پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
موسیقیکودک جزئی از فرهنگ موسیقایی سرزمین ماست
... درچنددههگذشته، درزمینهرشدکودک ، مراحلآن واینکهکودکدرهر مرحلهچگونه میاندیشد، چگونه یاد میگیرد و ... ، تحقیقاتی وسیع انجام شده است.نتیجهی این تحقیقات روی آموزشکودکان و روشهای آن و حتی روشهای آموزش موسیقی تاثیرگذاشته است.
پژوهشها ثابت کردهاند که پیش از هر چیز موسیقی باید برای کودک معنا پیدا کند.باید پیش ازآموزش نتکه دراین مرحله اهمیت چندانی هم ندارد،عشق به آواز خواندن دروجود کودک ریشه کند.این مرحله ازتمایل کودک به تقلید صداها برمی خیزد که مربی با تکرار آن را تقویت میکند وکودکان به تدریج با مربی همگام می شوند.از این رو یادگیری موسیقی باید با آواز خواندن آغاز شود. اگر برنامهی آموزشی به خوبی طراحی شده باشد، نه فقطعدهای اندک از کودکان با استعداد، بلکه همهکودکان قادرند بخوانند والفبای موسیقی را فراگیرند.
« سودابه سالم » ازجملهکسانیاست که به مطالعه ،تحقیق وآموزش مداوم درزمینه موسیقیکودک پرداخته ودرکنار همسر خود پشنگکامکار و خانواده بزرگکامکارها ، به طور متمرکز به کار موسیقیکودک مشغول است وآثار متعددی دراین حوزه منتشرکرده است ، وی معتقد است بچهها همانطورکه حرف زدن میآموزند،موسیقی هم میآموزند.کافیاست بهآنها فرصت بدهیم وتشویقشانکنیم تا بشنویم وببینیمکه چگونه به سادگی مینوازند و میخوانند ودرسنین بالاتر با کمی راهنمایی حتی میتوانند با وسایل ساده سازهای گوناگون بسازند.
اما رشد هوش موسیقایی، مستقل از دیگر جنبه های هوش نیست، به همین سببآگاهی مربیان ازنظرات روانشناسان متخصص رشد و آموزش کودکان، اطلاع از حیطههای متفاوت رشد موسیقایی کودک وراههای گسترش اطلاعات موسیقایی اوضروری است .درنهایت بهرهگیری خلاق ازاین مهارتها وشیوه آموزش و برنامه ریزی کلاس موسیقی،آن را به یک هنر تبدیل میکند.
آخرین اثر خانم سالم که به تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشرشده کتابی است تحت عنوان « بخوان با من، بساز بامن» که در۴۹ صفحه ، به شمارگان۵۵۰۰ نسخه ودرقطع رحلی بهعنوان الگویی برایاستفاده کودکان ، مربیان، والدین وعلاقمندان به آموزش موسیقیکودکان منتشرشده است . این کتاب با بهرهگیری از تصاویر واشکال متنوع ومرتبط، بچهها را با موسیقی ، الفبا وآلات موسیقی آشنا میکند وسعی دارد از طریق موسیقی طبیعت وهارمونی جاری در آن تخیل وداستان پردازی موسیقیایی ذهن کودک را برانگیزد وتصویری از موسیقی را درذهن او ایجاد کند.
آنچه درپی میآید حاصل گفتگویی استکه روابطعمومی انتشارات سوره مهر به بهانه انتشار کتاب ” بخوان با من ، بساز با من “ با ایشان صورت داده است.
▪ خانم سالم اگرامکان دارد بفرمایید ضرورت آموزش موسیقی برای کودکان از نظر شما چیست؟
ـ کودکی دورانی است که احتیاج به آموزشهای خاصی دارد. ما باید تکنیکهای آموزش بچهها را فرا بگیریم و از آن در دورة دبستان و بخصوص قبل از دبستان استفاده نماییم. کودکابتدا باید به درستی دنیای پیرامون خود را بشنود و صداها را کشف کند و از همین تقویت حساسیت شنیدن ما وارد آموزش موسیقی میشویم (اما نباید فراموشکرد دیدن در شنیدن موسیقی تأثیر بسزایی دارد.) من معتقدم که ما جهان را فقط با چشمهایمان نمیبینیم، شنیدن هم به مانند دیدن مؤثر است. پس وقتی ما تصویر رودخانه را در ذهنمان میآوریم موسیقی آن خود به خود در ذهن ما میآید و ما میتوانیم به خوبی صدا و تصویر را با هم احساس کنیم. پس میبینیم این شیوه مبتنی بر این استکه ما ابتدا خوب ببینیم، خوب بشنویم، بعد روی احساس خود کارکنیم .
