سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
سواحل خزر، گنج گمشدهٔ شهرهای شمالی
● مروری بر طرح سالمسازی سواحل دریای خزر
سفر به شهرهای شمالی رؤیای بر جای مانده از کودکی بسیاری از ما است. بیشک نخستین دیدارتان از دریا همچنان همچون خاطرهای پررنگ در ذهنتان جا خوش کرده است. همین خاطرهٔ خوش است که هر ساله خیل مردمان آزرده از گرما را میهمان تابستانهای شمال ایران میکند. گردشگرانی که به امید آرامش، سیاحت و تفریح در سفرهای چندروزه، چشم به ساحل دریای آبی میدوزند، جادههای طولانی را پشت سر میگذارند تا از جنوب و شرق و غرب به خنکای ساحل پناه ببرند و حتماً تنی به آب بزنند تا لذت سفرشان کامل شود.
به این ترتیب بهنظر میرسد استقبال از چنین سفری همواره همچون گذشته رو به افزایش باشد اما آمارهای چند سال اخیر، خبرهای ناامیدکنندهای از کاهش سرانهٔ سفر به شهرهای شمالی میدهد. بهراستی اما کدام کاستی موجب کاهش تمایل سفر به شهرهای ساحلی میشود؟ چه اتفاقی افتاده که با وجود جاذبههای فراوان شهرهای ساحلی، مردم دیگر آن میل گذشته را ندارند؟ واقعیت این است که آنچه در این سالها به شدت دست خوش تغییر نامطلوب شده همان عنصر اصلی جذابیت یعنی ساحل دریا است.
ساحل شمال بزرگ این روزها کوچک و کوچکتر میشود و مسافران ناراضی امسال، سال دیگر مقصد دیگری برای استراحت و تفریح انتخاب میکنند.
● شهر ساحلی بدون ساحل!
هرگز شیراز را بدون بناهای تاریخیاش تصور کردهاید؟ مشهد بدون حرم امام رضا (ع) و دیگر بناهای تاریخی و مذهبی چه جلوهای دارد؟ یادتان هست سالی که زایندهرود از اصفهان گرفتند چه بر سر شهر و مسافرانش آمد؟ هر شهر مباحثی به عاصر جذاب گردشگریاش وابسته است. حذف چند عنصر و در بیشتر موارد حتی یک عنصر میتواند پروندهٔ گردشگری شهری را برای مشیه ببندد. ساحل مهمترین جاذبهٔ شهرهای ساحلی است. حتی میتوان گفت ساحل حیثیت شهر ساحلی است. این امر آنچنان بدیهی است که شاید طرح و بررسی آن بیهوده بنماید و نتیجهاش از پیش معلوم. اما گویا مسئولان شهرهای ساحلی کشورمان بهویژه شهرداری این شهرها این اصل مهم را فراموش کردهاند.
هر از چند گاهی نجوائی هشداردهنده شنیده میشود اما این نجواها مانند فریادی در بیابان، بیپژواک و اثر میماند و بدتر اینکه چنان به ناکجاآباد سیاست بازی و روزمرگی پرتاب میشود که از اصل ماجرا فرسنگها فاصله میگیرد. مسافراتی که همراه خانواده و به هوای استفاده از آفتاب و آب دریا به شمال میآیند، با چنان کاستیهائی روبهرو میشوند که گاه پشیمان از سفر، از نیمه راه بازمیگردند یا مقصدی دیگر اختیار میکنند.
آلودگی ساحل دریا به واسطهٔ زبالههای شهری و آلودگی آب حاشیهٔ ساحل به خاطر ورود بیرویهٔ فاضلابهای شهری و صنعتی آنچنان آشکار و چشمآزار است که بسیاری از مسافران تابستانی را به اکراه از شنا کردن باز میدارند.
