یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

در برابر امپراتوری اینترنت


در برابر امپراتوری اینترنت
امروزه اینترنت به خط مقدم عرصه رویارویی نیروهای ابداع، قدرت سازمانی، منافع عمومی و همگرایی قوانین دولت‌ها تبدیل گردیده است. هم‌اینک نیز، آنچه از آن به عنوان "بی‌طرفی شبکه" یاد می‌ شود، زیر سلطه نیروهای قدرتمندی است که تلاش می‌کنند از این میدان در جهت تأمین منافع خویش بهره ببرند.
امپراتوری روم باستان با ایجاد شاهراه‌های ارتباطی، علاوه بر گسترش دامنه بازرگانی خود، از این راه فرهنگ خویش را در سراسر اروپا انتقال می‌داد. امروزه نیز با پیدایش شبکه‌های اطلاع‌رسانی و ویژگی‌هایی نظیر دموکرات و آزاد بودن، دنیا با تغییرات شگرفی روبه‌رو گردیده است. بدین ترتیب، بسیاری از دولت‌های غربی تلاش می‌کنند که با استفاده از روش‌های مختلف نظیر ایجاد ابر شرکت‌های بزرگ رسانه‌ای و ارتباطی و ایجاد محتواهای همسو با سیاست‌های خویش، مبانی امپراتوری دیجیتال خود را مستحکم‌تر نمایند. البته در این میان، رهبران این دولت‌ها به مردم خویش اطمینان می‌دهند که تلاش می‌ کنند تا منافع مردم و دموکراسی را حفظ نمایند. هرچند نویسندگان این مقاله معتقدند که این دروغ پردازی‌ها در دوره‌های پیدایش رادیو و تلویزیون و شبکه‌های کابلی نیز وجود داشته است. آیا با آغاز قرن بیست و یکم، عصر طلایی شبکه اینترنت پایان نیافته است؟
در گذشته گفته می‌شد که همه راه‌ها به شهر "رم" منتهی می‌گردد. امروزه این جمله ما را به یاد امپراتوری باستانی رومیان می‌اندازد که به دنبال کنترل دنیای قدیم بودند.
برای قرن‌های متمادی، بزرگراه‌های رومی، ایالات مختلف را با یک شبکه تار مانند متمرکز، به همدیگر متصل نموده بود. جریان تجارت که به عنوان جریان خون ثروت امپراتوری نیز به شمار می‌رفت، بر درهم پیچیدگی این مسیرها استوار بود. و به دلیل اینکه شهروندان رومی قادر بودند از هر راهی عبور نمایند، کم و بیش در مسیر مسافرت‌های خویش، نظرات و ایده‌های فرهنگی روم باستان را نیز به سراسر اروپا انتقال می‌دادند.
امروزه نیز نظیر رومیان، ما آمریکایی‌ها از تکنولوژی خود در جهت ساخت یک زیرساخت گسترده از بنادر، راه‌آهن و جاده‌ها بهره برده‌ایم که باعث تثبیت نقاط قوت اقتصادی ما گردیده و بر قابلیت جابجایی و تحرک جامعه ما افزوده است. لذا با توجه به اهمیت این تأسیسات، می‌توان بیشتر به نقش شبکه ارتباطی اینترنت پی برد. حتی می‌توان گفت که ارسال و دریافت اطلاعات از طریق این شبکه روز به روز ساده‌تر می شود. امروزه اینترنت یک بازار جدید و گسترده از نظرات را برای ما گسترده است که در کنار آن به تجارت کالا و خدمات و فرهنگ ملت‌ها نیز کمک نموده است. لذا گفته می‌شود، اینترنت می‌تواند به احیای مجدد دموکراسی کمک نماید.
ممکن است شما معتقد باشید که مقایسه امپراتوری روم و اینترنت، چندان مناسب نیست؛ چرا که در این شبکه، شما فاقد یک سزار الکترونیکی هستید. همچنین هیچ مرکزی وجود ندارد تا چگونگی استفاده از شبکه ارتباطی جهانی را کنترل نماید.
بله، شما درست می‌گویید. چرا که اینترنت رسانه‌ای انقلابی است که دموکرات‌ترین رسانه دنیا نیز به شمار می‌رود. چیزی که شما بدان نیازمندید این است که با یک کامپیوتر و یک خط تلفن به این انقلاب بپیوندید. ما تنها بدین شبکه متصل نمی‌شویم که تصاویری مشاهده کنیم، بلکه در آن با یکدیگر مشارکت می‌نماییم. همفکری می‌کنیم و دست به ابداع می‌زنیم. برخلاف تلویزیون، رادیو و شبکه‌های کابلی، که برنامه‌سازان این رسانه‌ها، اندیشه‌های خود را به هم تحمیل می‌کنند، با اینترنت، هر شهروندی به یک تهیه کننده و تولید کننده بالقوه تبدیل شده است. بدین ترتیب می‌توان گفت که دموکراسی نیز از آن ما خواهد بود.
امکان دسترسی آزاد و همگانی، اصل بنیادین شبکه اینترنت می‌باشد، اما ممکن است در هنگام کار در شبکه، این اصل را فراموش نماییم؛ به ویژه اینکه ما در آستانه عصر اینترنت قرار داریم.
امروزه اینترنت به خط مقدم عرصه رویارویی نیروهای ابداع، قدرت سازمانی، منافع عمومی و همگرایی قوانین دولت‌ها تبدیل گردیده است. هم‌اینک نیز، آنچه از آن به عنوان "بی‌طرفی شبکه" یاد می‌ شود، زیر سلطه نیروهای قدرتمندی است که تلاش می‌کنند از این میدان در جهت تأمین منافع خویش بهره ببرند. حتی دولت بوش هم با همکاری شرکت‌های بزرگ ارتباطی در صدد است که از ویژگی گستردگی و غیرتبعیض‌آمیز بودن شبکه، در جهت منافع دولت آمریکا استفاده کند. هنگامی که تعدادی از اعضای کنگره، جلساتی در جهت تثبیت این بی‌طرفی برقرار نمودند، به وسیله لابی‌های قدرتمند این صنعت، با پیشنهادهایی روبه‌رو شدند. هرچند افشای این خبر نیز از سوی رسانه‌های جمعی و مطبوعاتی با انعکاسی بسیار ضعیف روبه‌رو گردید و به سادگی این قضیه به دست فراموشی سپرده شد.
البته ۱۰ سال پیش نیز چنین سانسور‌هایی انجام شده بود. در آن زمان و با تصویب قانون ارتباطات در سال ۱۹۹۶ میلادی، کنگره موانع فراوانی را در مسیر فعالیت رسانه‌های ایالات متحده ایجاد نمود. هرچند در نهایت، تصویب این قانون باعث شد که در سایه موج ادغام‌ها، شرکت‌های رسانه‌ای غول‌پیکری تشکیل گردیده و در نهایت، به ایجاد ابر شرکت‌های ثروتمند منجر شود.
اما امروزه، فعالیت‌های گذشته این ابر شرکت‌ها قابل مخفی کردن نیست؛ چرا که شکل‌گیری امپراتوری‌های دیجیتال باعث ایجاد محدودیت و یا نابودی توانمندی‌های کاربران کوچک شبکه اینترنت گردیده است. سازمان غیرانتفاعی و حامی رسانه‌های آزاد نظیر "ائتلاف کریستین" و یا وب‌سایت MoveOn.org، اعتراضات و راه پیمایی‌های گسترده‌ای در برابر این قوانین برپا نمودند؛ بیش از یک میلیون نامه به کنگره ارسال کردند و با جمع‌آوری امضاهای فراوان، خواستار آن شدند که بی‌طرفی شبکه اطلاع‌رسانی اینترنت همچنان حفظ گردد. البته سیاست مداران زیادی نیز با این جریان همراه شده بودند.
در حقیقت، این مبارزه، برای دستیابی به نقش و موقعیت آزادی انسانی و آزادی اظهارنظر بوده است. البته این مبارزه برای قرن‌هایی متمادی وجود داشته، چرا که در خلال جر و بحث‌هایی در زمینه اقتصادهایی با بازار آزاد و نقش کنترل‌های دولتی در آن، آدام اسمیت اعتقاد داشت که اقدامات دولت برای حفاظت از حقوق مردم، ضروری است.
آدام اسمیت در کتاب خود با عنوان "ثروت ملل" معتقد بود که تنها مبادلات آزادانه فروشندگان و خریداران می‌تواند توسعه اقتصادی را برای یک جامعه به ارمغان آورد.
وی همچنین در برابر شکل‌گیری انحصارات که رقابت را محدود می کند، مخالفت خود را اعلام نموده بود. تاریخ ما با دیدگاه‌های وی آمیخته شده است. نگاهی به دوره‌های رونق اقتصادی ایالات متحده، به ویژه در دهه‌های پایانی قرن نوزدهم، نشانگر آن است که رشد ارتباطات از دلایل اصلی به وجود آمدن این وضعیت می‌باشد. در آن دوره، گسترش شبکه راه‌آهن، عامل اصلی توسعه به شمار می‌رفت.
در همان زمان، ساموئل آندروز شیمیدان آمریکایی، راه‌حل جدیدی را برای تبدیل نفت به بنزین ابداع نمود که با حمایت جان راکفلر، به تأسیس شرکت "استاندارد اویل" منجر گردید. در پایان قرن، شرکت استاندارد اویل به یک انحصار اقتصادی دست یافت که شبکه‌ای از لوله‌ها و راه‌آهن را در اختیار داشت و در سراسر کشور گسترش یافته بود. بدین ترتیب، این شرکت بزرگ با دستکاری قیمت‌ها توانست به منافع مالی هنگفتی دست یابد.
تنها پس از تصویب قانون "ضد تراست شرمان" در سال ۱۸۹۰ میلادی، مردم به این امیدواری دست یافتند که قدرت سیاسی و اقتصادی متمرکز این شرکت محدود گردد. اما کمتر از یک قرن بعد، با ائتلاف ابر شرکت‌های رسانه‌ای فعال در عرصه‌ شبکه‌های تلویزیونی، روزنامه‌ها، شبکه‌های کابلی و به دنبال آن شبکه‌ای از کامپیوترها، تلاش می‌کنند که دولت ایالات متحده را به چالش بکشند.
امروزه ما صاحب زیر ساخت‌هایی هستیم که به سرعت و در بخش‌های مختلف در حال رشد می‌باشند. همان طور که در دوره امپراتوری رومیان، بزرگراه‌ها نقشی اساسی داشتند، امروز نیز شبکه‌های اطلاع‌رسانی، داد و ستد سریع داده‌ها را ممکن نموده‌اند. امروزه، انحصارگران نوین عصر دیجیتال خواهان آنند که از قدرت خود برای تغییر راهی که ما هم اینک از اینترنت بهره می‌بریم، استفاده کنند. آنان مضامین موردنظر خویش را در شبکه‌ها قرار می‌دهند، اما دیگران را با محدودیت روبه‌رو می کنند. همچنین اگر آنان در به دست آوردن رسانه‌ای که طبیعتی دموکراتیک داشته، موفقیت یابند، با افزودن شکاف کنونی فقیر و غنی، به فاصله میان دارندگان اطلاعات و دانش و انسان‌های فاقد آن نیز می‌افزایند.
ابر شرکت‌های رسانه‌ای دنیا معتقدند که اختلافات موجود در مورد بی‌طرفی اینترنت، محدود است. در این میان، داریوش نوتافت در مقاله‌ای در روزنامه "ییل دیلی نیوز" می‌نویسد: "برخلاف آنچه گفته می‌شود، قدرت اینترنت به عنوان یک نیروی اجتماعی، این مجادلات را به وجود آورده است... یک شبکه اینترنت غیر بی‌طرف عملاً رقابت را با چالش‌هایی جدی روبه‌رو می‌نماید. چرا که مشتریان باید هزینه بیشتری بپردازند و در غیر این صورت، دسترسی به اینترنت با مشکل روبه‌رو می‌گردد. به علاوه باید خاطرنشان نمود که امروزه مردم برای دسترسی به اینترنت، پول پرداخت می‌کنند، در حالی که عملاً به اطلاعاتی دست می‌یابند که سیاست‌های پشت‌پرده این ابر شرکت‌ها، این کاربران را به آن سو هدایت می‌نماید. این غیر بی‌طرفی، پایه‌های در حال تغییر اینترنت را دگرگون نموده و در نتیجه، محصولات به وجود آمده توسط کاربران را کم ارزش نموده است."
لذا امروزه شبکه جهانی اینترنت به تقاطع سرنوشت‌سازی در مرحله پیدایش خویش دست یافته است. اما آیا ما از این رسانه در جهت گسترش دموکراسی بهره خواهیم برد؟ و آیا به این اطمینان دست می‌یابیم که "تجارت" نباید به عنوان تنها عامل مؤثر در تجربه آمریکایی به شمار آید؟
امروزه، انحصارگران به ما می گویند که نگرانی به خود راه ندهید. ادعا می‌کنند که از ما حمایت نموده و معتقدند که منافع عموم افراد جامعه و دموکراسی را در سایه این تکنولوژی‌ها پاس می‌دارند.
البته آنها در مورد رادیو نیز همین را می‌گفتند. در مورد تلویزیون نیز همین‌طور. و البته در مورد شبکه‌های کابلی.
آیا مورخان آینده از یک عصر طلایی اینترنت سخن خواهند گفت که با آغاز قرن بیست و یکم پایان یافته است؟
منبع : آموزش فناوری اطلاعات


همچنین مشاهده کنید