سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

تاثیر انتخابات بر سیاست خارجی


تاثیر انتخابات بر سیاست خارجی
اشاره:
اگر چه پدیده انتخابات اصولا امری داخلی و در چارچوب قلمرو جغرافیایی كشورها معنی و مفهوم پیدا می كند و حتی اگر كشوری درباره انتخابات كشوری دیگر اظهار نظر كند، دخالت در امور داخلی آن كشور قلمداد می شود اما نتیجه انتخابات و بازتاب آن دارای آثار و تبعات بیرونی و برون مرزی است. به عبارت دیگر انتخابات سیاسی بویژه انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی بر سیاست خارجی تاثیر می گذارد. یعنی رابطه ای مثبت میان دو متغیر «انتخابات» و «سیاست خارجی» وجود دارد. انتخابات متغیر مستقل و سیاست خارجی متغیر وابسته محسوب می شود. این مهم بیانگر این فرض اساسی در ادبیات روابط بین الملل است كه سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است. یعنی هر آنچه تحولات داخلی كشورها حساس تر و مهم تر باشد، بازتاب بیرونی آن و تاثیر آن و سیاست خارجی آن كشور بیشتر خواهد بود.
سئوالی كه در اینجا مطرح می شود این است كه اساسا انتخابات چرا و چگونه بر سیاست خارجی تاثیر می گذارد؟
برای پاسخ به این پرسش بررسی چند مولفه كلیدی اهمیت دارد : فرد، حزب ، دولت، نظام سیاسی، ماهیت انتخابات (بسته یا باز بودن)، و حساسیت موضوعی سیاست خارجی.
قبل از توضیح هر یك از این مولفه ها، لازم به ذكر است كه چون این مطلب به بهانه انتخابات ریاست جمهوری در كشورمان نگاشته شده است، وقتی از انتخابات سخن می گوئیم، انتخابات ریاست جمهوری مدنظر است.
الف «فرد» :
در خصوص مولفه فرد این سئوال كلیدی مطرح می شود كه اساسا نقش انتخاب افراد در سمت ریاست جمهوری بر سیاست خارجی كشور مورد نظر چگونه است؟
برای پاسخ به این سئوال ویژگی های شخصیتی افراد، سابقه عملكرد فرد، وزن و جایگاه فرد در نظام سیاسی و جامعه، جایگاه سمت ریاست جمهوری در كشور مورد نظر، تعامل فرد با سایر جریان های سیاسی قدرت، برنامه فرد، اعتبار و جایگاه فرد در میان سایر كشورها، نهادها و شخصیت های سیاسی و بین المللی، ابتكار عمل فرد و... از جمله شاخص هایی است كه باید مورد بررسی قرار گیرد. متناسب با این شاخص ها است كه مشخص می شود، فرد مورد نظر در سیاست خارجی خود چه جهت گیری را اتخاذ خواهد كرد و واكنش سایر كشورها و نظام بین الملل به انتخاب آن فرد چگونه خواهد بود. مولفه» فرد «در آن دسته از نظام های سیاسی كه قدرت فرد بر ساختار سیاسی غلبه دارد و یا در نظام های سیاسی كه فرد محوری بر سیستم محوری یا ساختاری محوری رجحان دارد، اهمیت بیشتری می یابد. بدیهی است واكنش شخصیت های خارجی، احزاب خارجی بویژه احزابی كه بین الملل گرا هستند، كشورها، سازمان ها، انجمن ها و افكار عمومی بین المللی به انتخاب فرد مورد نظر می تواند متناسب با نزدیكی یا دوری جهت گیری فرد مورد نظر با خط مشی های آن شخصیت ها، كشورها، احزاب، انجمن ها و افكار عمومی بین المللی متفاوت باشد. به عنوان مثال ممكن است احزاب، افراد، روسای جمهوری یا كشورهای چپ گرا از روی كارآمدن فردی استقبال كنند كه دارای گرایش های چپ باشد و برعكس، به عنوان نمونه واكنش مثبت بخشی از نظام بین الملل به روی كار آمدن یوشچنكو در اكراین نمونه بارزی از این وضعیت خوب می شود.
ب« حزب» :
دومین مولفه ای كه می تواند بازگو كننده تاثیر انتخابات بر سیاست خارجی باشد، حزب یا ائتلاف حزبی است كه از نامزدهای انتخابی خاصی حمایت می كنند. به عبارت دیگر گرایش های خبری فرد مورد نظر، پایگاه اجتماعی خوبی، كه از فرد مورد نظر حمایت می كند، سابقه و عملكرد حزب و... موجب می شود تا افراد، احزاب، انجمن ها، كشورها، افكار عمومی، و.... در سطح جهان نسبت به آن موضع موافق یا مخالف اتخاذ كنند. به عنوان مثال قدرت یا بی حزب راست گرای مردم در اتریش و روی كار آمدن یورگ هایدر به عنوان صدراعظم اتریش باعث واكنش منفی در بخشی از جهان نسبت به وی شد. اگر چه این واكنش منفی، شخص هایدر را هدف قرار داد اما بطور قطع پایگاه و گرایش حزبی وی نیز ،در این واكنش موثر بود. بنابراین، این موضوع كه رئیس جمهور منتخب از چه حزبی باشد، صرف نظر از شاخص های مربوط به خود فرد، می تواند در واكنش نیروهای خارجی نسبت به انتخاب موثر باشد. به عبارت دیگر، نظام بین الملل به حزب و گرایش های حزب واكنش نشان می دهد تا خود فرد. زیرا فرد در نهایت مجبور است در چارچوب اصول و اساسنامه حزب، سیاست خارجی و داخلی خود را تنظیم كند. واكنش نظام بین الملل به مولفه حزب اصولا در نظام هایی صورت می گیرد كه حزب در آن جایگاه برجسته ای داشته و حزب محوری بر فرد محوری غلبه بیشتری داشته باشد.
ج «هیئت دولت» :
سومین مولفه، به تركیب هیئت دولت فردی، مربوط می شود كه در انتخابات به عنوان رئیس جمهور پیروز شده است. بدین معنی كه شخص منتخب ممكن است دارای وجوه مثبت و یا منفی در سطح نظام بین الملل باشد اما وی تركیب هیئت دولت خود را به گونه ای انتخاب می كند كه می تواند موجب واكنش منفی یا مثبت نظام بین الملل نسبت به خود و دولتش شود. یكی از نمونه هایی كه می تواند این وضعیت را توضیح دهد، ژنرال مشرف در پاكستان است. اساسا نظام بین الملل نسبت به ژنرال مشرف از آن جهت كه فردی نظامی است و از طریق كودتا قدرت را بدست گرفته است، نظر مساعدی ندارد. اما وی با ابتكاراتی كه صورت داد، تركیب هیئت دولت خود را از افرادی انتخاب كرد كه در جامعه بین المللی از مقبولیت نسبی برخوردار بودند. انتخاب شوكت عزیز به سمت نخست وزیر، یعنی شخصی كه یك مدیر اقتصادی در سطح جهان محسوب می شود، در تعدیل نگرش سایر كشورها نسبت به مشرف بسیار موثر بوده است.