▪ درزمینه موسیقیکودک ما درچه جایگاهی قرارداریم؟
ـ ما در زمینه موسیقی کودک غنی هستیم. موسیقی کودک ما چیزی جدا از فرهنگ موسیقی سرزمین ما نیست این موسیقی از دامن مادر شروع میشود؛ آن موقع که مادر با موسیقی به فرزند خود زبان را آموزش میدهد، ترانهها را برای فرزندش میخواند، در حیطههای مختلف رشد به او کمک میکند؛ با موسیقی او را تشویق میکند که راه برود، به او کمک میکند در بازیهایش دنیای اطرافش را بشناسد، در نتیجه رشدشناختی او شکل میگیرد. همه اینها با هنر موسیقی حاصل میشود. اما متأسفانه ما هیچوقت به این گنجینه قوی به عنوان مرجع ومنبع نگاه نکردهایم. مادران ما در گذشته هنرمندانه پردههای موسیقی سرزمینمان را به فرزندانشان انتقال میدادند و امروز ما می توانیم با بهرهگیری از این گنجینهها از تکنیک مادر آن روزها استفاده کنیم و به صورت کاربردی در مراکز آموزشی خود برای پرورش کودکانمان مورد استفاده قرار دهیم. ردیف موسیقی این سرزمین از موسیقی اقوام آن اثر پذیرفته ؛ دراین راستا ما میتوانیم با بهرهگیری از بازیها و ترانههای ایرانی که همه در دستگاههای موسیقی ما مانند شور، ماهور ، دشتی و ... قابل اجرا هستند بهره گیریم. همانطور که من ازگوشه مثنوی در آسیاب وازموسیقیلرستان برای خورشید خانم و قطعه خسروانی را در عمو زنجیرباف استفاده کردهام .
▪ شمادرکارهایتان از موسیقی سایرملل بهره می برید؟
ـ اگر ضرورت ایجابکند حتما این کار راخواهمکرد . امروز نمیتوان فقط به موسیقی ایرانی اکتفا کرد. چه ایرادی دارد از موسیقیمللدیگرهماستفادهکنیم؟ یا اگرلازم شد از ترانههایافریقاییوسرخپوستی بهره گیریم.
برای کودک امروز مرزها معنی ندارد ، جهان کودک امروز متاثر از همه فرهنگ ها ست اماکودک اول باید فرهنگخودش را بشناسـد تاسلیقه موسیقایـی او تربیت شده ، سـره را از ناسـره تشخیص دهد و به مرحلهای برسد که تمییز دهد چه چیزی ارزش هنری دارد و کدام از آن بیبهره است.
▪ به نظرشما موسیقی چه تاثیری بررشد کودک دارد؟
ـ تأثیر موسیقی در رشد کودک امری انکارناپذیر است. آموزش موسیقی علاوه بر کسب مهارتهای موسیقی برای کسب مهارتهای زندگی مهم و ضروری است. در فعالیت موسیقی کودک یاد می گیرد تا از کوشش خود لذت ببرد و یاد میگیرد که خیلی آسان هم نمیتواند به نتیجه برسد، او یاد میگیرد که چگونه نقش خود را ایفا کند، چگونه صبور باشد، موسیقی به او کمک میکند تا همکاری، تعامل و اعتماد به نفس او افزایش پیدا کند، خودش را بشناسد، باور کند و اظهار وجود نماید و ترسهایش را کنار بگذارد.
▪ خانم سالم بفرمایید آموزش های مورد نظر شما درکتاب از چه سنی برای کودک قابل استفاده است؟
ـ کتاب ” بخوان با من، بساز با من “ میتواند از سنین شش تا سالهای اول دبستان یا حتی برای چهارم تا پنجم دبستان مورد استفاده قرار گیرد . کودک از این سنین می تواند شروع به کشف صداها بکند و موسیقیرا دریابد. ولی امروزه آموزش موسیقی در دنیا از دوره جنینی شروع میشود . تاثیر موسیقی در هوش ریاضی جنین چیزی است که از نظر علمی مورد تأیید همه است. بچه امروز فقط از کلاس آموزشی استفاده نمیکند، بلکه قبل از این مرحله در خانواده و توسط رسانه سلیقه او تربیت شده و ذائقهاش شکل میگیرد. در این زمینه آگاهی خانواده و نقش رادیو و تلویزیون و تولیدات موسیقایی ما خیلی مهمتر از کلاسهای آموزشی است.
منتهی پدر و مادرها باید آگاه باشند و آثار متناسب با فرهنگ خود و روحیهیکودک وبرخورداراز ارزش هنری برای فرزندانشان انتخاب کنند و مواظب باشند که کودک موسیقی را با صدای ملایم گوش دهد. متأسفانه در ایران موسیقی که برای متن برنامههای کودک ساخته میشود از ویژگیهای فوق برخوردار نیست و کیفیت لازم را ندارد. علاوه بر این در کشور ما بیشتر از سازهای الکترونیک به جای سازهای آکوستیک استفاده میشود که رنگآمیزی وتنوع آنها برای کودک خیلیکم است.
▪ نقش مربی درآموزش موسیقی به کودک چیست؟
ـ کسی که کودک را آموزش می دهد، باید کودک را بشناسد، متخصص بوده و هنر این کار را داشته باشد. موسیقی کودک مسئلهای است که باید با دقت و کارشناسـی به آن پرداخته شود چرا که کسـی که در این
زمینه فعالیت دارد در واقع فرهنگ صوتی نسلی را تربیت مـیکند . اگر در این راه کوتاهی و چشمپوشـی
صورت بگیرد. به فرهنگ موسیقایی خود ضربه زدهایم و سلیقه فرزندانمان را خراب کردهایم. به نظر من نیاز به موسیقی و آموزش آن ، قبل از دبستان، دبستان، راهنمایی، دبیرستان و بعد از این دورهها احساس میشود،
حال چه بخواهیم به آن توجه کنیم یا نکنیم. اگر این توجه دریغ شود ما شاهد آشفتگی و پریشانی در این حوزه خواهیم بود چیزی که در حال حاضر داریم میبینیم.
▪ خانمسالم موسیقیکه برای کودک انتخاب میشود باید دارای چه ویژگیهایی بوده وفکر میکنید چه نوع سازهایی برای آموزش کودک مناسبتراست؟
ـ وقتی قرار است اثری برای بچهها تولید شود باید سعی کنیم در آن از همه سازها استفاده کنیم به خصوص باید صدای سازهای ملی خودمان را در آثار موسیقایی کودکان بگنجانیم. الزاماً نباید این موسیقی شاد باشد. ما نمیتوانیم بگوییم چون بچهها موسیقی شاد دوست دارند، نمیتوانند موسیقی آرام گوش کنند. من اثری دارم که نی در آن استفاده شد اما شاد است جدای از این مسئله ما نمی توانیم بگوییم بچهها از احساس انسانی فقط از شادی بهرهمندند و آن را میفهمند؛ بچهها به مانند بزرگسالان همه ی احساس انسانی را درک کرده و تجربه مینمایند.
بچهها غمگین شده، گریه هم میکنند. ما به موسیقی نیاز داریم که همه عواطف انسانی را در خود داشته، ولی مناسب کودک باشد. ما حتی میتوانیم برای بچهها قصههایی بگوییم که در این قصهها به بچهها بگوییم صبور باشند، از چیزهایی که دوست داشتنی نسیتند دوری کنند؛ مگر زندگی غیر از این است. در موسیقی هم همینطور است ما نمیتوانیم به بچهها دروغ بگوییم . هر چند تقسیم موسیقی به شاد و غمگین خود نشاندهنده تربیت غلط در این زمینه است چرا که موسیقی را با ارزش هنری آن میسنجند و تعبیر فوق اشتباهی فاحش در این زمینه است. موسیقی کودک باید تخیل برانگیز، رنگی، تلطیفکننده احساس، دارای یک فضای سبک و در آن طنینهای مختلف سازها وجود داشته باشد. این حق هر بچهای است که از همان ابتدا صدای کمانچه، سنتور، تار و تنبور را بشنود وآنها را ببیند . من ترانههای زیادی ساختهام که در آنها از این سازها استفاده کرده و بچهها هم به خوبی با آن ارتباط برقرار کردهاند.
▪ به نظر شما ترانه چه نقشی در آموزش کودک دارد؟
ـ در فرهنگ لغات تصنیف و ترانه را « شعری که برایآن موسیقی ساخته میشود» تعریفکردهاند. به نظر من این اجحافی است که در حق موسیقی شده، برای من ترانه و تصنیف یک فرم آوازی موسیقی است. در کشور ما وقتی گفته میشود لالایی، به موسیقی آن اهمیت داده نمیشود و حتی با عنوان « لالایی» ها کتاب به چاپ میرسانند اما متن آن شعر است، در صورتی که لالایی برای کودک یعنی موسیقی. از نظر کسی که متخصص موسیقی است جنبه موسیقایی لالایی قویتر است چون از نگاه کودک به مسئله می نگرند ؛ برای کودک موسیقی لالایی اهمیت دارد ولی آدم بزرگ ها با شعر آن ارتباط برقرار میکنند. بنابراین ترانهای که برای کودکان استفاده میشود موسیقی آن اهمیت دارد.
درمتن هاییکه درکتاب من آمده ، بچه با استفاده از موسیقی با آن متن ها آشنا می شود و در واقع موسیقی کمک میکند تا قصه شکل بگیرد، همانطور که در بعضی از قصههای ما از موسیقی استفاده میکنند تا ما کلمه را یاد بگیریم و درک کنیم. در این راه آهنگ کلمات مطرح هستند .
▪ چه موقع میتوانگفتآموزش موسیقی تاثیرگذاربوده ومربی یا والدینکودک میتوانند مطمئن باشندکه کودک آنها با موسیقی مانوس شده است؟
ـ در بعضی از بچهها تأثیر آموزش خیلی زود خود را نشان میدهد. اما در برخی دیگر دیر اتفاق میافتد. در این مسئله تمرکز بچه ها خیلی مهم است ،وقتی کودک بتواند مدت زیادی روی یک مسئله تمرکز کند، نشان دهنده این است که با آن مسئله درگیر شده ، در نتیجه با آن ارتباط برقرار کرده و سعی میکند مهارتهای موسیقی خود را بالاتر ببرد وحتی از پدر و مادرش میخواهد که موسیقی را ادامه دهد دراین صورت کارشناس و مربی موسیقی می تواند مطمئن باشد که کودک به موسیقی وصل شده است.
بعد ازاین مرحله باید متخصصینی باشند که ساز را باهمین دیدگاه با اوکارکنند. اگر ما بتوانیم فضایی را ایجاد کنیم که کودک بتواند با استفاده از یک وسیله موسیقایی خودش را ابراز کند ( بدون اینکه دیگران او را تشویق کنند یا نمره به او بدهند ) و از فعالیتی که انجام میدهد لذت ببرد ، دراین صورت موفق بودهایم.
▪ خانم سالم شیوه آموزشی ذکرشده چقدرکاربردی است وآیا شما خود دراین زمینه تجربه ای هم دارید؟
ـ بله. من حدود ۸ ـ ۷ سال است که به صورت کاربردی ، شیوههای آموزشی ذکر شده درکتاب را ، با بچهها در آموزشگاهی که دارم کار میکنم و نتایج مثبتی هم حاصل کردهام. دراین آموزشگاه من به تعلیم مربی نیز می پردازم و بعضی از این مربیان در برخی از شهرستانها مانند اصفهان، مشهد و شهرستانهای دیگر شیوه من را تعلیم می دهند.
در این آموزش ها از نظرات اندیشمندان علوم تربیت مانند روسو، پیاژه و ... استفاده کرده و از همه اینها تأثیر گرفتهام و کتاب براساس آخرین نتایج در زمینه آموزش و موسیقی کودک نوشته شده است اما آموزش در آن مبتنی بر فرهنگ و هویت بومی و ایرانی است و نه تقلید از کار دیگران ، و حتـی سعی کردهام تصاویر کتاب و ترانهها نیز ایرانی باشد. این آموزش یک آموزش چند شاخهای است و فقط موسیقی را دربر نمیگیرد بلکه ادبیات، جغرافیا، تاریخ، باورهای دینی و... راشامل می شود.
▪ خانم سالم اگر امکان دارد کمی هم درمورد آثارمنتشرشده یادردست انتشارتان توضیح بفرمایید.
ـ « بازیهای آوازی» اثری صوتی است که توسط انتشارات آوای برگ در سال ۷۸ منتشرشده ویک پروژه که شامل چهاراثرصوتی است و به پیشنهاد انتشارات مدرسه تهیه شده وعبارتند از ”ترانه های زمین“ که منتشرشده و ” ترانه های من وما“ ، ” آب وهوا“ و ” بادبادک من چه رنگه “ که به زودی منتشرمی شوند. علاوه براین کتابی دیگری دارم تحت عنوان «آموزش موسیقی درمدارس ابتدایی» که توسط دفتر آموزش وپرورش ابتدایی منتشرشده است .
همچنین درنظردارم جلددوم « بساز با من بخوان با من» را به زودی منتشرکنم که درحال حاضردر دست ویراستاری است.در این کتاب ابتدا به سازهای ُارف نظری داشته ام بعد به ترانه و ترانههای محلی و در آخر کتاب به معرفی سازهای سنتی پرداختهام .علاوه بر موارد ذکر شده کتاب «طبلک» از دیگر آثاری است که در این زمینه آشنایی با ریتم نوشتهام و آماده برای تصویرگری است . همچنین مقالات متعددی نیز در زمینه احیا بازیهای سنتی نوشتهامکه اگر خدا بخواهد در آینده به صورت کتاب منتشر خواهم کرد.
