چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

قبله شناسی


قبله شناسی
● قبله
پیامبر اكرم - صلی اللّه علیه وآله وسلم - در مدت سیزده سال پس از بعثت در مكه و چند ماه بعد از هجرت در مدینه، به امر خداوند متعال به سوی بیت المقدس عبادت می كرد (بیت المقدس زادگاه حضرت عیسی و قبله یهود و نصارا بود) در حالی كه مردم آن روز مكه به كعبه اهمیت زیادی قائل بودند و آنجا را بت خانه خود قرار داده بودند.
● ماجرای تغییر قبله
پیامبر اكرم - صلی اللّه علیه وآله وسلم - وقتی كه به مدینه آمدند و به طرف بیت المقدس نماز خواندند، یهودیانی كه در مدینه بودند شروع كردند به بهانه جویی و اعتراض و تبلیغ بر علیه مسلمین مبنی بر اینكه اینان از خود استقلال ندارند و این كه به طرف قبله ما نماز می خوانند، دلیل حقانیت ماست و خلاصه مسأله قبله، دستاویزی برای كوبیدن پیامبر اكرم - صلّی اللّه علیه وآله وسلم - شده بود.
پیامبر اكرم - صلّی اللّه علیه وآله وسلّم - از این موضوع بسیار ناراحت بود و شبها به انتظار وحی در این مورد به آسمان نگاه می كرد و ساعت شماری می كرد، و سرانجام یك روز در حالی كه دو ركعت از نماز ظهر را خوانده بود، جبرئیل(ع) مأمور شد كه بازوی پیامبر(ص) را گرفته و روی او را به سوی كعبه بگرداند (سوره بقره آیه ۱۴۴). بعد از تغییر قبله یهود ناراحت شده و تبلیغات منفی خود را از طریق دیگری شروع كردند و گفتند: چه عاملی باعث شد كه مسلمانان از قبله پیشین انبیا اعراض نمایند، پس یا كار سابقشان باطل بوده یا كار فعلی آنان. خداوند متعال در آیه یاد شده جواب آنها را چنین می دهد كه همه جا مربوط به خداست و به هر كجا او دستور دهد، باید بدان سو نماز خواند و نقطه خاصی بدون دستور الهی دارای شرافت ذاتی نیست.
● فلسفه تغییر قبله
همان گونه كه در بحث فلسفه احكام در قسمت مقدمات گفتیم، فلسفه واقعی احكام برای ما مجهول است ولی آنچه درباره حكمت این مسأله با استفاده از مدارك اسلامی به نظر می رسد، عبارتند از:.
۱) مستقل بودن و تحت تأثیر جوّ و محیط و آداب غلط قرار نگرفتن بهترین كمال است. پیامبر اكرم - صلّی اللّه علیه وآله وسلم - از وقتی كه در مكه بودند چون خواستند صفوف مسلمین از مشركان - كه به كعبه اهتمام می ورزیدند - جدا گردد، لذا به بیت المقدس متوجه شدند و همین كه به مدینه آمدند، در مرحله اول به طرف بیت المقدس نماز می خواندند و در حالی كه نمازشان به آن طرف صحیح بود، خواستار تغییر قبله شدند كه این بر پایه عللی بود كه به بعضی از آنها اشاره می شود:.
الف) به خاطر سوءاستفاده و دستاویز قرار دادن یهود مسأله قبله را.
ب) برای اینكه یهود و نصارا در كتابهای دینی خود خوانده بودند كه پیامبری خواهد آمد كه به دو قبله نماز می خواند، همچنان كه قرآن به این مسأله اشاره دارد.(۱).
۲) برای آزمایش افراد مسلمانی كه هنوز رسوبات دوران شرك در آنها بود كه اطاعت از این دستور برای آنهایی كه هنوز به مقام تسلیم نرسیده بودند، بسیار كار دشواری بود و در قرآن كریم در سوره بقره (آیه ۱۴۳) به این مسأله اشاره شده است:.
(وَما جَعَلْنا الْقِبْلَهَٔ الّتی كُنْتَ عَلَیْها اِلاّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ وَاِنْ كانَتْ لكبیرَهًٔ اِلا عَلَی الّذین هَدی اللّه؛.
ما قبله پیشین تو را تغییر ندادیم، مگر برای آنكه افرادی كه از پیامبر پیروی كرده از افرادی كه عقب گرد می كنند، آشكار شوند، اگر چه این (مسأله تغییر قبله) بسیار (تحمّلش) گران است، مگر بر كسانی كه (واقعاً) هدایت شده اند.).
اگر خداوند ما فوق زمان و مكان است، توجه به قبله چه مفهومی دارد.
اولاً: اسلام به مسأله اتحاد بسیار اهمیت داده و هر حكمی را كه موجب هماهنگی و وحدت می شود، به صورت وجوب یا استحباب بیان فرموده است؛ بنابراین اگر نقطه معینی قبله نبود و هر كس به طرفی می ایستاد، هرج و مرج عجیبی به وجود می آمد.
ثانیاً: بعضی از نقاط حالت محوری و سابقه بیشتری برای پرستش و عبادت دارند، چه بهتر كه هم برای حفظ وحدت و هم برای توجه بیشتر به مراكز اصلی عبادت نقطه ای به عنوان قبله انتخاب بشود تا همه جهانیان به هنگام عبادت، افكار خود را متوجه همان نقطه كنند و در واقع دایره های متعدد متحد المركزی به هنگام عبادت ترسیم نمایند تا مرزی برای وحدت و اتحاد آنها باشد.(۲).
● مواردی كه رو به قبله بودن واجب است.
در پنج مورد رعایت قبله لازم است كه آنها عبارتند از:.
۱) نمازهای واجب و قضای نمازهای روزانه و نماز احتیاط و قضای اجزای فراموش شده و همچنین نمازهای مستحبی، اگر بخواهد آنها را در حال استقرار بدن بخواند و اما در دو مورد رعایت قبله لازم نیست:.
الف) در سجده سهو (البته احتیاط مستحب آن است كه رو به قبله باشد).
ب) در نمازهای مستحبی در صورتی كه بخواهد در حال راه رفتن یا هنگام حركت وسیله نقلیه، نماز بخواند.
● كیفیت رو به قبله بودن در نمازها.
كسی كه نمازش را ایستاده می خواند، بایستی صورت و جلو بدنش رو به قبله باشد، و اما بهتر است انگشتان پاها و پشت دستها و سر زانوها هم در هنگام نشستن رو به قبله باشند، بخصوص آخری و اما كسی كه نشسته نماز می خواند، بایستی صورت و سینه و شكم و حتی سر زانوهایش رو به قبله باشد و اگر كسی نمی تواند نشسته نماز بخواند و وظیفه اش خوابیده نماز خواندن است، بایستی به پهلوی راست بخوابد، به طوری كه صورت و جلو بدنش رو به قبله باشد و اگر این طور نمی تواند، بایستی به پهلوی چپ طوری بخوابد كه صورت و جلو بدنش مقابل قبله باشد و اگر این طور هم نمی تواند، بایستی به پشت بخواند، به طوری كه صورتش به طرف آسمان و كف پاهایش به طرف قبله باشد.
۲) در حال احتضار و آن به صورتی است كه اگر بنشیند، صورتش رو به قبله باشد.
۳) در حال نماز خواندن بر میّت كه بایستی میت را طوری جلو نمازگزار بگذارند كه سرش به طرف راست و پاهایش طرف چپ نمازگزار قرار داشته باشد كه در شهرهای ما سرش به طرف مغرب و پاهایش به طرف مشرق قرار می گیرد.
۴) در حال دفن میّت كه میّت را به پهلوی راست طوری می خوابانند كه صورت و جلو بدنش رو به قبله باشد.
۵) در هنگام سر بریدن و یا نحر كردن حیوانات به صورتی كه جای ذبح و نحر حیوان و همچنین جلو بدن او رو به قبله باشد و بنابر احتیاط مستحب، شخص ذبح كننده هم رو به قبله باشد.
عروهٔ الوثقی، فیما یستقبل له.
● جایی كه رو به قبله بودن حرام است.
در حال تخلّی (بول و غائط كردن) رو به قبله یا پشت به قبله بودن حرام است.
عروهٔ الوثقی، فیما یستقبل له، مسأله ۲.
● مواردی كه رو به قبله بودن مستحب است.
۱) در حال دعا؛
۲) در حال قرائت قرآن؛
۳) در حال ذكر
۴) در حال تعقیب؛
۵) در حال سجده شكر؛
۶) در حال سجده واجب قرآن؛
۷) مطلقاً در حال نشستن.
عروهٔ الوثقی، فیما یستقبل له، مسأله ۳.
● مواردی كه رو به قبله بودن مكروه است.
۱) در حال آمیزش (جماع)؛
۲) در حال پوشیدن شلوار؛
۳) هر حالی كه با تعظیم قبله منافات داشته باشد، مانند آب دهان انداختن در مقابل قبله و...
عروهٔ الوثقی، فیما یستقبل، مسأله ۴.
● راههای تشخیص جهت قبله.
۱) علم (یقین):
كه اگر كسی علم به قبله بودن یك جهت پیدا كرد، بایستی حكم به قبله بودن آن طرف نماید.
۲) شهادت دو نفر شاهد عادل:
به شرطی كه شهادت آنان از روی حسّ و مشاهده باشد كه در این صورت ولو شهادت آنان یقین هم نیاورد، جایگزین یقین می شود.
۳) به گفته كسی كه از روی قواعد علمی قبله را تشخیص می دهد و گفته او اطمینان آور هم باشد.
۴) ظن و گمان:
كه اگر هیچ كدام از سه مرحله قبلی وجود نداشت نوبت به مرحله چهارم می رسد كه عمل كردن به ظنّ و گمان باشد و آن هم از هر راهی به دست آید، چه از راه محراب مسجد یا قبرهای مسلمانان باشد و چه از گفته صاحب خانه و چه از راه خورشید و ستاره و قطب نما باشد؛ البته باید توجه داشت كه در صورتی می تواند به گمان عمل كند كه نتواند گمان قوی تری پیدا كند والا بایستی گمان قوی تر را تحصیل نماید؛ مثلاً اگر مهمان از گفته صاحب خانه گمان به قبله پیدا كند، ولی بتواند از راه دیگر گمان قوی تر به دست آورد، نباید به حرف او عمل نماید.
عروهٔ الوثقی، القبله، مسأله ۱ و ۲ و تحریرالوسیله، ج‏۱، ص‏۱۴۱، مسأله ۲ و توضیح المسائل، مسأله ۷۸۳.
۱) كسی كه تمام اطراف در نظر او مساوی است و وقت نماز هم وسعت دارد و فقط یك نماز هم باید بخواند، مانند نماز صبح، در اینجا وظیفه اش روشن است و باید چهار نماز به چهار طرف بخواند.
۲) در صورتی كه وقت نماز وسعت دارد و تمام اطراف در نظر او مساوی است و باید دو نماز بخواند؛ مانند ظهر و عصر یا مغرب و عشا، در اینجا این دو نماز را به دو صورت می تواند بخواند:.
الف) ابتدا نماز اول را به چهار طرف می خواند و بعد نماز دوم را شروع می نماید و در هنگام خواندن نماز دوم لازم نیست كه آن را از همان طرفی كه نماز اول را شروع كرده است، شروع نماید.
ب) نماز اول را به هر طرف خواند به دنبال آن، نماز دوم را به همان طرف می خواند و خواندن نماز دوم به طرف دیگر جایز نیست، ولی احتیاط مستحب آن است كه روش اول انتخاب شود.
۳) كه در این صورت به هر چند طرف كه وقت اجازه می دهد، نمازش را می خواند.
۴) باید نماز اول را به چهار طرف خوانده و كسری را به نماز دوم بدهد، یعنی به هر چند طرف كه وقت دارد، نماز دوم را بخواند.
۵) در این صورت آخرین نمازی كه می خواند، به نیّت عصر و نمازهای قبلش را به نیّت ما فی الذمّه بخواند.
۶) چهار ركعت آخر را به نیّت عشا و بقیه وقت قبلی را به نیّت نماز مغرب به هر چند طرف كه می تواند، بخواند.
۷) اگر می داند كه قبله در چند طرف است، باید فقط به همان اطرافی كه یقین به قبله بودن یكی از آنها دارد، نماز بخواند.
۸) حضرت امام صورت گمان را هم به صورت یقین داشتن ملحق فرموده اند. یعنی به هر چند طرف كه گمان به قبله بودن آنها دارد، فقط به همان اطراف نماز بخواند ولكن بنا بر احتیاط مستحب صورت گمان به صورت تحیّر و شك ملحق گردد.
عروهٔ الوثقی، فی القبلهٔ، مسأله ۱۱، ۱۳، ۱۴، ۱۶.
۱) در این صورت چه جاهل باشد و چه فراموش كرده باشد و چه غافل باشد - البته جهل و فراموشی و غفلت نسبت به موضوع باشد نه به حكم - و چه كسی باشد كه اعتماد به ظن و گمان كرده - در صورتی كه وظیفه اش بوده - و حالا فهمیده اشتباه كرده است، در تمام این صورتها نمازش صحیح است؛ منتها اگر در وسط نماز است، بدون گفتن ذكر، بدنش را به طرف قبله بر می گرداند و در صحت این نماز هم فرقی بین داشتن وقت یا نداشتن نیست، ولی می فرمایند غیر از كسی كه برای پیدا كردن قبله كوشش كرده، ولی بعد فهمید اشتباه كرده، بنابر احتیاط مستحب نمازها را دوباره بخواند.
عروهٔ الوثقی، فی احكام الخلل فی القبلهٔ، مسأله ۸، ۹.
۲) اگر وقت وسعت داشته باشد - ولو به اندازه خواندن یك ركعت از نماز در وقت - باید آن نماز را رها كرده و دوباره نماز را رو به قبله شروع نماید.
همان جا.
۳) باید بدون گفتن ذكر به طرف قبله برگشته و نماز را تمام كند و احتیاط مستحب آن است كه بعد از وقت قضا نماید.
همان جا.
۴) باید نماز را اعاده كند.
۵) بنابر احتیاط مستحب اعاده نماید، ولو پشت به قبله خوانده باشد.
همان جا.
▪ یادآوری.
۱) تمام مراحلی كه برای تشخیص قبله گفته شد (علم - شهادت دو نفر عادل و...) همان گونه كه در نمازهای واجب روزانه جاری بود در بقیه چیزهایی هم كه رعایت قبله درباره آنها لازم است، جاری می باشد و اما در مواردی كه حتی ظن و گمان هم به قبله بودن یك طرف در نمازهای روزانه پیدا نمی كردیم، فرمودند به چهار طرف نماز خوانده شود، در این موضوع بقیه چیزهایی كه رعایت قبله در آنها لازم است، دو قسمند: یك قسم چیزهایی است كه تكرارشان امكان پذیر است، مانند: نماز آیات و نماز میّت و قضای اجزای فراموش شده نماز، كه در اینها هم بایستی به چهار طرف تكرار شود و یك قسم قابل تكرار نیست، مانند: سربریدن و یا نحر حیوانات و یا دفن اموات و حال احتضار، در این موارد اگر نتواند ظن به قبله بودن یك طرف پیدا كند هر طرف را خواست انتخاب كند، آزاد است.
عروهٔ الوثقی، فی احكام القبله، مسأله ۱۶.
۲) اگر حیوانی عمداً برخلاف قبله ذبح یا نحر شود (خوردن آن) حرام می شود و اما اگر از روی جهل به قبله یا فراموشی ذبح یا نحر شود و یا نمی شد آن حیوان را رو به قبله كرد، مانند حیوانی كه داخل چاه افتاده است، اشكال ندارد.
همان، مسأله ۲.
۳) اگر میتی روبه قبله دفن نشده باشد - حالا چه عمداً و چه از روی فراموشی یا به خاطر جهل به قبله - بایستی قبر او را نبش كرده و او را رو به قبله نمود؛ البته در صورتی كه بدنش متلاشی نشده و موجب هتك حرمتش نگردد.
همان، مسأله ۳.
۱) ر . ك : بقره (۲) آیه ۱۴۴.
۲) ر . ك: تفسیر نمونه، ج‏۱، ص‏۳۵۰ به بعد (باتلخیص).
منبع : بلاغ


همچنین مشاهده کنید