د« نظام سیاسی» :
چهارمین مولفه در بررسی تاثیر انتخابات بر سیاست خارجی، به نظام سیاسی مربوط می شود كه انتخابات ریاست جمهوری در آن برگزار می گردد. نقش نظام سیاسی زمانی برجسته می شود كه بپرسیم آیا رئیس جمهور منتخب قدرت آن را دارد كه فارغ از اصول و موازین نظام سیاسی عمل كند یا این كه شخص مورد نظر ناچار است در چارچوب اصول و موازین نظام سیاسی به عنوان یك ساختار عمل كند. اگر رئیس جمهور مجبور باشد در چارچوب موازین نظام سیاسی عمل كند، واكنش جامعه بین المللی نه به شخص رئیس جمهور منتخب بلكه به نظام سیاسی خواهد بود. تحت این شرایط، جامعه بین المللی در تحلیل خط مشی سیاست خارجی رئیس جمهور منتخب، به اصول و موازینی مراجعه می نماید كه نظام سیاسی بر رئیس جمهور تحمیل می كند. ایالات متحده امریكا می تواند یكی از كشورهای نظام محور باشد. در این كشور اگر چه رئیس جمهور می تواند دارای ابتكارات و شیوه های نوینی برای اجرای سیاست خارجی باشد. اما او ناچار است سیاست خارجی را در راستای منافع نظام سیاسی تعقیب كند. به عبارت دیگر، این ساختار سیاسی ایالات متحده است كه وظیفه رئیس جمهور را تعیین می كند و رئیس جمهور فقط می تواند در استراتژی ها، تاكتیك ها و سیاست های نیل به اهداف نظام سیاسی از خود ابتكار عمل نشان دهد.
ه «مشاركت مردم» :
پنجمین مولفه، به میزان مشاركت مردم در پای صندوق های رأی مربوط می شود. اصولا هر چه مشاركت مردم در پای صندوق رأی بیشتر باشد ، انتخابات تاثیر بیشتری به سیاست خارجی می گذارد. تحت این شرایط شاید مولفه فرد،حزب و نظام سیاسی چندان در اذهان عمومی خارجی خود نمایی نكند.به عبارت دیگر نظر مثبت رای دهندگان و میزان آرایی كه یك رئیس جمهور به خود اختصاص می دهد (بستگی به عوامل مختلفی دارد)، قدرت مانور آن رئیس جمهور را در عرصه بین المللی افزایش می دهد و نظام بین الملل نیز ناچار است مشاركت گسترده مردم در انتخابات را به عنوان بخشی از اصل حق تعیین سرنوشت مورد توجه جدی قرار دهد. جمهوری اسلامی ایران یكی از كشورهایی است كه مشاركت گسترده مردمی در انتخابات، همواره تاثیر بسزایی در كاهش تهدیدات و افزایش فرصت هایش داشته است.
و«ماهیت انتخابات» :
ششمین مولفه بر ماهیت انتخابات مربوط می شود. منظور از ماهیت انتخابات این است كه آیا انتخابات در یك فضای دمكراتیك و آزاد برگزار شده است یا در یك فضای بسته و محدود. اصولا هر چه ماهیت انتخابات دمكراتیك تر باشد، واكنش جامعه بین المللی مثبت تر خواهد بود. دو عنصر اساسی باز یا بسته بودن ماهیت انتخابات را مشخص می كند. تنوع و تعدد كاندیداها كه رقابت تنگاتنگ میان آنها را موجب می شود و حضور گسترده مردم در پای صندوق های رأی به قصد انتخاب نامزد مورد نظر بیانگر دمكراتیك بودن یك انتخابات است. برعكس، عدم تنوع و تعدد نامزدها و در نتیجه كاهش مشاركت مردمی بیانگر بسته بودن ماهیت انتخابات است. نمونه هر دو عنصر در كشورهای مختلف بسیار زیاد است.
ی «كشور» :
هفتمین مولفه ای كه بازتاب انتخابات را بر سیاست خارجی بیشتر نمایان می سازد، كشوری است كه انتخابات در آن برگزار می شود. اصولا كشورها را به چند دسته تقسیم می كنند : ذره ای، كوچك، متوسط، بزرگ، ابرقدرت. بدیهی است انتخابات در هر یك از این كشورها تاثیر متفاوتی بر مسائل سیاست خارجی دارد. هر چه از كشورهای كوچك به ابرقدرت حركت كنیم میزان تاثیرگذاری انتخابات در هر یك از این كشورها بر پدیده های سیاست خارجی بیشتر می شود. این افزایش تاثیرگذاری، متاثر از قدرت و نفوذ هر یك از این قدرت ها برحوزه های موضوعی سیاست خارجی در عرصه های مختلف است.

دكتر نوذر شفیعی
منبع : روزنامه همشهری