پژوهشها ثابت کردهاند که پیش از هر چیز موسیقی باید برای کودک معنا پیدا کند.باید پیش ازآموزش نتکه دراین مرحله اهمیت چندانی هم ندارد،عشق به آواز خواندن دروجود کودک ریشه کند.این مرحله ازتمایل کودک به تقلید صداها برمی خیزد که مربی با تکرار آن را تقویت میکند وکودکان به تدریج با مربی همگام می شوند.از این رو یادگیری موسیقی باید با آواز خواندن آغاز شود. اگر برنامهی آموزشی به خوبی طراحی شده باشد، نه فقطعدهای اندک از کودکان با استعداد، بلکه همهکودکان قادرند بخوانند والفبای موسیقی را فراگیرند.
« سودابه سالم » ازجملهکسانیاست که به مطالعه ،تحقیق وآموزش مداوم درزمینه موسیقیکودک پرداخته ودرکنار همسر خود پشنگکامکار و خانواده بزرگکامکارها ، به طور متمرکز به کار موسیقیکودک مشغول است وآثار متعددی دراین حوزه منتشرکرده است ، وی معتقد است بچهها همانطورکه حرف زدن میآموزند،موسیقی هم میآموزند.کافیاست بهآنها فرصت بدهیم وتشویقشانکنیم تا بشنویم وببینیمکه چگونه به سادگی مینوازند و میخوانند ودرسنین بالاتر با کمی راهنمایی حتی میتوانند با وسایل ساده سازهای گوناگون بسازند.
اما رشد هوش موسیقایی، مستقل از دیگر جنبه های هوش نیست، به همین سببآگاهی مربیان ازنظرات روانشناسان متخصص رشد و آموزش کودکان، اطلاع از حیطههای متفاوت رشد موسیقایی کودک وراههای گسترش اطلاعات موسیقایی اوضروری است .درنهایت بهرهگیری خلاق ازاین مهارتها وشیوه آموزش و برنامه ریزی کلاس موسیقی،آن را به یک هنر تبدیل میکند.
آخرین اثر خانم سالم که به تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشرشده کتابی است تحت عنوان « بخوان با من، بساز بامن» که در۴۹ صفحه ، به شمارگان۵۵۰۰ نسخه ودرقطع رحلی بهعنوان الگویی برایاستفاده کودکان ، مربیان، والدین وعلاقمندان به آموزش موسیقیکودکان منتشرشده است . این کتاب با بهرهگیری از تصاویر واشکال متنوع ومرتبط، بچهها را با موسیقی ، الفبا وآلات موسیقی آشنا میکند وسعی دارد از طریق موسیقی طبیعت وهارمونی جاری در آن تخیل وداستان پردازی موسیقیایی ذهن کودک را برانگیزد وتصویری از موسیقی را درذهن او ایجاد کند.
آنچه درپی میآید حاصل گفتگویی استکه روابطعمومی انتشارات سوره مهر به بهانه انتشار کتاب ” بخوان با من ، بساز با من “ با ایشان صورت داده است.
▪ خانم سالم اگرامکان دارد بفرمایید ضرورت آموزش موسیقی برای کودکان از نظر شما چیست؟
ـ کودکی دورانی است که احتیاج به آموزشهای خاصی دارد. ما باید تکنیکهای آموزش بچهها را فرا بگیریم و از آن در دورة دبستان و بخصوص قبل از دبستان استفاده نماییم. کودکابتدا باید به درستی دنیای پیرامون خود را بشنود و صداها را کشف کند و از همین تقویت حساسیت شنیدن ما وارد آموزش موسیقی میشویم (اما نباید فراموشکرد دیدن در شنیدن موسیقی تأثیر بسزایی دارد.) من معتقدم که ما جهان را فقط با چشمهایمان نمیبینیم، شنیدن هم به مانند دیدن مؤثر است. پس وقتی ما تصویر رودخانه را در ذهنمان میآوریم موسیقی آن خود به خود در ذهن ما میآید و ما میتوانیم به خوبی صدا و تصویر را با هم احساس کنیم. پس میبینیم این شیوه مبتنی بر این استکه ما ابتدا خوب ببینیم، خوب بشنویم، بعد روی احساس خود کارکنیم .
▪ درزمینه موسیقیکودک ما درچه جایگاهی قرارداریم؟
ـ ما در زمینه موسیقی کودک غنی هستیم. موسیقی کودک ما چیزی جدا از فرهنگ موسیقی سرزمین ما نیست این موسیقی از دامن مادر شروع میشود؛ آن موقع که مادر با موسیقی به فرزند خود زبان را آموزش میدهد، ترانهها را برای فرزندش میخواند، در حیطههای مختلف رشد به او کمک میکند؛ با موسیقی او را تشویق میکند که راه برود، به او کمک میکند در بازیهایش دنیای اطرافش را بشناسد، در نتیجه رشدشناختی او شکل میگیرد. همه اینها با هنر موسیقی حاصل میشود. اما متأسفانه ما هیچوقت به این گنجینه قوی به عنوان مرجع ومنبع نگاه نکردهایم. مادران ما در گذشته هنرمندانه پردههای موسیقی سرزمینمان را به فرزندانشان انتقال میدادند و امروز ما می توانیم با بهرهگیری از این گنجینهها از تکنیک مادر آن روزها استفاده کنیم و به صورت کاربردی در مراکز آموزشی خود برای پرورش کودکانمان مورد استفاده قرار دهیم. ردیف موسیقی این سرزمین از موسیقی اقوام آن اثر پذیرفته ؛ دراین راستا ما میتوانیم با بهرهگیری از بازیها و ترانههای ایرانی که همه در دستگاههای موسیقی ما مانند شور، ماهور ، دشتی و ... قابل اجرا هستند بهره گیریم. همانطور که من ازگوشه مثنوی در آسیاب وازموسیقیلرستان برای خورشید خانم و قطعه خسروانی را در عمو زنجیرباف استفاده کردهام .
▪ شمادرکارهایتان از موسیقی سایرملل بهره می برید؟
ـ اگر ضرورت ایجابکند حتما این کار راخواهمکرد . امروز نمیتوان فقط به موسیقی ایرانی اکتفا کرد. چه ایرادی دارد از موسیقیمللدیگرهماستفادهکنیم؟ یا اگرلازم شد از ترانههایافریقاییوسرخپوستی بهره گیریم.
برای کودک امروز مرزها معنی ندارد ، جهان کودک امروز متاثر از همه فرهنگ ها ست اماکودک اول باید فرهنگخودش را بشناسـد تاسلیقه موسیقایـی او تربیت شده ، سـره را از ناسـره تشخیص دهد و به مرحلهای برسد که تمییز دهد چه چیزی ارزش هنری دارد و کدام از آن بیبهره است.
▪ به نظرشما موسیقی چه تاثیری بررشد کودک دارد؟
ـ تأثیر موسیقی در رشد کودک امری انکارناپذیر است. آموزش موسیقی علاوه بر کسب مهارتهای موسیقی برای کسب مهارتهای زندگی مهم و ضروری است. در فعالیت موسیقی کودک یاد می گیرد تا از کوشش خود لذت ببرد و یاد میگیرد که خیلی آسان هم نمیتواند به نتیجه برسد، او یاد میگیرد که چگونه نقش خود را ایفا کند، چگونه صبور باشد، موسیقی به او کمک میکند تا همکاری، تعامل و اعتماد به نفس او افزایش پیدا کند، خودش را بشناسد، باور کند و اظهار وجود نماید و ترسهایش را کنار بگذارد.
▪ خانم سالم بفرمایید آموزش های مورد نظر شما درکتاب از چه سنی برای کودک قابل استفاده است؟
ـ کتاب ” بخوان با من، بساز با من “ میتواند از سنین شش تا سالهای اول دبستان یا حتی برای چهارم تا پنجم دبستان مورد استفاده قرار گیرد . کودک از این سنین می تواند شروع به کشف صداها بکند و موسیقیرا دریابد. ولی امروزه آموزش موسیقی در دنیا از دوره جنینی شروع میشود . تاثیر موسیقی در هوش ریاضی جنین چیزی است که از نظر علمی مورد تأیید همه است. بچه امروز فقط از کلاس آموزشی استفاده نمیکند، بلکه قبل از این مرحله در خانواده و توسط رسانه سلیقه او تربیت شده و ذائقهاش شکل میگیرد. در این زمینه آگاهی خانواده و نقش رادیو و تلویزیون و تولیدات موسیقایی ما خیلی مهمتر از کلاسهای آموزشی است.
منتهی پدر و مادرها باید آگاه باشند و آثار متناسب با فرهنگ خود و روحیهیکودک وبرخورداراز ارزش هنری برای فرزندانشان انتخاب کنند و مواظب باشند که کودک موسیقی را با صدای ملایم گوش دهد. متأسفانه در ایران موسیقی که برای متن برنامههای کودک ساخته میشود از ویژگیهای فوق برخوردار نیست و کیفیت لازم را ندارد. علاوه بر این در کشور ما بیشتر از سازهای الکترونیک به جای سازهای آکوستیک استفاده میشود که رنگآمیزی وتنوع آنها برای کودک خیلیکم است.
▪ نقش مربی درآموزش موسیقی به کودک چیست؟
ـ کسی که کودک را آموزش می دهد، باید کودک را بشناسد، متخصص بوده و هنر این کار را داشته باشد. موسیقی کودک مسئلهای است که باید با دقت و کارشناسـی به آن پرداخته شود چرا که کسـی که در این
زمینه فعالیت دارد در واقع فرهنگ صوتی نسلی را تربیت مـیکند . اگر در این راه کوتاهی و چشمپوشـی
صورت بگیرد. به فرهنگ موسیقایی خود ضربه زدهایم و سلیقه فرزندانمان را خراب کردهایم. به نظر من نیاز به موسیقی و آموزش آن ، قبل از دبستان، دبستان، راهنمایی، دبیرستان و بعد از این دورهها احساس میشود،
حال چه بخواهیم به آن توجه کنیم یا نکنیم. اگر این توجه دریغ شود ما شاهد آشفتگی و پریشانی در این حوزه خواهیم بود چیزی که در حال حاضر داریم میبینیم.
▪ خانمسالم موسیقیکه برای کودک انتخاب میشود باید دارای چه ویژگیهایی بوده وفکر میکنید چه نوع سازهایی برای آموزش کودک مناسبتراست؟
ـ وقتی قرار است اثری برای بچهها تولید شود باید سعی کنیم در آن از همه سازها استفاده کنیم به خصوص باید صدای سازهای ملی خودمان را در آثار موسیقایی کودکان بگنجانیم. الزاماً نباید این موسیقی شاد باشد. ما نمیتوانیم بگوییم چون بچهها موسیقی شاد دوست دارند، نمیتوانند موسیقی آرام گوش کنند. من اثری دارم که نی در آن استفاده شد اما شاد است جدای از این مسئله ما نمی توانیم بگوییم بچهها از احساس انسانی فقط از شادی بهرهمندند و آن را میفهمند؛ بچهها به مانند بزرگسالان همه ی احساس انسانی را درک کرده و تجربه مینمایند.
بچهها غمگین شده، گریه هم میکنند. ما به موسیقی نیاز داریم که همه عواطف انسانی را در خود داشته، ولی مناسب کودک باشد. ما حتی میتوانیم برای بچهها قصههایی بگوییم که در این قصهها به بچهها بگوییم صبور باشند، از چیزهایی که دوست داشتنی نسیتند دوری کنند؛ مگر زندگی غیر از این است. در موسیقی هم همینطور است ما نمیتوانیم به بچهها دروغ بگوییم . هر چند تقسیم موسیقی به شاد و غمگین خود نشاندهنده تربیت غلط در این زمینه است چرا که موسیقی را با ارزش هنری آن میسنجند و تعبیر فوق اشتباهی فاحش در این زمینه است. موسیقی کودک باید تخیل برانگیز، رنگی، تلطیفکننده احساس، دارای یک فضای سبک و در آن طنینهای مختلف سازها وجود داشته باشد. این حق هر بچهای است که از همان ابتدا صدای کمانچه، سنتور، تار و تنبور را بشنود وآنها را ببیند . من ترانههای زیادی ساختهام که در آنها از این سازها استفاده کرده و بچهها هم به خوبی با آن ارتباط برقرار کردهاند.
▪ به نظر شما ترانه چه نقشی در آموزش کودک دارد؟
ـ در فرهنگ لغات تصنیف و ترانه را « شعری که برایآن موسیقی ساخته میشود» تعریفکردهاند. به نظر من این اجحافی است که در حق موسیقی شده، برای من ترانه و تصنیف یک فرم آوازی موسیقی است. در کشور ما وقتی گفته میشود لالایی، به موسیقی آن اهمیت داده نمیشود و حتی با عنوان « لالایی» ها کتاب به چاپ میرسانند اما متن آن شعر است، در صورتی که لالایی برای کودک یعنی موسیقی. از نظر کسی که متخصص موسیقی است جنبه موسیقایی لالایی قویتر است چون از نگاه کودک به مسئله می نگرند ؛ برای کودک موسیقی لالایی اهمیت دارد ولی آدم بزرگ ها با شعر آن ارتباط برقرار میکنند. بنابراین ترانهای که برای کودکان استفاده میشود موسیقی آن اهمیت دارد.
درمتن هاییکه درکتاب من آمده ، بچه با استفاده از موسیقی با آن متن ها آشنا می شود و در واقع موسیقی کمک میکند تا قصه شکل بگیرد، همانطور که در بعضی از قصههای ما از موسیقی استفاده میکنند تا ما کلمه را یاد بگیریم و درک کنیم. در این راه آهنگ کلمات مطرح هستند .
▪ چه موقع میتوانگفتآموزش موسیقی تاثیرگذاربوده ومربی یا والدینکودک میتوانند مطمئن باشندکه کودک آنها با موسیقی مانوس شده است؟
ـ در بعضی از بچهها تأثیر آموزش خیلی زود خود را نشان میدهد. اما در برخی دیگر دیر اتفاق میافتد. در این مسئله تمرکز بچه ها خیلی مهم است ،وقتی کودک بتواند مدت زیادی روی یک مسئله تمرکز کند، نشان دهنده این است که با آن مسئله درگیر شده ، در نتیجه با آن ارتباط برقرار کرده و سعی میکند مهارتهای موسیقی خود را بالاتر ببرد وحتی از پدر و مادرش میخواهد که موسیقی را ادامه دهد دراین صورت کارشناس و مربی موسیقی می تواند مطمئن باشد که کودک به موسیقی وصل شده است.
بعد ازاین مرحله باید متخصصینی باشند که ساز را باهمین دیدگاه با اوکارکنند. اگر ما بتوانیم فضایی را ایجاد کنیم که کودک بتواند با استفاده از یک وسیله موسیقایی خودش را ابراز کند ( بدون اینکه دیگران او را تشویق کنند یا نمره به او بدهند ) و از فعالیتی که انجام میدهد لذت ببرد ، دراین صورت موفق بودهایم.
▪ خانم سالم شیوه آموزشی ذکرشده چقدرکاربردی است وآیا شما خود دراین زمینه تجربه ای هم دارید؟
ـ بله. من حدود ۸ ـ ۷ سال است که به صورت کاربردی ، شیوههای آموزشی ذکر شده درکتاب را ، با بچهها در آموزشگاهی که دارم کار میکنم و نتایج مثبتی هم حاصل کردهام. دراین آموزشگاه من به تعلیم مربی نیز می پردازم و بعضی از این مربیان در برخی از شهرستانها مانند اصفهان، مشهد و شهرستانهای دیگر شیوه من را تعلیم می دهند.
در این آموزش ها از نظرات اندیشمندان علوم تربیت مانند روسو، پیاژه و ... استفاده کرده و از همه اینها تأثیر گرفتهام و کتاب براساس آخرین نتایج در زمینه آموزش و موسیقی کودک نوشته شده است اما آموزش در آن مبتنی بر فرهنگ و هویت بومی و ایرانی است و نه تقلید از کار دیگران ، و حتـی سعی کردهام تصاویر کتاب و ترانهها نیز ایرانی باشد. این آموزش یک آموزش چند شاخهای است و فقط موسیقی را دربر نمیگیرد بلکه ادبیات، جغرافیا، تاریخ، باورهای دینی و... راشامل می شود.
▪ خانم سالم اگر امکان دارد کمی هم درمورد آثارمنتشرشده یادردست انتشارتان توضیح بفرمایید.
ـ « بازیهای آوازی» اثری صوتی است که توسط انتشارات آوای برگ در سال ۷۸ منتشرشده ویک پروژه که شامل چهاراثرصوتی است و به پیشنهاد انتشارات مدرسه تهیه شده وعبارتند از ”ترانه های زمین“ که منتشرشده و ” ترانه های من وما“ ، ” آب وهوا“ و ” بادبادک من چه رنگه “ که به زودی منتشرمی شوند. علاوه براین کتابی دیگری دارم تحت عنوان «آموزش موسیقی درمدارس ابتدایی» که توسط دفتر آموزش وپرورش ابتدایی منتشرشده است .
همچنین درنظردارم جلددوم « بساز با من بخوان با من» را به زودی منتشرکنم که درحال حاضردر دست ویراستاری است.در این کتاب ابتدا به سازهای ُارف نظری داشته ام بعد به ترانه و ترانههای محلی و در آخر کتاب به معرفی سازهای سنتی پرداختهام .علاوه بر موارد ذکر شده کتاب «طبلک» از دیگر آثاری است که در این زمینه آشنایی با ریتم نوشتهام و آماده برای تصویرگری است . همچنین مقالات متعددی نیز در زمینه احیا بازیهای سنتی نوشتهامکه اگر خدا بخواهد در آینده به صورت کتاب منتشر خواهم کرد.
نبیه باباشاهی
منبع : ماهنامه شهرزاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست