جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا


آشتی کشاورزی و بیمه


آشتی کشاورزی و بیمه
بیمه انتهای زنجیره‌ای است که اصل آن مدیریت ریسک می‌باشد و اگر بیمه بخواهد مؤثر واقع شود، باید به دنبال مدیریت ریسک در حوزه‌هایی باشد که تحت پوشش بیمه قرار خواهند گرفت. اساساً هدف بیمه، توسعه اقتصادی است، نه این که یک سری شرکت‌ها با پرداخت حق بیمه، تأمین‌کننده خسارت سایر شرکت‌ها و یا بیمه‌شدگان باشند.
چراکه اگر واقعاً نگاه به بیمه بر اساس جبران خسارت باشد، بیمه نمی‌تواند آن نقشی را که در توسعه اقتصادی بر عهده دارد، ایفا کند. اکنون این سؤال مطرح است که آیا در کشور ما هر حوزه‌ای که تحت پوشش خدمات بیمه قرار می‌گیرد، به سمت مدیریت ریسک هدایت شده و رو به توسعه می‌نهد؟ آیا واقعاً بیمه کردن حوزه حمل‌ونقل منجر به توسعه بخش حمل‌ونقل کشور شده است؟ آیا بیمه مسؤولیت، منجر به بهبود مدیریت‌ها شده است یا بر عکس؟ مثلاً بیمه‌هایی که در حوزه پیمان کاری‌ها انجام می‌دهیم، صرفاً ابزاری برای اطمینان خاطر و حتی استقبال از ریسک، برای انجام پروژه‌های پُرخطر توسط پیمانکاران می‌شود. ‌ ‌
اساساً باید بررسی کرد هرجا که بحث بیمه مطرح می‌شود، چه مخاطراتی در آن حوزه وجود دارد. معمولاً برای شرکت‌های بیمه و فعالان بیمه‌ای، جذابیت جایی که تنوع خطر در آن بیشتر باشد، زیاد است و شرکت‌های مذکور در پی مصون نمودن این خطر از طریق بیمه هستند. ریسک تولید، ریسک قیمت، ریسک دارایی، ریسک مرتبط با نیروی انسانی و ریسک مالی - که هر کدام از این ریسک‌ها، خودشان گستره فراوانی دارند - از موارد ریسک موجود در بازار می‌باشند. به علاوه، مخاطرات موجود در حوزه محصولات کشاورزی، از دیگر مسایلی است که شرکت‌های بیمه‌ با توجه به آنها، خدمات بیمه‌ای خود را ارایه دهند. حوزه کشاورزی در ایران - با همه مخاطراتی که دارد - به دلیل برخوداری از برخی خصوصیات مثبت، از جمله حوزه‌هایی است که قابلیت بیمه شدن را دارا است. عدم تمایل شرکت‌های بیمه تجاری به سمت بیمه کشاورزی، به این دلیل است که برخی حوزه‌ها، بعضی از مخاطرات بخش کشاورزی را به حوزه‌های دیگر تعمیم می‌دهند. بنابراین، نکته دیگری که می‌تواند عامل برانگیزاننده بیمه‌های تجاری برای بیمه محصولات کشاورزی باشد، سهمی است که بخش کشاورزی در اقتصاد دارد؛ بخش کشاورزی کشور سالانه حدود ۵۴ هزار و ۵ میلیارد تومان تولید دارد که اگر صنعت غذایی، حمل‌ونقل، نگهداری و موارد مربوط به آن را به این رقم اضافه کنیم، قابل توجه خواهد بود. یعنی وقتی که محصول ناخالص داخلی کشور، نزدیک به ۲۶۰ هزار میلیارد تومان است، میزان فوق در بخش کشاورزی، رقم قابل توجهی خواهد شد، بنابراین از نظر بیمه‌گر فرصت مناسبی است تا با توجه به تنوع فعالیت‌های کشاورزی و میزان تمرکز ریسک در این فعالیت‌ها، بتواند هدف بیمه را در این بخش تشخیص داده و انتخاب نماید. ‌ ‌
در سال ۷۶، مجموع حق بیمه دریافتی، حدود ۲۸ میلیارد ریال بوده، در حالی که با توسعه صورت گرفته در حوزه بیمه کشاورزی، این رقم در سال ۸۶ به حدود ۲ هزار و ۲۰۰ میلیارد ریال رسیده است. لذا اگر شرکت‌های بیمه تجاری وارد بخش کشاورزی شوند، می‌توانند برای این بخش، فواید فراوانی را به ارمغان بیاورند، چراکه بهینه‌سازی در عملیات بیمه‌گری، کارایی را افزایش داده و باعث کاهش هزینه‌ها خواهد شد. همچنین الزاماتی که شاخص‌های مدیریت ریسک مطرح می‌کند، باعث بهبود بیمه تجاری در بخش کشاورزی می‌شود که این فرصت خوبی برای بخش کشاورزی است. ورود بیمه تجاری به حوزه کشاورزی، منجر به الزام حداقل شرایطی در این بخش می‌شود که خود این حداقل‌ها، در توسعه بخش کشاورزی نقش‌آفرین هستند.
به عنوان مثال، بیمه کردن گلخانه، گاوداری و یا مزرعه، با تعریف استانداردهایی از قبیل وجود نیروی انسانی متخصص، آموزش نیروی انسانی و بهبود مدیریت همراه است و بدین ترتیب، واحد تولیدی را ملزم به رعایت استانداردهای تولید می‌کند، چراکه هدف، کاهش ریسک واحد تولیدی است و این امر باعث می‌شود تا تولید محصول، رقابتی‌تر شده و قابلیت صادرات آن نیز بالا رود. تخصیص بهینه کشت و تشخیص این موضوع که تولید محصول در یک منطقه، اقتصادی است یا خیر، از دیگر فواید بیمه کشاورزی است که ضمن کنترل ریسک تولید، می‌تواند در این زمینه نقشی به مراتب بهتر از نظارت دولت ایفا کند و قادر خواهد بود تا سطح پوشش محصولات کشاورزی را بالا ببرد. ‌ ‌
پوشش ریسک فعالیت‌های کشاورزی توسط بیمه، می‌تواند ضمن ایجاد اطمینان برای تولیدکننده محصول کشاورزی، منجر به افزایش سطح زیرکشت محصول شود که خود این امر منجر به افزایش سطح درآمد شرکت‌های بیمه خواهد شد. افزایش ظرفیت اعطای تسهیلات و افزایش انگیزه در سرمایه‌گذاری، از دیگر مزایای حرکت بیمه‌های تجاری به سمت محصولات کشاورزی است، چراکه اگر بیمه‌های تجاری به سراغ بخش کشاورزی بیایند، سرمایه‌گذاران بیشتری آمادگی سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی را پیدا خواهند کرد. ‌ ‌
● مدیریت خطر
که با ورود تکنولوژی جدید و ابداع روش‌های نوین پیش‌بینی ریسک، به راحتی می‌شود خطر را مدیریت کرد که این فرصت خوبی برای شرکت‌های بیمه‌ای است. مواد اولیه، نهاده‌ها، ماشین آلات کشاورزی، محصولات و حمل‌ونقل، همگی حلقه‌های به هم پیوسته زنجیره صنعت کشاورزی هستند که می‌توانند تحت پوشش خدمات بیمه‌ای درآیند. با توجه به روش‌های مناسبی که در کشورهای توسعه یافته دنیا اجرا شده و تجربه‌های موفقی که در این زمینه حاصل شده است، می‌توان بیمه‌های تجاری را به آزمودن روش‌های تجربه شده ترغیب کرد. به عنوان مثال، در اسپانیا همه ریسک‌های موجود، تحت پوشش خدمات بیمه‌ای قرار می‌گیرند. گفتنی است با توجه به تجربه موجود در حوزه بیمه محصولات کشاورزی، بسیاری از تخصص‌ها، تکنیک‌ها، روش‌ها و دانش‌هایی که در این حوزه برای شرکت بیمه لازم است، در دسترس می‌باشند و بیمه محصولات کشاورزی می‌تواند همه این تخصص‌ها را شامل شود.
منبع : ماهنامه اقتصاد ایران