پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا


رویکرد جدید سینماگران به جنگ


رویکرد جدید سینماگران به جنگ
از ابتدای امسال دو فیلم متعلق به سینمای دفاع مقدس اکران شده اند که از قضا هر دو با اقبال تماشاگران روبه رو بوده است. اگرچه فروش «اخراجی ها» را باید یک استثنا دانست و مقایسه اش با مقدار فروش «روز سوم» بی انصافی است، اما فیلم محمدحسین لطیفی هم با توجه به حال و هوا و بازیگرانش، فروش خوبی داشته است. در روز سوم به بهانه اشغال خرمشهر و در بستر جنگ، یک ملودرام روایت می شود که حتماً برای تماشاگر ایرانی جذاب خواهد بود. در جشنواره سال گذشته چندین فیلم جنگی به نمایش درآمدند که هرکدام ویژگی های خاص خود را داشتند. اما اکثر آنها از یک ویژگی مشترک برخوردار بودند و آن هم اینکه از سوی کارگردانانی ساخته شدند که تا به حال در این زمینه تجربه یی نکرده بودند.
کیومرث پوراحمد با «اتوبوس شب»، محمدحسین لطیفی با «روز سوم»، مازیار میری با «پاداش سکوت»، خسرو سینایی با «مثل یک قصه»، آرش معیریان با «آنکه به دریا می رود» و چند اثر دیگر نشان از رویکرد جدید فیلمسازانی دارد که پیش از این به ساخت فیلم هایی در ژانرهای دیگر مشغول بوده اند. در این میان اگرچه جای خالی فیلمسازان برجسته سینمای جنگ به شدت احساس می شود، اما به هر حال ساخت چنین فیلم هایی توسط کارگردانان خارج از حیطه دفاع مقدس، به تنوع دیدگاه ها در این زمینه کمک شایانی خواهد کرد.
به تصویر کشیدن جنگ در سینمای ایران با توجه به دفاع ۸ ساله ملت ایران در برابر عراق، رویکرد متفاوتی با سایر آثار ساخته شده این ژانر سینمایی در سایر کشورها دارد. پس از حمله عراق به ایران در شهریور سال ۵۹ پرداختن به جنگ ایران و عراق در سینما تبدیل به یکی از موضوعات مهم برای برخی سینماگران شد و آثار متعددی در این زمینه تولید و روی پرده رفت. تعداد زیادی از فیلمسازان با فیلم های جنگی پا به عرصه سینما گذاشتند و برخی از آنها که جنگ را از نزدیک حس کرده بودند و به نوعی واقعیت را تصویرسازی می کردند در سینمای ایران دست به خلق آثار ماندگاری زدند.
ژانر جنگ را در سینمای ایران می توان به چند بخش مختلف تقسیم کرد؛ بخش اول آثاری که به دور از قهرمان سازی و قهرمان پروری و با پرهیز از هیجان سازی های کاذب، فضای معنوی جنگ را به تصویر کشیده اند و رشادت ها و ایثارگری های سربازان ایرانی را در برابر مزدوران عراقی ثبت کرده اند. این دسته از آثار هرگز قهرمان به معنای سینمایی نداشته اند و فضایی معنوی و عرفانی را تصویرسازی کرده اند. البته میزان تاثیرگذاری این دسته از آثار به توان و تسلط کارگردان بر ابزار سینما و انتقال حس و هدف از طریق تصویر مربوط است. بسیار بوده اند آثاری که هرچند کارگردان قصد داشته فضای خالص و صادقی را ثبت کند، اما به دلیل عدم تسلط کافی بر ابزار سینما در کار خود موفق نبوده است.
دسته دوم آثار جنگی فیلم هایی را شامل می شود که فقط از بعد قهرمان پروری و حادثه پردازی جنگ برای کشاندن تماشاگر به سینما استفاده کرده است. این گونه آثار سینمایی جنگ را بهانه قرار داده تا با ایجاد زد و خورد و قهرمان پروری کاذب، بتواند تماشاگر جذب کند و در گیشه موفق باشد. اگرچه نمی توان منکر ساخت این گونه آثار سینمایی شد اما اکثر آنها به دلیل عدم توانایی در پرداخت صحنه های اکشن و ضعف در حادثه پردازی تبدیل به آثاری سطحی و عوامانه شده اند و به جز چند اثر انگشت شمار، بقیه فیلم ها در زمره آثار معمولی و حتی بد سینمای ایران قرار می گیرند. البته چند سالی است که دیگر این گونه فیلم ها در سینمای ایران ساخته نمی شوند و دوران آنها تقریباً به سر رسیده است.
دسته سوم آثار جنگی، فیلم هایی را شامل می شوند که به اثرات جنگ پس از اتمام آن می پردازند و تاثیرات دفاع ۸ ساله ایران در برابر عراق را بر جامعه و افراد آن به تصویر می کشند. در این گونه سینمای جنگ آثار مهمی در سینمای ایران ساخته شده که در جای خود به آنها اشاره خواهیم کرد. اما دسته چهارم آثاری هستند که جنگ تنها بهانه یی برای پیشبرد داستان است و تاثیر چندانی در روند و حتی شکل گیری اثر ندارد. این گونه آثار که تعداد محدودی از فیلم های ایرانی را شامل می شوند را می توان با کمی اغماض در دسته سوم فیلم های جنگی نیز گنجاند.
اولین فیلم جنگی ایرانی که موضوع جنگ ایران و عراق را دستمایه ساخت خود کرده بود، در سال ۱۳۶۰ و توسط جمشید حیدری ساخته شد. «مرز» با بازی سعید راد، آهو خردمند و داوود رشیدی بر اساس فیلمنامه یی از سیروس الوند در آن سال به عنوان اولین فیلم جنگی ایرانی جلوی دوربین رفت.فیلم «مرز» چیز فراتری از فیلم های ضدفئودالی آن سال ها نداشت و فقط این بار جای خان و ایادی ستمگرش با دشمن عراقی عوض شده بود. تولید فیلم های جنگی طی سال های ۶۱ و ۶۱ با ساخت آثاری چون عبور از میدان مین (جواد طاهری)، جانبازان (ناصر محمدی)، بازداشتگاه (کوپال مشکات)، کیلومتر ۵ (حجت سیفی)، رهایی (رسول صدرعاملی) و... ادامه پیدا کرد.
در سال های ۶۳ تا ۶۵ نیز فیلم های مهمی در عرصه سینمای جنگ ساخته نشد. طی این سال ها تقریباً برای تمامی گونه های سینمای دفاع مقدس، فیلم هایی ساخته و نمایش داده شدند که همگی آنها سیاه مشق هایی برای آینده بودند.اما نقطه عطف سینمای جنگ در ایران به سال های پایانی دهه ۶۰ مربوط می شود. طبیعی بود که پس از اتمام جنگ، صنعت سینما و فیلمسازی رونق دوباره یی پیدا کند و بالطبع آثار مهمتری ساخته شوند. در سال ۶۸ و یک سال پس از اتمام جنگ حدود ۱۷ فیلم مرتبط با دفاع مقدس ساخته شد که آماری قابل توجه در سینمای ایران محسوب می شود. به اعتقاد کارشناسان، سینمای جنگ متعلق به فکر و عده خاصی در کشور نیست.
همان طور که دفاع از کشور متعلق به افراد و گروه خاصی نبوده، حقیقت گویی و حقیقت یابی از رسالت های سینمای ناب که ادعای ارزش مداری و اخلاقیات انسانی دارد، به شمار می رود. خانه تکانی در سینمای دفاع مقدس و رویکرد نوین برای جذب ظرفیت ها و پرورش موضوعی متناسب با نیاز امروزین جامعه و استفاده از نیروی انسانی متخصص و کارآمد به ویژه در حوزه تبلیغات به دور از شعارهای رایج شرط لازم و کافی برای احیای این گونه از صنعت فیلم کشور است. صنعت سینما حال در هر قالب چه معنوی یا وجهه سرگرمی با مخاطب زنده است، مخاطب امروز بیش از هر چیز مشتاق دیدن واقعیت های جنگ حتی با رویکرد اجتماعی روی پرده است.
صمد مقدم
منبع : روزنامه اعتماد