دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مهمترین شخصیتهای شیعه در عربستان سعودی


مهمترین شخصیتهای شیعه در عربستان سعودی
علمای دینی شیعه در عربستان سعودی از زمان تاسیس سلسله پادشاهی سعودی در این کشور نقش مهمی در انسجام داخلی درون گروهی و روابط با دولت وهابی داشته اند. آنها برای کسب اهداف مذهبی و طائفه ای خود هم به مبارزه برخاستند و هم از طریق گفتگو با مسئولان دولتی اهداف خود را مطالبه میکردند.
آنان با اینکه از لحاظ سیاسی با حاکمان سعودی اختلاف نظر داشتند اما با آنها مماشات کرده و به توافق هائی نیز رسیده اند. آنها با رد هرگونه ائتلاف سیاسی و نظامی با گروههای رقیب منطقه ای مانند ترکهای عثمانی و انگلیسی ها از ایجاد ائتلاف سیاسی با آنها برعلیه نظام سعودی استنکاف و دوری می کردند.
در طول این سالها دو موضوع اصلی کانون مطالبات این طائفه اقلیت را در سعودی تشکیل می داد. اول تضمین آزادی برای انجام فرائض دینی و دوم برابری اقتصادی و سیاسی با دیگر شهروندان عربستان سعودی.
ذیلا به معرفی مهمترین شخصیتهای دینی شیعه در عربستان سعودی (براساس سال تولد)می پردازیم. آنها نقش بارزی در ایجاد موازنه سیاسی و اجتماعی در جامعه شیعی داشتند:
- الشیخ محمد بن ناصر النمر (۱۸۵۶- ۱۹۲۷م).
- الشیخ حسن علی البدر (۱۸۵۷- ۱۹۱۳م).
- الشیخ علی بن حسن علی الخنیزی (۱۸۶۸- ۱۹۴۳م).
- الشیخ موسی بن عبد الله أبو خمسین (۱۸۷۴- ۱۹۳۲م).
- الشیخ عبد الحمید بن الشیخ علی الخطی (۱۹۱۰- ۲۰۰۱م).
- الشیخ باقر موسی عبد الله أبو خمسین (۱۹۱۵- ۱۹۹۲م).
- الشیخ محمد بن سلمان الهاجری ( ۱۹۲۳- ۲۰۰۴).
- السید حسن باقر العوامی (ولادت ۱۹۲۴م).
- الشیخ عبد الهادی بن الشیخ میرزا الفضلی (ولادت ۱۹۳۵م).
- السید علی السید ناصر السلمان (ولادت ۱۹۴۴م).
- الشیخ حسن موسی الصفار (ولادت ۱۹۵۶م).
۱) الشیخ محمد بن ناصر النمر (۱۸۵۶- ۱۹۲۷م)
وی در شهر عوامیه در قطیف عربستان متولد شد. با صرف ۱۸ سال سکونت در نجف اشرف، علوم دینی را در این شهر فراگرفت و علیرغم ضعف شدید در بینائی توانست با تلاش بسیار به مرتبه اجتهاد دست یابد.
شهرت وی بیشتر به آشنائی به علومی مانند طب، علوم فلکی ، هندسه می باشد. پس از بازگشت به وطن،‌ بسیاری از علما در حلقه درس وی حاضر شدند. وی دارای تالیفات عدیده ای است که هنوز منتشر نشده است.
در جریان مذاکرات ملک عبدالعزیز با بزرگان قطیف،‌ نمر موضع شدیدی علیه آنان گرفت و مردم را دعوت نمود تا اسلحه خود را تسلیم آل سعود نکنند و آنان را به مقاومت مسلحانه در جریان بحران اقتصادی که به سبب فشار وهابیان بر منطقه ایجاد شده بود تشویق نمود.
با پایان یافتن محاصره قصر اماره و دیدار ملک عبدالعزیز از جبیل و تفاهم با بزرگان و اعیان منطقه این مبارزه نیز به پایان رسید. ملک عبدالعزیز هیئت بلندپایه‌ای را بدین منظور به سوی آنها اعزام کرد. شیخ نمر در سال ۱۹۲۷ به دار فانی رفت و در شهرش عوامیه مدفون شد.
۲) الشیخ حسن علی البدر (۱۸۵۷- ۱۹۱۳م)
شیخ حسن البدر یکی از بزرگترین مجتهدین قطیف و از مخالفان بیعت با ملک عبدالعزیز ال سعود بود زیرا از نیرنگ بدوها(گروهی متشکل از اعراب بدوی و وهابیان متعصب در میان سربازان ملک عبدالعزیز بودند که کشتن مخالفین ایدئولوژیکی خود را حلال می دانستند. این گروه بعدا در یک توطئه درون‌گروهی گرفتار و به قتل رسیدند) و سیطره وهابیان بر آنان واهمه داشت و این موضوع را در ملاء عام اعلام می کرد. وی از قطیف به عراق رفت و در کاظمین متوطن شد. این عالم در سال ۱۹۱۳ به دار فانی را وداع گفت.
وی صاحب کتاب دعوت یکتاپرستان برای حمایت از دین بود که به امور مربوط به دفاع از سرزمینهای لیبی در مقابل ایتالیا می پردازد. وی در انقلاب ۱۹۲۰ عراق علیه استعمار انگلیس نیز مشارکت فعال داشت.
۳) الشیخ علی بن حسن علی الخنیزی (۱۸۶۸- ۱۹۴۳م)
وی متعلق به یکی از خاندان قدیمی قطیف می باشد. قطیف محل نشو و نما و یادگیری مبادی خواندن و نوشتن وی بود. پس از آن برای کسب معلومات دینی به نجف اشرف در عراق مهاجرت کرد و در سالهای بین ۱۸۹۱ الی ۱۹۰۵ از حوزه علمیه نجف سود برد. پس از آن با کسب درجه اجتهاد از علما و مراجع آنجا به وطنش بازگشت.
بعد از بازگشت به وطن در فترت حاکمیت ترکها و سعودی ها منصب قضاوت شرعی را برعهده گرفت. وی نقش مهمی در مقابله نظامی با بدوها به مناطق شیعی داشت. با توجه به اعلام ملک عبدالعزیز برای آمدن به قطیف، وی والی ترک قطیف را تشویق و قانع به خروج نمود و احساء با تلاشهای وی بدون خونریزی تسلیم نیروهای عبدالعزیز شد..
وی ریاست جلسه معاریف و اعیان شیعه سعودی با ملک عبدالعزیز را برعهده داشت. در این جلسه موافقتنامه بیعت با وی در مقابل تضمین آزادیهای دینی و شعائر مذهبی به امضاء رسید. وی همچنین بعنوان تنها قاضی منطقه قطیف منصوب شد.
بدنبال افزایش و تحمیل مالیاتهای سنگین از سوی وهابی‌ها و خشونت آنان در اخذ مالیات، شورشهای مردمی علیه آنان شروع شد ولی شیخ خنیزی توانست با درایت آرامش را حاکم کرده و بعد از برقراری روابط با مسئولین، موضوع را بصورت مسالمت آمیز حل کرد.
وی در سال ۱۹۴۳ در بحرین فوت کرد و پیکرش به قطیف منتقل و در آنجا دفن شد.
۴) الشیخ موسی بن عبد الله أبو خمسین (۱۸۷۴- ۱۹۳۲م)
وی یکی از بزرگترین مجتهدان شیعی در منطقه احساء بشمار می رود. این عالم دینی در شهر هفوف متولد شد و در ۱۲ سالگی برای فراگیری دروس دینی به نجف اشرف مهاجرت کرد. وی از دست بزرگترین علمای حوزه علمیه درجه اجتهاد کسب کرد و شایسته مرجعیت نیز شناخته شد.
بعد از بازگشت به احصا به خدمات اجتماعی پرداخت و بعنوان قاضی منصوب شد بگونه ای که احکامش بصورت رسمی مرد قبول قرار گرفت و هیچ حاکمی یارای مخالفت با فتوای وی را نداشت.
وی در آوریل ۱۹۱۲ هنگامی که ملک عبدالعزیز به احسا آمد ریاست جلسه اهالی احساء را برعهده داشت که منجر به عقد قرارداد بیعت در برابر امنیت و ثبات در برابر تضمین آزادی دینی شد.
۵) الشیخ عبد الحمید بن الشیخ علی الخطی (۱۹۱۰- ۲۰۰۱م)
وی در ۱۹۱۰ در شهر قطیف متولد شد. پس از فراگیری دروس مقدماتی فقه و قرآن و حساب در این شهر در سال ۱۹۳۷ به نجف اشرف مهاجرت نمود. وی پس از اتمام سطوح در دروس خارج فقه بزرگترین علمای حوزه حاضر شد و در مجموعه‌ای از علوم مانند فقه، قضاوت، منطق و اصول فقه سرآمد شد.
در دوران اقاماتش در نجف در برخی از فعالیتهای ادبی در میان نخبگان ادبی شرکت می‌جست. وی پس از بازگشت به عربستان سعودی اقدام به اجرای فعالیتهای دینی و اجتماعی و فرهنگی نمود. وی همچنین به نوشتن، تالیف و بحث و تدریس نیز پرداخت.. وی در حرکت‌های علما برای اعطای خواسته های دینی و اقتصادی به شیعیان فعالیت داشت و از طریق نوشتن عرایض، تلگرافات و دیدار با مسئولین مختلف در این راه گام برداشت.
در سال ۱۹۷۴ ریاست محکمه اوقاف و میراث جعفری در قطیف را بر عهده گرفت و تا زمان مرگش در ۲۰۰۱ بر آن ریاست می کرد. از وی برخی از نوشته ها و اشعار باقی مانده است که بارزترین آن \"اللحن الحزین أو وحی النجف\"، \"دیوان عبد‌الحمید \"، \"من کل حقل زهرة\"، \"وحی القطیف أو وحی العواطف\"، \"معرکة النور مع الظلام\"، \"خاطرات خود نوشت\". می باشد.
۶) الشیخ باقر موسی عبد الله أبو خمسین (۱۹۱۵- ۱۹۹۲م)
ایشان در شهر هفوف متولد شد و در سایه پدر که از علمای بزرگ احسا بود پرورش یافت.. علوم اولیه را در همان شهر فراگرفت و برای تکمیل تحصیلات در سال ۱۹۲۹ به نجف اشرف مهاجرت کرد. در زمان حضور در عراق در برخی از روزنامه های لبنان و عراق به انتشار مقالات متنوع نیز پرداخت. قضاوت در محکمه اوقاف و میراث جعفری در احسا را در سال ۱۹۶۸ برعهده گرفت. درکنار تدریس امور دینی، برخی از فعالیتهای دینی و اجتماعی مانند ایجاد موسسات مذهبی، گرداوری میراث علمی و ادبی در احسا و ایجاد تسهیلات برای اعطاء اراضی از سوی دولت را نیز انجام داد. تا زمان رحلتش در ۱۹۹۲ به قضاوت پرداخت و آخرالامر جسد وی در قبرستان بقیع در مدینه مدفون شد برخی از کتب شعر و تاریخ و اخلاق که بارزترین آن تاثیر تشیع در ادبیات عرب است از نتایج تحقیقات علمی وی بشمار می رود.
۷) الشیخ محمد بن سلمان الهاجری (ولادت ۱۹۲۳- ۲۰۰۴)
شیخ محمد در ۱۹۲۳ در هفوف متولد شد و بعد از فراگیری دروس اولیه قرآن و نوشتن و خواندن به فراگیری ادبیات عرب، فقه و اصول دین پرداخت در سال ۱۹۴۵ به عراق مهاجرت کرد و بعد از ده سال اقامت در نجف، از دست مرااجع آن زمان اجازه اجتهاد دریافت نمود.
بعد از بازگشت به وطنش در ۱۹۶۹ شروع به تدریس و تبلیغ کرد و در حمایت و ایجاد حوزه علمیه در احساء که بسیاری از علمای دین از آن فارغ التحصیل شدند مشارکت نمود. وی همچنین بعنوان قاضی در محکمه اوقاف و میراث جعفری اشتغال داشت.
۸) السید حسن باقر العوامی (ولادت ۱۹۲۴م)
سید حسن در سال ۱۹۲۴ در قطیف متولد شد و در سن کهنسالی به جمع نویسندگان پیوست. وی دروس قرآن، زبان عربی، حساب و ادبیات عرب را در همین شهر فراگرفت و در برخی از مجالس ادبی وشعری نیز حضور پیدا می‌کرد. پس از مهاجرت به نجف در طول پنج سال به تحصیل دانش فقه، اصول دین، منطق و بلاغت پرداخت. پس از بازگشت به قطیف در رفع مشکلات مردم نقش داشته است. مقالات ادبی و تاریخی وی در دو مجله«واحه» و «کلمه» که در قطیف منتشر می شد به چاپ می رسید..
وی بمدت ۵ سال بعنوان منشی در شورای شهر منصوب شد. از وی خدمات و فعالیتهای اجتماعی زیادی به یادگار مانده است. ازجمله در تاسیس و ایجاد تعدادی از موسسات خیریه و اجتماعی در قطیف از جمله افتتاح اولین مدرسه ابتدائی برای دختران در سال ۱۹۵۸ نقش زیادی داشت.
وی در رفع مشکلات و مطالبات جامعه شیعی و انتقال آن به مسئولین نقش عمده ای داشته و دارد. در این عرائض وی خواستار برابری جامعه شیعه با دیگر هموطنان در امور اقتصادی و دینی شده است.
تالیفاتی از جمله دنیای عرب و اسلام و الضائعون و همچنین برخی از مطالب اجتماعی از وی به چاپ رسیده است.
۹) الشیخ عبد الهادی بن الشیخ میرزا الفضلی (ولادت ۱۹۳۵م)
شیخ عبدالهادی در روستای صبخه در شهر بصره متولد شد. وی بعد از ختم قرآن کریم نزد برخی از نویسندگان به مدرسه ابتدائی وارد شد و بعد از آن خواندن دروس حوزه، صرف و نحو ، منطق و بلاغت را شروع کرد.
در سال ۱۹۴۸ برای تکمیل دروسش درحالیکه تنها ۱۴ سال سن داشت به نجف اشرف مهاجرت کرد. در نجف اشرف دروس مقدمات را تمام کرد و در خارج فقه وارد شد. اندکی بعد لیسانس زبان عربی و علوم اسلامی را در سال ۱۹۶۲ از دانشکده فقه نجف دریافت کرد. در سال ۱۹۷۱ موفق به دریافت فوق لیسانس زبان عربی از دانشکده ادبیات دانشگاه شد.
پس از بازگشت به کشور از سوی دانشگاه ملک عبدالعزیز در جده برای دریافت دکترای ادبیات عربی وارد دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره شد و توانست در سال ۱۹۷۶ از این دانشگاه فارغ التحصیل شود. متعاقبا وی بعنوان استاد زبان عربی در دانشگاه ملک عبدالعزیز و دانشکده جهانی علوم اسلامی در لندن مشغول به کار شد.
از وی مقالاتی در مجلات عربی منتشر شده است. نامبرده در برخی از فعالیتهای ادبی و فرهنگی مشارکت نموده و عضو انجمن ادبی و عضو هیات موسس دانشگاه اسلامی در ایالات متحده می باشد.
۱۰) السید علی السید ناصر السلمان (ولادت ۱۹۴۴م)
سید علی در سال ۱۹۴۴ در نجف اشرف متولد شد. پس از گذراندن دروس اولیه در حوزه علمیه احساء برای تکمیل تحصیلات در حالیکه تنها ده سال داشت به نجف اشرف مهاجرت کرد. در آنجا مقدمات و ‌سطوح را فراگرفت و در درس خارج بزرگترین علمای شیعه حاضر شد. وی همچنین توانست گواهی‌نامه لیسانس از دانشکده فقه در رشته فلسفه را دریافت کند. پس از بازگشت به احساء به امامت جماعت مسجد عنود در دمام منصوب شد. وی رسالاتی از جمله خانواده سلمان، روح انسان و مادیت و نظریه معرفت(پایان‌نامه دوره لیسانس فلسفه)نوشته است.
۱۱) الشیخ حسن موسی الصفار (ولادت ۱۹۵۶م)
شیخ صفار از مهمترین شخصیتهای رهبری اصلاحی شیعه در عربستان به شمار می‌رود. وی در قطیف بدنیا آمد و بعد از فراگرفتن مقدمات برای تکمیل آن به نجف، کویت و ایران مهاجرت نمود. وی در سنین جوانی خطابه و تبلیغ را شروع نمود. این اندیشمند دینی با طرح مباحثی در خصوص فکر دینی معاصر و نوآوریهای دینی و همچنین تلاش برای تربیت طلاب جایگاه باازشی در توسعه بیداری دینی دارد. وی یکی از خطبای دینی مردمی است که بسیاری از فعالیتهای دینی و اجتماعی در عربستان و دیگر دولتهای خلیج فارس را هدایت می کند. وی در سال ۱۹۹۴ بعد از هجرتی که ۱۵ سال طول انجامید به وطن بازگشت و بسیاری از طرحهای و پروژه‌های فرهنگی، سیاسی و تبلییغی را در مناطق مختلف پی‌گیری نمود..
وی پیشنهادهای مهمی برای نزدیکی به رهبری جناح سلفی و افتتاح گفتگو و دیالوگ با آنها و مسئولین دولتی را ارائه داده است. از وی تالیفات و تحقیقات فرهنگی در زمنیه های مختلف وجود دارد . وی در این تالیفات آراء جدید و روشنفکرانه‌ای در خصوص مسائلی همچون نوآوری، تجدد اسلامی، صلح اجتماعی، همزیستی مسالمت آمیز و گفتگو با دیگران ارائه کرده است.
برخی از کتابها و مباحث وی به برخی از زبانهای خارجی نیز ترجمه شده است از جمله آنها می توان به وطن و شهروندی، کثرت گرائی و ازادی در اسلام، دستاوردهای وحدت و واقعیت تجزیه در دنیای اسلام، تنوع و همزیستی مدخلی برای شرکت در ایجاد تمدن و .. اشاره کرد.
تالیف توسط شورای نویسندگان الجزیره نت
مترجم: رضا - میاندره
ارسال کننده: رضا میاندره
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از الجزیرة نت - ۲۸ / ۱ / ۲۰۰۹م
صفحه اینترنتی مرتبط: http://www.aljazeera.net/NR/exeres/DFA۷FF۱۵-۶E۴C-۴C۸F-۸۶FD-۱۹۰۱BC۸C۱۵B۹.htm
منبع : باشگاه اندیشه