مردی با روابط عمومی بالا و گشاده‌رویی

مهران رجبی، بازیگر را هنگام رانندگی پیدا می‌کنم. او در حوالی میدان ونک نگه می‌دارد تا راحت‌تر پاسخگوی پرسش‌هایم باشد. شب گذشته شاهد پخش چهارمین قسمت از سریال روزگار قریب، با بازی مهران رجبی در نقش دکتر محمد قریب بودیم. شاید همین نکته باعث شد که با او تلفنی درباره کارهای اخیرش صحبت کنیم که در ادامه می‌خوانید.
▪ جناب رجبی، الا‌ن در حال چه کاری هستید؟
ـ من در یک سریال تلویزیونی ۲۶ قسمتی طنز به نام سه در چهار به همراه محمد کاسبی، شهره لرستانی، علی صادقی، اشکان اشتیاق و ... بازی می‌کنم. این سریال درباره دو باجناق است که من نقش سیروس را بازی می‌کنم و محمد کاسبی نقش رحمان، باجناق مرا بازی می‌کند. پس از سه ماه الا‌ن به نیمه‌‌های سریال رسیده‌ایم و طبق برنامه این روند تا اواخر بهمن‌ماه ادامه خواهد داشت. ‌
▪ کی و از کدام شبکه شاهد پخش آن خواهیم بود؟
ـ قرار است که بعد از نوروز ۸۷ در شبکه یک پخش شود، مجید صالحی کارگردان و رضا عطاران مشاور کارگردان هستند. ‌
▪ در مورد سریال روزگار قریب بگویید.
ـ روزگار قریب با زحمات زیاد و گرفتاری‌های بسیار کیانوش عیاری، نویسنده و کارگردان به ثمر رسیده است. این سریال هم‌اکنون آخرین مراحل اصلا‌ح صدای خود را پشت سر می‌گذارد. همین الا‌ن که با شما حرف می‌زنم، از استودیوی صدا و اصلا‌ح بخشی از صداگذاری آن می‌آیم. ‌
▪ در مورد نقش خودتان توضیح بدهید.
ـ من نقش پدر دکتر قریب، میرزا علی اصغر را با پنج برش چهره‌پردازی بازی می‌کنم که دربرگیرنده ۳۰ تا ۹۷ سالگی اوست. در این سریال همچنین نقش دکتر قریب هم در پنج دوره متفاوت تصویربرداری شده است. ‌
▪ درباره اینکه چطور شد برای این نقش انتخاب شدید، بگویید. ‌
ـ بله، من هم در این باره از عیاری پرسیدم و پاسخ گرفتم که او بازی مرا در فیلم سینمایی <زیر نور ماه> و نقش یک روحانی دیده بود، اما پس از آنکه دعوت به کار شدم، با گرفتن چند تست متوجه شد که اصلا‌ برخلا‌ف زیر نور ماه روحانی نیستم، بلکه کاملا‌ جسمانی هستم، این نقش را به من محول کردند.
▪ آیا دکتر قریب از لرهای بختیاری است، البته من بنا بر لهجه حسین پناهی این را می‌گویم؟
ـ نه،‌ او از لرهای اطراف اراک بوده است. روستایی به نام گرکان. ما به دلیل آنکه این روستا کاملا‌ نوسازی شده است، مجبور شدیم به یکی از روستاهای میمه در نزدیکی اصفهان برویم. البته یکی از اهالی گرکان برای تعلیم لهجه اراکی به آنجا آمد.
▪ چرا شما لری حرف نمی‌زنید؟
ـ برای آنکه پدر و خود دکتر قریب در تهران به دنیا آمده‌اند و بنا بر ضرورت زندگی آنها منطقا نیازی به حفظ لهجه اراکی نبود، بلکه پدربزرگ و دیگر اقوام و آشنایان این شخصیت که ساکن گرکان بوده‌اند، اجبارا باید به این لهجه صحبت می‌کردند.
▪ ساخت سریال روزگار قریب چقدر طول کشیده است؟
ـ پنج سال! هنوز هم دست‌هایمان زیر سنگ است، برای این کار مجبور بودیم ریش خود را محفوظ نگه داریم. اما در زمان ساخت فیلم سینمایی قاعده بازی، به کارگردانی احمدرضا معتمدی مجبور بودم ریشم را بزنم که کار را با مشکلا‌تی روبه‌رو کرد. حتی در زمان تصویربرداری زیرزمین به خصوص در فلا‌ش‌بک‌های آن شخصیت مجبور شدم ریشم را کوتاه کنم که این بار هم بر سریال روزگار قریب ضربه زد.
▪ علا‌وه بر مساله ریش، با چه مشکلا‌تی در زمان تصویربرداری روبه‌رو بودید؟
ـ این کار خیلی دربه‌دری داشت. مجبور بودیم بارها به دلیل تصویربرداری، در قزوین، میمه، اصفهان، رامسر و کویر ورامین خانواده را ترک کنیم. از سوی دیگر فیلم تاریخی بود و باید در فضاهای گرم و بیابانی هم تصویربرداری می‌شد، خود همین صحنه‌های کویری، گرفتاری‌هایی را برایمان داشت.
▪ نقش پدر دکتر قریب براساس فیلمنامه عیاری جلو می‌رفت؟
ـ وقتی عیاری بازی مرا در ارائه این نقش دید، احساس کرد این نقش هم جای کار دارد، بنابراین کمی بیشتر از آنچه در متن اولیه بود، فرصت بازی در اختیارم قرار گرفت، آن‌قدر که به شوخی می‌گفتند این سریال دکتر قریب است یا پدر دکتر قریب. به هر حال کیانوش عیاری، آدم صاحب سبکی است و نسبت به ساختار و بازی آگاهی کامل دارد و بنده هم نسبت به او تعهد کاری داشتم و در این شرایط نقش خود را گسترش دادم. این کار هنوز هم بعد از ۵ سال، به دلیل برخی از اصلا‌حات صدا ما را به خود مشغول کرده است. نیم‌ساعت پیش در حال جابه‌جایی یک کلمه در یک شعر سریال بودیم تا با شرایط آن زمان همخوانی پیدا کند.
▪ درباره ویژگی‌های خاص پدر دکتر قریب بیشتر توضیح می‌دهید.
ـ مهم‌ترین ویژگی او این است که معتمد محل است. یک بنکدار با روابط عمومی خوب، سعه‌صدر و گشاده‌رویی در میهمان‌نوازی و دستگیری از دیگران که همه این عوامل باعث می‌شود که او پدر یک پزشک حاذق و نامدار مانند دکتر محمد قریب شود.
▪ درباره رسیدن به نقش خودتان بر پایه متن پیش می‌رفتید؟
ـ فقط یک سوال از عیاری کردم که پدر مرحوم دکتر قریب، او را چگونه صدا می‌زد. محمد، محمدم، عزیزم! یک‌جا او را این‌طور صدا می‌کنم: محمد آدم باش. در بقیه، خود متن همه چیز را در اختیارم می‌گذاشت.
▪ کیانوش عیاری چگونه کارگردانی است؟
ـ او آدم بسیار وارسته‌ای است و در یک کلا‌م می‌توان گفت که بزرگوار است. مهم‌ترین دلیل این گفته هم این است که دنیا در فکرش کوچک است.
او باعث شد من به یک بازی متفاوت نسبت به بازی‌های قبلی‌ام برسم، این تفاوت هم به درک بیشتر این کارگردان ربط پیدا می‌کند که چگونه من را در مسیر بازیگری‌ام هدایت کرده است.
▪ درباره نحوه آشنایی‌تان با زنده‌یاد حسین پناهی و همکاری‌تان در این سریال بگویید.
ـ من و مرحوم پناهی، فکر می‌کنم یک ماه و نیم یا دو ماه در یک اتاق با هم رفیق بودیم، افسوس که این رفاقت در این دنیا دوام نیافت. او هر شب کتاب شعری را در دست داشت و برایم می‌خواند. یک نسخه هم به من هدیه کرد با این دستخط که <برف چیست؟، اندکی سردی و بی‌نهایت کودکی... تقدیم به عزیزم، عشقم، خودم، مهران رجبی، به یاد روزگار خوش روزگار قریب.> و اثر انگشتش را هم پای آن گذاشته است.
▪ آیا در این دوره کوتاه رفاقت خاطره به یادماندنی‌ای هم داشته‌اید؟
ـ بله، او در زمان خواندن یک شعر همیشه در جایی متوقف می‌شد و اشک می‌ریخت. او در این شعر به ذکر خاطره‌ای از مادرش می‌پردازد که در دوره کودکی‌اش، مادرش شبی شیربرنج می‌پزد تا آن را در سحر ماه رمضان بخورد، اما نیمه‌شب حسین پناهی آن شیربرنج را می‌خورد و خود را به خواب می‌زند. مادرش مجبور می‌شود در آن روز بی‌خوردن سحری روزه‌اش را بگیرد. او آرزو می‌کرد که به دوره کودکی‌اش برگردد تا به مادرش بگوید آن شیربرنج را خورده و... .
▪ چگونه آدمی بود این هنرمند؟
ـ لطیف بود و خیلی دوست‌داشتنی و بی‌ادعا. خدا رحمتش کند و همین الا‌ن از خواننده‌های این گپ می‌خواهم که فاتحه‌ای برای آمرزش روح آن مرحوم بخوانند.
▪ با توجه به آنکه شما با سینما آغاز کردید، چطور شد که سر از سریال‌های طویل‌المدت درآوردید؟
ـ علت خاصی ندارد. آدم دچار می‌شود.
▪ بازی سریال راحت‌تر از سینما است؟
ـ نه! فرقی نمی‌کند که بازی مقابل دوربین نگاتیو یا ویدئویی باشد. بازی بخشی از آبروی ما خواهد بود. از آنجا که تلویزیون ایران شمول‌تر است، بازیگر باید بیشتر به فکر کارش باشد، به همین دلیل موقع بازی استرس زیادی داریم که نقش دربیاید. ‌
▪ آیا در جشنواره فیلم فجر هم کار تازه‌ای دارید؟
ـ نه! قرار بود که در یک فیلم سینمایی نقش اصلی را بازی کنم، اما این امر محقق نشد چون زمان خالی برای رهایی از این چند سریال پیش نیامد.

رضا آشفته

منبع : پرشیا فیلم کانادا