قاسم قلیپور رئیس و سخنگوی شورای اسلامی شهر رامسر چندی پیش گفت: ”اگر تصرف ساحل دریا در رامسر به همین منوال پیش برود، در آیندهٔ نه چندان دور این شهرستان بهعلت مسدود شدن ساحل آن با شملک جدی روبهرو خواهد شد. ساحل دریای رامسر حدود ۱۵ کیلومتر است که تنها چهار کیلومتر آن آزاد است و بقیه در تصرف اشخاص، ارگانها و نهادها قرار دارد و تنها ۵/۱ کیلومتر در قسمت توسکا سرا و ضلع شرقی این قسمت قابل استفاده برای شنا است که فعلاً مجتمع فدک یک کیلومتر آن را با بستن راه ورودی به تصرف خود درآورده است: ”قلیپور در یکی از نشستهای شورای اداری شهرستان ضمن تشریح این معضل تأکید کرد: ”اگر ساحل دریا آزاد نباشد گردشگران انگیزهای برای سفر به شمال نخواهند داشت. شهرت رامسر بهعنوان عروس شهرهای جهان، تنها به خاطر دریا و جنگل است. هدف شورای اسلامی شهر رامسر حفظ ساحل و منابع طبیعی برای حفظ زیبائی شهر است، زیرا اگر روزی رامسر زیبائیهای طبیعی و مواهب خدادادی خود را از دست بدهد، هیچ منبع دیگری در شهر وجود ندارد“. قلیپور همچنین از همه مسئولان خواست برای حفظ ساحل دریا که مایه حیات مردم است، تلاش کنند.
اما در این جلسه گوینده و شنوندگان از این موضوع غافل بودند که با افزایش آلودگی سواحل دریای خزر جذابیتهای گردشگری شهرهای شمالی رو به نابودی است. ساحل دریای خزر تنها در اثر تصرف از بین نمیرود بلکه حجم قابل توجه زبالههای شهری و بیتوجهی به پاکسازی ساحل، آرام آرام رغبت شنا کردن و سپس تمایل سفر به شهرهای شمالی را در مردم از بین میبرد. این معضل نیز با دیدن خواب خوش ”عروس شهرهای دنیا“ حل نمیشود و این رؤیای از دست رفته نمیتواند آلودگی رعبآور سواحل شهرهای شمالی را در ذهن مسافران بیرنگ کند. اینگونه است که ساحل دریا در حالیکه روی نقشه جغرافیا حضور دارد. رفته رفته از واقعیت زندگی محو میشود.
● طرح سالمسازی؛ بیکفایتی در اجراء یک درایت
براساس تجربههای جهانی و جربیات آغازین در ایران، تصور میشود اجراء طرح سالمسازی دریا میتواند کاستی یادشده را دست کم در بخشهائی از ساحل از بین برده، زمینه رضایت مسافران را فراهم کند. با همین تعبیر است که سالانه بودجهٔ گزافی صرف برپائی پالاژهای موقت و طرحهای سالمسازی در حاشیهٔ دریای خزر میشود. ولی آنچه در عمل رخ مینماید فاجعهای از بیکفایتی مجربیان طرح و نبود شناخت کافی از هدفهای اجراء طرح سالمسازی است. روندی که طرحهای سالمسازی را بهحدی وارونه کرده که این بخش از سواحل به آلودهترین بخشهای ساحل خزر بدل شده است.
اجراء طرح سالمسازی دریا در سواحل شمالی ایران از سال ۷۵ به صورت ابتدائی آغاز شد و ادامه پیدا کرد. اما در یکی دو سال اخیر با توجه به نگاه خاص رسانهها و توجه زیاد به تلقات دریا، این طرح به گفتهٔ مسئولان، جدیتر از همیشه پیگیری میشود. اما دریغ از رعایت کمترین استانداردها و دریغ از تأمین حداقل مطالبات مسافران. متولی اصلی این طرح سازمان گردشگری و میراث فرهنگی است که با همکاری سازمانهای هلالاحمر و تربیت بدنی و نیروهای انتظامی و بسیج در قالب همیاران پلیس ساحلی، قرار بود از طریق ایجاد سواحلی مطمئن برای شنا و تفریح مسافران تابستان دریا، طرح را اجراء کنند اما این نخستین هدف پس از گذشت ۱۰ سال هنوز بهدست نیامده است.
● شش میلیاردی که دیده نمیشود
۶۰ میلیارد ریال هزینهٔ سالمسازی دریا میشود ”این تیتر فریبنده را با آنچه در طرحهای سالمسازی شهرهای نور، تناکابن، رامسر، رودسر و دیگر شهرهای ساحلی دیده میشود مقایسه کنید. زیر این تیتر که پیش از تابستان امسال در رسانهها منعکس شده، آمده است. ”در سال جاری، مبلغ ۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون ریال از اعتبارات ملی قانون تجمع عوارض، برای اجراء ۷ پروژهٔ طرح سالمسازی اختصاص داده شده و مبلغ ۳ میلیارد ریال نیز از اعتبارات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به این امر اختصاص یافته است.
علیزاده، معاون امور عمرانی استانداری گیلان گفته بود: در سال جاری از محل اعتبارات ملی مبلغ ۶ میلیارد و ۴۰۰ میلیون ریال اعتبار به طرحهای سالمسازی دریا در استان گیلان اختصاص داده شده است. براساس بررسیها و کارشناسیهای انجام گرفته، ۳ طرح جدید هم در شهرهای اسالم، سازی دریا در استان گیلان اختصاص داده شده است. براساس بررسیها و کارشناسیهای انجام گرفته، ۳ طرح جدید هم در شهرهای اسالم، لیسار و حویق با اختصاص یک میلیارد و ۵۰ میلیون ریال اعتبار شروع شده است که در شهرهای یاد شده زمین مناسب برای اجراء طرح، تدارک دیده شده است. عملیات اجرائی نیز از سال جاری آغاز شده و این ۳ طرح به طرحهای سالمسازی استان افزوده خواهد شد.
وی گفت: ”در سال جاری علاوه بر اعتبارات یاد شده، از محل اعتبارات ملی، مطالعهٔ طرح توسعهٔ گردشگری در ناحیهٔ ساحلی دریای خزر در ۳ استان شمالی، بستریائی و پیشنهاد هزینههای طرح بهمنظور توسعهٔ مناسب محور دسترسی شرقی - غربی آغاز شده است که توسط مهندس مشاور ایرانی با همکاری دو شرکت مهندس مشاور از کشورهای دانمارک و فرانسه انجام میشود. این طرح با هدف شناخت پتانسیلهای گردشگری در محدودهٔ ساحلی دریای خزر برای توسعهٔ قطبهای گردشگری، مکانیابی آنها و ارتباطشان با پتانسیلهای گردشگری بررسی میشود“.
علیزاده یکی از هدفهای مهم مطالعهٔ یاد شده را توسعهٔ گردشگری متمرکز برای خدمات دهی به خیل مشتاقان و جلوگیری از هرج و مرج در استفاده از زمین و استفاده از تجربههای مشاوران خارجی برای رعایت مسائل زیستمحیطی ذکر کرد و گفت:
”در سال جاری افزون بر اعتبارات ملی، ۲۶ ملیارد ریال از اعتبارات عمرانی استان برای اجراء ۷۲ پروژه در زمینهٔ گردشگری، حفظ، احیاء و معرفی میراث فرهنگی استان پیشبینی شده که کمتر از ۵ درصد از اعتبارات عمرانی استان است“.
معاون امور عمرانی استانداری گیلان در پایان با توجه به مزیتهای استان در زمینهٔ گردشگری و میراث عظیم فرهنگی و با توجه به این که گردشگری یکی از ۴ محور توسعهٔ استان است، بر لزوم توجه بیشتر به این بخش تأکید کرد.
اما آنچه مسافران تجربه کردند سواحلی انباشته از زبالههای شهریاز قوطی کنسروی و بطری نوشابه و مواد مصرفی فاسد گرفته تا ضایعات صنعتی و فلزی خطرناک در حاشیهٔ ماسهای و آبی ساحل بود. آن هم با تمرکز انبوه زباله در طرحهای سالمسازی، ضمن اینکه طرحهای سالمسازی افزون بر ضعف ساختاری هم چنان از امکانات رفاهی مناسب و نیروی
کارآزموده بیبهرهاند.
● چرا طرحهای سالمسازی کشته نداشتهاند؟
حتما بارها و بارها در خیرهای تابستان شنیده و خواندهاید که افراید در دریا غرق شدهاند. در پایان تمامی این خبرها با افتخار آمده است که تاکنون هیچ غریقی در طرحهای سالمسازی نداشتهایم. نکته اینجا است که طرحهای سالمسازی به دلایل گوناگون تنها درصد اندکی از فرصتهای شناگری را تأمین میکنند.
طرحهای سالمسازی در ایران بهدلیل نبود نگاه کارشناسی و کاربردی حتی نمیتوانند همان اندک فرصت شناگری را برای خود حفظ کنند. این طرحها گوئی با نگاه رفیع تکلیف و با صرف هزینههای اندک، کمترین امکانات ضروری و بدیهیترین امکانات رفاهی را بهصورت موقت در فضاهائی که با کمترین نوسان آب دریا به تعطیلی کشیده میشوند، فراهم میکنند.تیرکهای چوبی و پردههای برزنتی ارزانقیمت که هر ساله با صرف هزینه و نیروی انسانی علم میشوند با هر طوفان و تلاطم آب چنان آسیب میبینند که در فاصلههای ۱۵ روزه و گاهی بیشتر تعطیل باقی میماند. این تعطیلی حتی در روزهای آفتابی باعث میشود که پرچم سیاه بر ورودی طرحهای سالمسازی افراشته شود. تصور کنید طرحی که در سه ماه تابستان تنها ۹ روز فعال است اصلاً میتواند تلفات جانی بدهد؟
مشکل سازه در این طرحها به سادگی قابل رفع است.
با اندک درایتی میتوان با اجراء یک طرح مهندسی سالمسازی فضائی دائمی، طبیعی و به دور از خطر را حتی در روزهای طوفانی و شبها برای مسافران فراهم آورد. با این روش هم از هزینههای بینتیجهای هر ساله فارغ میشویم و هم رضایت گردشگران را تأمین خواهیم کرد. تجربهای که سالها پیش در بسیاری از کشورها آزموده شده است. تصور میکنید کشورهای دور و نزدیک از ترکیه گرفته تا کشورهای آفریقائی و آمریکائی که همه ساله خیل عظیم گردشگران را به خود جذب میکنند با چنین امکانات یاسمهای بزک کرده و تیرکهای چوبی توانستهاند میلیاردها دلار درآمد نصیب خود کنند؟ آنها به رفع تکلیف و فریب آشکار مراجعهکنندگان خود با ارائه آمارهای جعلی فکر نمیکنند، بلکه پیوسته فرصتهای کیفی را رصد میکنند تا در کورس رقابت جذب گردشگر باقی بمانند.
● طرحهای خیالی - مسافران واقعی
پیش از تابستان با توجه به آمار فاجعهآمیز غرقشدگان سال گذشته، قرار بود طرحهای سالمسازی امسال بهنحوهٔ طراحی شود که در روزهای طوفانی هم فعال باشند اما در عمل مسافران با طرحهائی ناکارآمد و صوری روبهرو شدند که اغلب روزها، تعطیل بودند، نخستین پرسش برای برپائی یک طرح این است که محوطهٔ اجراء طرح چقدر است و چه طول و عرضی از ساحل و دریا را دربرمیگیرد؟ دامچی از مسئولان انتخاب ساحل مناسب در این باره میگوید: ”منطقهٔ طرح ۱۰۰ متر از عرض ساحل را دربرمیگیرد و افزون بر آن ۵۰ متر در داخل دریا به این محوطه اختصاص پیدا میکند که این مساحت را چادر میزنیم ناجیان غریق هر طرح هم به شاگردان هشدار میدهند که از ۶۰ متری طرح بیشتر وارد دریا نشوند.
در محدودهٔ طرح، چهار نجات غریق بهراحتی شرایط را کنترل میکنند و خارج از طرح هم قایقی وجود دارد که عرض ساحل را طی میکند. در این قایق گشت، راننده و یک نجات غریق حضور دارندکه به افراد خارج از طرح هشدار میدهند و در صورت لزوم هم شناگران گرفتار در دریا را نجات میدهند. در هر محدوده با توجه به جداً بودن منطقهٔ شنای زنان و مردان، ناجیان غریق زن و مرد حضور دارند اما با خروج زنان از محدودهٔ طرح دیگر ناجیان غریق خانم، نمیتوانند برای نجات آنها کاری کنند.
در چنین شرایطی البته ناجیان غریق مرد در خارج از طرح آنها را نجات میدهند. با این وجود شنا در محدودهٔ طرح هم شرایط خاص خود را میطلبد که با وضعیت هوا و دریا ارتباط مستقیم دارد، چنانچه دریا آرام باشد و پرچم سفید در ساحل برافراشته، مسافران میتوانند با خیال راحت وارد آب شوند. اگر پرچم قرمز افراشته باشد، به معنی مواج بودن دریا است و شناگران.
باید احتیاط کنند. اما اگر پرچم سیاهرنگ بر فراز منطقه طرح افراشته باشد مسئولان اجراء طرح چادرهای منطقه را پائین نمیآورند و مردم را از وضعیت نامناسب دریا برای شنا آگاه میکنند“. او درست میگوید اما نکته اینجا است که بهدلیل انتخاب نادرست سواحل ناآرام، نداشتن موجشکن و عدم تأمین حریم مناسب، این طرحها به طرحهای همیشه تعطیل بدل شدهاند.
● نظافت، بهداشت؟!
در مورد نظافت باید گفت که شواهد خبر از آلودگی دوچندان طرحهای سالمسازی میدهد. این کاستی آنچنان آشکار است که علی فلاح، مسئول اجراء طرحهای سالمسازی دریا در ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر مازندران با اشاره به نابسامانی وضعیت بهداشتی در طرحهای دریای مازندران آن را خیلی بر بیانگیزگی بخش خصوصی در سرمایهگذاری برای اجراء طرحهای سالمسازی دریا دانست. توجه کنید مسئولی که باید راهکاری برای رفع مشکل پیدا کند تنها به ارائهٔ خبر بسنده میکند.
در حالیکه نظافت ساحل دریا بر خلاف تصور، کاری پرهزینه و نشدنی نیست. مسئولان شهرداری شهرهای ساحلی میتوانند با بهرهگیری از روشهای سنتی نیز به سادگی ساحلی تمیز را آماده سازند.
بهکارگیری افراد پاکساز که با استفاده از کیفهای دوشی و چوب دستهای میخدار بدون نیاز به تماس با زباله و حتی بدون نیاز به خم و راست شدن در طول ساحل قدم میزنند و کوچکترین زباله حتی در اندازه ته سیگار را جمعآوری میکنند، روشی است که همچنان در سراسر دنیا بهکار گرفته میشود این نیروها را میتوان از نیروهای نظامی بدون دستمزد و با نیروهای بازنشسته با کمترین دستمزد تأمین کرد. تصور میکنید با این روش هر ۱ کیلومتر در طول روز چند نیرو لازم دارد.
طرحهای جهانی میگویند در هر ۱۰ کیلومتر ۲ نیروی پاکساز موردنیاز است. اینکه چرا شهرداریهای شهرهای ساحلی ایران این روش را بهکار نمیبندند، پرسش سادهای است که پاسخی منطقی ندارد. آنها ترجیح میدهند زبالهها در ساحل انباشته شود و هزاران بیماری و جراحت به مسافران منتقل شود، تا اینکه با اندک هزینهای مسافران را شاد سازند. حتماً خود یا دستانتان بارها و بارها در طرحهای سالمسازی هنگام شنا با بلوکهای سیمانی، لاستیک دوچرخه،قوطی کنسرو و دهها شیء غافلگیرکننده برخورد کرده و صدمه دیدهاید. یا حتماً با مشکل نبود رختکن و جای تمیز برای گذاشتن لباسهای خود روبهرو بودهاید.
● کدام امکانات رفاهی؟
حالا میماند امکانات رفاهی، نخستین امکان برای شنا کردن وجود دوش است. چند طرح سالمسازی میشناسید که دوشی آبرومند و قابل استفاده داشته باشد. معدود طرحهائی که مثلاً دو دوش دارند نیز با نبود نظافت دست به گریبان است. بگذاریم از پولهائی که برای همین حداقل امکان از مسافران بخت برگشته و خیس از آب شور گرفته میشود. پولی که برای هیچ میپردازند، دلیلی است برای گریز آنها از طرحهای سالمسازی و پناه آوردن به سواحل آزاد، اینجا است که میتوانید دلیل نبود نظافت در طرح سالمسازی را درک کنید.
با اینکه انتقادهای بسیاری به روند ایمنسازی دریا در بخشهائی خاص وارد است اما مسئولان بدون توجه بهدلیل، همچنان معتقدند بیشتر غرقشدگان در خارج از مناطق حفاظتشده با مشکل روبهرو میشوند. سال گذشته رئیس ادارهٔ پیشگیری از سوانح و حوادث وزارت بهداشت با اعلام اینکه بهطور میانگین سالانه ۲۵۰ مورد غرقشدگی منجر به مرگ در کشور رخ میدهد، گفت: ”براساس آمار سالهای گذشته بیشترین شمار غرقشدگان مربوط به ماههای مرداد و شهریور بوده است.
در سال ۸۲ حدود ۲۰۹، سال ۸۳ حدود ۲۵۶، در ۴ ماهه اول سال ۸۴ حدود ۱۰۸ غرقشدگی منجر به مرگ در استان مازندران گزارش شده است“. وی با اشاره به رشد غرقشدگی در سال ۸۴ گفت: ”میزان غرقشدگی خرداد سال ۸۴ نسبت به زمان مشابه سال ۸۳، ۲۲ درصد افزایش داشته است. این در حالی است که شمار غرقشدگان در تیر ۸۴ نسبت به زمان مشابه در سال ۸۳، حدود ۱/۵ برابر افزایش داشته است. ”دکتر مغیئی بیتوجه به اینکه در این ماهها طرحهای سالمسازی به بهانهٔ بدی آب و هوا تعطیل بودهاند یادآور شد: نتایج بررسیها و آمارها نشانگر آن است که ۸۶ درصد از غرقشدگان کسانیاند که خارج از طرح سالمسازی دریا شنا کردهاند.
جالبتر آن است که این مقام مسئول بدون توجه به اینکه بومیان ساحل دریای خزر سالها است با علم به آلودگی باهای نوار ساحلی تن به آب نمیزنند، گفت: ”همچنین ۸۷ درصد غرقشدگان غیربومی و مسافر بودند که این نشانگر ناآشنائی غرقشدگان از رفتار دریای خزر است.
پس از طوفان و بارندگی، شنها به ساحل کشیده و این سبب فریب شناگران میشود به نحوی که با جلو رفتن آنان در دریا زیر پایشان خالی میشود. ”ایشان غافل از اینکه با تعطیلی طرحهای سالمسازی کمتر زن ایرانی بهدلیل فرهنگی و اجتماعی در خارج از طرح شنا میکند گفت: ”۱۲ درصد غرقشدگان را زنان تشکیل میدهند و بیشتر غرقشدگیها در ساحل بابلسر و سپس به ترتیب محمودآباد، چالوس، تنکابن و نوشهر است“.
او در تمامی سخنان خود حرفی از دلیل استفادهٔ مسافران از سواحل آزاد نمیزند. دیگر مسئولان هم با ارائهٔ آمار غیرموثق نتایج بهدست نیامدهٔ واهی را به حساب طرحهای سالمسازی میگذارند که بیشتر روزهای تابستان امسال تعطیل بودهاند!● تابستان، دریا و سالهای بیمسئولیتی
بیش از ۷۰۰ کیلومر ساحل دریای مازندران که درصد عظیمی از آن اشغال شده و در اختیار سازمانها، مراکز دولتی و خصوصی و ویلاهای شخصی است این فرصت را به مسئولان گردشگری داده تا در همین وضعیت کنونی بتوانند روی کمیتههای موجود سرمایهگذاری لازم را داشته باشند. اما در کنار این بیتوجهی که از سالهای دور وجود داشته، بالا آمدن آب دریا و پیشروی آن به ساحل و زیر آب رفتن خانهها و مهمتر از آن چاههای فاضلاب، ساحل کثیف و ناهماهنگ دریای مازندران را بهعنوان یکی از جدیترین مقاصد گردشگری سفرهای داخلی ناامن و خطرناک کرده است.
توجیه مسئولان برای کاهش تلفات غرقشدگی، وجود کانونهای حفاظتشده تحت عنوان طرح سالم سازی دریا است. طرحی که در یک محدودهٔ چندمتری بدون هیچ جذابیت و قابلیت ویژهای محصور شده و همه امکانات آن تنها به احداث چند وش آب معیوب محدود شده است. ناجیان غریقی که در بخش بانوان بدون هیچ امکاناتی و تنها با داشتن یک بیسیم در صورت بروز حادثه از بخش برادران برای نجات کمک میخواهند، ساحلی بدون امکانات تفریحی چشمگیر، بدون صندلی و نیمکت و چتر و همهٔ قابلیتهائی که میتواند ساحل را برای مسافران تابستانی جذاب و دوستداشتنی کند.
فقر طرحهای سالمسازی باعث شده تا مسافران هیچ تفاوتی بین ساحل حفاظتشده و ساحل حفاظتنشده قائل نباشند. شاید به همین دلیل شنیدن آمار غرقشدگان بهصورت روزانه در فصل تابستان در سواحل استانهای گیلان و مازندران چندان عجیب نیست. اما این تعجب زمانی خود را بیشتر نشان میدهد که درمییابیم بسیاری از کشورهای همجوار، با بهرهگیری از چنین ساحلی و با اندکی سرمایهگذاری موفق شدهاند با کاهش خطرهای احتمالی و نه غرقشدگی به جذب گردشگران داخلی و خارجی و ایجاد یک گردش مالی پررونق در منطقه بپردازند و با گسترش تنوع سرگرمیها و امکانات در این سواحل، یک تفریح سالم و امن را ارائه دهند.
به سادگی میتوان با انجام یک طرح پژوهشی یک ساله با همکاری سازمانهای داخلی و بخش خصوصی، طرح آزادسازی ساحل دریای مازندران را کامل کرد. طرحی که شرایط جدیدی برای امنیت ساحل و گسرش هتلها، امکانات تفریحی و اسکله و قایق آبی و بادی و سایر ورزشهای آبی را به همراه داشته باشد.
تجربه افتتاح اتوبان رسالت در کنار آزاد راه تهران شمال و دیگر فعالیتهای عمرانی به ما خواهد گفت این طرح شاید در ده سال آینده یا شاید دهههای بعد هم عملیاتی نشود؛ پس نمیتوان به امید اجراء این طرح، ساحل دریای مازندران را در همین شرایط کنونی و با این میزان تلفات نگه داشت. ساحلهای محصور و سنگچین شده برای راه رفتن آدمها در ساحلی که مطمئن باشند تکه شیشه یا آهن کف پای برهنه آنها را نخواهد برید، نشستن کنار ساحل در سکوت و آرامش بدون نگرانی از کوه زبالهای که در چند متری پشت سر آنها است. همهٔ آرزو و خواستههای ما از سواحل دریای مازندران است.
آنچه گفته شد تنها در مورد ساحل دریای مازندران بود اما باید گفت که آب این دریا نیز به دلایل مختلف به شدت آلوده شده است. هر چند که تاکنون هیچیک از مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست بهطور رسمی اعلام نکردهاند در صورت خوردن چند جرعه آب دریا توسط شناگران سلامت آنها تا چه حد به مخاطره میافتد، اما واقعیت این است که آب دریای مازندران جزء آبهای آلوده است.
ساحل جزیرهٔ کیش گسترده است. آنقدر گسترده که میتوان ساعتها بدون دیدن هیچ خانهای در آن قدم زد اما این ساحل گسترده فقط چند محدودهٔ بهرهگیری از آب دریا را دارد که این چند محدوده نیز کمترین امکانات را دارد. اما همین دست کم، چند برابر امکانات طرح دریا در سواحل دریای مازندران است. شاید احداث و تجهیز ۵ طرح دریا در هر استان با شرایطی نزدیک به استاندارد و تشویق مسافران برای استفاده از این محدودهها میتوانست افزایش آمار گردشگری در شمال ایران را با کاهش آمار غرقشدگان همراه کند، البته شاید برای چند سال آینده اینکار عملی شود، به شرط آنکه مسئولان بهدرستی مسئول باشند.
● امکان شنای بانوان؛ سراب واقعی
وقتی خبر اجراء طرح سالمسازی سواحل دریای خزر در سال ۱۳۷۵ به گوش رسید، اگر چه هنوز ابتدائی بود و تا طرحی جامع و ایدهآل فاصلهٔ زیادی داشت، ولی برای بانوان ایرانی خبری جذاب و مسرتبخش بود. معنی خبر این بود که پس از گذشت ۱۸ سال از انقلاب اسلامی حالا دیگر بانوان هم میتوانند بدون هیچ دغدغه و دلنگرانی، با خیال آسوده در بخش ویژهٔ خانمها به شنا بپردازند. آن روزها که بخش محدودی از سواحل دریای خزر به طرح سالمسازی مجهز شده بود و این طرح از نظر امکانات نیز هنوز در آغاز راه بود. با مراجعهٔ سیل خانمهای مشتاق شنا، پیشبینی میشد که این طرح از نظر کمی و کیفی هر ساله رشد روزافزونی داشته باشد.
اما در ۱۰ سال گذشته که زمان زیادی هم هست استفادهکنندگان مؤنث طرح سالمسازی با مشکلات زیادی روبهرو بوده و هستند، مشکلاتی که در نخستین تجربیات نیز وجود داشت و همچنان پس از گذشت سالها بدون تغییر در جای خود باقی است. این مشکلات گرچه برای خانمها آزاردهنده بوده اما کمتر با نارضایتی عمومی روبهرو شده است.
هر چند میتوان این نبود نارضایتی را به طبع قانع پیشهٔ زنان ایرانی تعبیر کرد یا با این کلام که ”کاچی بهتر از هیچی است“ میتوان از آن گذشت، اما باید توجه داشت زنان که معمولاً موتور محرک سفرهای خانوادگی هستند با توجه به کاستیهای موجود در صورتیکه حاضر نشوند خارج از طرح سالمسازی شنا کنند، عطای سفر به شهرهای ساحلی شمال کشور را به لقای خطر شنا در طرح سالمسازی میبخشند و مقصد سفرهای تابستانی را روشهای زیرکانهٔ خود به دیگر نقاط کشور تغییر میدهند.
پرسش این است که آیا همسران متولیان و مسئولان اجراء طرحهای سالمسازی حاضرند از امکانات ابتدائی سرویس بهداشتی که برای بخش خانمهای طرح سالمسازی در نظر گرفته شده استفاده کنند. اگر ظاهراً برای خانمهای ایرانی خراشیده شدن پوست ناشی از برخورد با مصاحب ساختمان نهفته بین ماسهها یا حاشیهٔ آبی ساحل و یا سنگهای پرخطر سواحل رامسر عادی شده است، آنقدر که این وضعیت را از طبیعت دریا میدانند و یا اگر خانمها بعد از شنا برای دوش گرفتن با فشار کم آب روبهرو میشوند و به جهت نبود محافظ و دری برای دوش با عجله شستشو میکند و یا اینکه ظاهراً با نبود جائی برای تعویض و نگهداری لباس کنار میآیند، اما در باطن این کاستیهای آشکار زمینهساز نارضایتی پنهان و در نتیجه کاهش سفرهای عمومی به شهرهای ساحلی میشود.
معمولاً پرسشهای ساده میتواند پاسخهای کاملی به همراه بیاورد. مثلاً اینکه آیا همسران محترم مسئولان هم با این شرایط کنار میآیند این از فضاهای اختصاصی و قرق شده استفاده میکند؟ در ساحل سنگی رامسر وقتی پا در آب میگذاری (که صد البته توصیه میشود با دمپائی قرن بیست و یکمی مجهز به کش یا طنابی که به دور پا بسته شده وارد شوید) در هر قدم باید وضعیت زیر پا را سنجید. نه تنها باید نگرانی سنگهای لزج از لجن خوابیده بین قلوهسنگها را داشته باشید بلکه باز هم توصیه میشود مراقب آهنالات و خرابههای مانده از ساختمانهای زیر آب رفته باشید. یادتان باشد که اگر بعد از ظهر در طرح سالمسازی رامسر به دریا میروید تند، تند شنا کنید و تند، تند لذت ببرید چرا که چرخ و فلکهای غولپیکر پارک مجاور که ظاهر قرار است با رفتن آفتاب به کار بیفتد امنیت محدوده شنای خانمها را مختل میکند.!
قبل از ورود به اتاقک دوش یادتان باشد با صدای بلند یاالله بگوئید، چون هیچ کدام از دوشها در ندارد و معلوم نیست کسی د رآن باشد یا نباشد. با ماسههای کف اتاقک هم کنار بیائید چون کسی نیست که حتی هفته به هفته آن را تمیز کند. تنها امیدوار باشید با توجه به نبود سرویس بهداشتی یا چیز دیگری به غیر از ماسه روبهرو نشوید. قصدمان از واگوئی شرایط طرح سالمسازی رامسر فراهم کردن زمینهٔ تعطیلی و بیکار کردن افراد شاغل در این طرح نیست، بلکه تنها شرح حالی است از برپائی هر روزهٔ میهمانیای که میزبان آن شرایط پذیرائی از میهمان را ندارد.
همه میدانیم که طرح سالمسازی دریا برای شنای گردشگران خانم و آقا فقط محدود به آویختن چادرهای برزنت و نصب پارچهنویس طرح سالمسازی نیست. این طرح که در سواحل بسیاری از کشورها اجراء میشود، در گام نخست با هدف ایمنسازی دریا برای تأمین امنیت جانی شناگران و ایجاد محلی بهداشتی و مکان تفریحی سالم اجراء میشود که این دو در کنار هم آرامش روحی و روانی مسافران را به همراه خواهد داشت. اگر این طرح درست اجراء شود در جذب گردشگران خارجی هم تأثیر چشمگیری دارد.
به این شرط که بتوانیم با پلاژهای اسلام کشورهائی چون دبی رقابت کنیم. راه دور نرویم کافی است سری بزنید به طرح سالمسازی سواحل کیش و پلاژ بانوان آن، جالب است بدانید در حالی که مسئولان طرح سالمسازی سواحل کیش با وجود تأمین امکانات استاندارد شده جهانی موقعیت پلاژ بانوان را از وضعیت ایدهآل دور میدانند و هیچ ادعائی ندارند، مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با وجود تمام کاستیهای آشکار در طرح سالمسازی شمال کشور مدعی هستند، میخواهند سواحل شمالی کشور را به قطب گردشگری جهان اسلام بدل کنند! این دوگانگی در حرف و عمل هر دو سوزان است اما این کجا و آن کجا.
گرچه این گمان که انتشار این مطلب تأثیری در کیفیت طرح سالمسازی سواحل شمال داشته باشد، آرزوئی است در مه. اما گفتن بدیهیات نیز در این روزگار میتواند دست کم بهعنوان بازگوئی مطالبات عمومی، مؤثر باشد. شاید هم این فریادهای بیپژواکی که در بیابان میزنیم روزگاری نتیجهبخش شود.
علیاکبر عبدالعلیزاده
منبع : ماهنامه فنی و مهندسی ساختمان و شهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست