سه شنبه, ۲۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 11 March, 2025
مجله ویستا
پیوستگی و دلبستگی در کودکان ناسازگار

ارتباطات انسان اشکال گوناگونی دارند که شدیدترین، لذتبخشترین و دردناکترین آنها ارتباط با خانوادە، دوستان و افرادی است که دوستشان داریم.
در موارد خاص یک فرد ممکن است هیچ ارتباط هیجانی با دیگران نداشته باشد. این افراد در خود فرو رفته منزوی یا با نشانههای عصب و روانشناختی اسکیزوئید با اوتیسم ظاهر میشوند.
ظرفیت شکلدهی ارتباطات هیجانی، با ارگانیزم و عملکرد قسمتهای مختلف مغز انسان مرتب طاست. همان مغزی که فرمان بوئیدن، دیدن، چشیدن، فکر کردن، صحبت کردن و حرکت کردن میدهد. به ما فرمان عشق ورزیدن یا متنفر شدن (عشق نورزیدن) را نیز میدهد. این مراکز از ارتباطات هیجانی دوران نوزادی و سالهای اول زندگی شکل گرفته و باقی مانده است.
تجربیات این دوره حساس زندگی در شکلگیری ظرفیت بنیادی ارتباطات سالم هیجانی نقش اصلی را دارد. همدلی، مهربانی، سهیم شدن (مشترک شدن)، پرخاشگری کردن، دوست داشتن و انبوهی از ویژگیهای یک فرد سالم و شاد و مبتکر، با ظرفیتهای دلبستگی و در دوران نوزادی و اوایل کودکی مرتبط است.
● و اما دلبستگی چیست؟
این اصطلاح در متون مختلف معانی متفاوتی دارد. در متون روانشناسی، دلبستگی ارتباطی است بین یک شخص و شخصی دیگر. در زمینه تحول کودک (نوزاد)، دلبستگی به یک ویژگی پیوستگی منحصربهفرد در رابطه مادر - نوزاد با مراقب نوزاد گفته میشود.
▪ دلبستگی چندین خصیصه اصلی دارد:
۱) یک ارتباط هیجانی پایدار با شخص خاصی است.
۲) این ارتباط سالم، راحت، آرامبخش و لذتبخش است.
۳) در صورت فقدان با تهدید فقدان فرد خاص، استرس شدیدی ایجاد میشود.
● پیوستگی چیست؟
پیوستگی فرآیند شکلگیری دلبستگی است. مجموعهای از رفتارهائی که منجر به یک ارتباط هیجانی (دلبستگی) میشود.
▪ آیا پیوستگی و دلبستگی ژنتیکی هستند؟
ظرفیت زیستی که دلبستگی را شکل داده و تعیین میکند اکثراً ژنتیکی هستند. کشاننده بقا برای همه انواع جانداران اساسی است. نوزادان بیدفاع هستند و باید وابسته به مراقبی برای زنده ماندن باشند، محتوای این وابستگی اولیه و پاسخ مراقب (مادر) به این وابستگی رابطهای را گسترش میدهد که برای بقا حیاتی است. مادری با سلامت فیزیکی و هیجانی نوزاد را به سمت خود جذب خواهد کرد. وی تعلق فیزیکی به بوئیدن، در آغوش گرفتن، تکان دادن، قربان صدقه رفتن و زل زدن به نوزادش را حس میکند. در مقابل، نوزاد با به آغوش وی پناه بردن، زمزمه کردن (آغون آغون کردن)، لبخند زدن، مکیدن و در اغوش مادر ماندن پاسخ میدهد.
▪ تجربیات پیوستگی چیست؟
اعمال نگهداری، تکان دادن، بچه آواز خواندن (لالائی)، غذا دادن به نوزاد، زل زدن، بوسیدن نوزاد و دیگر رفتارهای پرورشی در ارتباط برقرار کردن با نوزادان و کودکان، تجربیات دلبستگی است.
عوالم حیاتی برای دلبستگی شامل زمان با هم بودن (در دوره کودکی، کمیت مهم نیست) تعامل رودررو تماس چشمی، مجاورت بدنی، لمس کردن و دیگر تجربیات حسی اولیه چون بوئیدن، صدا زدن و چشیدن است. دانشمندان معتقدند که مهمترین عامل در ایجاد دلبستگی تماس مثبت بدنی است (در آغوش گرفتن، نگه داشتن و تکان دادن بچه)
جای شگفتی نیست که نگاه داشتن، تکان دادن بچه، لبخند زدن، بوسیدن، لالائی خواندن (زمزمه کردن) و خندیدن، همه باعث فعالیتهای نوروشیمیائی خاصی در مغز میشود. این فعالیتهای نوروشیمیائی به ارگانهای نرمالی از سیستمهای مغزی که مسئول دلبستگی هستند ختم میشود. در طول سه سال اول زندگی مغز انسان به اندازه ۹۰ درصد مغز یک بزرگسال رشد میکند و اکثر سیستمها و ساختارها در جاهائی که در آینده مسئول زیربنای هیجانی، رفتاری، اجتماعی و فیزیولوژیکی او است قرار مییرد.
● اگر این زمان بدون نتیجه از دست برود چه اتفاقی میافتد؟
دلبستگی ناقص در دوره کودکی با غفلتهای هیجانی شدید از کودک ظاهر شده و خرابی به بار میآورد. کودک بدون لمس شدن، تحریک شدن و تربیت شدن نمیتواند ارتباط معناداری برای ادامه زندگی پیریزی کند. خوشبختانه اکثر بچهها این درجه از غفلت شدید را تجربه نکرده و رنج نمیبرند. هر چند میلیونها کودک وجود دارند که تنها برخی درجات از دلبستگی و پیوستگی را در طول دوران کودکی تجربه میکنند.
مشکلاتی که از منزوی بودن سطحی تا مسائل هیجانی و اجتماعی عمیق میتواند متغیر باشد. در اصل شدت مسائل با چگونگی رخ دادن زمینههای غفلت هیجانی در دوران کودکی مرتبط است. البته به این معنی نیست که برای کودکی با این تجربیات امیدی به رشد نرمال ارتباط نباشد. تجربیات کلینیکی و مطالعات نشان دادهاند که بهبود اتفاق میافتد ولی طولانیمدت و بهسختی بهگونهای که فرآیندی ناکامکننده برای خانواده و کودکان است به این معنی که سالها تلاش سخت ممکن است منجر به جبران فقط چند ماه غفلت مادر گردد.
● آیا شیوهای برای طبقهبندی دلبستگی وجود دارد؟
۴ مقوله دلبستگی مطرح است:
۱) ایمن
۲) تأمین مقاوم (دوسوگرا)
۳) ناایمن اجتنابی
۴) ناایمن سازمانیافته (آشفته).
کودکی با دلبستگی ایمن، یک هماهنگی، مسئولیتپذیری و ارتباط حمایتشدهای با مادرش حتی در طول زمان استرس و فشار زیاد احساس میکند.
دکتر ”ماری اینث ورث“ یک فرآیند ساده دلبستگی کودک ار آزمایش کرد. این روش ”موقعیت ناآشنا“ نامیده میشود به این ترتیب مادر و نوزاد در یک بعد از موقعیت والد - نوزاد تنها در یک اتاق بازی مشاهده میشوند. ورود غریبه به اتاق، ترک والد در حالی که غریبه در اتاق مانده و تلاش میکند با کودک بازی کند. مادر برمیگردد و به سمت کودک رفته با وی ارتباط برقرار میکند، غریبه اتاق را ترک میکند. مادر نوزاد را تنها میگذارد. غریبه بازمیگردد و با نوزاد بازی میکند. مادر برمیگردد و تلاش میکند با کودک ارتباط برقرار کرده وی را درگیر کند. این رفتارها در طول هر کدام از این موقعیتها مشاهده شده و اندازهگیری میشود، رفتارهای کودک در این آزمون الگوی خاص دارد.
● چه عواملی بر دلبستگی و پیوستگی مؤثر است؟
نوزاد شخصیت نوزاد یا رفتارهائی که دلبستگی را افزایش میدهد. اگر کودکی بهسختی آرام میگیرد. زودرنج یا بدون پاسخ است با کودکی آرام و آسوده مقایسه شود. بهسختی دلبستگی ایمن را نشان خواهد داد. توانائی درک در تعامل نوزاد - مادر ممکن است بر اثر شرایط طبی چون پیش از تولد، کاستیهای تولد یا بیماری خاصی تحتتأثیر قرار گیرد.
▪ مراقب
رفتارهای مراقب میتواند دلبستگی را ناقص کند. انتقاد رد کردن (نپذیرفتن) دخارت والدین باعث با وجود آمدن کودک با خصوصیت هیجانی اجتنابی میشود. سوءاستفاده والدین سبب وجود کودکی با خصوصیت ناآرام و واپسرانده میشود.
مادر کودک ممکن است بهدلیل افسردگی روانی، سوءاستفاده جسمی، مسائل شخصیتی در هم به کودک پاسخ ندهد و یا برای تربیت وی تلاشی نکند.
▪ محیط
بزرگترین مانع دلبستگی سالم ترس است. اگر یک کودک مضطرب شود به هر دلیل، ترس در او نفوذ میکند و یا اگر محیط درهم و برهمی داشته باشد. بهسختی محیط را تحمل میکند. تحول دلبستگی نوزادان یا کودکان در خشونتهای خانوادگی، فرار، خشونتهای جمعی یا جنگ آسیبپذیر است.
▪ هیجان
هیجان میان رفتار و ظرفیتهای نوزاد و مادر حیاتی است. برخی مراقبین میتوانند فقط با کودکی آرام خوب باشند، اما با کودکی تحریکپذیر و زودرنج درهم میشکند.
گاهی اوقات یک سبک ارتباطی و پاسخهای آشنای مادر به یکی از کودکانش با دیگر فرزندان مطابقت ندارد.
▪ سوءاستفاده و غفلت نیز بر دلبستگی اثر میگذارد
در خانوادههای غافل، کودکان بهطور کلی مورد توجه قرار نگرفتهاند. کودکانی که توسط والدینشان طرد میشوند، مسائل بسیاری دارند.
در خانوادههای آزارنده این طرد و سوءاستفاده به صورت انتقال بین نسلی رایج است. والدینی که غافل هستند ممکن است خود زمان کودکی مورد غفلت قرار گرفته باشند. آنها نیز این را یافتهاند و اکنون در نقش والدین ظاهر شدهاند.
عامل دیگر نقش والدین برای این کودکان است که اشکال متفاوتی به خود میگیرد. یک شکل رایج هنگامی است که دختری نابالغ، والدی جوان شود. نوزاد برای وی همچون همبازی است و خیلی زود به شکل دوستی در زندگی درمیآید. در موارد دیگر، بزرگسالان بهقدری نابالغ و شکلنایافتهاند که با کودک شبیه یک بزرگسال رفتار میکنند.
● آیا همیشه مسائل دلبستگی بهدلیل سوءاستفاده شدن است؟
نه، در حقیقت اکثریت مسائل دلبستگی ناشی از نادیده گرفتنهای والدین است تا سوءاستفاده بسیاری از والدین هیچ آموزشی در مورد تجربیات سه سال اول زندگی ندارند.
تحقیقات نشان میدهد که از هر ۳ نفر مورد غفلت واقع شده یک نفر دلبستگی ”دوسوگرا“ (اجتنابی“ با مراقبشان دارند.
علیرغم دلبستگی ناایمن، این افراد میتوانند ارتباط را نگهداری و شکل دهند. البته نه به آسانی دیگران.
● کودکان ناسازگار چه خصوصیاتی دارند؟
▪ تأخیرات رشدی
▪ غفلتهای هیجانی تجربی کودکان در دوره کودکی اغلب تأخیرات رشد در محیطشان را در پی دارد.
▪ فقدان تجربیات غنی و پایدار در دوران کودکی میتواند باعث تأخیر در حرکت، زبان و رشدشناختی اجتماعی شود.
▪ خوردن
در کودکان با غفلت شدید و مشکلات دلبستگی، رفتارهای خوردن عجیب و غریبی رایج است.
آنها اندوخته غذائی دارند، غذائی پنهان شده در اتاقشان که آن را میخورند. در حالیکه هیچ وعده بیشتری ندارند حتی اگر برای سالها در برابر غذاهائی در دسترس مقاومت کنند!
آنها ممکن است مشکلاتی در هضم (نشخوار، استفراغ غذا)، مشکلات بلعیدن و در آینده رفتارهای عجیب و غریب خوردن که اغلب بهنوان نوروز انورکسیا (بیاشتهائی مرضی) مطرح است.
▪ رفتارهای عجیب و غریب
این کودکان رفتارهای عجیب بسیار ابتدائی، نابالغ و خیالی از خود نشان میدهند. آنها ممکن است خودشان را گاز بگیرند، خود را تکان دهند، فریاد بکشند و به خراشیدن یا بریدن خود بپردازند. این نشانهها در طول دوره استرس یا ترس افزایش خواهد داشت.
▪ عملکرد هیجانی
تا حدودی مسائل هیجانی رایج در این کوکان سمینوم (نشانههای) اضطراب و افسردگی است. رفتار رایج در میان این کودکان، عدم تشخیص دلبستگی است. همه کودکان امنیت را جستجو میکنند و به دنبال دلبستگی برای بقای خویشاند.
کودکان دلبستگیهائی را برای امنیت خود (هر دلبستگی) جستجو میکنند.
افراد غیرآگاه در این زمینه ممکن است حتی متوجه عشق ورزیدن و در آغوش گرفتن افراد غریبه مجازی توسط کودک مورد غفلت و سوءاستفاده قرار گرفته نشوند.● مدل (الگوهای) نامناسب
کودکان از رفتار بزرگسال الگوبرداری میکنن حتی اگر الگوی سوءاستفاده باشد، آنها یاد میگیرند که رفتار سوءاستفاده شیوه صحیحی برای ارتباط برقرار کردن با دیگران است. این علتهای بنیادی مسائل در تعادلهای اجتماعی بزرگسال با کودکان است مثلاً کودکان پسری که مورد سوءاستفاده جنسی واقع شدهاند، ممکن است در آینده خود از افراد سوءاستفاده جنسی بکنند.
● پرخاشگری
یکی از مسائل اصلی با این کودکان، پرخاشگری و ظلم و ستما ست. که با ۲ عالم در کودک مورد غفلت واقع شده مرتبط است.
۱) فقدان همدلی
یکی از بیشترین عناصر مخرب این پرخاشگری، فقدان همدلی و جدائی است. آنها ممکن است پشیمانی و حسرت (یک پاسخ هیجانی) یا غم و ناراحتی هنگام مواجهه با پرخاشگری و یا رفتارهای ظالمانه از خود نشان دهند.
۲) فقدان کنترل تکانه
در عوض این کودکان اغلب احساس اجبار در آسیب زدن به دیگران دارند و اکثر اوقات قدرت آنها غلبه دارد. آنها به حیوانات، کودکان کوچکتر، جفت دوقلوهاشان یا خواهر و برادرشان اسیب میرسانند.
● برای بهبود این کودکان چه کمی میتوان کرد؟
این کودکان نیاز به نگهداشته شدن، تکان داده شدن، در آغوش گرفتن دارند. به کودکانی با مشکلات دلبستگی، عشق بورزید. آگاه باشید که موقع لمس کردن این کودکان در زره کودکان شکنجه دیده و یا مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته نباشند. خود را با پاسخهایشان هماهنگ و موافق کنید.
توجه کنید که این روشهائی که بهکار میبرید تجربیاتی است که میبایست در طول نوزادی داشته باشند و شما آنها را هنگامی انجام میدهید که مغزشان برای اصلاح، تغییرناپذیرتر است. بنابراین، آنها نیاز به تجربیات دلبستگی بیشتری برای کمک به رشد دلبستگی خواهند داشت.
● برای فهمیدن علت رفتار، قبل از تنبیه تلاش کنید
شما میتوانید در مورد مشکلات دلبستگی، تحول نرمال و غیرنرمال بیشتر بدانید. به این ترتیب شما قادر خواهید بود مداخلات اجتماعی و رفتارهای کارآمد خود را گسترش دهید.
این دانستهها به شما کمک میکند که رفتارهای کودک را بفهمید مثلاً هنگامیکه کودک غذائی ذخیره کرد. نباید آن را بهعنوان دردی در نظر گرفت بلکه یک دلیل قابل پیشبینی و رایج موجود برای محروم بودن وی در طول دوره کودکی (نوزادی) بدانید.
یک رویکرد تنبیهی به این مشکل و دیگر مشکلات، به رشد کودک کمکی نخواهد کرد. چرا که تنبیه ممکن است حس ناامین، استرس و نیاز به ذخیره غذا را در وی افزایش دهد.
این کودکان را مطابق سن هیجانیشان تربیت کنید.
کودکان مورد سوءاستفاده قرار گرفته و مورد غفلت واقع شده اغلب از نظر هیجانی و اجتماعی تأخیر دارند.
آنها ناکام، ترسو و واپسرانده هستند. به این معنی که یک کودک ۱۰ ساله ممکن است از نظر هیجانی مانند کودک ۲ ساله باشد و علیرغم توقع ما از سنشان آنها ظرفیت انجام کارها را نخواهند داشت.
شما میبایست با آنها همانند سطح هیجانیشان تعامل برقرار کنید و در برابر حالتهایشان مانند گریه، ناکامی - تعامل غیرکلامی تسکیندهنده را بهکار ببرید. آنها را نگه دارید، تکان دهید، به آرامی لالائی بخوانید. فراموش نکنید این زمانی برای بحث کلامی در مورد اثرات نامناسب رفتارشان نیست.
● باثبات، پیشبینیپذیر (قابل پیشبینی) و تکرارپذیر باشید
کودکان بدرفتار با مشکلات دلبستگی، بسیار حساس به تغییرات برنامه زمانی موقعیت اجتماعی و بهطور کلی موقعیت جدید هستند.
مهمانی تولد، تعطیلات سفرهای خانوادگی و آغاز سال مدرسه و پایان سال تحصیلی همه میتوانند برای این کودکان سازمانیافته باشند. بنابراین تلاشهائی که باعث ثبات، قابلیت پشبینی و تکرارپذیری شود در ایجاد احساس امنیت و ایمنی در این کودکان بسیار مهم است.
آنها هنگامیکه احساس امنیت و آرامش میکنند و میتوانند از تربیت و تجربیات اجتماعی و هیجانی غنی که شما فراهم کردهاید سود ببرند. اما اگر مضطرب و هراسان باشید خیر.
ِ● رفتارهای اجتماعی مناتسب را الگو و آموزش بدهید
بسیاری از کودکان مورد غفلت و سوءاستفاده واقع شده نمیدانند چگونه ارتباط برقرار کنند، از بهترین شیوههای آموزش نشان دادن، رفتار آن الگو توسط خود ما است (قدم به قدم) ”من قصد دارم دستهامو قبل از خوردن شام بشویم زیرا...“ کودک میبیند، میشنود و تقلید میکند.
یا میتوانید موقع بازی با بچههای دیگر آنها را راهنمائی کنید: ”وقتی تو اسباببازی را از فلانی میگیری ممکن است او ناراحت بشه اگر تو بخواهی آنها هم بازی کردن با تو سرگرم میشوند“.
با اثرگذاری بیشتر بازی با دیگر بچهها انها حرکت خود را نیز رشد میدهند و بهبود میبخشند و اعتماد میکنند. همچنین با دیگر کودکان رفتار پرخاشگرانه کمتری خواهند داشت. کودکان ناسازگار اغلب بینظمند به خاطر تأخیرهای اجتماعیشان، کودک را به خاطر لباسهایش یا ظاهرش دست نیندازدی.
