاف خواهد شد.
گرچه تمامی تبلیغات و مبارزات انتخاباتی بین چهار حزب یاد شده انجام می شد و رهبران و نامزدهای آنها تنها کسانی بودند که در روزهای گرم انتخابات، صدا و تصویرشان از طریق رسانه های ارتباط جمعی به گوش و دیده مردم می رسید، اما در برگه های رأی گیری، نام چهار حزب دیگر یعنی محافظه کارپیشگام، سبز،عمل کانادا و مارکسیست- لنینیست نیز به چشم می خورد. این امر نشانگرآن بود که این احزاب به دلیل عدم موفقیت در کسب حداقل حمایت مردمی لازم، از استفاده از رسانه های ارتباط جمعی بی بهره اند که خود نقشی بسزا درپیروزی یا شکست احزاب دارند. در همین پیوند «جیم هریس» رهبر حزب سبز به عدم حضور خود در مناظرات انتخاباتی تلویزیونی اعتراض کرد.
در مجتمع مسکونی «بوناونچر» - یکی از حوزه های اخذ رأی در مرکز شهر تورنتو- قبل از شروع ساعت رسمی، حدود ده نفر صف بسته و منتظر بودند. گرچه تمامی احزاب این حق را داشتند که ناظری به تمامی شعب بفرستند، ولی در این حوزه تنها ناظران دو حزب دمکرات نو و لیبرال در کنار دو مسؤول ستاد رأی گیری نشسته بودند. اما در همه جا وضع چنین نبود. برای نمونه در کتابخانه دولتی «پارکدیل» که چهار صندوق رأی در آن قرار داشت، در کنار دو مسؤولی که در کنار هر صندوق نشسته بودند، نه تنها تمامی احزاب عمده شرکت کننده نماینده داشتند، بلکه ناظران بی طرفی هم روند رأی گیری را زیرنظرداشتند. «سوزان ک» یکی از این ناظران به «واشنگتن پریزم» گفت که داوطلبانی مانند او در بیشتر شعبات حضور دارند. در طول ۱۲ ساعت رأی گیری که برای شرق کانادا از ۹‎/۳۰ بامداد تا ۹‎/۳۰ شامگاه تعیین شده بود، به تناوب، تعداد رأی دهندگان کم و زیاد می شد. در دو نوبت که رأی دهنده ای درشعبه مستقر در مجتمع یاد شده حضور نداشت، افرادی که همچنان برای احزاب مختلف فعالیت می کردند، در تک تک آپارتمان ها را به صدا در می آوردند و کسانی را که احیاناً در این روز در منزل بودند، تشویق می کردند به سرسرای مجتمع بروند و به نامزد حزب مورد علاقه آنها رأی دهند.
ستادهای انتخاباتی احزاب در برخی از مناطق و شهرها پا را از این هم فراتر گذاشته بودند. به طوری که اگر کسی تلفنی اطلاع می داد که مایل به رأی دادن است ولی وسیله نقلیه ای در دسترس ندارد، این ستادها خودرویی با راننده برایش می فرستادند.
به طورکلی، چهار محور مالی، سیاست خارجی، بهداشتی و مبارزه با خشونت از مهمترین مسائلی بودند که رأی دهندگان به آنها توجهی خاص داشتند.
یکی از نقطه ضعف های محافظه کاران، جمع بندی مالی آنان بود. در حالی که «استفن هارپر» _ رهبر حزب- هزینه عمل به وعده هایش را بین ۶۰-۷۰ میلیارد دلار بر آورد می کرد، «پل داربی » معاون اقتصادی «هیأت مشاوره کانادا» گفت که در نسخه ای از طرح مالی که هارپر برایش فرستاده، ضمانتی وجود ندارد که اگر بیماری نتواند در داخل امکانات پزشکی کافی دریافت کند، قادر باشد درمانش را در خارج دنبال کند. ایراد دیگر وی این بود که برنامه مالی هارپر مسأله عدم توازن مالی بین دولت مرکزی و دولتهای استانی را مد نظر قرار نداده است.
حمایت هارپر از خروج از پیمان کیوتو، جنگ آمریکا در عراق و استقرارسیستم دفاع موشکی از جمله موارد دیگری بودند که رقبای او و به ویژه حزب لیبرال در مناسبت های مختلف بر آنها انگشت می گذاشتند. اشاره به این موارد به حدی بود که در مناظره رسمی و تلویزیونی چهار حزب عمده، پل مارتین،هارپر را دنباله رو سیاست های آمریکا خواند. هارپر در پاسخ به این موضع گیری گفت که مارتین در حالی وطن پرستی او را زیر سؤال می برد که خود برای فرار از مالیات، در خارج از کانادا سرمایه گذاری کرده است.
در مقابل، حزب لیبرال از لحاظ اقتصادی کارنامه قابل ارائه ای داشت. به طوری که پل مارتین در مصاحبه شب ۲۲ دی (۱۲ژانویه) خود با شبکه سراسری تلویزیون کانادا، دارا بودن بهترین وضعیت اقتصادی برای کانادا در بین کشورهای غربی را از مهمترین دستاوردهای حزب متبوعش خواند. او با اشاره به این که این حزب در ۱۲سال پیش در حالی زمام امور را به دست گرفت که وارث ۴۲ میلیارد دلار کسر بودجه و ۵۸۰ میلیارد دلار بدهی بر جا مانده از دولت محافظه کاربود، گفت حزب لیبرال در مدت زمامداری خود توانست بدهی ها را پرداخت کند، هشت بودجه بدون کسری- حتی در ۵ دوره با مازاد- داشته باشد و بیکاری را به پایین ترین میزان آن در ۳۰ سال گذشته کاهش دهد.
با این وجود، هارپر به کرات رسوایی های مالی حزب لیبرال را به عنوان حربه ای برنده به کار برد. از جمله در روز ۲۶ دی (۱۶ ژانویه) در شهر «سنت جان»، سوء استفاده رقیب از «حمایت از تمامیت ارضی کشور» به عنوان دستاویزی برای فساد را مورد تأکید قرار داد.●اقلیتها و انتخابات
نادرست بودن فرضیه حمایت سنتی مهاجران از حزب لیبرال در این انتخابات آشکارا معلوم شد. این نظریه از آنجا سرچشمه می گیرد که مشهور است که مهاجران این حزب را سبب گشوده شدن درهای کانادا به روی خود می دانند. اما در انتخابات اخیر اقلیتها هم درست به همان دلایل دیگر کاناداییها _ بلکه با احساسی قویتر- از حزب لیبرال رویگردان شدند. برای نمونه، می توان از رسوایی های مالی این حزب نام برد که بی تردید، تأثیری بسیار ناخوشایند بر تمامی کاناداییها داشت. اما از آنجا که بسیاری از مهاجران از زادگاههایی به کانادا کوچ کرده اند که فسادهای مالی و غیره در آنها بیداد می کند، این رسوایی برایشان چیزی بدتر ازآن است که ساکنان پشت درپشت کانادایی احساس می کنند.
مشکل دیگر این حزب، بدیهی انگاشتن رأی مهاجران و سایر اقلیتهای قومی و مذهبی و کم توجهی به آنان بود. چرا که در حالی که سایر احزاب نامزدهای زیادی از اقلیتها را در فهرست های خود داشتند و به آنها، قولهای روشن و مشخصی داده بودند، گوش حزب لیبرال برای شنیدن مسائل اقلیت ها به مرور سنگین می شد.
البته حزب لیبرال در روزهای آخر قبل از انتخابات اندکی به خود آمد. برای نمونه می توان از «جیم پیترسون» وزیر تجارت بین المللی و نامزد حزب لیبرال از منطقه ایرانی نشین «ویلودیل» نام برد. او که به سبب پر مشغله بودن از شرکت در نشست ایرانیان در ۱۸ دی (۸ ژانویه) خودداری کرده بود، در روز۲۴ دی (۱۴ ژانویه) شخصاً اوراق تبلیغاتی خود را درمرکزایرانیان توزیع می کرد و با لبخند و تبریک سال نو از آنها می خواست که دوباره به او رأی بدهند.
ازسویی، هارپر به ۳ محور از ۴ محوری که از نظر اقلیت ها مهمترین تلقی می شوند، توجهی خاص نشان داد. او به جامعه پر قدرت وچند میلیونی آسیایی ها قول داد که در مورد بمب گذاری در هواپیمای خطوط هوایی هندوستان در سال ۱۹۸۵ تحقیقی منصفانه به عمل آورد. در مورد عذر خواهی برای تحمیل مالیات سرانه که یک قرن پیش برای چینی- کاناداییها وضع شده بود نیز، نه تنها هارپر، بلکه «ژیل دوسپ» و «جک لیتون» رهبران احزاب بلوک کبکوا و دموکرات نو نیز قول رسیدگی دادند، در حالی که حزب لیبرال این دست و آن دست می کرد.
باید گفت که جامعه بیش از یک میلیونی چینی ها از کار کرد حزب لیبرال در پیوند با این مالیات خشمگین هستند. چرا که ۸۱ هزار چینی که از سال ۱۸۸۵ تا ۱۹۲۳ به کانادا مهاجرت کردند، ۲۳میلیون دلار مالیات سرانه پرداختند. لذا جامعه چینی _کانادایی توقع داشت ( و دارد) همانگونه که برایان مالرونی _ نخست وزیر کانادا از ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۳ _ از ژاپنی ها به خاطر توقیفشان در داخل کشور در خلال جنگ جهانی دوم، عذر خواهی کرد، از آنها نیز به خاطر این مالیات عذر خواهی شود.
۹۵۷ دلار هزینه استقرار در کانادا برای مهاجران جدید نیز، مسأله عمده دیگر اقلیت ها بود. گرچه مارتین نیز چون دوسپ، قول حذف این مبلغ را داده بود، ولی قول او، رأی دهندگان را قانع نکرد. چرا که گرفتن چنین مبلغی از پناهندگان و مهاجران در سال ۱۹۹۵و در زمان وزارت دارایی مارتین، به عنوان بخشی از برنامه دولت برای کاهش کسری بودجه ارائه شده بود. این هزینه در سال ۲۰۰۰ برای پناهندگان حذف شد، ولی مهاجران در حالی هنوز مجبور به پرداخت آن هستند که مدتهای مدیدی از توازن مالی دولت می گذرد.
مشکل عمده دیگر مهاجران، دست نیافتن به شغل مناسب با تجربیات و تحصیلاتشان است که معتقدند حزب لیبرال هیچ گام عملی برای حل آن برنداشته است. جامعه عرب- کانادایی هم که بخش قابل ملاحظه ای از آنها مسیحی هستند، از کارکرد دولت در زمینه آزادیهای مدنی پس از ۱۱سپتامبر راضی نیست. «محمد بوجنان» عضو« تشکل کانادایی- عرب» و «راجا خوری» رئیس پیشین این تشکل گفتند: اعراب از متمایل شدن سیاست حزب لیبرال به سمت اسرائیل، خشمگین هستند. مسلمانها هم همین حساسیت را دارند. این در حالی است که مجموع تعداد اعراب و مسلمانها به بیش از یک میلیون نفر می رسد.«دلورس لارنس» از نهاد «عملیات رأی سیاهان کانادا» نیز به صراحت معتقد است یرای به دست آوردن رأی سیاهان باید نامزد سیاه داشت. به تصور او تضمینی برای رأی دادن اقلیت ها به حزب لیبرال وجود نداشته است.
از سوی دیگر، برخی از ایرادهای حزب لیبرال به قوی ترین رقیب خود، یعنی حزب محافظه کار، از دید بسیاری از این مهاجران و برخی از ساکنان غیر مهاجر، نه تنها عیب محسوب نمی شد که آنان را از لیبرالها دورتر می کرد. برای نمونه اجازه ازدواج به همجنس گرایان که در سال گذشته میلادی و زیر حکومت حزب لیبرال قانونی شد، و پل مارتین در مبارزات انتخاباتی خود بسیار به آن تمسک جست و رقیبش را به دلیل مخالفت با آن به باد انتقاد گرفت، از دید افراد و جوامع مذهبی به ویژه مسلمانان و یهودیان نقطه ضعف بزرگی برای حزب لیبرال محسوب می شد. آنها از مدتها قبل در همایش های مختلف خود رأی دادن به حزب لیبرال را منتفی اعلام کرده بودند. مجموعه این عوامل سبب شد که حتی فردی مانند «مارک پرساد» مسؤول بخش چند ملیتی حزب لیبرال و رئیس پروژه صلح بین المللی کانادا نیز در تارنمای خبری خود نوشت: روابط عاشقانه سنتی بین حزب لیبرال و جوامع قومی _ فرهنگی تیره شده است.
«استفن کلارکسون» استاد علوم سیاسی دانشگاه تورنتو معتقد است که رأی قومی وجود دارد، اما به آسانی نمی توان از آن سوء استفاده کرد. وی گفت: دیگر زمان آن گذشته است که گروه های مهاجر تنها برای گوش کردن به حرف رهبرانشان رأی بدهند. نسل جدید از این روش فاصله گرفته است و دیگر قابل پیش بینی نیست.
●زنان و انتخابات
«شری شقاقی» - اولین زن ایرانی که تا کنون برای نمایندگی در مجلس کشوری( فدرال) نامزد شده - در حوزه انتخاباتی ونکوور شمالی، با کسب ۷۹۳۲ رأی _ ۱۳‎/۲درصد- از مجموع ۵۹۹۰۷ آرای مأخوذه، بعد از «دان بل» و «سیندی سیلور» نامزدهای حزب لیبرال و محافظه کار قرار گرفت و نتوانست آرای لازم را کسب کند. در منطقه او نامزد حزب لیبرال با ۲۵۳۵۷رأی _ ۴۲‎/۳ درصد - به مجلس راه یافت. شقاقی نامزد حزب دموکرات نو بود.
زنان کانادا، نخستین بار در سال ۱۹۲۱ در رأی گیری شرکت کردند که از بین ۴ نامزد زن «اگنس کمبل مک فیل» توانست به عنوان اولین وکیل زن وارد مجلس شود. از آن زمان تاکنون، از بین ۳۰۹۴ زن نامزد نمایندگی، ۳۶۰ نفر موفق شده اند به مجلس راه پیداکنند.
منبع: سایت اینترنتی «واشنگتن پریزم»
منبع : روزنامه ایران