جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آن‏ماری شیمل


آن‏ماری شیمل
پروفسور خانم آن ماری شیمل، اسلام‏شناس و شرق‏شناس معاصر آلمانی، در ۷ آوریل ۱۹۱۲ در شهر ارفوت متولد شد. خانم شیمل از دوران كودكی به شرق علاقه‏مند بود. در پانزده سالگی تصمیم گرفت زبان عربی را فرا گیرد. معلمش خود را محدود به آموزش عربی نمی‏كرد، بلكه می‏كوشید شاگرد خود را با فرهنگ عربی و اسلامی نیز آشنا نماید. (۱) وی در سال ۱۹۴۱ موفق به اخذ درجه دكترا در رشته «فارسی و تركی‏» و در سال ۱۹۵۱، موفق به اخذ درجه دكترا در رشته تاریخ ادیان گردید.
وی مدتی در دانشكده الهیات آنكارا به تدریس تاریخ ادیان پرداخت. در این دانشكده، دانشجویان نه تنها در زمینه علوم اسلامی تحصیل می‏كردند، بلكه با افكار معاصر غربی نیز آشنا می‏شدند; یعنی هم قرآن، حدیث، اصول فقه و عربی می‏آموختند و هم فلسفه اروپایی و جامعه‏شناسی دینی و تاریخ تطبیقی ادیان می‏خواندند. (۲) وی در تركیه، كتاب «مقدماتی در تاریخ ادیان‏» را به رشته تحریر درآورد. وی همچنین در دانشگاههای آلمان و ایالات متحده آمریكا، درسهای «زبانهای اسلامی‏» و «تاریخ ادیان‏» را تدریس نموده است.
خانم شیمل را باید در مقام نوع خاصی از اسلام‏شناسان آلمانی كه منحصر به فردند، مورد اعتنا قرار داد. زبان خانم شیمل، زبانی است كه در مقام تحقیق، از تمجید واقعیات و حقایق تاریخی دریغ نمی‏كند. او در شمار آن دسته از اسلام‏شناسانی محسوب نمی‏شود كه خواسته باشند تمایل قلبی خود را با وقایع حقیقی وفق دهند. اگر از باب مثال، خانم شیمل در برخورد خود با مسلمانان به این نتیجه رسیده باشد كه رسیده است - كه آنها از اطلاق «محمدی‏» به جای مسلمان ابا می‏كنند - نه تنها سعی می‏نماید حتی‏المقدور از استعمار چنین لفظی در كتابهای خود اجتناب ورزد، بلكه متذكر این نكته نیز می‏شود كه پیروان اسلام را نباید «محمدی‏» خطاب كرد. (۳)
وی جزء نوادر كسانی است كه در حوزه‏های مختلف دانشگاهی كشورهای جهان اعم از حوزه‏های غربی یا شرقی، از حرمت و احترام و اعتباری برخوردار است. تعلق خاطر او به مباحث عرفانی اسلام سبب شهرت وی شد. تسلط او به زبانهای مختلف شرقی باعث گردید تا او قادر باشد بدون زبان واسطه به منابع اصلی موضوع تحقیق و پژوهش خود رجوع كند و این امر بیش از پیش بر اعتبار علمی او افزوده است. (۴)
اسلام‏شناسان آلمان به عرفان اسلامی یا به عبارت دیگر، به اسلام با گرایش عرفانی نوعی محبت می‏ورزند. شاید علت این امر، وجه اشتراكی باشد كه میان «تصوف اسلامی‏» و «رهبانیت مسیحی‏» وجود دارد. از این حیث، خانم پروفسور شیمل خود در رده سردمداران اسلام‏شناس صوفی‏گرا قرار دارد. او اگر به تاریخ نیز نظر می‏كند و تاریخ یك كشور اسلامی را به نقد و تحلیل می‏كشد، همه جا به عنوان گواهی صادق در تعقیب گرایشهای عرفانی است، حتی اگر موضوع اساسا به عرفان ارتباطی نداشته باشد. (۵)
● آثار
خانم شیمل بیشتر آثار خود را به زبان انگلیسی و آلمانی تحریر می‏كند. وی در مباحث اسلامی به موضوعات عدیده‏ای توجه كرده است. علاوه بر آثاری كه در قالب كتاب از خانم شیمل منتشر شده، مقالات فراوانی نیز از او چاپ شده است. از جمله آثار وی می‏توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱) خلیفه و قاضی در مصر در اواخر قرون وسطی (رساله دكترا) (۱۹۴۳)، [Kalif Und Kadi im Spaetmittelalterlichen Aegypten]
[Die Religionen der Erde]
۲) ادیان روی زمین (۱۹۵۵)
۳) بال جبرئیل، تحقیقی در آرای دینی محمد اقبال (۱۹۶۳)، [Gabriel|s Wing, A Study in to the Religion Ideas ofMuhammad Iqbal]
۴) الحلاج، شهید حب‏الله (۱۹۶۸)
[Al - Halladsch, Maertyrer der Gottesliebe]
۵) اسلام در شبه قاره هند (۱۹۸۰)
[Der Islam im Indischen Subkontinent]
۶) باغهای دانش و معرفت (متون عرفان اسلامی) (۱۹۸۲) [Gaerten der Erkenntns]
۷) اسلام در هند و پاكستان (شمایل‏نگاری ادیان) (۱۹۸۷)، [Islam in Indo - Pakistan (Iconography ofReligions,)]
۸) ابعاد عرفانی اسلام، تاریخ تصوف(۱۹۸۵)(این كتاب توسط آقای دكتر عبدالرحیم گواهی به فارسی ترجمه شده و توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی به چاپ رسیده است.)
[My Stische Dimensianen des Islam - DieGeschichte des Sufismus]
۹) و محمد پیامبر اوست (۱۹۸۹)
[Und Muhammad ist Sein Praphet]
۱۰) اسامی اسلامی (۱۹۹۰)، [Islamic Names]
۱۱) اسلام، جلد سوم (۱۹۹۰)، [Der Islam]
۱۲) درآمدی بر اسلام(۱۹۹۰)(این كتاب نیز توسط آقای دكتر عبدالرحیم گواهی به فارسی ترجمه شده و توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی به چاپ رسیده است.
[Der Islam, Eine Einfuhrung.]
علاوه بر آثار فوق، خانم شیمل آثار متعدد دیگری نیز در زمینه عرفان اسلامی، بخصوص آثار مولوی، شعر و ادبیات، بخصوص آثار اقبال و مولوی به رشته تحریر در آورده است.
● نظرات
خانم شیمل بیشتر آثار خود را در زمینه عرفان و هنر اسلامی به رشته تحریر در آورده است. از خصوصیات خانم شیمل آن است كه در حوزه سیاست جنجالی ورود نمی‏كند. دور ماندن از جنجالهای سیاسی روز كشورهای اسلامی، فواید فراوانی برای برخی اسلام‏شناسان به بار آورده است; زیرا آنها بی‏آنكه حساسیتی برانگیزند، در تمامی عرصه‏های مورد تحقیق خویش فرصت پژوهش می‏یابند. علاوه بر آنكه جایگاه و پایگاه خوبی در كشور خود پیدا می‏كنند، در كشورهای مورد تحقیق نیز از علومكانی برخوردارند.۶
به نظر خانم شیمل، از میان همه ادیانی كه مسیحیت‏با آن مواجه بوده و الزاما سر و كار داشته، دین اسلام را بیش از همه، مورد سوءتفاهم و در نتیجه حمله شدید قرار داده است. برای مدت بیش از هزار سال، چنین به نظر می‏رسید كه اسلام یكی از تهدیدات عمده - اگر نگوییم عمده‏ترین تهدید - برای مردم اروپاست، احساسی كه منجر به این واقعیت‏شده كه اسلام و معتقدین به این دین آسمانی، یعنی مسلمانان، سرسخت‏ترین دشمنان مسیحیت و تمدن غربی هستند. در جبهه سیاسی، این تهدید زمانی آغاز شد كه اعراب در اوایل قرن هشتم میلادی، اسپانیا را فتح كردند و زمانی پایان یافت كه تركان عثمانی در سال ۱۶۸۳ میلادی، وین را محاصره كردند.
اما ترس اروپای مسیحی، تنها به دلایل سیاسی نبود. اسلام تنها دین جهانی است كه پس از دین مسیحیت، به وجود آمده است و از همین بابت نیز [از ناحیه مسیحیان] یك دین حقیقی و قابل پذیرش نبود; غالبا آن را به صورت بدعتی صرف در دین مسیحیت می‏دانستند، طرز تفكری كه نخستین بار در نوشته‏های دفاعی اولیه بیزانس دیده می‏شود كه برای مدت قرنها ادامه یافت. (۶)
به اعتقاد پروفسور شیمل، تصویری كه اروپای قرون وسطی از اسلام و پیامبر آن [حضرت] محمد (ص)، در ذهن دارد، حقیقتا مخدوش و تحریف شده است. آن ماری شیمل معتقد است‏بنیادگرایی هیچ‏گونه ارتباطی با اسلام ندارد. این عبارت در مسیحیت، به گرایش خاصی در آمریكا اطلاق می‏گردد و محافل تبلیغاتی غرب آن را برای افراطگرایان مسلمان بكار می‏برند. (۷) به اعتقاد وی، ظهور روحیه و نگرشی كه با برچسب «بنیادگرایی‏» مشخص می‏شود، قابل فهم و درك بوده و نزد متخصصین رشته تاریخ ادیان، تقریبا منطقی است. چنین به نظر می‏رسید كه كل نظام ارزشی [اسلامی] ارزش خود را از دست داده و با ارزشهای كاملا متفاوت دیگری كه در اثر نفوذ غرب به وجود آمده، جایگزین شده است. در چنین شرایطی، امید و آرزوی افراد این است كه از دست چنین تمدن غربی و یا بهتر بگوییم، كاریكاتور آن كه در وسایل ارتباط جمعی عرضه و تبلیغ می‏شود، با مراجعه به ارزشهای حاكم بر روزهای خوش گذشته، دوران حیات رسول اكرم (ص) كه در آنها همه چیز همان طور كه شاید و باید بود، خلاص شوند. (۸)
علاوه بر این، به اعتقاد خانم شیمل، در بین مسلمانان، افكار و عقاید بورژوازی لیبرال هرگز به صورتی تدوین و بیان نشده بودند كه بتوانند توده‏های مردم را به خود جذب كرده، برای آنها راهنمایی و هدایت قابل اعتمادی را به وجود آورند، در حالی كه تعالیم روشن و مشخص بنیادگراها چنین كاری را انجام می‏داد. توده مردم در بسیاری از كشورهای اسلامی با این حقیقت تلخ و تاسف‏انگیز مواجه بود كه نه لیبرالیسم و نه سوسیالیسم هیچ یك قادر نبود تا مسائل جدید سیاسی و اجتماعی آنها را حل كنند. (۹)
خانم شیمل نظر خود را بعضا به كنار از ملاحظات سیاسی ابراز می‏كند. او در جدیدترین اظهارنظری كه پیرامون جنجال‏برانگیزترین موضوع فرهنگی - سیاسی جهان، یعنی حكم و فتوای قتل رشدی ابراز داشت، موجب شد حملات بسیاری متوجه او شود. وی در مصاحبه مورخ چهارم ماه می ۱۹۹۵ با شبكه اول تلویزیون (آ.ار.د) كه به مناسبت دریافت جایزه صلح «اتحادیه كتابفروشان آلمان‏» صورت پذیرفته بود، اعلام داشت: «تهدید به مرگ طبیعتا همواره قدری ترسناك و دهشتناك است. اما در شیوه و طریق و سبك بسیار بدی، رشدی احساسات مسلمانان مؤمن را جریحه‏دار كرده است. او شخصا مردان برومند را دیده است كه بعد از آگاهی از مضمون كتاب آیه‏های شیطانی، گریستند.» (۱۰)
او بدون آنكه حكم و فتوای راجع به رشدی را مورد تایید قرار داده باشد، از جانب دیگری به قضیه نگریسته است; جانبی كه معمول نحو تفكر اسلام‏شناسان و خاورشناسان آلمان نیست و به همین جهت، موجب اعتراضات فراوانی را فراهم كرده است. (۱۱)
نوشته‏های خانم شیمل بیشتر با ذوق و هنر توام است تا سیاست. او از زمانی كه دست‏به قلم برده است‏با سیاست‏بیگانه بوده است. از چنین شخصیتی البته ورود در سیاست انتظار نمی‏رود. نهایت آنكه اگر به پرسشی سیاسی پاسخی غیرسیاسی می‏دهد و جهت اندیشه خود را متوجه استقلال نظر خویش می‏كند، تعجبی ندارد. (۱۲)
مهدی شوشتری
پی‏نوشت‏ها:
۱. آن ماری شیمل، ابعاد عرفانی اسلام، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۴، ص ۹.
۲. همان، ص ۱۱.
۳. سیدحسن موسویان، آراء و افكار اسلام‏شناسان معاصر آلمان، تهران: مركز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ۱۳۷۵، ص ۱۲۹. ۴. همان.
۵. همان، ص ۱۳۱.
۶. همان، صص ۱۳۴-۱۳۳.
۷. آن ماری شیمل، درآمدی بر اسلام، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵، ص ۱۱.
۸. ارنست تسبیندن، بیداری اسلامی و غرب، ترجمه صالح واصلی، ماهنامه اسلام و غرب، دفتر تحقیقات اسلامی وزارت امور خارجه، سال اول، شماره ۵ و ۶، دی و بهمن ۱۳۷۶، ص ۱۰۵.
۹. آن ماری شیمل، درآمدی بر اسلام، منبع پیشین، صص ۲۴۲-۲۴۱.
۱۰. همان، ص ۲۴۲.
۱۱. سیدحسین موسوی، منبع پیشین، ص ۱۳۵.
۱۲. همان، ص ۱۳۶.
ماهنامه اسلام و غرب ، شماره ۲۰
منبع : بلاغ


همچنین مشاهده کنید