یکی از مشکلاتی که این کودکان دارند تماس بدنی با نوسان مناسب است. آنها نمیدانند به چه حالتی نزدیک شوند. چه حالت بدنی داشته باشند. هنگامیکه در آغوش گرفته میشوند، تماس چشمی از بین میرود نمیدانند نباید دست توی بینیشان کرده یا آلت تناسلیشان را لمس کنند.
این کودکان اغلب تماس بدنی ابدائی دارند (در آغوش گرفتن، نگهداشتن دستها، خندیدن در آغوش غریبهها) بزرگسالان به غلط این رفتار را نوعی خونگرمی یا عدم غریبی کودک میدانند که اینگونه نیست بلکه رفتار التماسآمیز (ملتمسانه) از نظر اجتماعی نامناسب است.
ما میتوانیم بهتدریج کودکان را به چگونگی ارتباط برقرار کردن صحیح همانند کودکان رشد یافته و سالم برسانیم. شیوه توضیح بهقدری مهم است که در کودک احساس گناه یا احساس بدی خلق نکند.
● گوش بدهید و با آنها صحبت کنید
یکی از لذتبخشترین اعمال، نشستن، گوش دادن و بازی کردن، با این کودکان است. وقتی شما آرام و ساکت نشستهاید و به آنها گوش میدهید، میفهمید که آنها تلاش میکنند که به شما نشان دهند که در کنار شما واقعاً وجود دارند از ناراحتکنندهترین کارهای شما توقف این جراین و لحظهای استراحت است؟
● در طی این مدت شما میتوانید وی را آموزش دهید
۱) همه احساسها خوب هستند. احساس غم، شادی، آشفتگی.
۲) آموزش شیوههای درست عمل کردن هنگامیکه ناراحت، شاد یا آشفته است.
۳) این را به کودک نشان دهید که افراد دیگر احساس میکنند و اینکه چگونه این احساس را ابراز میکنند.
۴) وقتی شما حس میکنید کودک شاد، ناراحت یا آشفته است از او بخواهید که احساسش را بگوید.
● استثناءهائی هم از این کودکان داریم
کودکان مورد سوءاستفاده و غفلت قرار گرفتهای که بر مشکل خود غلبه کردهاند، ما نمیدانیم چگونه توانائی اولیه افراد را پیشبینی کنیم اما میدانیم که چگونه هیجان، نقاط قوت و ضعف اجتماعی، رفتاری وی را اندازه بگیریم.
یک ارزیابی مقایسهای توسط یک گروه متخصص ماهر میتواند شروعی برای کمک به پیشرفت سریعتر مهارتهای کودک باشد.
● در برابر پیشرفتهای کند کودک صبور باشید
پیشرفت ممکن است کند باشد و گاهی ناکامکننده بسیاری از والدین حمایتکننده احساس میکنند. این کافی نیست زیرا همه عشق، زمان و تلاش خود را برای این کودکان گذاشتهاند که بهنظر میرسد هیچ تأثیری نگذاشتهاند اما آن را ادامه دهید و امیدوار باشید.
● مراقب خودتان باشید
مراقبت از کودک ناسازگار میتواند شما را خسته و ضعیف کند، اگر شما خسته شوید این مراقبت غنی، پیشبینیپذیر و پایدار بهگونهای که کودک نیاز دارد نخواهد بود.
مطمئن باشید شما از جانب خانواده، گروهها و دوستان حمایت میشوید. شما قادرید به خود کمک کنید حتی اگر خسته، افسرده و بیمیل شدهاید.
● از منابع دیگر استفاده کنید
بسیاری از گروهها (سازمانها) از خانوادههای این کودکان حمایت میکنند. افراد حرفهای و باتجربه در مسائل دلبستگی میتوانند کمک خوبی باشند.
اکثر بچهها انعطافپذیرند که البته در سنین بالا تغییر، قدری سخت است ولی شدنی است.
دکتر دی. بروس. پری
مترجم: بهراه بابائی
مترجم: بهراه بابائی
منبع : ماهنامه کودک
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست