چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
سونامی بحران اقتصادی؛ برخی علل و بعضی ریشهها
«خوزه مانوئل باروسو»، رئیس کمیسیون اروپا میگوید: ریشه بحران اقتصادی کنونی در «نامتوازنی ترازها و بیلانهای» آمریکاست. این سخن به آن معنی است که آمریکا به اندازهای که مصرف میکند، تولید نمیکند و برای پوشاندن این شکاف باید ساختار و وضعیتی را بیافرید که در آن سرمایههای مالی و حبابهای مشتق از آن بتوانند منشاء صنعت و ریشه اصلی آن یعنی کار را فاقد حقوق و ماحصل زحمت خود کنند. دو بدهی ایالتی و فدرال آمریکا به بالاترین میزان خود درتاریخ رسیدهاند و بودجه نظامی آمریکا نیز به بالاترین میزان خود در تاریخ بشری رسید، و از مرز ۵۰۰ میلیارد دلار (با موافقت دموکراتها و جمهوریخواهان)عبور کرده است.
به گفته ماریو دراگی، اقتصاددان اروپایی کسری سیستم بانکی (اساساً انگلیس-آمریکا) که علت بحران مالی جهان است رقمی در حدود ۵۰۰ میلیارد دلار است. در حالی که به گفته دومینگ استراوسکان، رئیسصندوق بینالمللی پول این رقم هزار و ۴۰۰ میلیارد دلار است. مایک ویتنی (MIKE WHITNEY) که به نظرات تحلیلگران سرمایهگذاری استناد میکند از رقم غیرقابل تصور ۲۰ هزار میلیارد دلار سخن میگوید. (M.WHITNEY STARING IN TO THE A BYSS).
این بحران که پس از بحران ۱۹۲۹ سختترین بحران اقتصادی توصیف شده است به گفته ریچارد واگونر، مدیرعامل جنرال موتورز نه «ادواری که ساختاری» است. کسری در بیلان بانکها اینبار ظاهراً در وامهای ناستوار مسکن (SUBPRIME) ریشه دارد به این معنا که بانکهای تجاری و سرمایهگذاری با پرداخت وام به اقشار کم درآمد که قادر به بازپرداخت آن وامها نبودند قیمت مسکن را بهحدی غیرقابل باور رساندند و وامهای نااستوار را در صندوقهایی جدید به سهام تبدیل کرده و آنها را بهعنوان سهام ممتاز به فروش رساندند و از سویی دیگر، قیمتهای گزاف مسکن را که در اثر حباب آفرینی به سطوح نجومی رسیده بود در بیلانهای خود بهعنوان دارایی منظور کردند.
به گفته ژوزف استیگلیتز (J.STIGLITZ)، برنده نوبل اقتصاد بانکها سرمایه عمومی یعنی سپردههای شهروندان را بدون امکان بازگشت به متقاضیان وام دادهاند.
این وضع در بازار مسکن خود ریشه در بحران سهام تکنولوژیک (NASDAQ) دارد که حباب آن در اثر و همزمان با انفجار برجهای دوقلوی نیویورک و مرگ سه هزار انسان بیگناه ترکید. از سال ۲۰۰۱ مقامات بانک مرکزی آمریکا در هماهنگی با نومحافظهکاران و برای اجتناب و پیشگیری از رکود اقتصادی بهرههای بانکی را بهحدی پایین آوردند (تا حدود یک درصد) تا رونق در بخش ساختمان بتواند وضعیت اقتصادی را به گونهای تثبیت کند تا اقشار متوسط و مرفه آمریکا بتواند بهمصرف خود بهضرر بخشهای دیگر جهان ادامه دهد. به این ترتیب تحت ریاست آلن گرنیسپن، (A.GREENSPAN) اقتصادی دوپینگی و مبتنی بر آماری دستکاری شده امکان حباب آفرینی را در کنار بحرانهای ادواری و ساختاری فراهم میکرد.
اما این ریشهها به نوبه خود بر ریشههای و علل دیگر استوار بودند. در واقع ریشههای این سونامیهای مکرر که در دوران نئوکان و حاکمیت بوش و دنباله جهانی آنها به اوج خود رسیده است در واقع در جهانیسازی (گو بالیزاسیون(ی است که بیمرزی و آزادی را برای سرمایهها تامین کرده است و حقوق شهروندی و حقوق جهان کار را در درون مرزهای ملی و طبقاتی بهگونهای مسدود نگه داشته است تا بتواند دامنه آنها را هر چه بیشتر محدود کند و به کمک استبدادهای محلی شهروند را بهرعیت بدل کند. در این سیستم فکری مبتنی بر اقتصاد جنگی (WARFARE) که به محیطزیست نیز بیتوجه است سیستم مبتنی بر کار و خدمات اجتماعی (WALFARE) هر چه بیشتر مورد تهدید قرار میگیرد و جنگ و بیامنیتی و تروریسم جانشین صلح و امنیت و حقوق میشود.
وال استریت ژورنال که بیانگر منافع سرمایه بزرگ جهانی است در مقالهای (۲۴ می ۲۰۰۷) تحت عنوان "نتایج غیر منتظره" نوشته بود:
ـ "جهانیسازی نابرابری درآمدها را افزایش داده است" آنچه را که والاستریت ژورنال با تعجب نوشته بود شهروندان از نیویورک تا شانگهای، پاریس تا دهلی از مسکو تا لندن از مدتها پیش در جهان دریافته بودند، با جهانیسازی شاهد وضعیتی هستیم که در آن درآمدهای ملی به همراه درآمد اقشاری که با سرمایه زندگی میکنند بالا رفته و درآمد اقشار کار و شهروندان حقوقبگیر پایین آمده است. آنطور که یکی از روزنامههای معتبر اقتصادی اروپا (IL SOLE ۲۴ ORE) مینویسد:
ـ درصد حقوقهای واقعی نسبت به درآمدهای ملی کاهش داشته است. در حالیکه درآمد حاصله از سرمایهداری رشد بوده است در ۳۰ سال اخیر آن درصدی از تولید ناخالص ملی که به شهروندان حقوق بگیر کارمند ـ کارگر (آنانی که اساساً باحقوق کار زندگی میکنند و نه با سرمایه) اختصاص مییابد، حتی در اروپای دموکراتیک و بسیار متمدن ۱۰ درصد سقوط داشته است. در ۲۰ سال اخیر در آمریکا نیز قشر متوسط نسبت به تولید و افزایش آن بسیار کمتر از قشر مرفه کسب درآمد کرده است.
جهانیسازی سرمایه و در هم کوفتن مرزهای ملی و گمرکی برای اشاعه آزادی و دموکراسی ابزاری و شکلی از برای گستردهتر کردن بازارها و تبدیل شهروند به ظاهر آزاد به مصرفکننده محض در واقع با سیاستهای نولیبرالی مارگات تاچر در دهه هشتاد آغاز شد و با سیاستهای رونالد ریگان با بوریش به دستاوردهای جهانی کار ادامه یافت. پل بی جونی (P.BIGIONI) در کتاب "فاشیم کنونی و پسین" ( FASCISM THENوFASCISM NOW ) این پروسه را که به جهانیسازی غیر دموکراتیک انجامید بهخوبی تشریح کرده است. البته فروپاشی شوروی و آنچه سوسیالیزم واقعاً موجود نام گرفته بود وضعی را بهوجود آوردند تا سخنگویان جریانات نومحافظهکار همچون فرانسیس فوکویاما از "پایان تاریخ" و الزامی و بیجانشین بودن راه رشد سرمایهداری لیبرال سخن بگویند.
بحران عمیق کنونی نشان دیگری است از اندیشهها این پیامبران دروغین که با دادن وعده بهشت میلیونها انسان را عازم سرزمینهای سوخته و غارت شده میکنند. امروز آقای فوکایاما بدون ذکر نوشتههای سالهای نه چندان دور خود و بدون بیان ذرهای شرمندگی اخلاقی از "فروپاشی لیبرال دموکراسی" در صفحات نیوزویک سخن میگوید و به همراه فرید زکریا، نئوکان ظاهراً نادم به عکسبرداری از بحران میپردازد.
پاول کروگمن، برنده اقتصاد نوبل و سرمقاله نویس نیویورکتایمز در نامهای که به همراه پنج تن دیگر از اقتصاددانان برجسته برای پرزیدنت بوش برای "اجتناب از وضعیتی بدتر" مینویسد، میگوید: وضع به گونهای و بحران به حدی است که هر کسی خود را اقتصاددان و تحلیلگر اقتصادی میداند. از جمله این تحلیلگران برخی جانهای شیفته ایرانی هستند که در حمله به "خیالبافان چپ" اندیشههای سست و لرزان و بیپایه را بازسازی میکنند تا بتوانند از سرمایه حتی در شکل منحط آن دفاع نمایند. (نگاه شود به مقاله احسان نراقی در روز آنلاین در مورد بحران اقتصادی).
البته افسانه بیرون ماندن ایران از این بحران سراسری نیز توسط محافلی که به تمامی به توهم وخرد گریزی پناه بردهاند، تبلیغ میشود. سریعترین آثار این بحران سقوط بهای نفت از ۱۴۰ دلار به ۷۰ تا ۶۴ دلار است
دولت آمریکا نیز برای مهار این بحران تصمیماتی اتخاذ کرده است تا بتواند از بحران پیشگیری کرده و مانع فروپاشی سیستم شود. در این راستا از ۷۵۰ تا ۹۰۰ میلیارد سرمایه همگانی متعلق به مالیاتدهندگان آمریکایی به خرید سهام سوخته بانکهای ورشکسته اختصاص داده است. رقمی که هر شهروند آمریکایی از جمله کودکان شیرخوار را وادار به پرداخت ۲۵۰۰ دلار به نفع بانکها مینماید تا این نهادهای مالی بتوانند از ورشکستگی نجات پیدا کنند. اکونومیست (شماره ۱۸ اکتبر ۲۰۰۸) به درستی مینویسد "چرا دولت (آمریکا) برای نجات کارکنان مورگان استانلی که ۴۵ هزار نفرند و درآمدهای خوبی نیز دارند ۱۰ میلیارد دلار از جیب مالیاتدهندگان پرداخت میکند اما به جنرال موتورز که ۲۶۶ هزار کارگر دارد رقمی تعلق نمیگیرد؟"
دولتهای اروپایی و بهویژه سرمایهداری مشهور به رنان همواره متوجه حقوق اجتماعی بوده است بدواً از طریق خانم مرکل از پذیرش اختصاص بودجه عمومی برای نجات بانکها خودداری کرد اما جهانیسازی آنچنان رشته را به هم پیوسته کرده است که سرانجام آلمان نیز پروژه دنباله اروپایی آمریکا یعنی سارکوزی را پذیرفته و ارقام سنگینی (۴۰۰ میلیارد یورو) را برای نجات بانکها و سپردهها اختصاص داد. انگلیس که مروج تاریخی اقتصاد آزاد و بازار تعیینکننده قواعد خود است در اقدامی بیسابقه به ملی کردن دو بانک نورشن راک (NORHTERN ROCK) و بی اند بیBRADFORD & BINGLEY (B&B)) پرداخت و سرمایهگذاری میلیونها سرمایهگذار کوچک را به نفع سرمایه بزرگ ضبط و ملی اعلام کرد.
البته این بحران نه پایان دموکراسی و نه حتی بحران آن است. وجود و عمق بحران نشانگر ضرورت رعایت قواعد دموکراسی بهعنوان دستاورد عظیم بشری و برای آفریدن ساختارهای جدید و تحت کنترل نهادهای دموکراتیک است. در واقع مخالفت با انحرافات مالی سیستمهای دموکراسی نیز از موضع دموکراسی و قدرت افقی شهروندان و نه از طریق استبداد برآمده از قدرتهای عمودی صورت میگیرد.
اقتصاد آینده اقتصادی چون همیشه سیاسی اما نه بر سرمایه که بر کار استوار خواهد بود و تنها از طریق فرهنگی دموکراتیک و محترم شمار حقوق فردی در کنار حقوق اجتماعی قابلیت اجرا خواهد داشت. بحران مالی دموکراسی توجیهگر اقتدارگراییهایی نیست که از طریق قدرتی عمودی نافی حقوق شهروندی و بانی اطاعت ارگانیک شدهاند. بحران مالی کنونی هر چند عظیم اما تنها از طریق دموکراسی و استانداردهای آن قابل حل است.
دکتر امیر مدنی
منبع : خبرگزاری کار ایران ـ ایلنا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست