جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
دولت باهنر
یکی از دلائل منازعات در دورهی ریاست جمهوری بنیصدر، اختلاف نظر بین رئیسجمهور و نخستوزیر بود. بنیصدر با رجاییهمکاری نمیکرد، زیرا رجایی از طرف حزب جمهوری اسلامی کاندیداشده بود. اختلاف رئیس جمهور و نخستوزیر انعکاس عدم هماهنگیبین رئیسجمهور و مجلس بود. مجلسی که اکثر کرسیهایش را افرادی ازحزب جمهوری اسلامی در اختیار گرفته بودند، در حالی که دولت در اختیار جناح بنیصدر قرار داشت.
رجایی با حمایت حزب جمهوری اسلامی به ریاست جمهوریانتخاب شد و با انتخاب وی زمینه برای هماهنگی بین رئیسجمهور ونخستوزیر فراهم آمد. به عبارت دیگر رئیسجمهور منتخب و مجلسمیتوانستند با اشتراک نظر، یک فرد را به عنوان نخستوزیر برگزینند.
● انتخاب رجایی به ریاست جمهوری (فصل جدید حیاتجمهوری اسلامی)
با برکناری بنیصدر در سال ۱۳۶۰، یکی از مهمترین اقدامات لازم، برگزاریانتخابات جدید ریاست جمهوری بود. طبعاً این بار باید کسی انتخابمیشد که با سایر ارگانها هماهنگی داشته باشد وگرنه همان داستان، مجدداً تکرار میشد.
دکتر باهنر در مورد خصوصیات رئیس جمهور می گفت:
«رئیسجمهور کشور ما باید مکتبی، در خط امام، هوادار برایاسلام، طرفدار مستضعفین و از متن تودهها باشد. بهعلاوه اینکه قدرت طلب و خودکامه و خودرأی نشود و بتواند با نهادهایجوشیده از متن انقلاب هماهنگ باشد و ضمناً هماهنگکنندهباشد نه اختلاف انداز.»
کسی هم که از نظر حزب جمهوری اسلامی دارای این خصوصیات بهحساب میآمد، محمدعلی رجایی بود که از طرف حزب جمهوریاسلامی کاندیدا شد. البته به گفتهی شهید باهنر از آن جایی که احتمالوقوع حوادثی وجود داشت، تعداد چهارتن از طرف حزب جمهوریاسلامی کاندیدا شدند، تا صحنهی انتخابات در صورت بروز حوادث غیرمترقبه از کاندیدای مورد نظر حزب جمهوری اسلامی خالی نباشد. رجایی در ضمن، مورد تأیید سایر گروههای همسو با حزب جمهوریاسلامی نیز بود و رقیب جدی نیز نداشت.
بدین ترتیب، در ۲ مرداد ۱۳۶۰ انتخابات دوم ریاست جمهوری باحضور چهار کاندیدا رجایی، پرورش، شیبانی و عسگر اولادی برگزارشد.
همانطور که انتظار میرفت، محمدعلی رجایی با اکثریت قاطع آراء به ریاست جمهوری برگزیده و فصل تازهای از تاریخ جمهوری اسلامیایران آغاز شد.
● انتخاب دکتر باهنر به سمت نخستوزیر
یکی از دلائل منازعات در دورهی ریاست جمهوری بنیصدر، اختلاف نظر بین رئیسجمهور و نخستوزیر بود. بنیصدر با رجاییهمکاری نمیکرد، زیرا رجایی از طرف حزب جمهوری اسلامی کاندیداشده بود. اختلاف رئیس جمهور و نخستوزیر انعکاس عدم هماهنگیبین رئیسجمهور و مجلس بود. مجلسی که اکثر کرسیهایش را افرادی ازحزب جمهوری اسلامی در اختیار گرفته بودند، در حالی که دولت در اختیار جناح بنیصدر قرار داشت.
رجایی با حمایت حزب جمهوری اسلامی به ریاست جمهوریانتخاب شد و با انتخاب وی زمینه برای هماهنگی بین رئیسجمهور ونخستوزیر فراهم آمد. به عبارت دیگر رئیسجمهور منتخب و مجلسمیتوانستند با اشتراک نظر، یک فرد را به عنوان نخستوزیر برگزینند.
به علاوه در شرایطی که منازعات داخلی تشدید شده و کشور نیزدرگیر جنگ تحمیلی بود، حزب جمهوری اسلامی امیدوار بود با ایجادهماهنگی بین قوهی مجریه و قوهی مقننه از یک طرف و ارکان قوهیمجریه یعنی ریاست جمهوری و نخستوزیری از طرف دیگر، اوضاع راآرام کند یعنی گزینهای را بیابند که با رجایی هماهنگ باشد.
بهعلاوه، رجایی خود را مقلد امام میدانست و با روحانیت، روابطحسنه داشت، لذا لازم بود شخصی را انتخاب کند که ویژگیهای موردنظر را داشته باشد.
رجایی دربارهی ویژگیهای نخستوزیر گفته بود:
«نخستوزیر باید کسی باشد که فرهنگ این انقلاب را درک کردهباشد و بداند که بار اصلی انقلاب را چه قشری از جامعه بر دوشدارند و چه آرمانهایی دارند و به دنبال چه مسائلی هستند.ویژگی دیگر نخستوزیر باید این باشد که در میان مردم شناختهشده باشد و من سعی کردهام کسی را انتخاب کنم که در بین مردمباشد و مردم او را بشناسند و سابقهی مبارزهی او به سالهای۱۳۴۲ برگردد.»
این شخص، دکتر باهنر، دبیر کل حزب جمهوری اسلامی بود. انتخابوی به عنوان نخستوزیر، نشان داد که رئیسجمهور با حزب جمهوریاسلامی هماهنگی کامل دارد. بدین ترتیب شهید رجایی یار دیرین خود، دکتر باهنر را در تاریخ ۱۳/۵/۱۳۶۰ به مجلس معرفی کرد.
در جلسهی یکصد و نودم مجلس، نامهی رجایی به مجلس مبنی برمعرفی باهنر به عنوان نخستوزیر قرائت شد. متن نامهی رئیس جمهوربدین شرح بود:
«بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
بر اساس اصل ۱۲۴ قانون اساسی برادر مجاهد و دانشمندمتعهد محمدجواد باهنر را به عنوان نخستوزیر معرفیمینماید. امید است با شناختی که اکثراً از ایشان داریم و باتوجه به کاراییهایی که در انجام وظیفهی محوله در سمتهاییاز قبیل وزارت آموزش و پرورش از خود نشان دادهاند مورد تأیید اکثریت قاطع نمایندگان محترم قرار گیرند.
رئیسجمهور ـ محمدعلی رجائی ـ ۱۲/۵/۱۳۶۰»
پس از خواندن نامهی رئیس جمهور، رئیس مجلس گفت:
«آییننامهی داخلی صراحت دارد که نامهی رئیسجمهور درمجلس قرائت میشود و بحثی روی آن انجام نخواهد گرفت وجلسهی بعد که فردا خواهد بود؛ بدون بحث، با رأی مخفینسبت به نخستوزیر جدید رأیگیری به عمل خواهد آمد و در بین این دو جلسه، مجلس میتواند برای مشورتهایخصوصی نمایندگان، یک جلسهی غیر رسمی غیر علنی نیزداشته باشد.»
رئیس مجلس افزود: «در دستور فردا فقط رأیگیری در مورداظهار تمایل مجلس نسبت به آقای دکتر باهنر انجام خواهدشد.»
در جلسهی یکصد و نود و یکم در تاریخ ۱۴/۵/۱۳۶۰ در موردنخستوزیری دکتر باهنر رأیگیری به عمل آمد که از مجموع ۱۶۸ رأی۱۳۰ رأی مثبت را به خود اختصاص داد. ۱۴ نفر رأی مخالف و ۲۴ نفررأی ممتنع دادند.
باهنر یک هفته بعد، در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۶۰ طی نامهای وزرایخود را به مجلس معرفی کرد. متن نامه به این شرح است:
«بسمه تعالی
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
در اجرای اصل ۱۳۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،بدین وسیله صورت اسامی وزرای دولت خود را که به تصویببرادرمان محمدعلی رجایی رئیس جمهور اسلامی ایران رسیدهاست تقدیم مینماید. امیدوارم این هیأت، که نمونهای از کلکابینهی ۳۶ میلیونی امت انقلابی ایران میباشد، با کسب رأیاعتماد از آن مجلس محترم بتواند گامهای مؤثری در جهترضایت خدا و خواست امام و مصلحت امت بردارد.
محمدجواد باهنر ـ نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران.»
در معرفی اعضای کابینه به رئیسجمهور، نامهای است که عین هماننامه به موافقت ایشان رسیده است که به شرح زیر میخوانیم:
«بسم الله الرحمن الرحیم
برادر محمدعلی رجایی، رئیس جمهوری اسلامی ایران
با توجه به بررسیهایی که به عمل آمد، ضمن رعایت جوانبامر، برادران نامبردهی ذیل به عنوان اعضای هیأت دولتپیشنهاد میشوند.
امید است بر اساس صلاحیت و تعهد اسلامی و تجربه و کارآییکه در آنها سراغ داریم، عناصری صالح برای تشکیل دولتمکتبی و پرتوان در حل مشکلات و سازندگیهای ضروری درنظام مطلوب جمهوری اسلامی باشند.
۱) برادر علی اکبر پرورش (وزیر آموزش و پرورش)
۲) حضرت حجت الاسلام مهدوی کنی(وزیر کشور)
۳) دکتر محمد نجفی (وزیر فرهنگ و آموزش عالی)
۴) مهندس بهزاد نبوی (وزیر مشاور در امور اجرایی)
۵) مهندس محمد غرضی (وزیر نفت)
۶) دکتر حسین نمازی (وزیر امور اقتصادی و دارایی)
۷) سرهنگ سید موسی نامجو (وزیر دفاع))
۸ مهندس محمدشهاب گنابادی (وزیر مسکن و شهرسازی)
۹) سیدمحمد اصغری (وزیر دادگستری)
۱۰) مهندس میرحسین موسوی خامنه (وزیر امور خارجه)
۱۱) مهندس حسین موسویان (وزیر مشاور و سرپرست صنایعفولاد)
۱۲) برادر مهندس مصطفی هاشمی (وزیر صنایع و معادن)
۱۳) مهندس سید حسین تاچگران (وزیر راه و ترابری)
۱۴) دکتر هادی منافی (وزیر بهداشت)
۱۵) عبدالمجید معادیخواه (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)
۱۶) مهندس منصور شهیدی (وزیر نیرو)
۱۷) مهندس مرتضی نبوی (وزیر پست و تلگراف و تلفن)
۱۸) دکتر محمود روحانی (وزیر مشاور و رئیس سازمانبهزیستی)
۱۹) حبیبالله عسگر اولادی مسلمان (وزیر بازرگانی)
۲۰) دکتر محمدتقی بانکی (وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامهو بودجه)
۲۱) محمدسلامتی (وزیر کشاورزی)
۲۲) محمد میرمحمد صادقی (وزیر کار)
● محمدجواد باهنر ـ نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران»
دکتر باهنر، بعد از معرفی کابینهی خود، در مجلس سخنرانی کرد وطی آن مواضع خود را در مورد مسائل مختلف بیان نمود. بخشهای مهمسخنرانی وی بدین قرار است:
«ما بهحق، دولت را برخاسته از بطن مردم و تبلور حاکمیتجریانهایی میدانیم که توانستهاند قدرت و موقعیت بیشتریرا در جریان انقلاب بهدست آورند. امروز ما در شرایطی هستیمکه خطوط کاملاً مشخص شده، کلیهی جناحها، چهرهها،گروهها، ماهیت خودشان، وابستگیهای خودشان و هویتخودشان را برملا کردهاند. تا آن زمان که هنوز بستر انقلابیمانآمیزهای بود از طیفی گسترده که در آن جناحهای گوناگونیحضور داشتند، کسانی که خود را متولی انقلاب میپنداشتند،فقط بدان دلیلی که در گرماگرم اوج انقلاب و درگیری تودههایمسلمان بهپاخاسته به رهبری امام امت، اعلامیهای داده بودند یاتلگراف تأییدی کرده بودند یا بعد از آن که اعلام راهپیمایی ازطرف بطن انقلاب و بستر انقلاب صادر شده بود و آنها همبرای این که از کاروان عقب نمانند، با دادن اطلاعیهای خود راشریک این قافلهی توفنده میپنداشتند.
آنها که نمیتوانستند بپذیرند که این چنین انقلابی و با اینچنین محتوایی و با این چنین آهنگی میتواند پیروز شود، اماپیروز شد و اینها ناگهان سر در آوردند و همه خود را در طیفانقلاب شریک دانستند، از تصرف اماکن و گرفتن سلاحها،انتشار روزنامهها و بیانیهها، حضور در کابینه و گرفتن سربندهایقدرت و انواع و اقسام دخالتها به عنوان متولیان دیرپایی کهگویی آنها وارث حرکت هستند.»
شهید باهنر ابراز عقیده کرد:
«دادن پستها و مهلت دادن به جناحهای لیبرال و ملیگرا بهتربود تا چهرهی آنها بر ملا شود، زیرا اگر در حاشیهی قدرت،مظلوم نمایی میکردند یا اگر چنانچه تمام این جناحها از روزاول در انزوا بودند، آنها با کوله باری از توقع و شعار، خودشانرا به عنوان کسانی که خیلی بهتر و بیشتر میتوانند این انقلابرا اداره کنند و راه را ادامه بدهند، با چهرههایی نیمه معصوم درپشت پرده ذخیره میماندند.»
شهید باهنر گفت:
«با کمک مردم، بتدریج گروهکها کنار رفتند و انقلاب بهمتولیان آن رسید.»
در جلسهی ۱۹۹ مجلس در مورخهی ۲۶/۵/۱۳۶۰ مجلس به همهیوزیران، غیر از یک نفر، رأی اعتماد داد.
شهید باهنر به همراه وزرای کابینه با امام خمینی دیدار کرد. سپس درگفتوگویی پیرامون مسائل مطرح شده در این دیدار گفت:
«این دیدار بسیار فرصت جالبی بود. ما بهرهی فراوان از محضرامام بردیم و ایشان از جنبهی معنوی و روحانی، رهنمودهاییارائه فرمودند. امام فرمودند: من افرادی را میبینم به عنواناعضای کابینه که برخاسته از تودهی مردم هستند و چهرههاینورانی در برابر خودم میبینم. کسانی که مورد اعتماد نمایندگانمردم در مجلس بودند و مردم انتظاراتی دارند و ما باید واردعمل شویم و اکنون نوبت عمل و خدمت است و مخصوصاًبرای حمایت از مستضعفین. امام تأکید فراوان داشتند کهفراموش نکنید که رسالت شما، رسالت اسلام و حمایت ازمستضعفین است. هرچند مردمی که بیش از اندازه فداکاریکردند، خودشان اهل توقع نیستند، ولی این وظیفهی ماست کهبتوانیم دین خودمان را نسبت به آنها ادا کنیم...در هر حال ما ازاین جلسه توانستیم در آغاز کار هیأت دولت بهرهی معنویفراوانی ببریم و در محضر امام ارشاد شدیم و این دیدار، توشهیگرانبهایی بود برای راهی که در پیش داریم.»
● برنامهی دولت دکتر باهنر
عمر کابینهی دکتر باهنر فقط ۱۲ روز بود. این کابینه در واقع فقطتوانست یک جلسهی کاری را برگزار کند و موفق به آغاز مدیریت اجراییکشور نشد؛ به همین جهت تنها اثر باقی مانده از او، برنامهی دولت است.
دکتر باهنر در مقدمهی برنامه خود، ضمن بیان آرمان عقیدتی، دینی ومذهبی بر پیروی از ولایت فقیه و اطاعت از رهبری امام خمینی وهمچنین بر ویژگی ضد استکباری خود تأکید کرده بود.
این اولین برنامهی ارائه شده در زمینهی فرهنگی بود و جنبهیعقیدتی و فرهنگی کابینه را نیز نشان میداد، این کابینه همچنین بررویکرد جهادگرایانه و مبارزهطلبانهی خود تأکید ورزیده بود.
از طرف دیگر، در حالیکه بنیصدر با نهادهای انقلاب روابط خوبینداشت، دولت جدید هماهنگی با نهادها و بنیادهای انقلابی را جزءبرنامههای خود اعلام کرد.
این برنامه ضمن تأکید بر حمایت از نهضتهای آزادیبخش، خود راموظف به تلاش برای تحقق پیروزی مستضعفین بر مستکبرین میدانستو به عنوان نمونه در فروش نفت تأکید داشت که اولویت فروش بهکشورهای جهان سوم و ملل مستضعف است. این دولت با تأکید بر لقب«شیطان بزرگ» برای آمریکا، این کشور را بزرگترین دشمن خود معرفیکرده بود.
متن کامل برنامهی دولت شهید باهنر، چنین بود:
«بسمالله الرحمن الرحیم ـ برنامهی دومین دولت جمهوریاسلامی ایران
فصل اول مقدمه:
اللهم انا نرغب الیک فی دولهٔ کریمهٔ، تعز بها الاسلام و اهله، وتذل بها النفاق و اهله، و تجعلنا فیها من الدعاهٔ الی طاعتک، والقادهٔ الی سبیلک، و ترزقنا بها کرامهٔ الدنیا و الآخرهٔ
ترجمه: «خدایا، از تو حکمت پر ارج و کرامتی را آرزو میکنم کهبا آن اسلام و مسلمین را بلندمرتبه و متعالی و نفاق و منافقین رازبون و حقیر گردانی، ما را در چنان جامعهای از کسانی قرار دهیکه انسانها را به سوی تو و اطاعت از تو و اجرای قوانین تومیخوانند و برای تلاش و جهاد در راه تو ایستادهاند و پیشروانراههای آیندهاند. خدایا، از تو میخواهم بدینگونه کرامت وعزت راستین دنیا و آخرت را به ما عطا فرمایی.» اینک کهوجدان بیدار ملت ما به پیروی از ولایت فقیه و رهبری مرجععالیقدر تقلید، حضرت امام خمینی، استکبار جهانی آمریکا واذنابش را در هم شکسته است و میرود که با امام از مکتبحیات بخش و جاودانی اسلام با تلاشی پیگیر و ثمربخش،حاکمیت مستضعفین را تحقق بخشد، دومین دولت جمهوریاسلامی ایران در آستانهی تشکیل است. این دولت در زمانیتشکیل میشود که انقلاب عظیم ما با باروری از خون شهداءهمچنان در راه استقلال، آزادی، حکومت اسلامی به پیشمیرود و رهبری آگاهانهی امام در مراحل حساس و خطیرباعث در هم کوبیدن تمام محاسبات و مناسبات امپریالیستی وصهیونیستی گردیده است که رهبری امام و فداکاری امت، خودسر فصل جدیدی در تاریخ انقلابات جهان خواهد بود.
این دولت، با توجه به حکومت در اسلام که برخاسته از موضعطبقاتی و سلطهگری فردی یا گروهی نیست، بلکه تبلور آرمانامتی است که به خود سازمان میدهد تا در روند تحول فکری وعقیدتی، راه خود را به سوی هدف نهایی (حرکت به سوی الله)بگشاید، برنامههای کلی خود را به شرح زیر اعلام میدارد:
۱) در زمینههای فرهنگی:
ملت ما در جریان تکامل انقلابی خود، از غبارها و زنگارهایطاغوتی زدوده شده و از آمیزههای فکر بیگانه، خود را پاکنموده و به مواضع فکری و جهانبینی اصیل اسلامی بازگشتنموده است و اکنون بر آن است که با موازین اسلامی، جامعهینمونه خود را بنا کند، لذا بر چنین پایهای رسالت دومین دولتجمهوری اسلامی این است که زمینههای اعتقادی نهضت راعینیت بخشد و شرایطی را بهوجود آورد که در آن انسان باارزشهای والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد.
۲) در زمینههای اقتصادی:
در تحکیم بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسان درجریان رشد و تکامل اوست، نه همچون دیگر دولتهاینظامی اقتصادی، تمرکز و تکاثر ثروت و سودجویی.
با این دیدگاه، برنامهی اقتصادی دولت، فراهم کردن زمینهیمناسب برای بروز خلاقیتهای امت بهپاخاستهی ایران درجهت رفع کامل وابستگی است.
۳) در زمینههای خدماتی:
دولت سعی خواهد کرد که زمینهی لازم برای رفع تبعیضاتناروا و ایجاد امکانات عادلانه در مسائل مربوط به خدمات رابرای همهی مردم، مخصوصاً طبقهی مستضعف جامعه فراهمسازد.
۴) در زمینههای سیاسی:
این دولت، با رسالت مکتبی، یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه درراه گسترش حاکمیت قانون خدا را در جهان عهدهدار خواهد بودو روابط داخلی و خارجی خود را بر این اساس تنظیم خواهدنمود.
به طور خلاصه: برنامهی دولت، حرکتی است برای پیروزیمستضعفین بر مستکبرین و تضمینگر نفی هر گونه استبدادفکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی میباشد و با نهادها وبنیادهای انقلابی که خود پایهی تشکیل جامعه به مفهوم امتاست، بر اساس مکتب، ارتباط مستمر و هماهنگ خواهد شد.
این دولت با تکیه بر اصول فوق، با تمام توان تکیه خواهد کردکه خط امام در جامعه را بیش از پیش عینیت ببخشد و در نتیجهمستضعفین جهان امیدواریشان به تحقق نهایی آرمانشانبیشتر گردد.
در این راه، دولت از همهی امکانات موجود استفاده خواهد کردو به یاری خدای بزرگ و کمک رهبر و مردم و مجلس، ایمانکامل دارد و امید است بتواند آن همه خواست و آرزوهایبرآورده نشده و بهحق مستضعفین جهان را برآورده سازد وتکلیف خود را در برابر پروردگار بزرگ و برای رضای او که تنهامعیار اساسی ارزشهاست ـ و در جهت خواست امام ومصلحت امت اسلامی به انجام رساند ـ انشاءالله
من الله التوفیق و علیه التکلان»
در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۶۰ اولین جلسهی کابینهی دکتر باهنرتشکیل شد، اما عمر کابینه بیش از ۱۲ روز طول نکشید. درتاریخ ۸ شهریور ۱۳۶۰ انفجار مهیبی در دفتر نخستوزیریروی داد که بر اثر آن، رئیسجمهور رجایی و نخستوزیر دکترباهنر به شهادت رسیدند. بدین ترتیب مردی که از سال ۱۳۴۲ تاسال ۱۳۶۰ نزدیک به دو دهه مبارزهی فرهنگی و سیاسی راپشت سر گذاشته بود به دست منافقین کوردل به شهادت رسید.
عامل این انفجار، «مسعود کشمیری» از اعضای منافقین بود که بهدرون دولت شهید رجایی نفوذ کرده بود. وی پس از انفجار، ازکشور فرار کرد.
پژوهشگر: مرتضی نعمتی زرگران
منبع: شهید باهنر (مبارزات، مواضع و دیدگاه ها)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خرداد۱۳۸۴
منبع: شهید باهنر (مبارزات، مواضع و دیدگاه ها)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خرداد۱۳۸۴
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست