چهارشنبه, ۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 29 May, 2024
مجله ویستا
درباره گارینشا، پرنده کوچک و جنجالی فوتبال برزیل (۲)
در جام ۱۹۵۸ و در مرحله گروهی برزیل یك بازی به یادماندنی را در برابر اتحاد شوروی عرضه كرد كه آن را از زیباترین بازی های تهاجمی آن سال های جهان توصیف كرده اند، هر چند برزیل سیر شد و بیشتر از دو گل در آن میدان نزد. این تیم بعداً در برابر سوئد در بازی فینال سنگ تمام گذاشت و پنج گل به ثمر رساند و با اینكه پله در ۱۷ سالگی «ستاره جمع» بود، ولی هیچ كس پاس های گلساز گارینشا را فراموش نكرد. چهار سال بعد از آنكه پله تعدادی از بازی ها را به دلیل آسیب دیدگی از دست داد، گارینشا بیشتر به چشم خورد و سهم او در دومین قهرمانی متوالی زرد و آبی پوشان در جام جهانی زیادتر شد.
• نفرت برانگیز
با این حال جنجال هرگز از زندگی گارینشا دوری نجست و در بازگشت تیم برزیل از سانتیاگو (محل برگزاری جام جهانی ۱۹۶۲) او همسر و فرزندانش را در پائوگرانده رها كرد و خود در ریودوژانیرو و زرق و برق آن به زندگی پرداخت.
كار او به قدری نفرت برانگیز بود كه برزیلی ها بر علیه او شوریدند و او منفور شد و خیلی ها حركات ضد خانوادگی او را محكوم كردند. با اینكه مصدومیت های گارینشا دائماً بیشتر و وسیع تر می شد. بوتافوگو به استفاده از او همچنان ادامه داد و وابستگی او به مشروبات الكلی استمرار یافت و چون نتوانست قرارداد های خوب و پولسازی را ببندد، مشكلات زندگی خصوصی اش به اوج رسید.
او كه با زن دیگری به نام الزا سوارز آشنا شده بود، هرگاه با او در مجامع ظاهر می شد، مورد اعتراض مردم قرار می گرفت و وقتی با او به پائو گرانده رفت، شهر به هم ریخت و مردم هجوم شدیدی به سمت آنها بردند. زمانی كه دیكتاتوری نظامی بر برزیل حاكم شد نظامیان به خانه او ریختند و او از خیر ادامه زندگی در ریودوژانیرو گذشت و به رم پناه برد.
در سال ۱۹۸۰ یك آموزشگاه در مانگوئریای ریو خواستار شركت گارینشا در كارناوال سالانه برزیل شد. اما گارینشا طی مراسم مثل یك موجود كاملاً مسخ شده نشسته بود و مانند مجسمه ای بود كه هیچ احساسی ندارد و زندگی از وجودش رخت بربسته است. فقط سه سال بعد از آن گارینشا مرد ولی تمامی آنچه گفتیم و سایر مسائل زندگی پرماجرای او در فیلم سینمایی ای كه در ابتدای مطلب از آن یاد كردیم، به تصویر كشیده شده است. با این حال و به رغم تمام مشكلات و ایراد هایی كه گفتیم، گارینشا همیشه «قهرمان مردم» باقی خواهد ماند. داونی می گوید: «او هیچ گاه فراموش نكرد كه از كجا برخاسته است. مردم به پله احترام می گذارند اما او را از خود نمی دانند، در حالی كه گارینشا یكی از خود آنها بود.» امروز بر خلاف گذشته مردم پائو گرانده از دست او ناراحت نیستند و دوباره به نیكی از او یاد می كنند. یك مجسمه از او در میدان مركزی شهر نصب شده است و استادیوم شهر به نام او اسم گذاری شده است و عكس های او بر در و دیوار بسیاری از نقاط شهر دیده می شود. زازا یك نجار محلی می گوید: «گارینشا آدم ساده ای بود و بداندیش نبود. گارینشای دیگری تا به حال متولد نشده است.»
• نفرت برانگیز
با این حال جنجال هرگز از زندگی گارینشا دوری نجست و در بازگشت تیم برزیل از سانتیاگو (محل برگزاری جام جهانی ۱۹۶۲) او همسر و فرزندانش را در پائوگرانده رها كرد و خود در ریودوژانیرو و زرق و برق آن به زندگی پرداخت.
كار او به قدری نفرت برانگیز بود كه برزیلی ها بر علیه او شوریدند و او منفور شد و خیلی ها حركات ضد خانوادگی او را محكوم كردند. با اینكه مصدومیت های گارینشا دائماً بیشتر و وسیع تر می شد. بوتافوگو به استفاده از او همچنان ادامه داد و وابستگی او به مشروبات الكلی استمرار یافت و چون نتوانست قرارداد های خوب و پولسازی را ببندد، مشكلات زندگی خصوصی اش به اوج رسید.
او كه با زن دیگری به نام الزا سوارز آشنا شده بود، هرگاه با او در مجامع ظاهر می شد، مورد اعتراض مردم قرار می گرفت و وقتی با او به پائو گرانده رفت، شهر به هم ریخت و مردم هجوم شدیدی به سمت آنها بردند. زمانی كه دیكتاتوری نظامی بر برزیل حاكم شد نظامیان به خانه او ریختند و او از خیر ادامه زندگی در ریودوژانیرو گذشت و به رم پناه برد.
در سال ۱۹۸۰ یك آموزشگاه در مانگوئریای ریو خواستار شركت گارینشا در كارناوال سالانه برزیل شد. اما گارینشا طی مراسم مثل یك موجود كاملاً مسخ شده نشسته بود و مانند مجسمه ای بود كه هیچ احساسی ندارد و زندگی از وجودش رخت بربسته است. فقط سه سال بعد از آن گارینشا مرد ولی تمامی آنچه گفتیم و سایر مسائل زندگی پرماجرای او در فیلم سینمایی ای كه در ابتدای مطلب از آن یاد كردیم، به تصویر كشیده شده است. با این حال و به رغم تمام مشكلات و ایراد هایی كه گفتیم، گارینشا همیشه «قهرمان مردم» باقی خواهد ماند. داونی می گوید: «او هیچ گاه فراموش نكرد كه از كجا برخاسته است. مردم به پله احترام می گذارند اما او را از خود نمی دانند، در حالی كه گارینشا یكی از خود آنها بود.» امروز بر خلاف گذشته مردم پائو گرانده از دست او ناراحت نیستند و دوباره به نیكی از او یاد می كنند. یك مجسمه از او در میدان مركزی شهر نصب شده است و استادیوم شهر به نام او اسم گذاری شده است و عكس های او بر در و دیوار بسیاری از نقاط شهر دیده می شود. زازا یك نجار محلی می گوید: «گارینشا آدم ساده ای بود و بداندیش نبود. گارینشای دیگری تا به حال متولد نشده است.»
منبع : باشگاه اندیشه
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات سید ابراهیم رئیسی مجلس دوازدهم مجلس شورای اسلامی مجلس رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی انتخابات ریاست جمهوری 1403 رئیسی ریاست جمهوری دولت
تهران قتل سلامت هواشناسی قوه قضاییه شهرداری تهران پلیس سرقت سازمان هواشناسی فضای مجازی وزارت بهداشت افزایش حقوق بازنشستگان
خودرو دولت سیزدهم بازار سرمایه قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا ایران خودرو بورس مسکن تورم
جهان سینمای ایران تلویزیون سریال سینما بازیگر رسانه ملی موسیقی تئاتر کتاب
دانشگاه تهران دانشگاه آزاد اسلامی وزارت علوم دانش بنیان
اسرائیل فلسطین رژیم صهیونیستی غزه جنگ غزه روسیه آمریکا حماس نوار غزه ترکیه چین طوفان الاقصی
پرسپولیس استقلال فوتبال لیگ برتر شمس آذر قزوین لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس جواد نکونام باشگاه استقلال بازی مهدی طارمی
هوش مصنوعی تبلیغات خودروهای وارداتی اپل سامسونگ ایلان ماسک ماهواره بنیاد ملی نخبگان گوگل تسلا
رژیم غذایی مغز طب سنتی افسردگی کاهش وزن استرس سازمان غذا و دارو تجهیزات پزشکی قهوه