جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

مصیبت هژمونی


مصیبت هژمونی
۱)‌ برای تحلیل و تبیین مسائل بسیار گسترده عرصه سیاست و روابط بین‌الملل ده‌ها تئوری سنتی و مدرن و فرامدرن وجود دارد. هرچند هنوز اندیشمندان به‌خصوص حوزه سیاست بین‌الملل که حوزه‌ای محدودتر از روابط بین‌الملل است به اجماعی بر سر صدور یک تئوری مسلط در این حوزه نرسیده- و به‌نظر می‌رسد- و نخواهند رسید اما تئوری انتقال قدرت ای. اف.ک.ارگانسکی که به تبیین ظهور و سقوط قدرت مسلط در اعصار مختلف سیاست بین‌الملل می‌پردازد از جمله تئوری‌هایی است که با توجه به تحولات سال‌های اخیر به‌خصوص مطرح شدن مجدد بحث احیای مفهوم امپراتوری با توجه به مصداق گسترش قدرت نرم‌افزاری- سخت‌افزاری ایالات متحده می‌تواند، محلی از اعراب داشته باشد. به تعبیر ارگانسکی و اصحاب معتقد به این تئوری، سیاست بین‌الملل چیزی جز مطالعه ظهور و سقوط قدرت مسلط یا هژمون در هر عصری نیست. کشف و تبیین الگوهای حاکم در ظهور و سقوط امپراتوری‌های هر عصر از امپراتوری روم تا بریتانیا و از بریتانیای کبیر تا ایالات متحده تز کانونی تئوری انتقال قدرت را تشکیل می‌دهد. بر مبنای این تئوری تا زمانی که قدرتی در عرصه بین‌الملل ظهور نکند که ۷۰ درصد توانایی‌های نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هژمون کنونی عرصه نظام بین‌الملل یعنی ایالات متحده را داشته باشد سخن گفتن از سقوط هژمونی آمریکا ناصواب خواهد بود. با توجه به تحولات کنونی عرصه نظام بین‌الملل و ظهور کانون‌های قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای دیگری به جز آمریکا هنوز اما بسیار زود است از ظهور قدرت هم‌ترازی علیه هژمون مسلط کنونی سخن گفته شود.
۲)‌ فرید زکریا فارغ‌التحصیل علوم سیاسی از هاروارد و سردبیر نشریه نیوزویک اینترنشنال در آخرین مقاله خود در نشریه معتبر فارن افرز سخن از احتمال پایان امپراتوری آمریکا رانده است. زکریا در این مقاله که عنوان «آینده قدرت آمریکا» را بر پیشانی خود دارد، با برشی تاریخی و شرح فراز و فرود امپراتوری بریتانیا در دو قرن ۱۹ و ۲۰ به مقایسه حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و جنگ بریتانیا با بوئرها در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ می‌پردازد. زکریا می‌نویسد: «همانگونه که جنگ پرهزینه و هزیمت بریتانیا با بوئرها- که در سال ۱۸۹۹ آغاز و با شکست بریتانیا در ۱۹۰۲ به پایان رسید- سرآغاز افول امپراتوری بریتانیا و ظهور قدرت‌های موازی این کشور بود، حمله آمریکا به عراق نیز همین نقش را برای ایالات متحده بازی می‌کند. آمریکا هم‌اکنون بریتانیای قرن ۱۹ است. جنگ عراق همانند جنگ بابوئرهاست و آینده ایالات متحده سیاه می‌نماید.»
زکریا در ادامه این مقاله بسیار مطول به جای تبیین و مداقه در ارکان اصلی این تز کانونی خود، راه خطا می‌پیماید. او به جای اثبات علمی این مقایسه تاریخی به بررسی جایگاه علمی، نظامی و اقتصادی آمریکا در مقایسه با سایر کشورهای مطرح صحنه نظام بین‌الملل و به تکریم سجایا و نقد خطاهای آمریکا می‌پردازد ولی در هیچ جای این مقاله ۱۴ صفحه‌ای که صفحات یکی از معتبرترین نشریات آمریکایی را به خود اختصاص داده است سعی در اثبات فرضیه اصلی خود که در بالا آمد نکرده است. وی در جای دیگر مقاله دلیل اصلی زوال امپراتوری بریتانیا پس از جنگ بوئرها را ضعف اقتصادی بریتانیا می‌بیند اما عامل اصلی ضعف آمریکا را سیاسی می‌پندارد ولی به‌گونه‌ای منطقی نسبت این مدعا را با فرضیه مقایسه جنگ بوئرها و جنگ عراق باز نمی‌کند. وی پس از عبور سطحی و غیرمنطقی از فرضیه خود به مسائل درونی آمریکا همچون ضعف دبیرستان‌های آمریکایی می‌پردازد اما وقتی به وضع بسیار عالی نظام آموزش عالی این کشور و همچنین تقسیمات و ویژگی‌های جمعیت شناختی آمریکا در مقایسه با اروپا می‌پردازد مدعای خود را ناخواسته نقض می‌کند. وی حتی وقتی اوضاع اقتصادی آمریکا را نیز تشریح می‌کند از بررسی تاثیرات اقتصادی جنگ عراق بر اقتصاد آمریکا به عمد یا به سهو چشم‌پوشی می‌کند. زکریا چهار مرحله را در تاریخ ترس جامعه آمریکا نسبت به از دست دادن برتری این کشور در نظام بین‌الملل اینگونه برمی‌شمرد؛۱- اواخر دهه ۱۹۵۰ و پرتاب ماهواره اسپوتنیک شوروی به فضا ۲- اوایل دهه ۱۹۷۰ و افزایش قیمت نفت و کاهش رشد اقتصادی آمریکا ۳-‌ اواسط دهه ۱۹۸۰ و ترس از ظهور ژاپن. نویسنده فارن افرز مرحله چهارم و کنونی را در نظام سیاسی آمریکا و از دست‌دادن توانایی این نظام برای بهبود ناخوشی‌های آمریکا جست‌وجو می‌کند. به تعبیر وی نظام سیاسی کنونی آمریکا ناکارآمد است و تحت تاثیر لابی‌های قدرت و ثروت و گروه‌های ایدئولوژیک قرار دارد.
زکریا به جای تبیین و اثبات فرضیه اصلی خود اینچنین به خطا می رود و در پایان مقاله با اشاره به ظهور نیروهای غیر‌آمریکایی در نظام بین‌الملل یک دوراهی برای این کشور متصور می‌بیند؛ «در آغوش کشیدن جهان غیر آمریکایی یا چالش با آن و به هزیمت رفتن توان آمریکا.»
۳) آنچه به عنوان تز کانونی زکریا در ابتدای بند دوم نوشته حاضر آمد به‌طور منطقی منتج به سایر تفاسیر و جملات پایانی مقاله وی نمی‌شود.
اگر همچون ارگانسکی سیاست بین‌الملل را فهم الگوی ظهور و سقوط هژمون‌ها بپنداریم، زکریا ناخودآگاه قدم در این مسیرتئوریک گذاشته اما راه خطا پیموده است و به جای اثبات فرضیه خود با داده‌های متنوع و متفاوت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به نتایج متفاوتی رسیده است. آیا به واقع جنگ عراق آغازی برپایان هژمونی آمریکا یا همان Pax-americana (جهان تحت سیطره آمریکا) است یا بسط هژمونی آمریکا را شکل و جهت دیگری خواهد داد؟ زکریا باید شفاف‌تر و علمی‌تر و غیرمغشوش‌تر سخن گوید. لطفا فرم زیر را پر کنید. فیلد های الزامی با ستاره مشخص شده اند.
امیرحسین تیموری
منبع : روزنامه کارگزاران